شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۹ ژوئن ۲۰۱۰
زن جدایی از همسرش را به زندگی در قشم ترجیح میداد
زنی در دادگاه خانواده گفت: دو سال است که در قشم زندگی میکنیم ولی دیگر تاب دوری از خانوادهام را ندارم و میخواهم به تهران بازگردم البته میدانم که شوهرم حاضر به بازگشت نبوده و ممکن است با طلاق موافقت کند.
به گزارش فارس ، زنی با مراجعه به دادگاه خانواده شهید محلاتی دادخواست جدایی خود را به قاضی شعبه 250 این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد. این زن در مقابل قاضی این شعبه با بیان اینکه در ابتدای زندگی تصور میکردم که میتوانم دور از خانوادهام زندگی کنم، گفت: شوهرم در ابتدای ازدواج مطرح کرد که خانهاش در قشم است و باید آنجا زندگی کنیم، من نیز قبول کردم ولی حال که دو سال از زندگی مشترکمان میگذرد و خواهان فرزند هستم، دیگر طاقت دوری از خانوادهام را ندارم. وی با اشاره به اینکه وضع مالی شوهرم بسیار مناسب است و هیچگاه از نظر مالی و عاطفی برایم کم نگذاشته است، ادامه داد: از شوهرم درخواست کردم که به تهران بازگشته و در کنار خانوادهام منزلی را خریداری کنیم ولی او حاضر به این امر نشده و مجبور هستم درخواست طلاق بدهم. زن با بیان اینکه بعد از سه ماه از عقدمان، به قشم رفته و آنجا زندگی کردیم، افزود: میخواهم هرچه زودتر از شوهرم جدا شوم و در واقع حاضرم از او دور باشم ولی از خانوادهام دیگر جدا نشوم. وی بیان کرد: میدانم که شوهرم حتی برای راحتی و آرامش من حاضر به بازگشت به تهران نیست و ممکن است با طلاق موافقت کند ولی از قشم و کارش در آنجا دور نشود. زن اضافه کرد: میخواهم بعد از جدایی، در کنار خانوادهام که دو سال از طعم محبتشان دور بودم، به زندگی ادامه دهم. قاضی این شعبه به دلیل عدم حضور مرد، حکمی صادر نکرد و جلسه را به روزی دیگر موکول کرد.
khosh bavar - ایران - یزد
|
بیخود که نیست که " ز گهواره تا گور شیرین بجوی " هستم ! اخه, اینم شد زن ?! خدا نصیبم نکنه که باعث سکته و مرگم خواهد شد ! پس همواره سعی کنید شاد و شیرین باشید. |
پنجشنبه 16 تیر 1390 |
|
titan - ایران - ایران
|
khosh bavar - ایران - یزد . دوست عزیز باید سخت باشه تو این سن هنوز نتونستی شخص مورد نظرت رو پیدا کنی |
پنجشنبه 16 تیر 1390 |
|
h.k - دانمارک - اودا
|
شوهرم هرچه خواستم ,محبت,زندگی دررفاه,,فقط خانواده ام راکم دارم که شوهرم گوش نمیگیردفراهم کند.اگرانهاراهم فراهم کند.قول میدهی خواهروبرادرانترادرخواست نکنی???اینست مرام خانمها.گوش بفرمان نباشی.حقوقش رارعایت نکردی.گوش بفرمان باشی ....اینه |
جمعه 17 تیر 1390 |
|
feminism - انگلستان - لندن
|
برخی از زوجها دلایل جدائی شان هم چون انگیزه های ازدواجشان بی پایه و اساس و کاملا پوچ میباشد .بانوی عزیز خواهی دید که همین خانوادۀ دلبندت تا چه مدت به تو محبت تزریق میکنند ! |
جمعه 17 تیر 1390 |
|
Royan - آلمان - آلمان
|
