جمعه ۲۲ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۳ آگوست ۲۰۱۰
طلاق نتیجه شرکت در عروسی
زنی در دادگاه خانواده گفت: شوهرم با من هیچ مشکلی نداشته و با یکدیگر تفاهم کامل داریم ولی یک شب که با اجازه و هماهنگی او به یک مجلس عروسی رفتم، هنگام بازگشت متوجه شدم که او خانه را خالی کرده و فردای آن روز دادخواست طلاق داد.
به گزارش فارس، زنی جوان با مراجعه به دادگاه خانواده 2 (ونک) دادخواست مهریه 575 سکهای خود را به قاضی حسن عموزادی رئیس شعبه 268 این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد.
این زن با اشاره به اینکه 2 سال و 2 هفته است که زیر یک سقف با یکدیگر زندگی کردیم، گفت: هنوز دلیل دادخواست طلاق شوهرم را نفهمیدم.
وی با بیان اینکه در مقابل دادخواست طلاق شوهرم، مهریهام را به اجرا گذاشتهام، افزود: ازدواج ما کاملاً به صورت سنتی بود و مادرش ابتدا به خواستگاری آمد و بعد از مدتی کوتاه و بدون تحقیق با یکدیگر ازدواج کردیم.
زن با بیان اینکه شوهرم با من هیچ مشکلی نداشت و با یکدیگر تفاهم داشتیم، اظهار داشت: هنوز متوجه نشدم چرا باید از سوی شوهرم دادخواست طلاق داده شود چون ما عاشق هم هستیم. شوهرم روز آخر ملاقاتمان مرا به آرایشگاه برد تا به عروسی یکی از دوستانم بروم ولی بعد از بازگشت متوجه شدم که تمام وسایل خانه را با خود برده و حتی یک ریال نیز در خانه باقی نگذاشته است. شوهرم از پرداخت مهریه ترس دارد و این را زمانی متوجه شدم که خانه را خالی کرده و تمام وسایل آن را برده بود بنابراین باید در مقابل دادخواست طلاق او، مهریه که حق من است را خواهان میشدم.
وی با بیان اینکه پدر و مادرم استاد دانشگاه هستند، گفت: شوهرم قصد ادامه زندگی با من را ندارد ولی دلیل خود را باید به من بگوید چرا که حق دارم دلیلش را بدانم.
زن بیان کرد: شوهرم هیچ مشکلی با من نداشت و موافق عروسی رفتن من بود بنابراین نمیتوانم بگویم که او مخالف بوده و باعث جدایی ما شده است.
قاضی عموزادی رئیس شعبه 268 مجتمع قضایی خانواده ونک بعد از شنیدن اظهارات زن، به دلیل عدم حضور مرد و دفاعیات او، ادامه جلسه را به 20 روز بعد موکول کرد.
feminism - انگلستان - لندن
|
خانم عزیز اگر شما با شوهرتون مشکل نداشتید که الان شما در دادگاه نبودید و او هم دادخواست طلاق نمیکرد ?! تازه ادعا میکنید که عاشق یکدیگر هم بودید !! به به چقدر رویائی و شاعرانه !! به گفتۀ شیخانِ سایت زنان ایرانی از کنترل خارج شده اند !!؟ |
چهارشنبه 16 شهریور 1390 |
|
*Fanoos* - ایران - شهمیرزاد
|
شایدم شوهرش شخص دیگری رو زیر نظر داره ..مردها همینن دیگه بوی از وفا نبردن ..من که از ازدواجهای سنتی و بدون شناخت خوشم نمیاد عاقبتش همین میشه بعضی از مادرها هنوز ازدواجهای تحمیلی رو دوست دارن خودشان دختر مورد نظرشان رو انتخاب و تایید میکنن بدون اینکه از فرزندشان بپرسن آیا دوستش داری یا نه با تصمیم خودشان میروند جلو و بعد ها متوجه میشون که اصلا عشقی در زندگی نیست |
چهارشنبه 16 شهریور 1390 |
|
yashainiran - ایران - ایران
|
*Fanoos* - ایران - شهمیرزاد . دوست عزیز اینا همش حرفه. حتما یه چیزایی بوده که مرد این کارو کرده ! چرا یک جانبه قضاوت می کنید؟ مگه آدم دیوانه است که زندگیشو نابود بکنه اونم به گفته این زن که همدیگه رو دوست داشتن! من که باورم نمیشه |
پنجشنبه 17 شهریور 1390 |
|
*Fanoos* - ایران - شهمیرزاد
|
yashainiran - ایران - ایران منم تا حدودی حرف شما رو قبول دارم ولی بعضی از مردها خدایی بهونه گیر و بی وفا هستند آخه این خانمه خودشم مات و مبهوت مانده از حرکت عجیب شوهرش ..به قول شما هم آدم نمیتونه زود قضاوت کنه ولی این قضیه پشت پرده یه جورایی مشکوکه !!. و هر چی بگی از برخی از مردها بر میاد |
پنجشنبه 17 شهریور 1390 |
|
mashady - انگلیس - منچستر
|
چه مرد عاقلی . یه شبه فلنگو بست . خدا کنه این بساط مهریه هم برچیده شه مردهای بدبخت یه نفسی بکشند |
پنجشنبه 17 شهریور 1390 |
|
felora - ایران - تهران
|
دیگه توی شهری مثل تهران وبعضی شهر ها ازدواج های سنتی جواب نمیده / چون شناخت ها کمه ودخالتها زیاد.. واقعا بعضیها هنر پیشه اند! |
جمعه 18 شهریور 1390 |
|