اصول عکاسی معماری
اصول عکاسی معماری
ساخت بناهای متفاوت توسط بشر برای منظورها و کاربردهای مختلف بوده است. بناهای مذهبی، دولتی، صنعتی، یادبود، تجاری، مسکونی و گونههای مختلف دیگر هر یک کاربردی ویژه دارند که بیتردید شکل ظاهری آنها نیز متفاوت است.اقوام مختلف با توجه به فرهنگ و بینش خود، برای ساخت و تزیین برخی بناها اهمیت بیشتری قایل هستند. مثلاً مسلمانان همواره در ساخت و تزیین مساجد، زیارتگاهها و اماکن مذهبی با هنرمندی و ظرافت خاصی عمل کردهاند، به گونهای که مشابه آن در دیگر بناها کمتر یافت میشود. تنوع این بناها نیز بسیار چشمگیر است که در هر نقطه و مکانی به شیوهای خاص بوده است.توده مواد موجود در فضا که به صورت یک یا چندین حجم توخالی ساخته میشوند، معماری را شکل میدهد. این فضاهای توخالی برای فعالیت انسانهاست. به جز مواردی خاص، معماری هنر نیست. حتی بناهای یادبودی که ظاهراً استفادهای عملی ندارند، به مناسبتی خاص و به یادگار مسأله ارزشمندی که برای کل جامعه مهم است، بنا شدهاند. ایستگاه راهآهن، ساختمان یک کارخانه، ساختمان اداری و... با توجه به کاربردشان ساخته و تزیین میشود. در ساختمان بنا، علاوه بر هدف و فضا، جنس مواد نیز موضوع مهمی است که متناسب با شرایط اقلیمی و نقشهٔ ساختمان از مصالح گوناگونی استفاده میشود. اولین گام در عکاسی معماری آگاهی از این عوامل است. عکاس باید برای کسب این اطلاعات و بازدید از بنا وقت کافی صرف کرده و هنگام بازدید زوایای متفاوت آن را ارزیابی کند.در مورد اغلب بناهای تاریخی، مطالبی در کتابها و بعضاً دفترچههای راهنمای مربوطه چاپ شده که برای شروع، راهنماییهای مناسبی در اختیار عکاس قرار میدهد.● تجهیزات مورد نیاز۱- دوربین: ثبت و ضبط دقیقترین جزییات در عکاسی معماری ضروری است و باید با وسواس، تصویرهایی با کیفیت بسیار خوب ارائه کرد. بنابراین، در عکاسی معماری اغلب از دوربینهای قطع بزرگ و قطع متوسط یا از دوربینها و بک دیجیتال با کیفیت بالا استفاده میشود.در عکاسی معماری باید خطوط و سطوح عمودی بنا در تصویر کاملاً عمودی باشند و چون با دوربینهای قطع بزرگ به سادگی میتوان پرسپکتیو صحنه را کنترل و اصلاح و خطوط و سطوح را عمودی ثبت کرد، از این دوربینها بیشتر استفاده میشود.البته با دوربینهای SLR و لنزهای Perspective Correction نیز میتوان به عکاسی معماری پرداخت. با لنزهای Perspective Correction تا حدودی میتوان پرسپکتیو را کنترل کرد و یا در صورت عدم دسترسی به لنزهای Perspective Correction تلاش شود که در حد مقدور خطوط عمودی ساختمان دچار اغتشاش نشود و تصویرهایی با کیفیت مطلوب ارائه شود.به عبارتی دیگر از اصول اولیه عکاسی معماری، کج نبودن خط افق در تصویر، عمود بودن کامل ساختمان و خطوط و سطوح عمودی آن در تصویر است، اما در مورد بناهای مدرن که کیفیت گرافیکی نمای آنها چشمگیرتر است، میتوان از زوایای غیرمتعارف و وجود پرسپکتیو سود جُست و اندکی از اصول اولیه چشمپوشی کرد.● استفاده از نماهای نامتعارف در ساختمانها مدرن۲- سه پایه: عکاسانی که به کیفیت و وضوح کامل تصویر خود میاندیشند، استفاده از سه پایه عکاسی را بسیار جدی تلقی میکنند. از سویی دیگر برای اینکه تصویر از بیشترین وضوح برخوردار باشد، نباید در محیطهای کمنور یا فضاهای داخلی بدون آنکه دوربین بر روی سه پایه نصب باشد، اقدام به عکاسی کرد.