بررسی روزنامه های صبح تهران: چهارشنبه ۹ آذر

روزنامه های امروز صبح تهران در صفحات اول خود از حضور عده ای معترض در سفارت بریتانیا در تهران به عنوان "روز خشم دانشجوئی" یاد کرده و با عکس هائی آن را منعکس کرده اند. دستور برای توقف بهای ارز و کاهش بهای سکه طلا از جمله گزارش هاست و تحلیل هائی در نشان دادن دستکاری دولت در آمار بیکاری از جمله مهم ترین مقالات اقتصادی. از میان مسائل داخلی گمانه زنی هائی درباره انتخابات و تائید خبر کناره گیری ناطق نوری رییس سابق مجلس از جامعه روحانیت مبارز، در این روزنامه ها آمده است.


روز خشم و مات چرچیل


"تجمع اعتراضی دانشجویان در مقابل سفارت انگلیس در تهران" تیتر اول روزنامه جمهوریاسلامی است، "ورود دانشجویان خشمگین به لانه جاسوسی انگلیس" در بالای صفحه اول رسالت آمده، تهرانامروز نوشته "روز خشم دانشجویی"، فرهیختگان از "روابط خاکستری ایران و انگلیس" خبر داده و "مات چرچیل در زمین ایران" عنوان اصلی سیاستروز است.

فرهیختگان در گزارش اصلی خود نوشته دانشجویان تجمع کننده مقابل باغ قلهک که در اختیار سفارت انگلیس در تهران است، بخشی از اسناد و مدارک موجود در این باغ را خارج کردند.

به نوشته این روزنامه یکی از دانشجویان تجمع کننده مقابل باغ قلهک با تایید این مطلب، اعلام کرد قبل از آنکه عوامل این سفارتخانه بتوانند اسناد موجود در آنجا را از بین ببرند، دانشجویان تمامی اسناد و فیلمها را ضبط کرده‌اند و هم اکنون این اسناد در حفاظت دانشجویان است.
کیهان در سرمقاله خود نوشته تلاش برای حداکثری کردن فشار بر ایران درست در شرایطی صورت می گیرد که فشار بر غرب در منطقه حداکثر شده است. آمریکا چند ماه است تلاش می کند از طریق ارتباط گیری با انقلابیون منطقه، وادار کردن دیکتاتورها به اصلاحات صوری و خارج کردن فرایندهای انقلابی از کف خیابان روند این انقلاب ها را مدیریت کند ولی نتیجه به هیچ وجه آن چیزی نیست که آمریکایی ها می خواستند. منطقه در حال اسلامی تر شدن است و کسانی روی کار می آیند که خواهان جمع شدن همه بساط غرب - بساطی که ظرف حدود یک قرن پهن شده- هستند.
به نوشته این مقاله پس از چند ماه مقاومت در مقابل این تحلیل ظاهرا دولت تل آویو خود به این نتیجه رسیده است که دوران بی بازگشتی از سقوط برای آن آغاز شده است. ارزیابی های موسسه مطالعات امنیت ملی اسراییل که اخیرا منتشر شده نشان می‌دهد که شیب سقوط استراتژیک اسراییل و آمریکا در منطقه بی‌سابقه است و برچیده شدن سپر امنیتی به نام دیکتاتورهای آمریکا در منطقه آغاز دور جدیدی از مشکلات امنیتی برای این رژیم را نوید می دهد.

کیهان در نهایت با این ادعا که ماشین جنگی اسرائیل از کار افتاده نوشته حال با این صورت مسئله می توان به سراغ موضوع تجمیع فشارها بر ایران رفت و از عاقبت آن پرسش کرد. واقعا آیا فشار آوردن بر ایران می تواند این حجم از مشکلات ژئوپلتیکی و امنیتی برای اسراییل و آمریکا را که روز به روز در حال بیشتر شدن است و با پیروزی اخوان المسلمین در انتخابات مصر به اوج خواهد رسید، حل کند؟ واضح است که کار از این حرف ها گذشته است .

