جمعه ۵ شهریور ۱۳۸۹ - ۲۷ آگوست ۲۰۱۰
۱۰خرافه معروف دنیا
قانون - این روزها بحث خرافه و خرافاتیها، همه جا سر زبانهاست. اعتقاد به اموراتی که در ذات خود اتفاقات معمولی زندگی محسوب میشوند برای بعضی آدمها آنچنان راسخ است که برای هرکدام، آداب و آیین خاص خودشان را دارند. آنچه در زیر آمده، مهمترین خرافههای معمول در بین مردم دنیا است. شر و خیرشان هم گردن کسانی که باورشان دارند!1-جمعه، سیزدهم ماه: حضور یک جمعه در تقویم که تاریخ سیزدهم را داشته باشد برای بسیاری نشانه شومی است. ریشه این خرافه را در این میدانند که «یهودا» حوّاری که به مسیح خیانت کرد سیزدهمین مهمان «شام آخر» بوده و روز به صلیب کشیده شدن مسیح نیز جمعه بوده است.2-خارش کف دست: بسیاری از افراد وقتی کف دستشان میخارد آن را نشانهای نیک از به دست آوردن پول در آیندهای نزدیک میدانند.3-راه رفتن از بین نردبان: راه رفتن از بین دو پایه نردبانی که باز است برای بسیاری از اروپاییها علامت گرفتار شدن به مصیبتی خواهد بود. چرا که شکل مثلثگونه نردبانِ باز را تعبیری از گیر افتادن زندگی در یک مخمصه میدانند.4-شکستن آیینه: آیینه را انعکاس وجود میدانند و شکستن آن را آسیبِ جان! برای دور ماندن از آسیب این بدیُمنی باید تکههای آیینه شکسته را در زیر نور ماه دفن کرد!5-پیدا کردن نعل اسب: نعل را نشانه خوششانسی میدانند. به خصوص اگر وقتی آن را پیدا میکنید دهنه آن رو به شما باشد. به محض پیدا کردن، آن را با دست راست بردارید آرزویی کنید و به سمت چپ خود پرتاب کنید! اگر یک نعل بر سردر خانه خود نصب کنید که دیگر شانس حسابی به شما روی آورده است.6-باز کردن چتر در داخل خانه: باز کردن چتر در خانه و زیر سقف برای خیلیها نشانه مرگ و یا ورشکستگی میتواند باشد. چرا که با این کار خدای خورشید را از خود رنجاندهاید!7-دو بار ضربه زدن به چوب: ریشه این خرافه از آنجا میآید که عدهای معتقدند خدا در درختان زندگی میکند و باید درختان و هر چیز چوبی را همیشه به آرامی لمس کرد.8-ریختن نمک روی شانه: با ریختن نمک روی شانه چپ خود نقشههای شیطان را نقش بر آب کنید.9-گربه سیاه: از قرون وسطی این گربهها همنشین و همدست جادوگران محسوب میشدهاند. و مردم آن دوران معتقد بودهاند که دیدن و رویارو شدن با آنها نحسی و بدبیاری به دنبال خواهد داشت. هنوز هم گربههای سیاه بدجنس کنار تخت جادوگران در کارتونهای کودکی ما تصویر آشنایی از خباثت و شرارت در ذهن بسیاری از ماست.10-عطسه کردن: بسیاری عقیده دارند که عطسه کردن بیرون کردن شیطان از بدن است و آن را میمون و مبارک میدانند. در خیلی از فرهنگها هنوز هم بعد از عطسه به فرد تبریک میگویند.