۳- حساسیت زیاد و فوقالعاده زیاد کمتر در عکاسی معماری مورد استفاده قرار میگیرند. زیرا حساسیت زیاد با افزایش دانهها، جزییات تصویر را کاهش میدهند. از این رو استفاده از فیلم یا حالتهایی با حساسیت متوسط و کم برای کاهش دانهها و افزایش جزییات در تصویر ضروری است.۴- فیلتر: فیلترهای زرد، نارنجی و قرمز در عکاسی سیاه و سفید برای تشدید کنتراست ابرها و آسمان و کنترل تیرگی آسمان و فیلتر پولاریزه برای از بین بردن انعکاسهای نامطلوب در شیشهها و همچنین تیرهکردن آسمان در عکاسی رنگی بیشترین استفاده را در عکاسی معماری دارد. همچنین فیلترهای تصحیح در عکسبرداری رنگی از فضاهای داخلی که با منابع نور مختلف روشن شده است، کاربرد دارد.● نقش نور در عکاسی معماریاجسام گوناگون موجود در طبیعت دارای سه بُعد طول، عرض و ارتفاع هستند که مجموع این ابعاد، حجم را به وجود میآورد. اما هنگامی که اجسام به تصویر در میآیند، خصوصیات سه بُعدی آنها بر روی سطحی دو بُعدی نمایان میشود. درست است که توقع نداریم ابعاد حجم را در تصویر لمس کنیم، اما به کمک سایهروشنهایی که بر روی حجم مورد نظر تشکیل میشود، میتوان احساس حجم و برجستگی را در تصویر ایجاد کرد.حجمهایی که به طور یکنواخت و یکدست روشن شده باشند و یا به طور یکدست در سایه قرار گیرند در تصویر از برجستهنمایی مطلوبی برخوردار نیستند. بنابراین، نور در عکاسی معماری اهمیت فوقالعادهای دارد.اغلب عکاسان برای عکاسی معماری و منظره مایل به استفاده از نور مایل صبحگاهی یا هنگام عصر هستند چرا که این نور کنتراست متعادلی دارد. اما نور نیمه روز به خصوص در فصل تابستان شدید است و سایههایی عمیق ایجاد میکند. در عکاسی معماری ایدهآل آن است که نمای اصلی ساختمان و یا قسمتی که در تصویر مورد توجه اصلی قرار میگیرد، در معرض تابش نور قرار گرفته و در سایه نباشد. بهتر است نماهای رو به مشرق هنگام صبح که آفتاب به آنها میتابد و بناهایی که نمای اصلی آنها رو به مغرب است، هنگام عصر عکسبرداری شوند. هنگام عکسبرداری در نور صبحگاهی، برای اینکه بنا در تصویر از برجستهنمایی بهتری برخوردار باشد ترجیح دارد سایههایی که در سمت چپ ساختمان ایجاد میشود، در تصویر بگنجانید و هنگام عکسبرداری از بنا در غروب بهتر است زاویه عکسبرداری اندکی به سمت راست بنا متمایل باشد تا سایههای ایجادشده نیز در تصویر بیاید.نورهای بسیار ملایم و بدون سایه مانند نور هوای ابری یا مهآلود، احساس برجستهنمایی را در تصویر کاهش میدهد.عکسبرداری از بناهای تاریخی و قدیمی در شب هنگام (زیر نور ماه) حالت جالبی را برای نشاندادن قدمت آنها به وجود میآورد.همچنین اغلب بناها هنگام شب زیباترند، به ویژه اگر از آنها عکس رنگی گرفته شود. تداخل و ترکیب رنگهای حاصل از نورهای مختلف موجود نیز بر جلوه و زیبایی تصویر میافزاید. دقت در نورسنجی استفاده از سه پایه و سیم دکلانشور نکات مهم در این شرایط است. با نصب این سیم در محل مخصوص و هنگام فشردن آن به خصوص در استفاده از سرعتهای کمشاتر، دوربین دچار کمترین لرزش شده و از وضوح تصویر کاسته نمیشود.عکاسی از بناهای معماری در وضعیت ضد نور تصویری را میسازد که فقط کلیاتی از ساختمان دیده میشود. در حالت ضد نور چون منبع نور پُشت بنا و رو به عکاسی است، موضوع کاملاً تیره دیده میشود و حالتی مرموز به خود میگیرد.