قصه پر قصه نفت

نرسی قربان در مقاله اصلی شرق با عنوان "قصه ای پر غصه" نوشته امیر قطر هفته گذشته طرح ۱۹میلیارد دلاری‌ را افتتاح کرد که قرار بود ۱۱ سال پیش در ایران اجرا شود. ۱۱ سال پیش، شرکت نفتی شل به مقامات ایرانی پیشنهاد داد که مجتمع تبدیل گاز به فرآورده‌های نفتی موسوم به (GTL) را بسازد. شل مصمم بود که این طرح را در ایران اجرا کند.

به نوشته این کارشناس، مذاکرات با بخش خصوصی، شرکت ملی پتروشیمی، شرکت ملی نفت و شرکت ملی گاز ایران پیگیری شد. در مرحله نخست بخش خصوصی ایران کنار گذاشته شد و شرکت شل قراردادی را با شرکت ملی پتروشیمی برای احداث یک واحد ۷۰ هزار بشکه در روز GTL امضا کرد. این دو شرکت حدود ۳۰میلیون دلار را که احتمالا نیمی از آن از طرف ایران پرداخت شد، برای مطالعات و بررسی‌های اولیه هزینه کردند. ولی پس از دو سال فعالیت در این طرح موافقت‌های لازم برای قیمت گاز و نحوه تخصیص این گاز به طرح با شرکت ملی نفت و سایر ارگان‌های ذی‌ربط به بن‌بست خورد و در سال ۲۰۰۵ قرارداد فسخ شد.

مقاله شرق نشان داده که شرکت شل مذاکرات خود را با قطر از ۲۰۰۴ میلادی شروع کرد و در سال ۲۰۰۶ قرارداد برای احداث مجتمع GTL مروارید با قطر را به امضا‌ رساند و پنج‌سال بعد یعنی هفته گذشته با ۱۹میلیارددلار سرمایه‌گذاری در این امیرنشین، بزرگ‌ترین مجتمع صنعتی منطقه شکل گرفت.

اشتغال با تغییر نرم آمار و دستکاری در آن

"بیکاری ۲۴.۷ در صد جمعیت فعال کشور" تیتر اول جهان صنعت است، آرمان نوشته "جوانان با ۱۴.۷ درصد رکوردار بیکاری اند" و دنیای اقتصاد پرسیده "حباب سکه طلا می شکند".

مهدی عباسی در سرمقاله مردم سالاری نوشته محمود احمدی نژاد، حال که ماه های پایانی دولت اش را سیر می کند، اقدام به طرح وعده های بزرگی درخصوص رفع بیکاری کرده است. به طوری که از سوی دولت اعلا م شده که در سال۹۰ دو و نیم میلیون فرصت شغلی ایجاد می کند. اما، حال که بیش از ۸ ماه از سال جاری گذشته، این سوال اساسی مطرح است که چه میزان شعار دولت تحقق یافته است؟

نویسنده با اشاره به آماری که دولت در مورد اشتغال اعلام می دارد پرسیده دولت براساس چه مکانیزمی در راستای راستی آزمایی آمار اشتغالش اقدام خواهد کرد؟ چرا که وقتی در سال ۸۹، به یکباره دولت از تحقق ایجاد بیش از یک میلیون و ششصد هزار شغل سخن به میان آورد، در مقابل تعجب برخی کارشناسان، دولت از ارائه اسامی شاغلان توسط وزارت کار برای راستی آزمایی خبرداد. موضوعی که تاکنون حتی برای یک شهر نیز اجرایی نشده، تا مشخص شود بین آمار دولت و واقعیت موجود چه میزان اختلاف وجود دارد.

سرمقاله مردم سالاری در جست و جوی چگونگی تک عددی شدن نرخ بیکاری در استان ها به این جا رسیده که براساس دستور العملی که توسط مرکز آمار ایران برای سرشماری سال ۹۰ به چاپ رسیده، اگر هر فرد در ۷ روز، حداقل یک ساعت کار کرده باشد، شاغل است. حال سوال اینجاست، آیا در عرف کشور، می توان به کسی که حداقل یک ساعت در طول هفته کار می کند، شاغل گفت؟ مسوولان معتقدند این نحوه محاسبه از الگوهای بین المللی استخراج شده است، اما بهتر است خودمان را گول نزنیم و بدانیم که تعریف شغل پایدار و ایجاد فرصت شغلی برای جوانان با این نحوه تعریف از کار بسیار متفاوت است.