*Fanoos* - ایران - ایران
|
من عطسه کردن رو خرافات نمیدونم !!واسه من که رد خور نداشته تا حالا . همیشه برای من یه ندای از طرف خداست ..و خیلی کمک کرده در کارهایم |
جمعه 1 مهر 1390 |
|
Sappho - ایران - اصفهان
|
کاری به این عقاید ندارم ! من یادمه بچگیم از خود گربه سیاه ها بدم می یومد ! مخصوصا اگه چشماشون روشن باشه که خیلی برق بزنه طبیعتا وحشتناک تر میشه ! رفتار بعضی گربه نرهای تیره خیلی مثل مردای مغرور می مونه !! |
جمعه 1 مهر 1390 |
|
Khashayarshah - ایران - تهران
|
دینی که در ایران حاکمه, خودش به تنهائی دنیای خرافاته. با پای چپ توالت رفتن, نشستن برای ادرار کردن, سر پوشیده به توالت رفتن, بسمه ا لله گفتن برای نزدیکی با همسر, عبور نکردن از میان دو زن, بدون بسمه الله آب جوش بیرون نریختن, منتظر امام زمان بودن, رابطه با اجنه و امام زمان داشتن و ........ |
جمعه 1 مهر 1390 |
|
Royan - آلمان - آلمان
|
بابا فانوس جان دست بردار این حرفها چیه!؟ من هر روز که میرم سر کار سر راهم یه گربه سیاه است , باور کن اکثر کارهائی هم که برام خوب بوده 13 اتفاق افتاده ؛ این افکار را کنار بذار با این افکار مادر بزرگ بشی چی میشی! |
جمعه 1 مهر 1390 |
|
amir58 - ایران - مشهد
|
منم عطسه راخرافات نمیدونم بعضی اوقات که تویه تصمیم دچار شک میشم کمک زیادی میکنه. |
جمعه 1 مهر 1390 |
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
چند بار در روز " جمعه، سیزدهم ماه " اتفاقهای کوچک و مسخره ای برایم اتفاق افتاد ! و تا این اتفاقات برای من پیش نیامده بود, اصلا اعتقادی به این علم یا پدیده که با ان خرافات میگوییم, نداشتم تا اینکه مثلا یک روزی عازم مسافرت بودم, قبل از رفتن باعث کدروت و اختلاف نظر با افراد فامیلم پیش امد و بهنگام بستن بند کفشم که تا الان هم که شده چنان صبری ( عطسه ای ) نزده بودم که حتی برایم یک مزه و طعم عجیبی داشت, و بدون اعتنایی به این صبر کثیف و وحشتناک بکنم, بند کفشم را بستم و راهی مسافرت شدم, که در ان شهر شاهد اتفاقی شدم, زیرا وقتیکه پشت چراغ قرمز خیابان منتظر بودیم, نگاه به کارگران ساختمان میکردیم, که یکهو جلوی چشممان یک کارگری از طبقه هفتم به پایین سقوط کرد که بعدا شنیدیم که او به رحمت خدا رفت و در ان مدت کوتاه که در شهر بودم اتفاقات ناخوشایندی روی داد ! و یا بهنگام سوار شدن |
جمعه 1 مهر 1390 |
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
قسمت 2): برای دوچرخه سواری, عطسه زدم که باز به ان توجهی نداشتم, که بعدا یک تصادف انچنانی کردم ! جان کلام اینکه, بقول معروف مابین اسمان و زمین " پدیده / قدرت / نیرو / علم هایی " هست که متاسفانه انسان امروزی به ان توجهی ندارد و فقط در تکنیک و علم " لمسی " پیشرفت انچنانی داشتیم که نمونه ان تلفن, اینترنت و شیراب و برق و و و در نظر و چشم انسانهای 1000سال پیش, حکم خرافه را دارد که اگر انان به این علم و تکنیک امروزی بنگرند که بیشتر به جادوگری میخورد که در خانه شیراب باشد و از گاز برای پختن غذا استفاده میشود ! و بعضی از دانشمندان معتقدند که انسان امروزی بیش از حد معمول پیشرفت تکنیکی داشته و بهتر است به نیروهای نهفته و ماورای طبیعی هم توجه بیشتری شود که با " اتحاد " کردن این 2 علم انسان بیشتر از ان خواهد بود که هست, پس همواره شاد و شجاع باشیم . |
