شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۳ مارچ ۲۰۱۰
جنسیت؛ بلای جان زنان
علی طایفی
جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی
|
بعضی خشونت و محرومیتها علیه زنان و دختران، از دوره جنینی آنها شروع میشود. |
دورههای جنینی، نوزادی، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسانی و کهنسالی، واضحترین دورههایی هستند که در چرخه زندگی هر فرد وجود دارند و هر کس در حالت عادی، تمام این مراحل را طی میکند، ولی این چرخه برای زنان در بیشتر کشورهای در حال توسعه از جمله در ایران، به ندرت به طور کامل طی میشود.زنان در ایران حتی از دوره پیش از تولدشان و یا بعد از مرگ، در مقایسه با وضعیت زنان در کشورهای توسعهیافته، در شرایط سخت و گاه تأسفباری هستند و در این میان، وضعیت زنان در گروه سنی زیر ۱۸ سال به مراتب وخیمتر است.
طبق کنوانسیونهای جهانی، افراد زیر ۱۸ سال، کودک تلقی میشوند، چون آنها در این گروه سنی، فاقد تواناییهای دفاع از حقوق اولیه خود هستند و طبیعتا وقتی در چنین شرایطی، به عنوان فردی بزرگسال، وارد فرایند جامعهپذیری، اجتماعی شدن و کسب آموزههای اجتماعی میشوند، با دشواریهای زیادی روبهرو میشوند که ممکن است به محرومیتهای شدید و وارد شدن فشار روحی و روانی زیاد به آنها منجر شود.
با در نظر گرفتن شرایط فرهنگی جامعه ایران، به نظر میرسد که اگر بخواهیم در روانشناسی بزرگسالان در جامعه ایران امروز کمی مداقه کنیم و به جزئیات مسائل اجتماعی و روانی بپردازیم که گریبانگیر اعضای جامعه ایران، به ویژه زنان شده است، باید یک حلقه مفقوده اساسی را در چرخه زندگی بیشتر اعضای این جامعه بررسی کنیم.
بررسیها نشان میدهد که "دوران کودکی" نقش مهمی در شکلگیری شخصیت اجتماعی افراد به ویژه زنان دارد و همین "دوران کودکی"، حلقه مفقوده چرخه زندگی افراد در اجتماع ایران است. بسیاری از محرومیتها و مشکلات زنان ایران هم در دوران کودکی آنها نهفته است که به طور طبیعی، بر نهاد خانواده که تشکیلدهنده جامعه ایران است، تأثیر میگذارد.
این حلقه مفقوده را میتوان از پیش از تولد یک نوزاد دختر در جامعه ایران بررسی کرد؛ میدانیم که نهاد خانواده در جوامع شهری ایران، تغییرات فرهنگی زیادی داشته است، ولی به طور میانگین، هر زمان که زنی باردار میشود و یا در زمان وضع حمل او، نگرش عمده و اولویت افراد، این است که "بهتر است اولین بچه، پسر باشد". در واقع اولویت دادن به پسرزایی، اولین اجحافی است که از نظر ذهنی، نسبت به حقوق یک کودک میشود.
کمی بعد از تولد نوزاد دختر و در دوران کودکی (به عنوان بخشی از چرخه زندگی)، کودکان دختر در مقایسه با کودکان پسر محرومیتهای بیشتر و متفاوتی دارند؛ به این معنا که در بسیاری از خانوادهها، هنوز مناسبات دختربچهها با پسربچهها محدود میشود و نوع بازیهای آنها نیز متفاوت است و معمولا دختران ناگزیرند در چارچوب خاصی فعالیت کنند.