● عکسبرداری از جزییات ساختمانعلاوه بر نمای کلی، جزییات قابل توجه بنا از قبیل نقش و نگارها، کاشیکاریها و تزیینات روی دیوارها موضوعهای خوبی برای عکاسی معماری تلقی میشود. استفاده از نور مایل به ویژه برای عکسبرداری از نقوش برجسته و کندهکاری شده و همچنین درهای حجاریشده برای تأکید بر برجستگیها و نقوش آنها ایدهآل است.برای اینکه ابعاد و شکل جزییات مورد عکسبرداری دچار اغراق یا اغتشاش نشود، بهتر است از لنزهای تله و حتیالمقدور از نمای کاملاً روبرو عکسبرداری انجام شود.لنزهای گوناگون تأثیرات مختلفی در تصویر نهایی به جا میگذارند. لنزهای واید در فواصل نزدیک ابعاد و تناسبهای سطوح نزدیک را درشتتر کرده و آنها را دچار دگرونی میکند و سطوح دورتر را کوچکتر نمایان ساخته و فضای گستردهتری را به تصویر میکشد. لنزهای تله برای عکسبرداری از فاصلهٔ دور یا عکسبرداری از جزییات بنا با درشتنمایی بیشتر مناسبتر است. این لنزها زاویهٔ دید بستهتری دارند و فضای کمتری را به تصویر میکشند اما اگر از فاصلهای مناسب که کل بنا در تصویر بگنجد عکسبرداری انجام شود با این روش خطوط، سطوح و ستونهای موازی عمودی بنا در تصویر موازی و عمودی دیده میشود. در صورت عدم دسترسی به دوربینهای قطع بزرگ یا لنزهای Perspective Correction روش مفیدی برای اصلاح پرسپکتیو در عکاسی معماری است.▪ حذف زواید: اگر در فضای جلو بنا عوامل زائدی مانند تیرچراغ برق، درخت و مانند اینها وجود داشته باشد میتوان به بنا نزدیکتر شد و از لنزهای واید استفاده کرد. بدینترتیب عوامل نامطلوب از کادر تصویر خارج میشود.▪ قابکردن بنای معماری: هنگام عکسبرداری با لنزهای واید، اغلب فضای آسمان زیادی در تصویر وجود دارد. برخی از عکاسان ترجیح میدهند آسمان یکدست و صاف در تصویر نباشد. در این صورت با افزودن چند شاخ و برگ در قسمت بالای تصویر فضای خالی آسمان را پر میکنند.درخت و شاخ و برگ آن نباید روی ساختمان را بپوشاند. این شیوه را اصطلاحاً قابکردن نیز مینامند. قابکردن با عناصر و عوامل موجود در محیط صورت میگیرد.ابتدا باید زاویهٔ دید مناسب دوربین پیدا شود سپس در شرایط نوری مطلوب لنز مناسب انتخاب و عکسبرداری صورت گیرد.برای اینکه بتوان بُعد و حجم بنا را در تصویر نشان داد و کمپوزیسیونهای جالبتری ایجاد کرد، باید زوایای متنوعی را جستجو کرد. چنین نیست که در عکاسی معماری همیشه از زاویهٔ روبرو آن هم از فاصلهای نسبتاً دور که نمای ساختمان در تصویر گنجانده شود، عکسبرداری صورت گیرد. مثلاً میتوان به یکی از سطوح ساختمان به گونهای نزدیک شد که سطح جانب دوربین در پلان اول تصویر بزرگتر دیده شود و مابقی در پلانهای بعدی قرار گیرد. در چنین مواقعی نیز باید تمام صحنه از وضوح کافی برخوردار باشد و سطوح و خطوط عمودی بر قاعدهٔ تصویر عمود قرار گیرند و اگر از لنز واید استفاده میشود، نباید اعوجاج ایجاد شود، بنابر این استفاده از لنزهای واید Perspective Correction و در صورت عدم دسترسی از لنزهای واید ۳۵ میلیمتری یا حداکثر ۲۸ میلیمتری توصیه میشود.توجه به محیط اجتماعی و جغرافیایی پیرامون بنا اهمیت ویژهای دارد. باید رابطه و موقعیت بنای معماری را با منظره اطراف آن درنظر گرفت.▪ وجود عامل زنده در بنا: بنای معماری، موجودی زنده نیست، باید دقت کرد که حضور موجودات زنده در تصویر بیشترین توجه را به خود جلب میکند در مورد حالت و محل قرار گرفتن آنها دقت کنید و توجه داشته باشید که فضای کمی را اشغال کند و لطمهای به کل تصویر نزند. البته وجود این عوامل مقیاس مناسبی برای نشاندادن ابعاد ساختمان است.