زندانیان سیاسی زن: جعل واقعیت کشته شدن هاله سحابی را محکوم میکنیم
زندانیان سیاسی زن: جعل واقعیت کشته شدن هاله سحابی را محکوم میکنیم
هاله سحابی، فعال سیاسی و منتقد حکومت ایران در پی حمله مأموران امنیتی به تشییع جنازه پدرش عزتالله سحابی درگذشت |
با گذشت چهار روز از مرگ هاله سحابی در مراسم خاکسپاری پدرش عزت الله سحابی که به گفته شاهدان عینی به دلیل حمله نیروهای امنیتی بوده است، صدور بیانیه ها و پیام های تسلیت در این مورد ادامه دارد که از جمله تازه ترین آنها می توان به بیانیه زندانیان سیاسی زن زندان اوین و هم بندان هاله سحابی، پیام خانواده علی شریعتی، بیانیه بیش از ۷۰۰ فعال سیاسی و حقوق زنان، و اعلام اعتصاب غذای دو زندانی ملی - مذهبی از زندان اوین اشاره کرد.
روز یکشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۰ زندانیان سیاسی زن زندان اوین در بیانیه ای که در وب سایت کلمه منتشر شده، خواهان شناسایی و مجازات عاملان "شهادت" خانم سحابی شدند.
خانم سحابی تا چند روز پیش از مرگ پدر و خودش، در زندان اوین دوران محکومیتش را می گذراند و بعد از رفتن عزت الله سحابی به کما، مقام های قضایی با آزادی موقت او و حضورش بر بالین پدر موافقت کردند.
هم بندان سابق خانم سحابی در بیانیه خود نوشته اند: "ما زندانیان سیاسی بند نسوان زندان اوین، شهادت هاله سحابی و درگذشت مهندس عزتالله سحابی را به مردم ایران و خانواده گرامیاش، تسلیت می گوییم و ضمن محکومیت دروغپردازیهای رسانههای حکومتی در جعل واقعیت کشته شدن هاله سحابی، خواهان معرفی هرچه سریعتر عاملان این سرکوب و جنایت هستیم."
همزمان هدی صابر و امیر خسرو دلیرثانی، دو فعال ملی - مذهبی محبوس در زندان اوین، در بیانیه ای اعلام کرده اند در اعتراض به کشته شدن هاله سحابی اعتصاب غذا می کنند.
در بخشی از این بیانیه کوتاه که در وب سایت میزان خبر، نزدیک به نیروهای ملی-مذهبی منتشر شده، آمده است: "ما دو عضو خانواده فکری – سیاسی ملی – مذهبی در اعتراض به فاجعه روز چهارشنبه ۱۱ خرداد ماه ۹۰ و تهاجم منجر به مرگ فرزند اول سحابی بزرگ که مادرصفت و خواهرگونه در خدمت مردمان و آسیب دیدگان وقایع دو سال اخیر میهن بود، از گاه غروب پنجشنبه ۱۲ خرداد ماه در بند ۳۵۰ زندان اوین بدون طرح هیچ گونه مطالبه و خواسته شخصی، دست به اعتصاب غذای تر میزنیم و با آب و چای و قند و نمک، سر میکنیم."
آقایان صابر و دلیرثانی اعلام کرده اند که "این اقدام مبتنی است بر تصمیمی مستقل و ما دیگر هم بندیان را به مشارکت در این اقدام دعوت نکرده و به اقدامهای مشابه نیز فرا نمیخوانیم. شاید این اقدام ما به سهم خود در شرایط وانفسای وطن مصدق – سحابی، مانع از تکرار این بیدادگریها علیه انسانهای بیدفاع شود."
'تسلیت نه، فریاد اعتراض'
در واکنشی دیگر ۷۰۰ فعال دموکراسی خواه و فعال زنان در بیانیه مشترکی در این مورد نوشته اند: "جنبش زنان و جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران هاله را از دست داد. اما نه به مرگی آرام. او را ایستاده به اعتراض از ما ربودند. جانش را ستاندند. صدایش را و مشتش را ربودند و شبانگاه جسم بیجانش را نیز ربودند تا چشمان خفته در بیداریاش را در خاک پنهان کنند."