قهر ناطق از روحانیت مبارز

ابتکار و آرمان "جدایی ناطق نوری از جامعه روحانیت" را با اهمیت دیده اند و مردم سالاری در تیتر اول خود نوشته "اصولگرایان باید مسئولیت ناکامی ها و مشکلات را بپذیرند"

ابتکار نوشته سرانجام پس از ماه ها حرف و حدیث پیرامون ارتباط علی اکبر ناطق نوری با جامعه روحانیت مبارز تهران، وی روز گذشته صراحتا گفت که در جلسات این تشکل شرکت نکرده و نخواهد کرد. ارتباط تنگاتنک این روحانی انقلابی با این تشکل از نخستین روزهای تاسیس آن تا حوادث انتخابات ریاست جمهوری خردادد ۸۸ برقرار بوده است.

به نوشته این گزارش، آقای ناطق نوری که پس از شکست در انتخابات دوم خرداد ۷۶ در برابر سید محمدخاتمی کاندیدای جناح چپ (که بعدا به اصلاح طلبان مشهور شدند) و پس از پایان ریاست وی بر مجلس شورای اسلامی به چهره ای مرجع در میان گروه‌های مختلف جناح راست تبدیل شد. به گونه ای که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ ائتلافی حول محور این چهره سیاسی شکل گرفت تا گروه های مختلف اصولگرایی را برای اتفاق نظر بر یک نامزد انتخاباتی ساماندهی کند.امری که در همان روزهای اول مورد موافقت محمود احمدی نژادنامزد گمنام آن روزها قرار نگرفت، چرا که به نظر می‌رسید کاندیدای مورد نظر ناطق نوری و اصولگرایان دیگر علی لاریجانی باشد.

دستور ایست به اقتصاد

زهرا کاویانی در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته قیمت ارز‌های خارجی در بازار ارز ایران چندی است که دارای نوسانات زیادی بوده و اختلاف نرخ ارز در بازار آزاد و نرخ ارز در بازار بانکی رو به افزایش گذاشته است. در گذشته شاهد بودیم که بانک مرکزی همواره یکی از موفقیت‌های خود در سیاست‌های ارزی را تک نرخی بودن نرخ ارز دانسته اما وضعیت بازار ارز در ماه‌های اخیر متفاوت با شرایطی است که در دهه ۸۰ وجود داشته است.

به نوشته این مقاله در ماه‌های اخیر نرخ دلار در بازار آزاد رفته رفته رو به افزایش گذاشت و این در حالی است که مسوولان پولی نیز موضع قاطعی در این خصوص نداشتند. در روزهای ابتدایی نوسانات در بازار ارز، بانک مرکزی سیاستی مانند گذشته اتخاذ کرده و به موضع‌گیری در مقابل نرخ‌های بازار آزاد پرداخته و به خریداران ارز در بازار آزاد هشدار داد که قیمت دلار با دخالت همه جانبه بانک مرکزی کاهش خواهد یافت. اما تغییر سیاست در نادیده گرفتن بازار آزاد قابل توجه است؛ به طوری که با افزایش اختلاف قیمت بین نرخ دلار در بازار آزاد و نرخ بانک مرکزی، واکنش‌های مسوولان پولی نیز در این زمینه کاهش یافته و کمتر به موضع‌گیری در خصوص شکاف ارزی به وجود آمده پرداختند.

دنیای اقتصاد در انتهای سرمقاله خود نوشته این همه در حالی است که هم اکنون افزایش نرخ ارز در بازار غیر رسمی کشور باعث شده است که قیمت انواع سوخت در داخل نسبت به منطقه مجددا کاهش قابل ملاحظه‌ای یافته و در نتیجه مجددا صادرات سوخت به کشورهای منطقه از طریق قاچاق را جذاب می‌سازد در همین زمینه کشف مقادیر بالایی سوخت قاچاق به کشور افغانستان در روزهای اخیر موید این ادعا است.