در این میان، با آن که هر دو گروه کودکان دختر و پسر تا حدی جداسازی ارتباطات اجتماعی را تجربه میکنند، ولی دختران در محرومیت مضاعفی هستند و اغلب افراد و بخشهای اجتماعی، از نهاد خانواده تا رسانهها و حتی مدارس و مراکز آموزشی، شرایط بیشتری را برای پوشش شخصی، ارتباطات و آموزههای آنها ابلاغ میکنند. در واقع به دختربچهها گفته میشود که چه جایگاه و موقعیتی دارند و چه نقشهایی از آنها انتظار میرود.
در عین حال، آمار نشان میدهد که در میزان تحصیل کودکان نیز متناسب با دختر یا پسر بودن آنها تفاوتهایی وجود دارد؛ از جمله نسبت ثبت نام دختربچهها در مقایسه با پسربچهها در مقاطع اولیه تحصیلی، به ویژه در سالهای اول و دوم، تا حدی برابر است، ولی هرچه جلوتر میرویم، تعداد دخترانی که در مقاطع بالاتر راهنمایی و متوسطه در ایران ثبت نام میکنند، نسبت به پسران کمتر میشود که نشانگر محدودیتهای بیشتر دختران در مسیر آموزش است.
این روند را در آمار جهانی نیز میتوان مشاهده کرد؛ یعنی در سالهای اول آموزش ابتدایی، تعداد دختران تقریبا به اندازه پسرها است و بر اساس نسبت تعداد دختران و پسران در این مقطع آموزشی، ایران جزو ده کشور برتر جهان به شمار میرود. ولی در مقاطع بالاتر، یعنی نسبت دختران به پسران از نظر ثبت نام در مقطع راهنمایی، رتبه ایران در بین همان کشورها به بالای ۱۰۰ میرسد.
این نسبت در مقطع متوسطه به مراتب کاهش مییابد و اساسا نام ایران در فهرست ۱۳۰ تا ۱۴۰ کشور اول دنیا در این زمینه، به چشم نمیخورد که نشان میدهد ریزش دختران و انصراف آنها از ادامه تحصیل در دوره متوسطه بیشتر است.
البته، این ریزش در ایران شامل تمام کودکان (دختر و پسر) میشود؛ یعنی کودکانی که تحصیلات ابتدایی را شروع میکنند، ولی در مقاطع بالاتر به دلیل بار مسئولیتهای اجباری اجتماعی، از سیستم آموزشی ایران خارج میشوند. منتهی نسبت دختران در بین افرادی که شامل این تغییر میشوند، به مراتب بیشتر از پسرها است.
در بیشتر موارد، ریزش تحصیلی دختران در طول دوران تحصیل، یک دلیل بدیهی دارد؛ دید جامعه این است که دختران باید زودتر مسئولیتهای مدنی را عهدهدار شوند و مهمترین مسئولیت مدنی آنها هم ازدواج است.
در بیشتر موارد، ریزش تحصیلی دختران در طول دوران تحصیل، یک دلیل بدیهی دارد؛ دید جامعه این است که دختران باید زودتر مسئولیتهای مدنی را عهدهدار شوند و مهمترین مسولیت مدنی آنها هم ازدواج است.
بر اساس آخرین دادهها در ایران، نزدیک به یک میلیون کودک زیر ۱۸ سال در این کشور ازدواج کردهاند؛ یعنی نزدیک به یک میلیون کودک در ایران وارد چرخه زندگی مشترک شدهاند و مسئولیت های زندگی به عهدهشان گذاشته شده است.
از بین این یک میلیون نفر، نزدیک به ۷۰ درصدشان دخترها هستند و بخش عمده آنها هم اختلاف سنی زیادی با همسرانشان دارند. همچنین بررسیها نشان می دهد که نزدیک به ۲۰ درصد اینگونه ازدواجها در فاصله کمی بعد از ثبت، به طلاق منجر شدهاند. آمار نشان میدهد که حتی در صورت دوام چندساله این قبیل ازدواجها، باز شرایط بهتر نیست و نسبت قابل توجهی از زنانی که در سنین بین ۲۰ تا ۲۵ و ۳۰ سال به دنبال طلاق هستند، کسانی هستند که در سنین زیر ۱۸ سال ازدواج کردهاند.
