نگاهی دیگر: پایان تاریخ و بازار گرم ظهور امامان زمان
نگاهی دیگر: پایان تاریخ و بازار گرم ظهور امامان زمان
رسانه های ایران هر از چند گاهی تصاویری از مدعیان منتشر می کنند
مجید محمدی
جامعه شناس
رسانههای دولتی و شبه دولتی ایران هر از چند گاهی خبر از ادعای ظهور پیامبران و امامان زمان ایرانی (مسلمان) در ایران و دیگر نقاط جهان می دهند.
دولت جمهوری اسلامی نیز با تبلیغ "ظهور نزدیک است" و سرمایه گذاری بر روی موسسات مختلف (مثل مراکز امام زمان شناسی و مهدویت) زمینههای فکری این امر را در میان بخشهایی از باورمندان فراهم کرده است.
دولت محمود احمدی نژاد با ایدئولوژی اسلامگرایی موعودگرا بر سر کار آمد و تلاش کرد با انتساب خود به امام زمان مشروعیت کسب کند.
صف طولانی مبشران
جستجوی عبارات "امام زمان دروغین" و "پیامبر دروغین" در سایت گوگل در تاریخ ۱۳ مهرماه ۱۳۹۰ نمایانگر به ترتیب ۲۱۳۰۰ و ۹۰۸۰ استفاده از این تعابیر بودهاند.
با فرض آنکه یک خبر به طور متوسط در ۱۰۰ سایت مختلف تکرار شود (که فرضی نسبتا معقول بر اساس تعداد سایتهای فارسی مرتبط با این گونه موضوعات است)، به ترتیب به اعداد تخمینی ۲۱۳ و ۹۰ مدعی امام زمان بودن و مبعوث شدن به پیامبری در حدود ده سال گذشته که اخبار ایران به نحوی نسبتا جامع در اینترنت منعکس می شوند، می رسیم.
با فرض اینکه برخی از این مطالب مربوط به مدعیات تاریخی باشند، می توان اعداد فوق را برای هر سال به میزان ۵۰ درصد کاهش داد (یعنی حدود ده امام زمان و چهار پیامبر در سال). برخی آمارهای مرتبط به زندانیانی که به واسطه این گونه مدعیات در شهرهای مختلف در بازداشت به سر می برند نیز ارقام فوق را تا حدی تایید می کنند.
بازار پر رونق انتظار
به نظر می رسد که ایران سرزمین بکری برای بر آمدن پیامبران و امامان و امامزادگان بوده است.
پس از آنکه برخی رسانههای ایران مطلبی با عنوان "چگونه امامزادههای ایران هفت برابر شد؟" منتشر کردند، اداره کل روابط عمومی سازمان اوقاف و امور خیریه کشور در مرداد ماه امسال اعلام کرد که "هشت هزار و ۵۱ باب بقعه امامزاده و ۳۳ باب بقعه پیامبران الهی" در ایران وجود دارد. این تعداد، در هنگام انقلاب سال ۱۳۵۷، ۱۵۰۰ باب بوده است.
پس از قرنها که از دوران ظهور ادیان بزرگ در تاریخ بشر می گذرد، هنوز میل به تاسیس ادیان تازه یا ظهور مبشران جدید پایان نیافته است
پس از قرنها که از دوران ظهور ادیان بزرگ در تاریخ بشر می گذرد، هنوز میل به تاسیس ادیان تازه یا ظهور مبشران جدید پایان نیافته است. در حالی که امامان شیعه فرزندانی داشتهاند و مهاجرت آنها به ایران نیز از امام هشتم آغاز شده، هزاران مدفن برای فرزندان آنها در ایران وجود دارد. هر از چند گاه یکی از روحانیون یا افراد عادی خواب می بیند که یکی از امامزادگان در گوشهای از این خاک دفن شده و بعد در عرض چند سال گنبد و بارگاهی برای قبر مکشوف در خواب ساخته می شود.
