شتاب در دلاریزه شدن اقتصاد ایران


فریدون خاوند (تحلیلگر اقتصادی)

 رادیو فردا : بخش روزافزونی از اقتصاد ایران زیر سلطه دلار قرار گرفته و اسکناس سبز آمریکا در بسیاری از محاسبات اقتصادی بیش از پیش جانشین پول ملی کشور شده است. این موضوع گفت‌وگوی اقتصادی امروز رادیوفرداست.


 

رادیوفردا:‌ در پی شتاب گرفتن سقوط ریال، شماری از منابع خبری جمهوری اسلامی از «دلاریزه شدن» اقتصاد ایران صحبت می‌کنند. «دلاریزه شدن» به چه معناست و از چه عواملی ناشی می‌شود؟
 
فریدون خاوند:‌ اقتصاد ایران به دلیل وابستگی شدید آن به نفت، از چند دهه پیش به این طرف با دلار ارتباط تنگاتنگ داشته، ولی حضور سنگین دلار در زندگی روزمره مردم، از دوران بعد از انقلاب اسلامی در رابطه با سقوط پول ملی کشور شدت گرفت و به نظر می‌رسد که از چند ماه پیش به این طرف، این حضور سنگین‌تر هم شده است.
 

در واقع دلار آمریکا، در محاسبات و دادوستد‌های اقتصادی، بیش از پیش جانشین پول ملی ایران می‌شود و برای بخش روزافزونی از کالا‌ها، محاسبه با ریال یا تومان عملا بی‌معنا شده و تنها محاسبه دلاری است که می‌تواند تصویری واقعی از وضعیت واقعی اقتصادی به دست بدهد.
 
به طور کلی در همه کشور‌ها پول سه نقش اساسی ایفا می‌کند: وسیله مبادله است، ابزاری است برای سنجش قیمت‌ها و بالاخره، نقش سوم، برای پس‌انداز به کار می‌رود. این سه نقش،‌‌ همان ویژگی‌هایی است که ارسطو، فیلسوف یونانی، در تعریف پول به کار برده است.
 
اگر پول ملی یک کشور، به دلیل تورم و انحطاط اقتصادی، چنان بی‌مقدار بشود که دیگر نتواند این سه نقش را بازی کند، پول دیگری جای آن را می‌گیرد. پولی که از ترس تورم باید بلافاصله خرج بشود، نمی‌تواند به عنوان ابزاری برای پس‌انداز به کار برود. با پولی که ارزش آن مدام در حال فروریزی است، نمی‌توان قیمت‌ها را سنجید. در این شرایط، برای پس‌انداز یا سنجش قیمت‌ها، باید به پول دیگری پناه برد.
 
دلار، در شرایط کنونی ایران، بیش از همه این نقش جانشین را بر عهده گرفته است، هر چند که دیگر پول‌ها نیز، از یوروی اروپایی گرفته تا روپیه پاکستانی، در کنار اسکناس سبز آمریکا مورد استفاده قرار می‌گیرند.
 
دلاری شدن یک اقتصاد دو حالت دارد: یا دلار رسما جای پول ملی را می‌گیرد مثلا در پاناما و تیمور شرقی، یا این جانشینی به صورت غیر رسمی انجام می‌شود، مثل وضعیتی که به تدریج در ایران پیش آمده و در شمار روزافزونی از مبادلات، اسکناس سبز آمریکا عملا مبنای محاسبه قرار می‌گیرد.
 
در ایران چه عرصه‌هایی از فعالیت اقتصادی بیش از همه دلاری شده‌اند؟
 
در خرید مواد اولیه از سوی واحد‌های تولیدی، اغلب دلار مبنای محاسبه قرار می‌گیرد. برای بیان ارزش مس یا آلومینیوم، استفاده از ریال و تومان‌‌ رها شده و عملا به دلار استناد می‌شود.
 
آپارتمان‌های دلاری، که در گذشته تنها برای خارجی‌ها مرسوم بود، حالا به اجاره‌نشین‌های ایرانی هم گسترش پیدا کرده و به کسانی که حاضر باشند پول اجاره خود را به دلار بپردازند، امتیاز‌هایی تعلق می‌گیرد.
 