در واقع، پیامدهای منفی ازدواج زودهنگام که بزرگترین خشونت علیه حقوق فردی یک کودک به ویژه دختر ان به شمار میرود، خود را در کوتاهمدت و بلندمدت نشان میدهد و بازتاب اجتماعی دارد. زنانی که در چنین شرایطی قرار می گیرند، همچنین به صورت مادران آسیبدیده در جامعه هم مشاهده میشوند.
صرفنظر از محرومیت از ادامه تحصیل، بخشی از دختران که میتوانند همچنان در فضاهای آموزشی حضور یابند، در کتابهای درسی و در طول دوره یادگیری با محرومیتهایی روبهرو میشوند؛ از متون درسی که معمولا زنان و دختران در آنها در مرتبه دوم قرار میگیرند تا فضاهای زیست آموزشی که در آنها حتی کودکان ۶ و ۷ ساله هم مجبور میشوند نوعی روسری و پوشش اجباری را رعایت کنند که تضییع حقوق فردی کودکان به شمار میرود.
تجاوز به محارم از مواردی است که در لایههای زیرین جامعه ایران مانده است و آماری رسمی در این باره منتشر نمیشود، ولی هستند دختران زیر ۱۸ سالی که توسط پدران، برادران یا اقوام دیگر مرد در خانواده به شکلی مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند.
از سوی دیگر، خشونتهای جنسی در نهاد خانواده، بیش از پسرها شامل دختربچهها میشود. موضوع تجاوز به محارم از مواردی است که در لایههای زیرین جامعه ایران مانده است و آماری رسمی در این باره منتشر نمیشود، ولی هستند دختران زیر ۱۸ سالی که ازدواج کرده باشند یا نه، توسط پدران، برادران یا اقوام دیگر مرد در خانواده به شکلی مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند.
این خشونت و محرومیتها ناشی از نوع نگاهی است که در جامعه ایران نسبت به زنان و موقعیت و ماهیت جنسی آنها وجود دارد. این نگرش، بیشتر گناهآلود و مبتنی بر تفاوتگذاریهای جنسی است و میشود گفت که این تفاوتگذاریها سبب شده است که "جنسیت زن، بلای جان او شود".
"کودکان جدی گرفته نمیشوند"
امروزه، "کودکی" در دنیا به عنوان مفهوم جدیدی مطرح است و گفته میشود که کودکان هم به عنوان کنشگران اجتماعی، حقوق اولیهای دارند. ضمن اینکه آنها تا حدی دارای اثرگذاری اجتماعی هستند و تأثیری جدی بر بزرگسالان میگذارند.
گفته میشود که کودکان الگوهای زیست و فرهنگ و آموزشی بزرگسالان را تحت تأثیر قرار میدهند و این موضوع، در دنیای مدرن مورد توجه قرار دارد، ولی در جوامع کمابیش توسعهنیافتهتر از نظر فرهنگی و آموزشی، به ویژه در جامعه ایران، میبینیم که کودکان همچنان تحت سلطه بزرگسالان هستند.
به تعبیری، استثمار کودکان توسط بزرگسالان در جامعه ایران همچنان ادامه دارد و این استثمار به ویژه بر دختربچهها سایه سنگینی انداخته و کمتر کسی است که از حقوق آنها دفاع کند. در واقع، دفاع از حقوق دختران زیر ۱۸ سال به عنوان زیرمجموعه ای از زنان، مورد کمتوجهی جنبشها و فعالان حوزه زنان در ایران هم قرار گرفته است.