اما ظهور امام زمان در سه دهه اخیر شتاب گرفته است. اعداد مربوط به ادعای ظهور از این جهت قابل اعتمادند که در میان شیعیان، افراد کمتری ادعای پیامبری می کنند، اما امامی که باورمندان منتظرش هستند و انتظار وی دارای یک بازار پر رونق از مجرای درآمدهای نفتی و قدرت مطلقه ولایت است مدعی بیشتری پیدا می کند.
ظهور پی در پی پیامبران و امامان زمان در ایران که رسانههای دولتی و شبه دولتی از آنها با صفت "دروغین" یاد می کنند، از چه شرایطی در بازار دین و دینداری حکایت دارند؟
ادغام بازار دولت و دین
بازی نقش پیامبری و امام زمانی (در چارچوب نظریه ولایت فقیه) آن قدر در جامعه ایران رواج یافته و موجب ارتقای یک شبه و چند ماهه مادی و سیاسی افراد شده است که غیر از بازیگران مطرح (روحانیون و سیاستمداران حاکم) افراد دیگری نیز می خواهند شانس خود را در آن امتحان کنند.
در شرایطی که قرار گرفتن در حکومت به واسطه فقط یک ادعا (نیابت امام زمان) تا این حد آسان و قابل دسترس به نظر می آید چرا دیگران در کنار صحنه بنشینند و خود را از این بخت آزمایی بزرگ محروم کنند؟ مهمتر، آنکه مدعیان نیابت امام زمان در حکومت دینی صرفا با اتکا به دین از همه مزایای قدرت سیاسی برخوردار می شوند بدون آنکه در برابر اقدامات خود پاسخگو باشند.
آنچه به بازار ظهور رونق بسیار بخشیده، قدرت بسیار زیاد رهبران سیاسی منتسب به ائمه شیعه است. اگر نائب امام زمان تا آن حد ارتقای قدسی داده شود که به گفته محمد تقی مصباح یزدی"مخالفت با ولی فقیه مخالفت با ائمه و بر اساس روایات در حد شرک بالله" باشد و یا به گفته احمد خاتمی،"اطاعت از ولایت فقیه برمسئولان کشور بدون تردید واجب شرعی و قانونی" باشد، خود آن مقام طرفداران بسیاری پیدا می کند.
همچنین حکومت به گونهای وانمود می کند که مردم ایران ظرفیت پذیرش چنین باورهایی را دارند و مخاطبان این گونه تبلیغات تحریک می شوند که از این زمینه استفاده برند.
چرا رونق بدیلها
زیر زمینی شدن بسیاری از جریانهای دینی غیر رسمی و در حال رشد در ایران و دور بودن آنها از فضای عمومی به قوت یافتن توهمات و تخیلات برگزیدگی دامن زده است
چرا مسئله ظهور یا نزدیک اعلام شدن آن یا ادعای ظهور در سالهای پایانی دهه هشتاد علی رغم هزینههایش تا این حد مورد توجه قرار گرفته که گروههایی، صدها هزار سی دی مرتبط با این موضوع را تولید و توزیع می کنند و از سوی دیگر حکومت به بازداشت و در مواردی اعدام مدعیان می پردازد.؟
دلیل اول می تواند کم تاثیر شدن تمسک به روحانیت برای کسب مشروعیت سیاسی باشد. سیاستمداران عامه گرا که دارای قدرت مالی یا منزلت اجتماعی برای بالا رفتن از پلههای قدرت نباشند تلاش می کنند با تمسک به داستانهای مذهبی خود را چهرهای نوید داده شده در تاریخ اسطورهای معرفی کنند. در این حالت، اخذ مشروعیت از طریق توسل به کلمات و داستان های مذهبی به جای کسب رضایت مردم و تامین مطالبات آنها صورت می گیرد.
