سفرهای سعدی درقالب یک مجموعه سی قسمت بیست ودو دقیقه ای با ساختارداستانی درواحد پویا نمایی تهیه و ازسیمای مرکز فارس پخش می شود.به نقل از سایت معاونت امور مجلس و استانهای صدا و سیما ، بدین ترتیب که زندگی سعدی به عنوان شخصیت اصلی داستان درهر قصه ( از کودکی، نوجوانی، جوانی وبزرگسالی وسفرهای 30 ساله او به شهرهای مختلف) با محوریت شیخ اجل تعقیب می شود.قصه ها با الهام گرفتن ازمفاهیم اخلاقی وانسان دوستانه سعدی وبا استفاده ازداستان ها وموقعیت های موجود درحکایات واشعار او با قراردادن آن ها در یک داستان نمایشی و دراماتیک به پیش می رود.داستان سفرهای سعدی با استفاده ازتخیل نویسنده وبا توجه به حقایق موجود تدوین گردیده است، گنجاندن حکایات و اشعارسعدی به عنوان تم ومضمون هرقصه با ایجاد گره ، تعلیق ، گره گشایی و... روح این معانی را به این مجموعه تزریق کرده است.نویسندگان این مجموعه تمام تلاش خود را درشاخ وبرگ دادن ، اضافه کردن،تغییر،اقتباس والهام گرفتن از اشعار وح کایات سعدی به کاربرده اند. در پایان، سعدی با کوله باری ازتجربه وحکمت به شیراز بازمی گردد و مشغول نگارش چکیده ای از سی وچند سال سفر وتجربه می شود وچنین است که بوستان وگلستان را می نگارد.تهیه کننده : سعید ترخانی ،کارگردان : سعید ترخانی وعلیرضا قنبری ،نویسنده : محمد رضا یوسفی.
یادش به خیر. وقتی کلاس پنجم بودم پدرم کلیات سعدی را به من هدیه داد. من عاشق داستانهایش بودم و دایم برای در و همسایه داستانهایش را تعریف میکردم. به نظر من سعدی بزرگترین ادیب ایران هست و همه قبول دارند که استاد سخن هست. در نثر و انواع نظم مسلط هست و نمیشود از نظم و قافیه اش ایراد گرفت. سعدی مارکوپولوی ماست. سفرهایش عالی هست از شام و افریقا و بیت المقدس و یمن و عربستان تا هند و چین و ترکستان . به زیبایی همه را در داستانها اورده است. سعدی دانش اموخته نظامیه بغداد بود که بزرگترین و مهمترین دانشگاه انروز جهان بود. به همین دلیل به ادبیات و علوم دینی و عربی مسلط بود. در بغداد بود که هلاکو حمله کرد و او مجبور شد فرار کند و در به دریش شروع شد.سعدی در عرض دو سال دو شاهکار به ادبیات ما هدیه داد: بوستان و گلستان که بسیاری از عبارات و ضرب المثل های امروز ما عینا برگرفته از کتابهای اوست.
این عبارات از گلستان هست: تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد.عاقبت گرگزاده گرگ شود. اول اندیشه ونگهی گفتار. ای که پنجاه رفت و در خوابی، مگر این چند روز دریابی. ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز. ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند, تا تو نانی به کف اری و به غفلت نخوری. ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی. این کار ، کار زیبایی هست و من سعی میکنم سی دی ها را پیدا کنم