مریم باستانی در سرمقاله جهان صنعت نوشته آنچه یک اقتصاد شفاف تاب اجرای آن را ندارد، واژه دستور است. چه بسیار دستوراتی که سرانجام به عقب‌نشینی دستوردهنده انجامید و چه بسیار دستوراتی که در بدو صدور به اجرا در نیامد. اقتصاد ایران مملو از این دستورات است. بازار ارز و سکه که اکنون شش ماه وبیش از ۲۰۰ روز ملتهب را سپری می‌کند از این دستورات بسیار به خود دیده است.

به نوشته این مقاله بررسی روند شش ماه گذشته خود گویاست که اولتیماتوم و خط‌نشان کشیدن از سوی بانک مرکزی برای بازار سکه وارز نتوانسته این بازار را به حالت عادی خود برگرداند چراکه اقتصاد به دستور تمکین نمی‌کند.

سرمقاله جهان صنعت تاکید کرده دستور روز گذشته رییس کل بانک مرکزی مبنی بر توقف فروش ارز از سوی صرافی‌ها و همچنین دستور به کاهش قیمت سکه بی‌تردید اگر بتواند در کوتاه‌مدت به عنوان یک مسکن عمل کند، هرگز نمی‌تواند به عنوان یک سیاست بلندمدت و موثر نقشی در کاهش تنش‌های بازار ارز و سکه داشته باشد از همین رو چون خیلی دیر شده، آقای رییس کل بهتر است اورژانسی مشکل موجود را حل کند و از دستور دادن بپرهیزد.

محمد حسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته پریروز رئیس بانک مرکزی دستور داد که طلا و سکه بهار آزادی ارزان شود... و شد! لطفا نگویید آخه مگه می‌شه؟! اینجا ایران است و کار نشد ندارد . شاید بپرسید که اگر می شود این جوری سکه را ارزان کرد پس چرا تا بحال رئیس کل بانک مرکزی ساکت نشسته بود و داشت افزایش قیمت لحظه به لحظه سکه را مثل یک مسابقه جذاب فوتبال تماشا می کرد و دستور هم نمی داد؟
طنزنویس این روزنامه افزوده حالا شاید بپرسید چرا دستور نمی دهند که اجناس دیگر هم ارزان شود، مثلا الان یک سال است روغن گران شده، دو ماه است که تخم مرغ از شیر مرغ هم گرانتر است; اخیرا هم که گوجه فرنگی کیلویی ۲۰۰۰ تومان ناقابل شده است و به این ترتیب یک پرس املت سه برابر ششلیک ارزش پیدا کرده است. خوب یک دستور مبنی بر ارزان شدن املت صادر کنند تا با یک تیر ، سه نشان زده باشند; یعنی به طور همزمان روغن و تخم مرغ و گوجه فرنگی ارزان شود دیگر!

مردم سالاری در پایان افزوده بعضی ها هم می گویند که طلا و سکه و قیمت آن دست خود برادران زحمتکش و دستور دهنده است و بعد از مدت ها گرانی و بردن سود حلال، حالا مصلحت دیده اند که کمی تا قسمتی آنها را ارزان کنند; این جوری شده که این دفعه استثنائا " کار نشد ندارد " شده است. راست و دروغش گردن همان بعضی ها، اما اگر بانک مرکزی می خواهد این شائبه را رد کند لطفا به همین یک فقره سوال جواب دهد که چرا قیمت املت را با یک دستور مختصر پایین نمی آورد؟

پیروزی اخوان المسلمین در انتخابات و پیروزی حجاج ایرانی در خرید

"اسلامگرایان مصر هم در انتخابات پیروز شدند" گزارش اصلی کیهان است و "ایرانی ها بازار عربستان را درو کردند" خبر اول جام جم.