دلیل دوم می تواند آن باشد که دین رسمی موجود و نمایندگانش به بسیاری از نیازهای معنوی باورمندان پاسخ نمی دهند و دیگر محل امنی برای برآوردن خواستهها و نیازهای دینی افراد نیستند. نیروهای بدیل در این حالت تلاش می کنند با تمسک به بخشهایی از همین دین موجود به همان نیازها پاسخ دهند و از این نمد کلاهی برای خویش بسازند. بازار گرم کتب مربوط به استخاره، تعبیر خواب و فال بینی و ارتباط با عالم ارواح در ایران می تواند نشانه ای از همین امر باشد.
و دلیل سوم هم می تواند آن باشد که زیر زمینی شدن بسیاری از جریانهای دینی غیر رسمی و در حال رشد در ایران و دور بودن آنها از فضای عمومی به قوت یافتن توهمات و تخیلات برگزیدگی دامن زده است. کسی که تنها با اندکی از خیل وفاداران خود روبه روست و نه جامعهای بزرگ تر که وی و باورها و آموزههایش را به چالش بکشد، بسیار آسان تر از افراد درگیر در فضای عمومی به دام تخیلات و توهمات ارتباط انحصاری و ویژه با عالم غیب دچار می شود. در همین فضای غیر شفاف است که به گزارش سایت الف، یک معلم مهندسی شیمی دانشگاه تربیت مدرس به انتشار مقالهای با اسامی مشترک وی و "امام عصر" به طور غیر مستقیم از ارتباط خود با امام زمان حکایت می کند.
کمبود امید و پایان تاریخ
طرح مسئله ظهور نوعی پاسخ به کمبود امید در جامعه است. نظام جمهوری اسلامی با اعلام پایان تاریخ و تاسیس حکومتی که همه پیامبران آرزوی آن را داشتهاند و در مقابل، ایجاد وضعیتی که بسیاری آن را غیر قابل تحمل می دانند، در کنار سرکوب هر صدای تغییر، امید مردم در برساختن جامعهای آزاد و منصفانه پس از انقلاب ۵۷ را تحقق نبخشید.
نسخه غالب حکومت و نمایندگان رسمی دین دولتی در مواجهه با مدعیات رقبای دینی و معنوی خود "دیوانه" خواندن و اعلام عدم تعادل روانی این افراد است
با هر سرکوب شدید، یاس و افسردگی فضای جامعه را فرا گرفته و زمینه برای ظهور پیامبران و امامان زمانی که می خواهند امید به فردایی نو را به باورمندان بالقوه و بالفعل نوید دهند فراهم تر می شود. همچنین مردمی که اکثریت آنها در فقر و فاقه و بدون تصوری قابل اطمینان از آینده زندگی می کنند، آماده دل به امید دادن (حتی خیالی و توهمی) هستند.
مدعیان امام زمان بودن در گستره جغرافیایی کشور به چشم می خورند، از استانهای مازندران و قزوین تا فارس و قم، از سمنان و خوزستان تا تهران و کرمانشاه. برخی نیز برای وفادار ماندن به برخی روایات ظهور، مدینه و مکه را انتخاب کردهاند. برخی نیز صرفا ادعای ارتباط با امام زمان را دارند تا هم از مواهب و منزلت این ارتباط برخوردار شوند و هم از تعقیب قضایی حکومت همراه با احکام اعدام و زندان مرتبط با آن به دور باشند.
نسخه غالب حکومت و نمایندگان رسمی دین دولتی در مواجهه با مدعیات رقبای دینی و معنوی خود "دیوانه" خواندن و اعلام عدم تعادل روانی این افراد است. با این همه، حکومتی که خود با تمسک به قدسی کردن عالم سیاست و استخراج ذخایر دینی برای کسب مشروعیت سیاسی و قدرت مطلقه به صحنه آمده راه بسیار دشواری برای حذف رقبای موعودگرا، معنویت گرا و جادوگرای خود در پیش دارد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|