بررسی روزنامه‌های تهران؛ پنجشنبه ۲۲ دی

صفحه اول روزنامه رسالت

ترور دانشمند هسته‌ای، افزایش سود بانکی و مناقشه بر سر مصوبه جلسه تعیین رییس دانشگاه آزاد سه موضوع عمده‌ای است که در تیتر‌های روزنامه‌های روز پنجشنبه به چشم می‌خورد.

روزنامه رسالت برای آنچه فیصله دادن به اقدامات مذبوحانه نامیده تیتر زده «مقابله به مثل با ترور دانشمندان ایرانی» و روزنامه ابتکار تیتر زده است «جزییات شهادت یک نخبه هسته‌ای دیگر». تهران امروز در عنوان اول خود نوشته «افزایش نرخ سود بانکی» و روزنامه جهان صنعت از این خبر در عنوان اول خود به عنوان «شلیک به تولید ملی» یاد کرده است.

از جلسه تعیین رییس دانشگاه آزاد در حضور اکبر هاشمی رفسنجانی هم خبر‌های متناقضی در روزنامه‌ها نقل شده است. روزنامه شرق در تیتر اول خود نوشته است «معرفی رییس دانشگاه پس از خروج هاشمی» و روزنامه ابتکار در تیتر دوم خود نوشته است «تشنج در جلسه انتخاب رییس دانشگاه آزاد». روزنامه مردمسالاری تیتر زده «متهمان فساد بانکی هفته آینده در دادگاه» و کیهان در عنوان اول خود نوشته است «۱۵ میلیون زائر در راه کربلای حسنی» و به استقبال اربعین رفته است.

یادداشتی از سعید حجاریان

 

ویژه‌نامه روزنامه شرق برای امیرکبیر

روزنامه شرق سرمقاله‌ای دارد به قلم سعید حجاریان با عنوان امیرنظام یا عزیز السلطان. آقای حجاریان شرایط ایران را به شرایط برکناری امیرکبیر در دوره ناصرالدین شاه مقایسه کرده و نوشته «در جوامع ساخت‌یافته ترفیع و تنزل در هرم اجتماعی کاملا به لیاقت بستگی دارد نه به خواست این و آن و به قول امیر «عمه و خاله»، یعنی کفایت‌ها و درایت‌هاست که جایگاه فرد را مشخص می‌کند نه حسب و نصب. اما در زمانه امیرکبیر فقط اراده شاه بود که کسی را برمی‌کشید و کسی را به ذلت می‌انداخت، یعنی به جای نظام لیاقت‌سالاری، نظام ارادت‌سالاری حاکم بود.»

آقای حجاریان سپس نوشته است «به گمانم آه مظلوم دامن سلسله قاجار را گرفت و بعد از مرگ امیر دیگر این سلسله زوال و انحطاط خود را شروع کرد و این حق ناصرالدین‌شاه بود که چون شخصیت مقتدر و توسعه‌گرایی مانند امیرکبیر را می‌کشد باید همنشین ملیجک‌ها شود.»

یادداشت رونامه شرق همچنین اصلاحات در ایران را با اصلاحات در ژاپن مقایسه کرده و نتیجه گرفته است که «در ایران، امیر، یاوری نداشت و خود می‌خواست یک‌تنه همه بار اصلاحات را به دوش بکشد. از یک سو با توطئه دربار مقابله کند و از سوی دیگر با خارجی‌ها ارتباط بگیرد و سیاست خارجی را تنظیم کند و از سویی دنبال تاسیس دارالفنون و تنظیم قشون و تشکیل مطبعه و اعزام به خارج، سرکوب بابی‌ها و ده‌ها عمل دیگر بود که نمی‌توانست آنها را بدون یاورانی انجام دهد.»