کیهان در سرمقاله خود نوشته تلاش برای حداکثری کردن فشار بر ایران درست در شرایطی صورت می گیرد که فشار بر غرب در منطقه حداکثر شده است. مجموعه تحولات در حال پیش روی به سمتی است که آمریکایی ها آن را روی کار آمدن عناصر نامطلوب می خوانند. درست که آمریکا چند ماه است تلاش می کند از طریق ارتباط گیری با انقلابیون منطقه، وادار کردن دیکتاتورها به اصلاحات صوری و خارج کردن فرایندهای انقلابی از کف خیابان روند این انقلاب ها را مدیریت کند ولی نتیجه به هیچ وجه آن چیزی نیست که آمریکایی ها می خواستند. منطقه در حال اسلامی تر شدن است و کسانی روی کار می آیند که خواهان جمع شدن همه بساط غرب -بساطی که ظرف حدود یک قرن پهن شده- هستند.

به نوشته این مقاله پس از چند ماه مقاومت در مقابل این تحلیل ظاهرا دولت غاصب تل آویو خود به این نتیجه رسیده است که دوران بی بازگشتی از سقوط برای آن آغاز شده است. ارزیابی های موسسه مطالعات امنیت ملی اسراییل که اخیرا منتشر شده نشان می دهد که شیب سقوط استراتژیک اسراییل و آمریکا در منطقه بی سابقه است و برچیده شدن سپر امنیتی به نام دیکتاتورهای آمریکا در منطقه آغاز دور جدیدی از مشکلات امنیتی برای این رژیم را نوید می دهد.

کیهان در نهایت با این ادعا که ماشین جنگی اسرائیل از کار افتاده نوشته حال با این صورت مسئله می توان به سراغ موضوع تجمیع فشارها بر ایران رفت و از عاقبت آن پرسش کرد. واقعا آیا فشار آوردن بر ایران می تواند این حجم از مشکلات ژئوپلتیکی و امنیتی برای اسراییل و آمریکا را که روز به روز در حال بیشتر شدن است و با پیروزی اخوان المسلمین در انتخابات مصر به اوج خواهد رسید، حل کند؟ واضح است که کار از این حرف ها گذشته است .

ترس از دادستان

طنز نویس سیاست روز در ستون تک مضراب نوشته: هر چه می گوییم به خرجش نمی رود که نمی رود.پیش خودش تصور می کند دادستان کل کشور هم مثلا مثل برادر لاریجانی است که اهل بگو و بخند باشد و با همه شوخی کند.هر چقدر به این عوام گفتیم ایشان قرار است به چهار میخ بکشد هر چه دانه درشت را که توی این مملکت است، نمی فهمد که نمی فهمد.

نویسنده این ستون از قول دادستان کل کشور نوشته "دستگاه قضائی با تمام توان و امکاناتش به رسیدگی این پرونده پرداخته" و خود افزوده: تا اینجا قبول اما بعد از شناسایی و اثبات اتهام یک مرحله به اسم "مجازات" هم داریم که البته خیلی هم مهم نیست.

دادستان کل کشور گفته زمان دادگاه را نمی‌توانم تعیین کنم و نهایت تلاش را می‌کنیم تا از زمان بیشترین بهره را ببریم و طنز نویس سیاست روز افزوده: در پرونده های قبلی که کار متخلفان و دانه درشتها به آسایشگاه سالمندان کشید انشالله این بار کار به گورستان تورنتوی کانادا نکشد.

به نوشته ستون تک مضراب دادستان گفته با توجه به اموالی که به صورت منقول و غیر منقول از متهمان بدست آمده می‌توان تمام بدهی اعلام شده از سوی بانک‌ها را پرداخت کرد نتیجه این که همه چیز ختم به خیر شد.بدهی هایشان را پس بدهند ما هم دیگر درباره اختلاس و فساد بانکی و اینجور چیزهای زشت حرف نمی زنیم.شما هم پرونده را مختومه اعلام کنید.با همدیگر می رویم رشت و در محوطه شرکت امیر منصور جان ، آهنگ "همه چی آرومه" را دست جمعی می خوانیم.چقدر هم خوش می گذرد.

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.