جمعه 1 مهر 1390 |
|
shahab46 - المان - هانوفر
|
خریت نچندان علف خوردن است.همه اینها غیر عقلانی است.هر چیز را که علم ثابت کند باید قبول کرد. |
جمعه 1 مهر 1390 |
|
shayaan - آلمان - کلن
|
فانوس خرافاتی حتما سال به سال سبزه هم گره میزنی بلکه فرجی بشه نه لووول |
جمعه 1 مهر 1390 |
|
ژان-وال-ژان - آلمان - بن
|
همه چیز بستگی به تربیت و فرهنگ خود آدم داره که از بچگی چه چیزی بهش تلقین شده خیلی از این نشانه ها در فرهنگ ملتی میتونه نشانه بد باشه و در فرهنگ دیگری نشانه خوبی این روان انسانه که وقتی با این نشانه ها برخورد میکنه از قبل به خاطر اون زمینه ای که داره وارد مسیری میشه و تصمیمی میگیره که منطبق میشه با معنی اون نشانه. ژوزف بالساما به یکی از پادشاهان تلقین کرده بود که در سن 63 سالگی میمیره و درست در همین سن اون پادشاه فوت میکنه برای اینکه به حرفهای ژوزف بالساما اعتقاد پیدا کرده بود. |
جمعه 1 مهر 1390 |
|
mansourehtaghavi - ترکیه - ازمیر
|
خرافات بد دردیه.بازهم هست.مذهبی اش ،اجتماعی اش وهزار جوره اش هست.خرافات.کشورهای اسلامی بیشتر مبتلا به این پدیده اعقب ماندگی.در راس این خرافه ها دخیل بستن است.امان از امت ابا جهل،امان. |
جمعه 1 مهر 1390 |
|
raha-2001 - ایران - تهران
|
من فکر می کنم که انسان یک نیروی بسیار قدرتمندی درون خودش داره که اگر به این نیرو اهمیت بده می تونه خیلی کارها را انجام بده. خودم شخصا به خرافات اعتقادی ندارم ولی اینرا می دونم که به هر چیزی که اعتقاد داشته باشی برات اتفاق می افته. برای من اتفاق نمی افته چون باورش ندارم ولی برای دوستانی مثل فانوس یا خوش باور اتفاق می افته. این قدرت درونی انسان هستش که بعضی چیزها را ممکن و بعضی چیزها را غیر ممکن می کنه. (فانوس و خوش باور عزیز, اسم شما عزیزان را بردم برای اینکه با شناختی که ازتون دارم می دونم که بهتون برنمی خوره) |
جمعه 1 مهر 1390 |
|
*Fanoos* - ایران - ایران
|
darkoub - ایران - شیراز شما هم شاد و موفق و پیروز باشید ...//. **. shayaan - آلمان - کلن **دوست عزیز باور کن خرافاتی نیستم من و از خرافی بودن متنفرم ولی باور کن چون اعتقاد داشتم عنوان کردم بارها شده خواستم برم جایی نیمه راه عطسه کردم و پیش خودم فکر کردم خدایا نکنه باز چیزی رو در منزل جا گذاشتم دیدم بله ...به این خاطر من اعتقاد دارم و اینکه یکبار عطسه کردن به معنی تامل در کار است و عطسه دوم اقدام به انجام کار رو تایید میکنه ..موفق باشی دوست من //. massoudoslo** - نروژ - اسلو;) دوست عزیز مگه نشنیدی که میگن صبر . قاصد خداست ,کارها رو به راست !! شاد باشی . //Royan - آلمان - آلمان رویان جان منم حرفهای شما رو قبول دارم و این کارا همش خرافات و چرته ..ولی من گاهی. به صبر ایمان و اعتقاد دارم ..موفق باشی . |
جمعه 1 مهر 1390 |
|
a.ahooraei - المان - کلن
|