در ادامه این بیانیه که در وب سایت تغییر برای برابری منتشر شده، آمده است: "تسلیتی در کار نیست! وای برما که هماره در پی تسلای خویشیم. وای بر ما، که ستمی که در زمان ما بر زنان و مردان سرزمینمان میرود در تاریخ این دیار، جز شرم و شرم و شرم تاریخ دیگری نخواهد نوشت."
این فعالان سیاسی و مدنی در پایان بیانیه خود نوشته اند: "امروز روز تسلا نیست. روز اعتراض است! حکومت ایران چه بخواهد و چه نخواهد، زندگی و مرگ سحابیها با نام مبارزه برای آزادی این سرزمین گره خورده است. ما؛ دوستان و خواهران، برادران و همراهان هاله سحابی، خاطرهاش را گرامی میداریم و به یاد نازنینش سوگند میخوریم که نام همه جان باختگان راه آزادی و آرزویشان را بر هر کوی و برزن این بوم، فریاد کنیم."
خانواده علی شریعتی نیز در پیام کوتاهی که در صفحه فیس بوک احسان شریعتی، پسر علی شریعتی، قرار داده اند با خانواده سحابی همدردی کرده اند.
در بخشی از این پیام آمده است: "کدام افتخار بالاتر از آن که زندگی و مرگ ایراندخت شیرزنی دوستدار و رهروی فاطمه، یادآور و شاهدِ مصائب و سعادتِ قدیسان شود؟ او لیاقت چنین مقامی را داشت. زیرا خوب بود. خوب زیست. خوب مرد. و جز نیکی را (برسمیت) نشناخت. سرگذشتِ سه نسل از سحابیها گواه این حقیقت است که خانه مان اگر ابری است، سحابیها محل تولد ستاره هایند… و …در ما هنوز ابر نباریده بسیار است."
'در ماشین را به پاهای هاله میکوبیدند'حبیب الله پیمان، از فعالان ملی-مذهبی که در آخرین لحظات در کنار هاله سحابی بود، در وبسایت شخصی خود جزئیات مرگ او را تشریح کرده است.
به نوشته آقای پیمان خانم سحابی در حالیکه عکس پدرش، عزت الله سحابی را در دست داشته و جنازه او را تشییع می کرده، مورد حمله مامورین امنیتی قرار می گیرد.
وی می افزاید یکی از مامورین عکس را از هاله سحابی می گیرد و او به عقب پرت می کند و مامور دیگر با آرنج به پهلوی او می زند.
آقای پیمان می نویسد که در این لحظه وارد صحنه حادثه شده است:
"به سختی پیکر هاله را به درون اتوموبیل میکشیدیم هنوز نیم تنه هاله درون ماشین جای نگرفته بود و آنها (مامورین امنیتی) که برای بیرون کردن ما از صحنه عجله داشتند با تندی در ماشین را به پاهای هاله میکوبیدند و فرصت نمیدادند اورا به درون کشیده و در را ببندیم. سر هاله را روی تشک گذاشتم و پاهایش را روی شکم جمع کردم تا در ماشین بسته شود."
او می افزاید که تا رسیدن به مرکز فوریت های پزشکی تلاش کرده که از راه دهان به او تنفس بدهد، اما خانم سحابی دقایقی قبل از آن درگذشت.
حکومت ایران ناراحتی قلبی و فشار روحی خانم سحابی را علت مرگ او دانسته است.
اما این فعال ملی-مذهبی مامورین حکومت را مقصر این حادثه می داند و می نویسد: "دراین نکته تردید نیست که اگر هاله به خاطر در دست داشتن عکس پدرش مورد هجوم وحمله فیزیکی و روانی و ضربه شوک آور قرار نمیگرفت اکنون در میان ما بود."
او در پایان می نویسد: "عاملین خشونت و ستم و تجاوز با هر ضربه که بر جسم مظلومی میزنند، معلولیت فکر و روان خود را تشدید میکنند و هر گلی از تبار هالهها را که پرپر کرده به زمین میریزند درحقیقت کالبد خودرا بیش از پیش از گوهر و روح انسانی تهی میسازند و با این کار مرگ حقیقی (درونی و معنوی) خویش را رقم میزنند."
|
|
|
|
|
|
|