بررسی روزنامههای صبح تهران؛ شنبه ۲۱ خرداد
بررسی روزنامههای صبح تهران؛ شنبه ۲۱ خرداد
صحنه ای از بازی پیروزی و ملوان در فینال جام حذفی، صفحه اول فرهیختگان
روزنامه های ورزشی اول هفته تهران باخت تیم پیروزی تهران را در مقابل ملوان انزلی همزمان با کسب کاپ جام حذفی توسط تیم پیروزی در تیترهای اصلی خود نقل کرده اند و نشریات عمومی هم با چاپ عکسی از این بازی در صفحات اول خود بدان اهمیت داده اند.
افزایش نرخ ارز و انتشار مقالات هم مضمونی درباره بهت جهان از نفوذ وزارت اطلاعات ایران در اوپوزیسیون در سرمقاله های این روزنامه ها آمده که در عین حال به یافت نشدن اکثر عوامل تجاوز جمعی به دختران و زنان در یک میهمانی اعتراض کرده و درباره مبارزه با بدحجابی هم نوشته اند.
بهت جهان از پیروزی وزارت اطلاعات
الماسی که در گلوی فتنهگران گیرکرد" تیتر اول سیاست روزاست و روزنامه های دیگر هم در مقالات خود همین مضمون را تکرار کرده و از قول منابع داخلی نوشته اند که پخش فیلم تلویزیونی "الماسی برای فریب" و فاش شدن عملیات وزارت اطلاعات ضد انقلاب و حتی سرویس های اطلاعاتی غرب را شگفت زده کرده است.
کیهان در گزارش اصلی خود نوشتهنمایش فیلم "الماس فریب" که طی آن یکی از عوامل جمهوری اسلامی ایران وارد کانون های ضدانقلابی و سرویس های جاسوسی غرب می شود و بسیاری از برنامه های آنها از این طریق لو می رود، رسانه ها و عوامل ضدانقلاب را سردرگم کرده است.
این روزنامه در حالی سید رضا مدحی قهرمان فیلم را یکی از عوامل جمهوری اسلامی خوانده که پنجشنبه در اولین واکنش به پخش فیلم الماس فریب وی را یک "فریب خورده و دستگیر شده" خوانده بود.
به توصیف کیهان، دلیل این نوع اطلاع رسانی و اختلاف روایت روزنامه های داخل کشور در مورد هویت سید رضا مدحی، فریب اوپوزیسیون بوده است و "همین نحوه اطلاع رسانی - که می توان آن را "طرح فریب ۲" نامید- باعث شد که نه تنها گروه های ضدانقلابی نتوانند نفوذ محمدرضا مدحی و حضور وی در جمع خودشان را انکار نماید بلکه به بسیاری از حقایق ناگفته نیز اعتراف نمایند".
امروز اصل ماجرا از نظر کیهان چنین توصیف شده است که دستگاه اطلاعاتی کشور با استفاده از یکی از عوامل خود به کانون اپوزیسیون خارج نشین و سرویس های جاسوسی بیگانه نفوذ می کند و طرح های براندازانه آنان را با شکست مواجه می کند.
روزنامه تهران امروز در سرمقاله خود نوشته است که پخش مستند "الماسی برای فریب" از سیمای جمهوری اسلامی تا کنون واکنش های بسیاری را در میان ضد انقلاب موجب شده است به طوری که کاربران سایت ضد انقلابی "بالاترین" که مدعی گردش آزاد اطلاعات هستند، پس از پخش مستند الماس فریب از صدا و سیمای جمهوری اسلامی و افشای ارتباط عناصر اپوزیسیون خارج از کشور با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه، خبرهای مربوط به مستند الماسی برای فریب را با رای منفی از دید عموم خارج میکنند!