به نوشته این روزنامه در ژاپن عصر میجی اما رهبر اصلاحات ابتدا تدارک بازوهای اجرایی فراوانی برای خود دید و از این مسیر، نوعی بروکراسی قوی برای پیشبرد اهدافش ایجاد کرد یعنی امثال امیرنظام در مصادر قرار گرفتند و امثال عزیزالسلطان‌ها جایی در امور نداشتند.

روزنامه شرق در شماره امروز خود ویژه‌نامه‌ای هم دارد در باره سالروز مرگ امیرکبیر و از آن به عنوان «رگ زنی اصلاحات» یاد کرده است.

تعیین نتیجه پیش از انتخابات

روزنامه کیهان در یادداشت روز خود با نام هدف کور که حسام‌الدین برومند آن را نوشته، به بحث انتخابات پرداخته و انتخابات اسفندماه مجلس را با انتخابات ریاست جمهوری دو سال پیش مقایسه کرده و گفته است «از مدت‌ها قبل از انتخابات سال 88 شواهد و قرائن غیرقابل خدشه نشان می‌داد دشمن پروژه القای شبهه در سلامت انتخابات را دنبال می‌کند و به دروغ و با لطایف الحیل قصد دارد فردای انتخابات بر شیپور تقلب برای کارشکنی‌ها و توطئه‌های بعدی بدمد.
با نزدیک شدن به انتخابات این راهبرد هر روز بیش‌تر آشکار می‌شد تا جایی که چند هفته قبل از انتخابات ریاست جمهوری دهم، سایت گذار، ارگان «خانه آزادی» وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا -CIA- بطور صریح و به وضوح دستورالعملی را در قالب یک منشور و مانیفست برای شبهه افکنی در سلامت انتخابات منتشر کرد.»

روزنامه کیهان نوشته است که ادعاهای غرب مبنی بر وجود شرایط بحرانی در ایران زمینه‌سازی برای این است که گفته شود مردم در انتخابات شرکت نکرده‌اند. به نوشته کیهان «همچنین ادعای شرایط بحرانی اقتصادی ایران و این که در اثر فشارها ایران توان مقاومت نخواهد داشت نه تنها به خاطر به وجود آوردن یک فضای مصنوعی و ساختگی است بلکه ناظر بر انحراف افکار عمومی از وضعیت اقتصادی اروپا و آمریکاست است.

کیهان سپس نوشته است «ترور روز گذشته دانشمند هسته‌ای کشور از سوی دشمنان نشان‌دار جمهوری اسلامی خود دلیل متقنی است بر اینکه دشمن کماکان در محاسباتش دچار استیصال و سردرگمی است و این اقدامات کور و بی‌نتیجه در عزم و اراده پولادین ملت ایران خدشه‌ای وارد نمی‌کند چرا که حضور ملت در صحنه انتخابات را نمی‌شود ترور کرد.»

در آرزوی میرزا مهدی خان و سفر به آمریکای لاتین

کاشکی میرزا مهدی خانی پیدا شود، سرمقاله رونامه مردمسالاری است که محمد حسین روانبخش آن را نوشته است. آقای روانبخش نوشته است «می‌گویند که در جنگ نخستین نادر با لشگر عثمانی، زمانی که شکست سختی به لشگر ایران رسید، در آن شرایط حساس نادر به میرزا مهدی خان منشی می‌گوید که سریعا نامه‌ای به ولایات و ایالات و روسای قبایل و عشایر بنویسد و شرح ماجرا را بنویسد تا آنها کمک بفرستند و قضیه حل و فصل شود، اما میرزا مهدی خان به اسلوب منشیانه خود، نامه‌ای ادبی می‌نویسد و بعد از تعریف و تمجید و شرح پیروزی‌های لشگر ظفرنمون نادرشاهی، در آخر اضافه می‌کند که «اندک چشم زخمی به قسمی از سپاه سپهر دستگاه رسید»؛ اما وقتی نوشته را برای نادرشاه خواند، صدای سردار درآمد که بنویس دمار از ما درآورده‌اند؛ چشم زخم دیگر چیست؟!

