جمعه ۲۸ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۸ ژوئن ۲۰۱۰
در سرباز چه گذشت؟ فرماندار پاسخ می دهد
عصر ایران : هر چند نیروی انتظامی در استان سیستان و بلوچستان در خط مقدم مبارزه با قاچاق قرار دارد و از این رو مسوولیت سخت و طقت فرسایی را به دوش می کشد - که قایل تقدیر است - اما برخی اشتباهات فردی پرسنل ناجا می تواند منجر به اتفاقات ناگواری شود و تبعات سیاسی و امنیتی غیر قابل تصوری را به بار آورد.خبرهای رسیده حکایت از آن دارد تعدادی از مردم منطقه سرباز در اعتراض به اقدام یک عضو ناجا ، جاده چابهار-سرباز را تا نیمه های شب مسدود کردند و تنها بعد از وعده مسوولان محلی مبنی بر مجازات فرد خطاکار ، به خانه های خود برگشته اند.چند منبع آگاه محلی به خبرنگار عصرایران گفتند که ماجرا از تعقیب چند خودرو شروع شد که گویا حامل مواد سوختی قاچاق بوده اند و در این میان ، یکی از پرسنل اقدام به شلیک به سمت راننده یک پژو می کند که فرد مزبور در دم جان می سپارد.هر چند روایت های مردم با آنچه مسوولان می گویند متفاوت است ، اما فرماندار سرباز در گفت و گو با خبرنگار عصرایران بروز ناآرامی و انسداد جاده را تکذیب می کتد و می گوید: در پی قتل این فرد ، اولیای دم برای گفت و گو و پاسخ خواهی از مسوولان در محل حادثه گرد آمده بودند که با حضور مقامات محلی و متقاعد کردن آنها به پیگیری پرونده متفرق شدند و هیچ مشکلی پیش نیامد.محمد میهنی همچنین می گوید: ناجا در تعقیب خودروی حامل مواد قاچاق ، تیری را شلیک کرده و این تیر ، به طور تصادفی به راننده ای که از انجا رد می شده خورده است.فرماندار سرباز همچنین تاکید می کند که مردم اطمینان داشته باشند با مأمور خاطی برخورد می شود و خبر می دهد که وی هم اکنون تحت بازداشت است و به زودی محاکمه می شود.به هر روی ، انتظاری که از مسوولان ارشد ناجا و قوه قضاییه می رود این است که هر چه سریع تر به این پرونده رسیدگی کنند تا خطای یک مأمور - فارغ از هر درجه ای که دارد - تلاش های کل این مجموعه را تحت الشعاع قرار ندهد و مهم تر از آن ، عدالت اجرا گردد.
punisher - ایران - شیراز
|
تو این 33 سال ان قلاب هر کسی تو هر پستی و تو هر لباسی تا تونسته سوءاستفاده کرده هر گ...ی خواسته خورده و دیگه گندش رو در آوردن. |
چهارشنبه 15 تیر 1390 |
|
haghighatgo - آلمان - برلین
|
پاسداچیه میگه از مواد سوختی که خودمون برای قاچاق کردن اونجا برده بودیم یه دزد دومی پیدا شد که قدری از اون سوخت رو بی اجازه و ندادن پول از ما دزدیه بود و خواستیم بهش درس ادبی بدیم که راننده پژوئی که از ماجرا خبر دار شده بود و می تونست پتمون رو آب بریزه توسط یکی از تاپاله های ساندیس خورمون به رگبار مسلسل بسته شد !! |
چهارشنبه 15 تیر 1390 |
|