به نوشته این روزنامه، پخش مستند "الماسی برای فریب" چنان شوکی را به مقامات غربی وارد کرده است که آنان پس از پخش افشاگری محمدرضا مدحی، (کسی که بنا بر برنامه آنان قرار بود رئیس "دولت در تبعید" شود) آنچنان شگفتزده شده اند که پس از گذشت دو روز از پخش این مستند، همچنان ترجیح می دهند سکوت کنند.
گرانی ارز، شوک دولت به بازار
کارتون هادی حیدری در ستون کارتون خواب شرق
"ضرب گرانی روی پیشانی سکه" تیتر اول شرق است، روزنامه جمهوری اسلامی از "بررسی سیاست های مناسب برای تعیین نرخ ارز و سیاست های مناسب آن" خبر داده است، مردم سالاری از "چند نرخی شدن ارز" نوشته و دنیای اقتصاد از "بورس پس از شوک ارز" گزارش داده است.
"پیامهای گرانی ارز" عنوان مقاله سعید لیلاز در روزنامه شرق است که در آن آمده تحولات صورت گرفته در عرصه نرخ ارز بسیار پیچیده و همه جانبه است و تاثیرات جدی در حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برجای خواهد گذارد. این فعل و انفعال در بازار ارز به ویژه از آن جهت مهم تلقی میشود که سیاستهای اقتصادی شخص احمدینژاد در شش سال گذشته انتقاد از گرانی نرخ ارز بود و وی با هرگونه افزایش نرخ ارز، همواره مخالفت میکرد.
به نوشته این تحلیلگر اقتصادی، تحولات اخیر در کنار تشدید تحریمهای یکجانبه موجب شده است که مقامهای اقتصادی کشور برای اولین بار تحریمها را جدی گرفته و برای مقابله با آن چارهاندیشی کنند. رشد نقدینگی، افزایش تقاضا برای خرید ارز و دشوار شدن گشایش اعتبار ارزی در این مقطع، بانک مرکزی را بر آن داشت تا با افزایش نرخ ارز و نزدیک کردن آن به نرخ واقعی، ضمن کنترل و کاهش تقاضا برای ارز، گام مهمی برای مقابله با فشار برداشته باشد و میتوان تصور کرد که این تصمیم بانک مرکزی بین ۸ تا ۱۰ میلیارد دلار از مصارف ارزی سالانه کشور را کم کند.
مقاله شرق در انتها با توجه به عدم پایداری و ثبات در تصمیمگیریها این سوال را مطرح کرده است که آیا طی هفتههای آتی نرخ ارز باز هم افزایش پیدا خواهد کرد یا بانک مرکزی موفق خواهد شد با شیوهای که در پیش گرفته در برابر دو نرخی شدن ارز که جز هزینه شدن بیهوده منابع ملی سودی ندارد، مقاومت موثر کند. نباید فراموش کرد که اگر دولت و بانک مرکزی به سیاست تزریق روزانه ۲۰۰ میلیارد تومان پایان ندهد شاهد تداوم افزایش قیمتها در تمامی حوزهها خواهیم بود.
"در دفاع از سیاست افزایش نرخ ارز" عنوان سرمقاله دنیای اقتصاد است که حمید زمانزاده در آن نوشته هزینههای افزایش نرخ ارز از دو ناحیه است. هزینه اول، مربوط به افزایش قیمت کالاهای سرمایهای و واسطهای وارداتی است که در فرآیند تولید داخلی مورد استفاده قرار میگیرد و هزینه دوم مربوط به افزایش نرخ تورم.
نویسنده سپس به منافع حاصل از افزایش نرخ ارز پرداخته و آن را چهار تا دیده است: منفعت اول از ناحیه افزایش تولید و سودآوری صادرکنندگان است. به دلیل افزایش نرخ ارز، بنگاههای صادرکننده از قدرت رقابتی بیشتری با رقبای خارجی خود در بازارهای جهانی برخوردار خواهند شد. منفعت دوم این که موجب خواهد شد به دلیل افزایش قیمت کالاهای وارداتی و کاهش واردات، قدرت رقابتی بسیاری از بنگاههای تولیدی در مقابل رقبای خارجی در بازار داخلی افزایش یابد.