شمار زیادی از کالا‌های وارداتی و به ویژه کالا‌های لوکس هم با دلار معاوضه می‌شود و یا، در خرید و فروش آنها، محاسبه به دلار انجام می‌گیرد و سپس از ریال استفاده می‌شود.
 
به نوشته خبرگزاری مهر، «فروشندگان برای جلوگیری از ضرر و زیان ناشی از تغییرات نرخ دلار، کالا‌ها را با دلار خرید و فروش می‌کنند و دیگر ریال در این معاملات جایی ندارد و اگر مشتری دلاری در اختیار نداشته باشد، میزان پول پرداختی به دلار محاسبه شده و به ریال پرداخت می‌شود».
 
از آن مهم‌تر آن که به نوشته پایگاه خبری «خانه ملت»، وابسته به مجلس شورای اسلامی، زمزمه‌هایی هم درباره تنظیم لایحه بودجه بر اساس دلار به جای ریال شنیده می‌شود که البته به گفته یک عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس، چنین کاری ایراد قانون اساسی دارد و با مخالفت شورای نگهبان روبه‌رو خواهد شد.
 
جالب است که آقای احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری اسلامی، بار‌ها دلار را «کاغذ بی‌ارزش» توصیف کرده و قصد داشت به نقش آن در معاملات نفتی بین‌المللی پایان بدهد. او بار‌ها گفت که «دلار نهصد تومان هم نمی‌ارزد». حالا‌‌ همان «کاغذ بی‌ارزش» آخرین مواضع پول ملی ایران را به شدت تهدید می‌کند.
 
در اقتصاد ایران، حجم دلار‌های در گردش چه مقدار تخمین زده می‌شود؟
 
هیچ کس برای این پرسش پاسخی ندارد. در واقع بخش بسیار بزرگی از اقتصاد زیرزمینی ایران، که حجم عظیمی دارد، با دلار می‌چرخد. به بیان دیگر، علاوه بر نقدینگی رسمی که آمار آن از سوی بانک مرکزی اعلام می‌شود، میلیارد‌ها دلار نقدینگی دلاری در اقتصاد ایران جابه‌جا می‌شود که بانک مرکزی هیچ کنترلی بر آن ندارد.
 
بخش بسیار مهمی از ارز حاصل از صادرات غیرنفتی ایران هم با توجه به ضعف روزافزون ریال به ایران برنمی‌گردد، ولی میان فعالان اقتصادی ایران در خارج از کشور دست به دست می‌شود. به همه این‌ها باید پس‌انداز‌های دلاری را هم اضافه کرد که معمولا در خانه‌ها نگهداری می‌شوند.
 
آیا حذف دلار از معاملات خارجی، دست‌کم در رابطه با بعضی از شرکای بازرگانی جمهوری اسلامی، نمی‌تواند راه را بر فرآیند دلاری شدن اقتصاد ایران ببندد، و یا دست‌کم سرعت این فرایند را کم کند؟
 
فروریزی پول ملی ایران زاییده انحطاط اقتصادی کشور است و فشار‌های خارجی نیز به آن دامن زده است. با توجه به آن چه در جمهوری اسلامی و روابط بین‌المللی آن می‌گذرد، دست‌کم در کوتاه‌مدت، نه انحطاط اقتصادی ایران متوقف می‌شود و نه در روابط خارجی آن بهبودی به وجود می‌آید. بنابراین معلوم نیست چه عاملی می‌تواند جلوی سقوط باز هم بیشتر پول ملی ایران را بگیرد.
 
استفاده از پولی چنین ضعیف در معاملات خارجی، حتی در رابطه با کشور‌هایی که بهترین روابط را با ایران دارند، بیشتر به رویا شباهت دارد. حتی کشوری مانند عراق که دولتش با جمهوری اسلامی روابط ویژه دارد، ریال را بیش از پیش تحقیر می‌کند. به نوشته رسانه‌های تهران، فروشندگان عراقی که پیش از این ریال را از زائران ایرانی قبول می‌کردند، دیگر حاضر به انجام این کار نیستند. همین وضع را در افغانستان و پاکستان هم می‌بینیم.

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.