بفرما، حالا اگه ایرانیها به چهارتا از اینها معتقد نبودند، الآن توی صبد خرافاتشون جای میدن. چقدر بد هست که یک نفر به این بنجلات معتقد باشه ولی از اونجایی که میدونه مسخرست، کتمان کنه. این دیگه هیچوقت نمی فهمه. بابام میگفت: باباجون، اگه آدم نفهم، بفهمه که نفهمه، خودش کلی فهمه! |
شنبه 2 مهر 1390 |
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
raha-2001 - : درود بر شما که خوشحالم چنین شناخت درستی بشما دادم, پس تا بعد شاد و باهم باشیم . |
شنبه 2 مهر 1390 |
|
nader46 - انگلیس - لندن
|
khosh bavar,عزیز,کامنت اول شما شورچشمی شما را نشون میده ،و کاری به صبر نداره،،کامنت دوم شما هم ،آره میتونه اینجور باشه،البته با مقداری خوش باوری و خوش بینی/. من اکثرا با رفتن و دیدن نور آفتاب عطسه ام میگیره،،یه روز که خیلی عجله داشتیم،تا اومدیم سوار ماشین بشیم من عطسه زدم،،با اینکه خیلی عجله داشتیم،،دوست من تا چند تا صلوات و ورد نخوند ،راه نیافتد،،،بعدش هم دیر رسیدیم،،و کار از کار گذشته بود،،میگفتن اگر ۵ دقیقه زودتر آمده بودین،کار به اینجا نمیکشید!!اینقدر که مادر من از شور چشمی میترسه،و وحشت داره،،شدیدا اعتقاد داره..تا جایی که بیش از 30سال هست که از دیدن یک نفر از اقوام پرهیز میکنه،،اگر یکی از ما اونو میدید،،مادرم با ریختن اسپند،زاغ،نمک در آتیش،،چنان دودو دمی راه میانداخت که نگو و نپرس.کاریش نمیشه کرد اعتقاده دیگه!! |
شنبه 2 مهر 1390 |
|
PARVANE1 - انگلستان - برنموث
|
یه چیز یادتون رفت همتون. خوب و بد اوردن کتاب اسمانی!!!!!! قران چی شد پس???? ازدواج من باهمین خوب امدن قران صورت گرفت که منجر به جدایی شد. اخر سر هم میدونین شوهرم چی گفت? (اماده خندیدن باشین) گفت: از بس زندگیمون خوب و شیرین بود, نظرمون زدن.!!!!!!!!!!! حالا پیدا کنید پرتقال فروش را. |
شنبه 2 مهر 1390 |
|
Ghooloo - ایران - آبادان
|
اون بالا تیتر به اون درشتی زدند خرافه! بعد بعضی ها به اون اعتقاد دارند جالبه! وقتی کسانی که ادعای سوادشون گوشها را کر میکند, اعتقاد دارند و کلی خاطره هم دارند, وای به حال بیسوادهامون. یکی میتونه توضیح معقولی در مورد رابطه عطسه کردن و اتفاق بد بده؟؟؟ ما که هر وقت عطسه کردیم و رفتیم بیرون هیچ اتفاقی واسمون نیوفتاد. خوشی کارت خیلی درسته...عطسه شو جنابعالی میزنی یه بابای دیگه از طبقه هفتم سقوط میکنه؟ این همسایه ما هم چند روز پیش مرد, راستشو بگو عطسه کرده بودی ;-) |
شنبه 2 مهر 1390 |
|
*Fanoos* - ایران - ایران
|
raha-2001 - ایران - تهران فدای شما رها جان ..حالا دوست عزیز شما منو خیلی کنجکاو کردی میشه یه مقداری در مورد قدرت درونی توضیح بدهید ممنون میشم. موفق باشی |
شنبه 2 مهر 1390 |
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
عمر خیام : یک چند بکودکی استاد شدیم / یک چند ز استادی خود شاد شدیم . پایان سخن شنو که ما را چه رسید / از خاک در امدیم, بر باد شدیم ! |
یکشنبه 3 مهر 1390 |
|
*Fanoos* - ایران - ایران
|