سرمقاله دنیای اقتصاد منفعت سوم را حاصل از افزایش صادرات و کاهش واردات دیده که موجب بهبود تراز تجاری و تراز پرداختها می شود و فشار بر ذخایر ارزی بانک مرکزی را کاهش می دهد و سرانجام این که زمینه رانت ارز در بازار کاهش می یابد چرا که شکاف میان نرخ ارز رسمی و بازار آزاد کاهش می یابد.
راه بندان بی حجاب ها
مردم سالاری در سرمقاله خود نوشته اگر مشکلی به نام بدپوشی یا بد حجابی یا بد تولیدی و امثال آن علی رغم به کارگیری روش های متعدد وجود دارد که وجود دارد، چرا به آسیب شناسی نظام فرهنگی جامعه نمی پردازیم؟ نظام فرهنگی جامعه یعنی نهادها و سازمان هایی که آگاهانه درست می شوند تا فرهنگ جامعه را اصلاح کنند ولی آنها راه بدون کارائی خود را می روند و پلیس هم راه تکراری و پرهزینه (اقتصادی- اجتماعی) خود را.
به نظر نویسنده این مقاله خودشیفتگی عناصر نظام فرهنگی و بها ندادن به ارزش های داوری دیگران نسبت به خود از جمله آسیب های جدی فرهنگی است که باید متحول شود. برای مواجهه فرهنگی با این پدیده باید الگوی مناسب مورد پذیرش گرایش های بنیادگرایانه و سنت گرایانه و تجدد گرایانه را یافت و بین آنها تفاهم ایجاد کرد و با مشارکت خود مردم آنها را ترویج کرد و به تدریج به هنجار اجتماعی و هنجار قانونی تبدیل کرد و پلیس را مجری قانون قرار داد.
اما روزنامه جمهوری اسلامی در جواب کسانی که می گویند در ترکیه بدون الزامی شدن استفاده از چادر و روسری، حجاب گسترده تر شده است نوشته که این تفکر، که مدتی است توسط عدهای ترویج هم میشود، زمینه ساز بیتفاوتی در برابر اجرای قانون حجاب و عدم حساسیت نسبت به این حکم شرعی و ضروری دین شده است. "متأسفانه در سطوح علمی و فکری به این پدیده انحرافی توجهی نمیشود و صاحبنظران به این موضوع با نگاه تحلیلی و علمی نمیپردازند".
به نظر این روزنامه، این افراد، ضروری بودن حکم دینی حجاب را نادیده انگاشتهاند و وظیفه نظام حکومتی دینی در این زمینه را به فراموشی سپرده اند، در مثالها و نمونههائی هم که میآورند دچار مغالطه شدهاند. در ترکیه و سوریه و لبنان و هر کشور دیگری که این افراد به عنوان نمونه مطرح میکنند، نسبت زنان و دختران محجبهای که به چشم میآیند با زنان و دختران بیحجاب، بسیار ناچیز است و چون افراد با حجاب در چنان محیطهائی جلوه خاصی دارند، تصور میشود گرایش به حجاب زیاد است.
روزنامه جمهوری اسلامی در پایان نتیجه گرفته است که همین تصور را در جهت عکس این موضوع، در ایران میتوان داشت یا حتی وجود دارد، یعنی وجود عدهای بدحجاب در تهران و شهرهای دیگر ایران با توجه به اینکه یک کشور انقلابی با نظام جمهوری است بیش از اندازه به چشم میآید درحالی که اگر همین افراد با تعداد زنان محجبه که عمدتاً در خانهها هستند و بیشتر در مساجد و اماکن زیارتی حضور مییابند مقایسه شوند اصولاً رقم قابل اعتنائی نیستند.