بعضی از زنها فکر میکنند زندگی خاله بازیست اگر جای ماها بودنند که تو غربت زندگی میکنیم چکار میکردنند من اولین بار بعد از 10 سال خانواده ام را دیدم. 2007 هم آخرین بار بود که رفتم ایران خیلی هم به خانواده ام علاقه دارم ولی وقتی کسی ازدواج میکند خودش یه خانواده جدید تشکیل داده . اصلا چرا قبول کرده که با این آقا ازدواج کنه اگر طاقت دوری خانواده را ندارد. |
جمعه 17 تیر 1390 |
|
Drmramin - ایران - تهران
|
نمیشه اسم این خانم رو همسر گذاشت. خودش میگه شوهرش هیچى واسش کم نذاشته ولى با اینحال با بى شرمى تمام زیر قول و عهدش زده و انتظار هم داره که شوهرش به خاطرش همه چیشو ول کنه. تو که هنوز بچه خونتونى بیخود کردى زندگى شوهرتو خراب مى کنى..... اینجور زن ها لیاقت هیچ محبتىو ندارن. ازدواج یعنى قبول مسولیت نه مامانم اینا..... در جواب اون نظردهنده محترم که گفته باید سخت باشه که تو این سن......... باید عرض کنم که آره عزیزم خیلى هم سخته چون خانمهاى امروزى فقط دم از امروزى بودن میزنن و........... (دیگه چیزى نمیگم.....) البته حساب برخى خانمهاى محترم و یاورو وفادار جداست. رامین |
جمعه 17 تیر 1390 |
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
titan عزیز, تازه اول جوانیم هست ! چرا منو نا امید میکنی !? هنوز کو تا دم گور ! در ناامیدی بسی امید است ! جوینده یابنده است ! از تو حرکت از خدا شیرین پربرکت ! پس همواره شاد و امیدوار باشیم ! |
جمعه 17 تیر 1390 |
|
رضا عطار - اسنرالیا - ملبورن
|
چه بهتر که طلاق بگیری پس تو زندگی ات را نمیخواهی تو خوش گذرانی را میخواهی . یا شاید هم به کسی از اول دل بسته بودی. برو ببینم اخر چه گلی به رویت میزنند خوانواده اتو اخر همه میمیرند و تو مثل یک بدبخت باید دنبال این و اون باشی به خاطر یک لقمه نون |
جمعه 17 تیر 1390 |
|
titan - ایران - ایران
|
khosh bavar - ایران - یزد . آره درست میگی جوونی به دله. ولی تا دم گور که نمیشه قرار نیست تا پیدا کنی بعد خداحافظ دنیا. ضمنا هرچی سنت بالا میره شیرینای کمتری پیدا میشن. در کل منم امیدوارم زودتر به شیرین زندگیت برسی |
جمعه 17 تیر 1390 |
|
gol andam - سویس - زوریخ
|
من اگر ازدواج کنم وهمسرم مرد خوبی باشه تا جهنم دنبالش میرم تا لحظه ایی که زنده باشم در کنارشم .. حالا اگه اقا بد بود وای به حالش : ) |
جمعه 17 تیر 1390 |
|
feminism - انگلستان - لندن
|
salarkhan - سالار خان عزیز چنان آخ گفتی که من هم رنج و دردِ دلِ آزار کشیده شما را حس کردم ! امیدوارم که اکنون روزگار بر وفق مرادتان باشد و نگرانی ها برطرف شده باشد . |
جمعه 17 تیر 1390 |
|
nilofar_uk - انگلستان - لندن
|
خواهشا فقط اونایی نظر بدن که تو موقعیت این زن قرار گرفتن من کار این خانم رو تایید نمیکنم ولی گاهی تنهایی اینقدر به آدم فشار میاره که هر کاری ممکنه بکنه غربت خیلی سخته چه اینجا چه تو کشور خودمدن |
جمعه 17 تیر 1390 |
|
monairan - ایران - تهران
|
اینهمه مرد قدر نشناس داریم حالا یک زن هم پیدا شده می خواد ول کنه بره دمش گرم! خیلی عاقله ! ایران تهران |
یکشنبه 19 تیر 1390 |
|