قتل بخاطر طلب ۹۰ هزار تومانی

قتل بخاطر طلب 90 هزار تومانی

مردی که به خاطر طلب 90 هزار تومانی از یک ویزیتور جوان او را در یک درگیری به قتل رسانده بود توسط کارآگاهان پلیس پایتخت دستگیر شد. در نخستین روز تیر در پی مرگ مشکوک جوانی 30 ساله به نام «داوود – الف» در بیمارستان شهید لبافی‌نژاد، ماموران کلانتری 102 پاسداران در این بیمارستان حاضر شدند. پس از تحقیقات اولیه بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران در بیمارستان حاضر شد و پرونده مرگ «داوود» به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد. «داوود» به گفته خانواده‌اش با اتومبیل خود در یک آژانس تاکسی تلفنی در عباس‌آباد (خیابان اندیشه) کار می‌کرد. روز قبل از مرگ داوود، مدیر یک آژانس با پدر وی تماس گرفت و گفت فرزندت در اثر درگیری با یک مرد ناشناس وضع خوبی ندارد. دقایقی بعد پدر داوود در آژانس حاضر شد و وقتی که دید پسرش به علت درگیری و ضربه مشتی که به سرش وارد شده تعادل ندارد، او را به بیمارستان رساند. تا اینکه روز بعد این فرد در بیمارستان جان سپرد. کارکنان آژانس تاکسی تلفنی در تحقیقات پلیسی گفتند؛ هنگام صبح داوود در بیرون از آژانس مشغول تمیز کردن خودرو‌اش بوده تا نوبتش برای انجام سرویس آژانس برسد که مرد موتورسواری او را در آنجا دید و توقف کرد و با صدای بلند گفت: «کلاهبردار این طلب ما را کی می‌خوای بدی؟» و این موضوع باعث درگیری دو نفر شد. مرد ناشناس با مشت به سر و صورت وی زد و داوود نقش بر زمین شد. مرد موتورسوار لحظاتی بعد از آنجا رفت. وقتی که دیدیم حال داوود خوش نیست و گیج می‌زند با پدرش که از دوستان ما است تماس گرفتیم. بعد از چند روز و با توجه به اینکه اسم متهم نیز داوود بوده این فرد در محدوده سبلان شناسایی شد. با حضور کارآگاهان معلوم شد این فرد مدتی است که مغازه خواروبار فروشی‌اش را بسته است یا کمتر و به صورت نامنظم حضور دارد. لذا با شناسایی کامل این فرد سرانجام در تاریخ 27 تیر وی دستگیر و به اداره دهم منتقل شد. متهم به نام «داوود – ل – 42 ساله» در بازجویی گفت: من حدود دو سال قبل تغییر شغل داده و یک مغازه خواروبارفروشی در نظام‌آباد افتتاح کردم. برای گرفتن جنس با یک شرکت معروف تولید و پخش‌کننده مواد غذایی تماس گرفتم و به آنها سفارش جنس دادم. آن شرکت داوود را که ویزیتور شرکت بود به من معرفی کرد. مدتی من به وی سفارش جنس می‌دادم و او برایم می‌آورد. در مواردی که جنس شرکت بیش از تقاضا و توانم برای فروش بود من اقلام اضافی را به شرکت برمی‌گرداندم. در این حساب و کتاب‌ها من مبلغ 90 هزار تومان از داوود طلبکار شدم. و چند بار هم با او تماس گرفتم اما او قبول نداشت. در روز حادثه و در مسیر مغازه به منزل بطور اتفاقی او را جلوی آژانس دیدم و از موتور پیاده شده و گفتم «کلاهبردار ! طلب ما را نمی‌خوای بدی؟» که این حرف من باعث درگیری شد. من نه چاقویی با خود داشتم و نه اهل این حرف‌ها هستم. من زن و بچه‌دار هستم و تا به حال هیچ پرونده اتهامی و زندان و کلانتری در زندگی‌ام نداشتم. دعوای ما در حد یک دعوای معمولی بود. به هیچ‌وجه فکر نمی‌کردم که این درگیری منجر به قتل یک نفر شود.

afshin-manchester - انگلستان - منچستر
هیچی نیست بابا خودتو زیاد ناراحت نکن!نهایتا تا چند وقت دیگه اعدامت می کنن ...
چهار‌شنبه 29 تیر 1390

siamaktg - ایران - تهران
روح الله رو که به خاطر آیینه ی سوناتا کشتن .. راستی آینه ی سوناتا 90 تومن میشه؟؟؟
چهار‌شنبه 29 تیر 1390

Matilda71 - سوئد - سوئد
siamaktg - ایران - تهران آیینه ی سوناتا چیه میشه توضیح بدی مرسی شاد و سربلند باشید
چهار‌شنبه 29 تیر 1390

zartusht67 - المان - فرانکفورت
جامعه را این بی شرفهای تازی اشغالگر به چه روزی انداختند جنایت تجاوز ناامنی بدبختی فقر و فلاکت و........این ...که نان به نرخ روز خور هستند میبینند چه بر سر ایران امده با وقاهت و پرویی میان روی سایت کامنت های مسخره میگذارند شرم و ننگ بر میهن فروشان.
چهار‌شنبه 29 تیر 1390

siamaktg - ایران - تهران
Matilda71 - سوئد - سوئد. آخه رییس نیرو انتظامی استان البرز گفته دعوای روح الله و قاتلین سر شکستن آیینه ی ماشین روح الله بوده و از طرفیم میان این اخبار رو میزارن و میگن قتل به خاطر 90 هزار تومن در حالی که قتل های مهم تری که تو ایران اتفاق میوفته مثل قتل روح الله کمتر از این 90 هزارتومنا بحثشه!!
شنبه 1 مرداد 1390

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.