روزنامه مردمسالاری پس از ذکر این حادثه تاریخی نوشته «این روزها وضعیت اقتصاد شدیدا دولتی کشور چیزی شبیه وضع لشگر نادر در جنگ عثمانی است، با این تفاوت که این وضع، بیشتر از آن که حاصل کارشکنی‌های دشمنان باشد، حاصل شرایطی است که سیاستگذاران اقتصاد بر سر آن آورده‌اند ولی با این حال هیچ کس به فکر نیست که در این اوضاع وانفسا، از صاحب‌نظران و اندیشمندانی که دلشان برای کشور و مردمش می‌تپد ولی در این سال‌ها هرگز به تذکرات آنها توجهی نشده و هشدارهایشان نادیده گرفته و به بدترین وجهی با آنها برخورد شده، استمداد بطلبد و از آنها بخواهد که به کمک تیمی بیاید که ناتوانی‌اش در مدیریت اقتصادی کشور، سال‌هاست بحران می‌آفریند.

به نوشته روزنامه مردمسالاری «البته تقریبا مسلم است که نباید انتظار داشت که مثلا مدیر اجرایی کشور، به وضعیت خودساخته اعتراف کند و دست یاری به طرف دیگران دراز کند که احتمالا او و نزدیکانش معتقدند اوضاع و احوال خیلی هم خوب و بر وفق مراد است؛ اما در میان دولتی‌ها آیا میرزا مهدی خانی پیدا نمی‌شود که با کمی واقع‌بینی، بگوید و بنویسد که چشم زخمی به اقتصاد ایران وارد آمده که ظرف ده روز، ارز و طلا و بسیاری از کالا‌ها بیش از 25 درصد گران شده اند و نرخ تورم واقعی این ماه مسلما بالا‌تر از 40 درصد است؟ اگر در دوره افشاری، چنین نوشته‌ای از طرف میرزا مهدی خان، طنز بود و مثل شد و در تاریخ به عنوان نمونه پرت بودن از داستان باقی ماند، امروز اگر مدیران اقتصادی دولت کاری میرزا مهدی‌خانی کنند، نامشان به عنوان بزرگانی که در این وانفسا، حداقل از پیله خود ساخته بعضی‌ها بیرون آمده و واقعیت را می‌بینند و هشدار می‌دهند، در تاریخ ثبت خواهد شد!

سرمقاله نویس مردم سالاری در پایان مساله را به سفر مقامات ایرانی به آمریکای لاتین ربط داده و نوشته است «شاید با هشدار و بیدار باش آنها، سفر به آمریکای لا تین دیگر بر ماندن در کشور و پاسخگویی و چاره‌اندیشی درباره وضعیت بلاتکلیف اقتصادی ترجیح داده نشود و مدیران رده بالای اقتصادی یک روز در میان غیبشان نزند و به چاره جویی بنشینند. پس کاشکی میرزا مهدی‌خانی پیدا شود و به رئیس و رئیس‌هایش بگوید که چشم زخم مختصری به اقتصاد رسیده است!»

سه سرمقاله برای یک قانون

تصمیمی لازم اما با تاخیر، عنوانی است که افشین زمانی برای یادداشتش در تهران امروز انتخاب کرده و نوشته است «اقدام شورای پول و اعتبار در افزایش قابل توجه نرخ سود بانکی و رساندنش به حداقل 21 درصد از آن دست اقدامات لازم برای درمان بازار پولی کشور است که می‌بایستی بسیار زودتر اتخاذ می‌شد چراکه کاهش شدید نرخ شود بانکی و در نظر گرفتن نرخ سود زیر 10درصد برای سپرده‌های بانکی و در شرایطی که کشور با تورم بالای 20درصدی روبه‌روست، یکی از عوامل موثر در تلاطم بازار پولی و ارز بود و علی‌رغم اینکه تاثیر مخرب این تصمیم از همان روز اول بر بازار پولی کشور آشکار شد اما شورای پول و اعتبار با سماجت تمام بر مصوبه اشتباه خود اصرار کرد تا اینکه کار بدانجا رسید که بانک‌ها از سپرده‌گذاری خالی شدند و در همان حال هم نقدینگی بهمن‌وار، بازارهایی نظیر ارز و طلا را مورد هدف قرار داد.

