چهارشنبه ۴ فروردین ۱۳۸۹ - ۲۴ مارچ ۲۰۱۰
رژیم های بحرین و ایران: دو روی یک سکه
تظاهرات اعتراضی در بحرین
اکبر گنجی (روزنامه نگار و پژوهشگر)
یکم- گفتمان سازی ایران: «گفتمان مسلط» دهه چهل و پنجاه ایران و انقلاب ۱۳۵۷ ، گفتمانی ضد مدرنیته/ضد غرب بود.این گفتمان از دو آبشخور نظریه «امپریالیسم» لنین و کاریکاتوری از «متافیزیک» هایدگر تغذیه می کرد. شاه ژاندارم آمریکا در منطقه بود.این گفتمان عینکی به افراد می داد که در جهان خارج به دنبال ایده های امپریالیستی (لیبرالیسم، حقوق بشر، و...) و مزدوران امپریالیسم بگردند.انقلاب که پیروز شد و کار رژیم شاه و زمامدارانش تمام گردید،نوبت به افراد و گروه های جدید شد که جانشین شاه گردند. بدین ترتیب بود که مهدی بازرگان و دولتش،«لیبرال» و «جادهصافکن امپریالیسم» قلمداد شدند. «لیبرالیسم» را در ایران حزب توده به بدترین دشنام تبدیل کرد.آیت الله خمینی به نحو احسن از این گفتمان برای حذف مخالفان استفاده کرد.هر ایده ای که قرار بود نابود شود، «غربی/ آمریکایی» به شمار می رفت. هر فرد/گروهی که در نوبت حذف قرار می گرفت،ابتدا «آمریکایی» قلمداد می شد، تا بعد به راحتی کارش ساخته شود. به عنوان مثال، وقتی «انقلاب فرهنگی» در دستور کار قرار گرفت، دانشگاه ها و اساتید آن را «غربزده» و «وابسته» خواند تا تعطیلی دانشگاه ها و اخراج استادان و دانشجویان موجه شود.نوبت که به آیت الله خامنه ای رسید، گفتمانی برساخت که مفهوم «دشمن»، اساس/مرکز/محور آن را تشکیل می دهد.هر چه را که او نسپندد، کار دشمن است. این گونه بود که مطبوعات دوران اصلاحات را «پایگاه دشمن» به شمار آورد. روشنفکران را هم به عوامل «تهاجم فرهنگی» غرب تبدیل کرد.همه فعالیت های فرهنگی را بخشی از «شبیخون فرهنگی» غرب قلمداد کرد.مدعی شد که آمریکا یک «انقلاب مخملی» تمام عیار علیه نظام جمهوری اسلامی به راه انداخته است. حرکت اعتراضی پس از انتخابات ریاست جمهوری را هم «فتنه» خواند که رهبری اش در دست دولت آمریکاست و داخلی ها (مردم معترض و چهره های شاخص) فریب خوردگان بازیچه زمامداران آن کشورند. در سخنرانی ۱۹/۱۰/۸۹ گفت: «در همین فتنه سال ۸۸ دست قدرت الهی بود؛ مردم بیدار شدند، مردم وارد صحنه شدند و یک حرکت عظیم را خنثی کردند.هنوز خیلی جا وجود دارد برای تحلیل و تبیین و روشن کردن زوایا و ابعاد این فتنهای که دشمن طراحی کرده بود. دشمن محاسبات خیلی دقیقی کرده بود؛ منتها خوب، محاسباتش غلط از آب درآمد؛ ملت ایران را نشناخته بود. دشمن در پشت صحنه، همهی چیزها را مشاهده کرده بود. این کسانی که شما بهشان می گویید سران فتنه [موسوی و کروبی]، کسانی بودند که دشمن اینها را هل داد وسط صحنه. البته گناه کردند. نبایستی انسان بازیچه دشمن شود؛ باید فوراً قضیه را بفهمد. اگر اول غفلتی کرده است، وسط کار وقتی فهمید، بلافاصله بایستی راه را عوض کند. خوب، نکردند. عامل اصلی دیگرانی بودند که طراحی کرده بودند، به خیال خودشان محاسبه کرده بودند. به گمان آنها بساط جمهوری اسلامی بنا بود جمع شود؛ نه فقط حقیقت دین، حتّی شعارهای دینی هم باقی نمانَد؛ برنامه این بود. طراحی این بود که اگر توانستند قاعدهی دولت را به شکل مطلوبِ خودشان بچینند، که بعد از آن، راه حرکتشان روشن بود که چه کار می کردند؛ اگر هم قاعدهی حکومت و دولت طبق میل آنها چیده نشد و برایشان ممکن نشد، کشور را به آشوب بکشانند؛ با خیال خودشان - من یک وقتی گفتم - کاریکاتور انقلاب اسلامی را درست کنند؛ مثل سایههائی که حرکت یک قهرمان را تقلید میکنند، ادای قهرمانها را، ادای انقلاب را در بیاورند؛ برنامهشان این بود. ملت ایران توی دهن اینها زد و بساط اینها را جمع کرد.»