Ghooloo - ایران - آبادان دوست عزیز گاهی همه عطسه ها دلیل بر واقعیت بودن نمیباشد ...عطسه تا عطسه متفاوته مثلا بارها برای من اتفاق افتاده که خواستم به منزل یکی از اشخاص به طور سرزده برم وقتی که درب ورودی رو باز کردم یه عطسه آمد و زنگ زدم به منزلشان و دیدم منزل نیستن ..یا مثلا بارها اتفاق افتاده خواستم برم برای ثبت نام در مراکزی نیمه راه از من صبر اومد یه ذره فکر کردم چی در منزل جا گذاشتم گفتم واااااای کارت ملی و شناسنامه بخدا جدی میگم به این خاطر من کاملا اعتقاد دارم |
یکشنبه 3 مهر 1390 |
|
Ghooloo - ایران - آبادان
|
*Fanoos* - ایران - ایران. این فقط یک تلقین است دوست من...فانوس جان فکر میکنی اگه عطسه بکنی یا نکنی شرایط تغییر میکنه؟ نه! این شما هستید که پس از عطسه کردن وقتی اعتقاد به آن داشته باشید شرایط محیطی را چنین میبینید. یعنی چون عطسه کردی، صبر نکنی، مطمئن هستی که اتفاقی خواهد افتاد سیستم دفاعی بدنتون (مغزت دستور دور شدن از خطر میده) میگه بهتره این کار را نکنی چون اگر انجام بدی و پس از عطسه کردن به بیرون بروی حتما اتفاقی خواهد افتاد (به خاطر باور و اعتقادتان) حتی اگر یک درصد احتمالش باشه این کار را نمیکنید و اگر هم انجام بدهید این کار را با ترس انجام خواهید داد و باز به همه چیز مشکوک هستید و منتظر اتفاق هستید...به همین خاطر، باور و اعتقادات انسانها خط و مشی زندگیشان را معین میکند و حتی برای اعتقاداتشان جان میسپارند. |
یکشنبه 3 مهر 1390 |
|
Ghooloo - ایران - آبادان
|
سالها پیش در یک سفر خارج کشور یکی از دوستانم اجناسی با خود داشت که در ساکش گذاشته بود که اگر ازش میگرفتند در فرودگاه مشکل پیدا میکرد. وقتی ازش پرسیدم اگر اجناس را دیدند چه میخواهی بکنی؟ گفت نمیبینند؟ با تعجّب پرسیدم چطور؟ خیلی خوب جاسازش کردی؟ گفت نه ولی چیزی پیش خودم دارم که بازرسی موفّق به پیدا کردنش نمی شه! اتفاقا هم چیزی پیدا نکردند چون بازرسی خیلی سطحی بود! من در حین پرواز ازش پرسیدم واقعاً اعتقاد به دعا، مهره مار و از اینجور چیزها داری؟ گفت بله معلومه که اعتقاد دارم! گفتم اگر من هم دفعه بعد چنین کنم جواب میده؟ گفت اگر اعتقاد داشته باشی بله! پیش خود فکر کردم چه کار احمقانه ای! یعنی اگر دیده شد اعتقاد ندارم یا اعتقادم ضعیف است اگر هم دیده نشد که اعتقادم روز به روز بیشتر میشود حتی اگر یکبار درست از آب در بیاید. این سفسطه اعتقادات به خرافات است. امیدوارم منظورم را رسانده باشم. شاد و پیروز باشید |
یکشنبه 3 مهر 1390 |
|
Ghooloo - ایران - آبادان
|
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من / وین حرف معما نه تو خوانی ونه من. هست از پس پرده گفتگوی من و تو / چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من |
یکشنبه 3 مهر 1390 |
|
Shakila - امارات - شارجه
|
مسائل ماوراالطبیعه وجود داره و خیلی چیزها و اتفاقات در زندگی نشانه ست- ولی باید حواسمون جمع باشه که از باورهامان برای خود زنجیر نسازیم و از آنها در راه شادی و آگاهی و امنیت استفاده کنیم و به خودمون و کسی آزار نرسانیم- من به نظر کسانی مثل فانوس که به عطسه اعتقاد دارند احترام می گذارم و شاید اونها درست می گن |
چهارشنبه 6 مهر 1390 |
|