همین روزنامه به نقل از خبرنگار خود در یزد خبر داده که چند دختر که سوار بر ماشین "همراه با پخش آهنگهای مبتذل مشغول به رقصیدن بودند" باعث راه بندان شدیدی شدند که در نتیجه پلیس ۱۱۰ نتوانست با "دختران بیبندوبار" برخورد سریع کند.
خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی در یزد اضافه میکند: "در سال های اخیر، مردم شهر دارالعباده و دارالمؤمنین یزد شاهد این هستند که تعدادی از مروجان فرهنگ بیبندوباری سوار بر موتورسیکلت و بعضاً ماشین، خود را به کاروانهای عروسی میرسانند و با سد معبر به رقص و پایکوبی در سطح شهر میپردازند ولی متأسفانه مسئولین ذی ربط برخوردی بازدارنده با آنها نداشتهاند و مردم شاهد گسترش فرهنگ مبتذل و بیبند و باری هستند".
مقابله با آنتن ها
کارتون علی کاشی در مردم سالاری
مصطفی ایزدی معاون سابق سپاه پاسداران در مقاله ای در شرق نوشته است که صبح روز چهارشنبه یکی از ماموران مبارزه با بدپوششی (بدحجابی سابق) و مبارزه با دیشهای ماهوارهای و برخورد با کارگران جنسی و مبارزه با یک ناهنجاری جدید به نام "سگگردانی"، در برنامه زنده تلویزیونی حاضر شد و بیش از نیم ساعت (شاید هم ۴۵ دقیقه) در وصف ماموریت خود سخن گفت و پاسخ پرسشهای متعدد مجری برنامه را داد. روشن است در مدت ۴۰-۳۰ دقیقه، مطالب بسیاری را میتوان گفت و از عملکرد گذشته خویش دفاع کرد و به خود نمره ۲۰ داد، اما چه باید کرد و چه باید گفت که اوضاع و احوال جامعه، در موضوعاتی که مامور مورد اشاره خود را موظف به اصلاح آنها میداند در این سالهای متمادی نه تنها تغییر نکرده بلکه مشاهدات عمومی، عکس آن را نشان میدهد.
مقاله شرق اضافه می کند که دستگاه قضایی مدتی قبل اعلام کرده بود که ماموران مبارزه با ناهنجاریها، برای جمعآوری وسایل ذیربط، حق ورود به منازل مردم را ندارند و با جرم مشهود باید برخورد کنند. این نگاه قوه قضاییه، ماموران نیروی انتظامی را ملزم کرده است که به آنچه میبینند، اکتفا کنند و به مخفیگاههای دیش و آنتن و ریسیور، کاری نداشته باشند. از طرف دیگر، بیش از ۱۰ روز پیش در جراید و رسانهها از قول یک مرکز مهم پژوهشی اعلام شد، ۶۰درصد مردم ایران از بینندگان تلویزیونهای ماهوارهای خارجی هستند.
دروغ گوئیابتکار در ستون طنز خود با تیترها و نقل قول ها شوخی کرده و نوشته:
- صفارهرندی: انقلابیها به بهانه مبارزه با رانتخوار نباید دروغ بگویند [یه بهانه دیگه پیدا کنن]
- پاکستان اسناد ادعایی احمدینژاد را خواستار شد [برو بابا! من به داخلیها سند نمیدم، به شما سند بدم؟]
- کوچکزاده: شرمنده از اینکه وکیلالدولگی ما را رها نمیکند [بابا یکی بیاد منو نجات بده!]
- نماینده قم: آمار جریان انحرافی را داریم [ولی از بسکه توی این چند سال آمارها تکذیب شده، فعلاً دست نگه داشتیم]
- در پایان طنز نوشته ابتکار آمده:
صفارهرندی: ماهواره فتنه را به خانهها میبرد [اینترنت هم جریان انحرافی را]
- دبیر کمیسیون اصل نود خبر داد: احتمال دادن دو کارت زرد دیگر به رئیس جمهور [ای بابا ما خودمون کارت قرمز میدیم!]
کارتون روز
کارتون حمید صوفی از روزنامه جام جم