[۱] علی خامنه ای در سخنرانی روز اول فروردین ۱۳۹۰ در مشهد،همین رویکرد را دنبال کرد و حرکت اعتراضی پس از انتخابات را نتیجه «ترفند» دولت آمریکا خواند که می خواهد از طریق «شبیهسازی» ایران با مصر و تونس،چنان حرکتی ر ا در ایران بازتولید کند. می گوید:«آنها [آمریکا] تلاش کردند تا با استفاده از عوامل فرومایه و گرفتار هواهای نفسانی، کاریکاتور مضحکی درایران بوجود آورند که ملت ایران به دهان آنها زد و این ترفند هم شکست خورد...[اوباما] میگوید مردمِ در میدان آزادی تهران، همان مردمِ مصر در میدان التحریر هستند، در حالی که مردم هر سال در ۲۲ بهمن در میدان آزادی تهران جمع میشوند و شعار اصلی آنها هم مرگ بر آمریکا است»[۲].برساختن یک دشمن خارجی و انداختن مسئولیت همه مسائل و مشکلات کشور/نظام سیاسی به گردن آن،اساس این گفتمان است.این پیش انگاشتی است که با آن ، همه حرکات اعتراضی داخلی تبیین می شود. یعنی به این مسأله محوری که آدمیان در جوامع مختلف بر سر منابع کمیاب قدرت،ثروت،معرفت و منزلت درگیر و در حال نزاع اند،هیچ اشاره ای نمی شود ، به زمینه ها و ساختارهای نابرابری که نزاع ها را شکل می دهند،توجه نمی شود و آگاهانه سعی می شود تا هیچ کس آنها را نبیند.اگر دولتمردان خارجی به نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران اعتراض کنند،آن را نه تنها «دخالت در امور داخلی ایران»، که دلیل «وابستگی» مخالفان معترض داخلی به شمار می آورند.چند بیانیه یا اظهار نظر درباره ی نقض حقوق بشر را علم کرده و آنها را مهمترین سند دخالت و بازیچه بودن مخالفان جلوه می دهند.دوم- التزام عملی بحرین به گفتمان خامنه ای:حرکت اعتراضی بحرین معلول علل عدیده ای است. تبیین این حرکت، موضوع نوشتار کنونی نیست.محل نزاع،استفاده رژیم بحرین از گفتمانی است که سلطان علی خامنه ای برساخته است.اگر این گفتمان قابل دفاع باشد، نباید استفاده سلطان بحرین از آن، ناپذیرفتنی باشد. حمدبن عیسی آل خلیفه، پادشاه بحرین، خطاب به ارتش این کشور در تحلیل حرکت اعتراضی مردم آن کشور گفته است:«مدت ۲۰ تا ۳۰ سال است که یک توطئه خارجی در کار بوده تا زمانی که زمینه برای طرحهای اخلالگرانه آماده شد خود را نشان دهد.من بدینوسیله اعلام میکنم که این توطئه با شکست مواجه شدهاست. اگر این توطئه موفق میشد ممکن بود به کشورهای همسایه نیز سرریز شود»[۳].مقامهای بحرینی ادعا کرده اند که «ایران به اپوزیسیون بحرین سیستمهای ارتباطی ارسال کردهاست». هم چنین عبدالرحمان العطیه، دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس، به خبرنگاران گفت: «ما هرگونه مداخله در امور داخلی خود را رد میکنیم و یکی از این کشورهای(مداخلهگر) ایران است». هیلاری کلینتون،وزیر امور خارجه آمریکا،در فرانسه پس از دیدار با رهبران غربی گفته است: «ما این دیدگاه مشترک را داریم که فعالیت های ایران در خلیج[فارس]، مانند تلاش های این کشور برای پیش بردن اهدافش در کشورهای همسایه، صلح و ثبات منطقه را به خطر می اندازد»[۴].