مادری که تا قبل از زایمان، از بارداری خود بی خبر بود!

مادری که تا قبل از زایمان، از بارداری خود بی خبر بود!

به گزارش «ایرانتو» به نقل از تایمز ویکتوریا، Emily Ratcliffe پس از یک روز جابجایی لوازم سنگین منزل به خانه جدیدشان، دچار درد از ناحیه شکم و پشت می شود و تنها 30 دقیقه بعد، فرزند خود را بر روی مبل اتاق نشیمن، بدنیا می آورد.
 


وی با ابراز شگفتی از این موضوع، تولد دختر خود را تنها یک معجزه نامید.

 


امیلی که خود یک پرستار است، در طول ماه های گذشته، دچار بی نظمی در عادت ماهانه شده بود ، تلاش های او برای کم کردن وزنش، بی ثمر بود و از نوعی تهوع رنج می برد که اکنون دلیل آن را متوجه شده بود. اما هیچیک از این نشانه ها نتوانست خطر موجود را به او گوشزد کند.
 
این مادر اهل Crofton که حدود 70 کیلو وزن دارد، دارای سه فرزند دیگر به نام های رایان 9 ساله، مسون 6 و گریس2ساله است.
 
با توجه به شیفت 12 ساعته کاری و همچنین وظایف متعدد مادری، چنین رویدادی می تواند ناشی از پریشانی در زندگی وی باشد.


 
سال گذشته، پزشکان وجود نوعی سرطان ، با عنوان neuroblastoma را در دختر کوچک او که آنزمان 13 ماه داشت ، تشخیص دادند. تومور موجود با موفقیت خارج شد، اما او هنوز مجبور به مصرف چندین نوع دارو است.
 
وی تا سن 6 سالگی، تحت نظر بیمارستان کودکان بریتیش کلمبیا خواهد بود تا از رفع کامل سرطان ، اطمینان حاصل شود.
 
نگرانی و اشتغال فکری امیلی نسبت به فرزندش ، یکی از دلایل اصلی عدم توجه او به تغییرات جسمی خودش بود. همزمان آنان مجبور به تغییر منزل و اسباب کشی به خانه جدیدشان بودند.
 
گزارش ایرانتو همچنین حاکیست، روز اول اکتبر، امیلی و همسر 26 ساله اش، آخرین قطعه از لوازم منزلشان را به داخل منتقل کرده بودند که وی دچار درد شدید می شود.
 
وی می گوید:" من تشک سنگینی را که دستم بود انداختم و تصور کردم در حین اسباب کشی، فشار زیادی بخودم وارد کرده ام. درد بقدری شدید بود که به همسرم گفتم، باید برویم بیمارستان."
 
امیلی افزود:" به همسرم گفتم، احساس درد من شبیه درد زایمان است. اما قبل از اینکه جمله را به پایان ببرم ، کیسه آب پاره شد. او به 911 زنگ زد در حالی که فریاد می کشید، همسر من فارغ می شود."
 
دختر بزرگ آن ها با تصور اینکه والدینش بر اثر کار زیاد دچار مشکل روانی شده اند، گریه می کرد.
 
در این میان یکی از کارآموزان پرستاری که قبلا در آن خانه زندگی می کرد و به آنان در اسباب کشی کمک می کرد، بلافاصله دست بکار شد و طی تماسی که با اورژانس گرفت، دستورات لازم را از طریق تلفن دریافت کرده و به یاری امیلی شتافت. او همچنین به آرامی بند ناف را که بر دور گردن نوزاد پیچیده شده بود، قطع کرد.
 
امیلی حضور این کارآموز در منزل را یک نعمت الهی دانست و گفت، من نمی دانم اگر خودم و همسرم تنها بودیم، چه بلایی سرمان می آمد؟
 
همسایه ها ، همکاران و اعضای فامیل با اطلاع از این موضوع به کمک آنها آمدند و هر کدام بخشی از امور منزل را برعهده گرفتند.

golly47 - المان - فوکشتاد
یعنی بچه تمام این مدت یک جائی اون گوشه موشه ها قایم شده بوده
شنبه 7 آبان 1390

leyli maman - مالزی - کوالالامپور
اخه حرکت جنین رو به راحتی میشه احساس کرد مخصوصا این خانوم که سه بار این تجربرو داشته.به علاوه بزرگ شدن شکم.به نظر من امکان نداره این مورد گاهی میشه که خانومها چند ماه اول بارداری رو متوجه نشن ولی نه تا اخر حاملگی.
شنبه 7 آبان 1390

h.k - دانمارک - اودا
بیشتربه معجزه شبیه است.به همین راحتی وسرعت.
شنبه 7 آبان 1390

*Fanoos* - ایران - شهمیرزاد
خیلی جالب و عجیب بود. 10 بار خوندم.باید تو اخبار اینو بگن.خیلی عجیبه. نکته مهم هم تاثیر استرس روی همه چیزه. یعنی مامانه چون نگرانی نداشته اینقدر بچش باهوش و نابغه شده. بابا دمش گرم. چه حالی میکرده نی نی توی دوران بارداری.کویت بوده براش
شنبه 7 آبان 1390

pelle - سوئد - استکهلم
زن بیچاره چقدر تحت فشار روحی بوده و بیماری دخترش رنجش میداده که متوجه این تغیرات واضح ومهم در بدن خود نشده .
شنبه 7 آبان 1390

عالى مقام - بریتانیا - داربى
عجب
یکشنبه 8 آبان 1390

yashainiran - ایران - ایران
یعنی چه؟ پس قطع شدن پریود در شروع بارداری و مسائل دیگه حرفه دیگه!
یکشنبه 8 آبان 1390

فیروزه - اتریش - وین
اخه این چرت وپرتا چیه ؟؟؟.. کسی که 3 تا شکم بچه اورده نفهمیده حامله ست ؟؟؟ شیکمش هم بالا نیومد؟؟؟؟ 9 ماه بچه توی شیکمش تکون نخورد؟؟؟
یکشنبه 8 آبان 1390

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.