با این وجود مصوبه سه‌شنبه شب شورای پول و اعتبار قابلیت استقبال را دارد چرا که باعث معکوس شدن روند نامطلوب فعلی و جذب مقداری از نقدینگی سرگردان در بازارها می‌شود و می‌شود اطمینان یافت که از موج خالی شدن بانک‌ها از نقدینگی کاسته خواهد شد و به تدریج علاقه‌مندی مردم به سپرده‌گذاری در بانک‌ها افزایش می‌یابد.»

روزنامه تهران امروز همچنین پرسش‌هایی را درباره کسانی مطرح کرده که پیش از این تصمیم گرفته بوند که نرخ سود بانکی را کاهش دهند و پرسیده است:

«اگر کسانی در شورای پول و اعتبار مسبب اصلی تصویب کاهش نرخ سود بانکی به زیر 10 درصد بودند هنوز در این شورا حضور دارند بر اساس کدام منطق یا اصول عضویتشان ادامه می‌یابد؟ آیا بهتر نیست به‌خاطر گرفتاری‌هایی که برای سیستم پولی کشور درست کرده‌اند، خود داوطلبانه کنار بروند؟»

روزنامه تهران امروز سپس نتیجه‌گیری کرده که «این تجربه می‌بایستی درسی گران‌بها برای مسئولان و سیاست‌گذاران اقتصادی کشور باشد که اولا از روش نافرجام آزمون و خطا دوری کنند و دیگر اینکه وقتی با نظر کارشناسان درباره تاثیرات منفی یا مثبت طرح یا برنامه‌ای مواجه می‌شوند، از لجاجت دست بردارند و نظریات کارشناسی را پذیرا باشند. به‌عنوان مثال در همین نمونه کاهش نرخ سود بانکی اگر به نظریه‌های کارشناسی توجه می‌شد، بدون شک اتفاقات تلخی که رخ داد دست‌کم با این شدت اتفاق نمی‌افتاد.»

روزنامه دنیای اقتصاد در سرمقاله‌ای زیر عنوان درباره تصمیم شورای پول و اعتبار به قلم مهران دبیرسپهری نوشته است «شورای پول و اعتبار سرانجام به وظیفه خود عمل کرد و تناسب دو نرخ سود بانکی و تورم را پذیرفت. اما در این خصوص نکاتی به نظر می‌رسد که در اینجا مطرح می‌کنیم. اولا منطقی شدن نرخ سود بانکی یکی از منافذ رخنه فساد به اقتصاد کشور را بست؛ زیرا از این پس موضوعی به نام رانت تسهیلات به کلی مختومه و به بایگانی فرستاده می‌شود.

اگر چه طبیعی است کسانی که از این رانت‌ها بهره‌مند بوده‌اند از اقدام شورای پول و اعتبار خوشحال نباشند. نکته دوم اینکه نقدینگی موجود در بانک‌ها همچون دریایی مواج و توفانی بود که با تصمیم درست شورای پول و اعتبار این دریای متلاطم سرانجام روی آرامش را به خود خواهد دید و دیگر شاهد اثرات تخریبی امواج نقدینگی در بازارها نخواهیم بود.»