این نحوه رویارویی با حرکت اعتراضی بحرین، در منطقه خلیج فارس طرفدارانی پیدا کرده است. به عنوان نمونه،شیخ یوسف قرضاوی رئیس اتحادیه علمای مسلمین در خطبه های نماز جمعه در دوحه پایتخت قطر ضمن «فتنه» قلمداد کردن حرکت اعتراضی مردم بحرین گفت:«حوادث بحرین مانند تحولات مصر، تونس و لیبی نیست. دلیل این تحولات تحریک از خارج و تلاش پیروان فرقه ای برای تسلط بر فرقه ای دیگر است و بدین ترتیب به انقلاب فرقه ای تبدیل شد.افراد و تشکل های مختلفی از من این سوال را مطرح کرده اند که در مورد انقلاب های تونس ، مصر ، لیبی و یمن بسیار سخن گفته ای اما از یک انقلاب سخنی به میان نیاورده ای.. از آنها پرسیدم کدام انقلاب؟ گفتند انقلاب بحرین.. چرا از انقلاب بحرین سخن نگفته ای؟... به آنها گفتم که اجازه بدهید به صراحت به شما بگویم که انقلاب بحرین با این انقلاب ها تفاوت دارند.. این یک انقلاب فرقهای است درحالی که انقلاب های دیگر انقلاب ملت علیه حاکم ظالم بوده است...این تحولات بیانگر انقلاب شیعیان علیه اهل سنت است...بنابراین انقلاب بحرین مانند انقلاب های دیگرنیست. وقتی که سنی ها دیدند شیعیان به پا خواسته اند آنها نیز درصحنه حاضر شدند. ۴۵۰ هزار تن از آنها در مسجد الفاتح حاضر شدند و گفتند ما هم مطالباتی داریم. و خطاب به شیعیان گفتند اگر شما مطالباتی دارید ما اهل سنت نیزمطالباتی داریم.برادران ما گفتند که شیعیانی که درمیدان "لؤلؤ تجمع کردند رفتارشان مسالمت آمیزنبود. آنها علیه تعداد زیادی از اهل سنت تجاوز کردند و کنترل مساجدی را در دست گرفتند که متعلق به آنها نیست. آنها مانند اوباشی که در یمن ، مصر و دیگر جاها دیدیم علیه بسیاری از مستضعفان اهل سنت حمله کردند...خطر از آنجا ناشی می شود که شیعیان خود را به کشوری دیگر وابسته می دانند و عکس های خامنه ای و حسن نصرالله و دیگران را در دست بگیرند و به گونه ای عمل کنند که خود را وابسته به ایران بدانند. آنها خلیجی هستند چرا می خواهند خود را جدا سازند»[۵].سوم- تحلیل حرکت بحرین برمبنای علل داخلی: علی خامنه ای در تعلیل رویدادهای بحرین،به استبدادی/ سرکوبگر بودن رژیم بحرین اشاره می کند.بر این نکته هم تأکید می کند که انتخابات بحرین «صورت انتخابات» است و مردم آن کشور «مطلقا» هر نفر «صاحب یک رأی» نیستند.آن گاه می پرسد، مگر مردم مظلوم و ضد ستم بحرین چه می خواهند؟ آیا جز این است که می خواهند رأی شان جدی گرفته شود و در تعیین سرنوشت موثر باشد؟ موضوع نزاع،«حق رأی» و «انتخابات آزاد» است.مسأله بحرین هیچ فرقی با مسئله تونس و مصر ندارد. علی خامنه ای به شدت به تحلیل هایی که مسئله بحرین را به نزاع شیعیان و سنیان فرو می کاهند، می تازد. این رویکرد را به سود آمریکا قلمداد کرده و می گوید مسأله هیچ ربطی به نزاع سنی و شیعه ندارد، بلکه مسأله، مسأله ی حق رأی و استبداد است.سپس علی خامنه ای به موضوع حمایت های خارجی می پردازد.می گوید: «پشتیبانی» و «حمایت» ایران از مردم بحرین را «دخالت» در امور آن کشور نمی داند، چرا که ایران سی سال است که از فلسطینیان و حکومت غزه حمایت به عمل آورده که آنها سنی هستند. به تعبیر دیگر،حمایت از گروه هایی چون حماس(کمک مالی،کمک تسلیحاتی)، چون آن گروه ها سنی هستند، دخالت در امور دیگران نیست.ایران بین فلسطین و مصر و تونس و لیبی با بحرین فرق قائل نمی شود و از حرکت «ضد استبدادی» مردم همه این کشورها حمایت به عمل می آورد. این که ایران به حکومت های استبدادی بگوید به کشتار مردم خود پایان بخشید، دخالت در امور آنها نیست[۶].ایران از همه حرکت های انقلابی/اسلامی منطقه «حمایت» و «پشتیبانی» کرده است. حزب الله لبنان یک نمونه ی دیگر همین مدعاست.رژیم ایران به خود حق می دهد تا گروه هایی از مردم کشورهای منطقه ی خاورمیانه(فلسطین، عراق، افغانستان، لبنان، و...) را آموزش داده، مسلح کرده و بودجه آنها را تأمین نماید.این امر «دخالت» در امور داخلی دیگران به شمار نمی رود. برای اینکه این رژیم "حق" است و به مخالفان کمک می کند تا رژیم های «باطل» را براندازند.به تعبیر دیگر،دو نوع «براندازی» وجود دارد: «براندازی حق»، «براندازی باطل». نکته جالب توجه این است که سلطان علی خامنه ای به دولت های غربی می گوید اگر قصد شما از تهاجم نظامی به لیبی کمک به مردم آن کشور بود،می بایست آنها را مسلح و «تجهیز» می کردید تا خود با سرهنگ قذافی بجنگند.یعنی، از نظر سلطان علی خامنه ای، کمک به مخالفان و آموزش و تسلیح آنان، دخالت در امور داخلی کشور دیگر محسوب نمی شود. این رویکرد معلول همان نگاه «حق» و «باطل» به روابط بین المللی است. وقتی شما در موضع حق بودید- یعنی خود را حق به شمار آوردید- بسیاری از کارها بر شما مجاز می شود که کسی که در موضع باطل است- یعنی شما او را باطل به شمار می آورید- مجاز به آن کارها نیست.چهارم- نتیجه: سلطان بحرین و سلطان ایران، هر دو، حرکت مخالفان خود را یک گونه تحلیل می کنند. هر دو نیز با آنها یک گونه برخورد می کنند: کشتار و زندان و شکنجه. از نظر علی خامنه ای دخالت در امور داخلی دیگر کشورها- یعنی آموزش نیرو،مسلح کردن آنها و تأمین بودجه- مجاز و واجب است،وقتی از طرف ایران صورت گیرد.اما صرف محکومیت نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران و نام بردن از جنبش سبز از سوی دیگر دول، دخالت در امور داخلی ایران به شمار می رود و دلیل وابستگی مخالفان رژیم به آمریکاست. می گوید:«فتنه سال گذشته جلوهای از توطئهی دشمنان بود؛ فتنه بود...اینها ایجاد فتنه کردند؛ لذا دشمن که از حرکت عظیم مردم مأیوس می شد، امیدوار شد که بتواند به انقلاب صدمه و ضربه بزند. چالش عظیمی بود: دشمن از آن طرف حمایت کند، کمک سیاسی بکند، اسم بیاورد - دشمن از فتنهگران اسم بیاورد»[۷].پاورقیها:۱- رجوع شود به لینک: https://www.leader.ir/langs/fa/?p=bayanatid=7722در سخنرانی دیگری گفته است:"ملت احتیاج دارد در محیط زندگی خود از امنیت شهروندی برخوردار باشد و متجاوزان، سرکشان، فتنهگران، آشوبگران، ستونهای پنجم نیروهای بیگانه و دشمن در درون کشور، نتوانند مقاصد دشمنان را در این کشور و به زیان این ملت برآورده کنند".