سرمقاله نویس دنیای اقتصاد پیشنهاد کرده است که «نرخ مرجع ارز با نرخ بازاری آن افزایش یابد و با این کار اقتدار ایران را در چیزی که به آن جنگ ارزی گفته می‌شود تثبیت نماییم؛ چرا که در این صورت واردات کاهش و صادرات افزایش می‌یابد و این خود بزرگ‌ترین کمک به تولید و اشتغال است. بنابراین خوب است که این دستاورد، حفظ شده و برای تکمیل اثر مثبت آن، سیاست تک‌نرخی شدن ارز بر مبنای نرخ جدید ارز آزاد اجرا شود.

اما روزنامه جهان صنعت نگاه دیگری دارد و درباره اثر بخشی این تصمیم تازه دولت اظهار تردید کرده است. نادر کریمی جونی در یادداشتی با عنوان تصمیم‌های انفعالی و تحلیل‌های رویایی نوشته است «کاملا روشن نیست که رفتار انفعالی مقامات اقتصادی ایران چه زمانی به پایان می‌رسد به همین دلیل واقعا نمی‌توان گفت، آیا می‌توان به تصمیم‌هایی که برای ساماندهی اوضاع اقتصاد کشور اتخاذ می‌شود، اطمینان کرد یا نه.»

 

صفحه اول روزنامه جهان صنعت

روزنامه جهان صنعت می‌نویسد ‌«مقامات با خوش‌بینی فریاد می‌زنند که افزایش نرخ سود بانکی با این هدف است تا منابع مالی جامعه به سمت بانک‌ها جذب شوند و وارد بازارهای کاذب ارز، سکه و طلا نشوند. نتیجه بلافصلی که از این تحلیل خوشبینانه گرفته می‌شود آن است که با تحقق این مقدمه، سرمایه‌های جذب شده توسط بانک‌ها به سمت فعالیت‌های مولد روانه خواهد شد.»

اما بلا فاصله می‌پرسد «اگر چنین بود چرا محمود احمدی‌نژاد بدون توجه به نرخ تورم و سودهایی که در قیمت‌های حبابی وجود دارد، می‌خواست نرخ سود بانکی را یک رقمی کند، آیا هم‌اکنون مقاماتی که آن موقع از کاهش نرخ سود بانکی پشتیبانی می‌کردند، می‌توانند از نظریات خویش دفاع و همان نسخه قدیمی را پیشنهاد کنند؟»

جهان صنعت می‌نویسد «نکته قابل توجه آن است که مدافعان کاهش نرخ سود بانکی که می‌خواستند علاوه بر کاهش نرخ سود وام‌های اعطایی، نرخ سود سپرده را هم کاهش دهند هم‌اکنون در صف پشتیبانی از افزایش نرخ سود سپرده قرار گرفته‌اند.


اکنون پرسش مهم آن است که اتخاذ چنین تصمیم‌هایی آیا می‌تواند کارساز باشد و در رسیدن به هدف جمع‌آوری پول‌های سرگردان مدیران کشور را یاری دهد؟ بهتر است مدیران به این نکته توجه کنند که تحرک قیمت ارز و طلا طی سال گذشته حداقل 30 تا 37 درصد سود نصیب دارندگان کرده و حتی اگر این تفاوت قیمت، حفظ قدرت خرید پول هم نام‌گذاری شود باز هم چنین به نظر می‌آید که صاحبان سرمایه‌های سرگردان همچنان علاقه خواهند داشت که به جای سپرده‌گذاری در بانک روانه بازار شوند و کالا انبار کنند.

این تصمیم البته قیمت پول را بدون آنکه حاصلی در بر داشته باشد افزایش می‌دهد و به همین دلیل احتمالا آشفتگی بازار پول را تشدید و زیان‌هایی را متوجه صاحبان صنایع که نیاز روزمره به پول و سرمایه دارند می‌کند چراکه افزایش قیمت پول بر قیمت تمام شده کالا اثر تورمی گذاشته و رقابت را به نفع کالای وارداتی نامتعادل می‌سازد.»

کارتون روز

 

کارتون کیوان زرگری در روزنامه شرق

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.