رجوع شود به لینک: اhttps://www.leader.ir/langs/fa/?p=bayanat&id=2721۲- رجوع شود به لینک: https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=11801۳- رجوع شود به لینک: https://www.bbc.co.uk/persian/world/2011/03/110319_u02_clinton_iran_bahrain.shtml -۴ رجوع شود به لینک: https://www.bbc.co.uk/persian/world/2011/03/110319_u02_clinton_iran_bahrain.shtml۵- رجوع شود به لینک: https://www.alarabiya.net/articles/2011/03/19/142199.html۶- علی خامنه ای می گوید:"اوج وقاحت آمریکاییها واذناب آنها در منطقه، آنجایی است که حضور تانکهای سعودی در بحرین را دخالت نمیخوانند اما اعتراض مراجع تقلید، علما و خیرخواهان به کشتار مردم بحرین را دخالت ایران مینامند".مراجع تقلید خواهان سرنگونی رژیم بحرین و برسرکار آمدن مخالفان هستند.به عنوان نمونه، آیت الله صافی گلپایگانی حکومت بحرین را "چند نفر مزدور دشمن اسلام" و مخالفان را "اکثریت قریب به اتفاق مردم" به شمار می آورد که انقلابشان به "سلطه ی غرب و آمریکا به وسیله ی آل خلیفه پایان می بخشد". می گوید:"آمریکا و سران استعمار به مقابله ی با انقلاب بحرین که صد در صد بر سلطه ی غرب و آمریکا به وسیلهی آل خلیفه پایان میبخشید پرداختند...آیا اکثریت قریب به اتفاقِ مردم که خواستار حقوق اسلامی خود هستند صاحب بحرین میباشند یا آن چند نفر مزدور و دشمنان اسلام که شما به بهانهی درخواست آنها و در واقع به فرمان آمریکا نیرو به بحرین میفرستید".رجوع شود به لینک: https://www.saafi.net/node/5546۷- رجوع شود به لینک: https://www.leader.ir/langs/fa/?p=bayanat&id=7698در سخنرانی دیگری نیز بر همین نکته انگشت نهاده و گفته است باید مخالفان علیه حمایت های لفظی دول خارجی موضع بگیرند و به آنها بگویند ما دشمن شما هستیم:"وقتی شما میبینید یک حرکتی به بهانهی انتخابات شروع می شود، بعد یک عامل "دشمن" در این فضای غبارآلوده وارد میدان شد، وقتی میبینید عامل دشمن - که حرف او، شعار او حاکی از مافیالضمیر اوست - آمد توی میدان، اینجا باید خط را مشخص کنید، اینجا باید مرز را روشن کنید...بالاخره آن حمایتی که مستکبرین عالم می کنند، مورد قبول است یا مورد قبول نیست. وقتی که سران استکبار، سران ظلم، اشغالگران کشورهای اسلامی، کُشندگان انسانهای مظلوم در فلسطین و در عراق و افغانستان و خیلی جاهای دیگر، میآیند وارد میدان می شوند، حرف می زنند، موضع می گیرند، خوب، باید معلوم بشود این کسی که در نظام جمهوری اسلامی است، در مقابل این چه موضعی دارد؛ حاضر است تبرّی بجوید، بگوید: من دشمن شمایم؟ من مخالف شمایم".رجوع شود به لینک: https://www.leader.ir/langs/fa/?p=bayanat&id=6316
red.boy - ایران - تهران
|
انشالله که باحضور نیروهای سعودی و اماراتی اجازه هیچ گونه عرض اندامی به سپاه پاسداران داده نمیشود. ج.ا قصد داشت بحرین را تصرف کند.ولی با درایت امریکا و آل سعود نقشه های شوم ج.ا و شیعیان نقش بر اب شد. |
پنجشنبه 4 فروردین 1390 |
|
m18 - ایران - مشهد
|
دوستان عزیز اگر مستند کمدی اخوندی را ندیده اید . حتما ببینید حقایق جالبی را متوجه خواهید شدyoutube |
پنجشنبه 4 فروردین 1390 |
|