ParsaUk - انگلستان - منچستر
|
اگر محمد مخترع اسلام الان زنده بود به جرم بچه بازی با عایشه 6 ساله باید محاکمه و زندانی میشد. جاوید باد حقوق بشر . |
جمعه 20 اسفند 1389 |
|
مهرداد2538 - ایران - تهران
|
این مقاله تان را برعکس نوشتید. باید یک مقاله با این عنوان می نوشتید: جنسیت زنان, بلای جان مردان. کجای دنیا دختران را زودتر از پسران دنبال برعهده گرفتن مسئولیت اجتماعی می فرستند؟ دختران خود از بچگی در بازیهایشان نقش مادر بودن را تمرین می کنند و تا لحظه ای که ازدواج کنند فکر و ذکرشان شوهر کردن است و این به طبیعتشان ارتباط دارد. بعد از ازدواج هم خود خانمها ترجیح می دهند شوهرشان یک تنه بار مسئولیت را به عهده بگیرد و آنها فقط در خانه بنشینند و با تلفن صحبت کنند. این چه بیماری است که غربیون و نوچه هایشان دارند که دائم زن را مظلوم نشان دهند و مرد را کریه و ظالم؟ هیچ کس به اندازهء این افراد به تفکیک جنسیتی باور ندارند. می خواهند با هیستری کردن زنان و تغییر زورکی طبیعت آنان, حرف خودشان را ثابت کنند. |
جمعه 20 اسفند 1389 |
|
ARTEMIS-SW - فرانسه - پاریس
|
مهرداد2538 - ایران - تهران . افکارت در جزیره العرب گیر کرده...1..در ایران بلازده شغل برای مردان نایاب چه رسد دختران و زنان// در ضمن اکثریت مردان اسلامی با کارکردن زن مخالفند..در کشورهای پیشرفته هیچ زنی خانه نشین نیست دوش با دوش مردش کار میکند و در کار خانه و نگهداری بچه پا به پای همسرش یار اوست.عینک اسلامیت را بردار بعد کامنت بنویس. |
شنبه 21 اسفند 1389 |
|
feminism - انگلستان - لندن
|
سمانه - جمکرانی - یعنی یک زن هم میتونه چهار تا شوهر داشته باشه و هر زمان هم که اراده کرد طلاقشون بده !? |
شنبه 21 اسفند 1389 |
|
sir_reza - ایران - تهران
|
ARTEMIS-SW - فرانسه - پاریس. کی گفته اکثریت مردان با کار کردن زنان مخالفند؟ با چند تاشون صحبت کردی که این نتیجه رو گرفتی؟ چند وقته از ایران خارج شدی؟ می دونی الان اینجا چه تغییراتی شده؟ |
شنبه 21 اسفند 1389 |
|
sepher - استرالیا - سیدنی
|
من واقعا نمیدونم چطور افرادی میتونن مقاله بنویسن بدونه هیچ مدرک ودلیل و شواهدی!!!. در هر مقاله علمی ذکر منبع الزامی است! اقای طایفی شما ادعا کردید: "خشونتهای جنسی در نهاد خانواده، بیش از پسرها شامل دختربچهها میشود" و یا "دختران زیر ۱۸ سالی که ازدواج کرده باشند یا نه، توسط پدران، برادران یا اقوام دیگر مرد در خانواده به شکلی مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند"" و بعد گفته اید: " آماری رسمی در این باره منتشر نمیشود،" " ولی هستند"" ---اقای طایفی شما نمیتوانید به صرفه تخیل و حس درونی و یا دیدن رویا درخواب مقاله علمی بنویسید! . |
شنبه 21 اسفند 1389 |
|
bita tehrani - کانادا - ویکتوریا
|
بعضی از اقایون با کارکردن همسرشون مخالفن برای اینکه دقیقا حرفهای دلنشین و صد در صد درست جناب مهرداد و ورژن خارج نشینش را بگویند.برای اینکه "مردانگی و غرورشون" زیر سوال نره.برای اینکه ریموت کنترل همسرشون به خوبی محفل اخوند ها ولی به ژست مدرن و شیک کار کنه.برای اینکه زن از ترس بی پولی و بی جایی بسوزه و بسازه با تحقیر و فحش و کتک و خیانت و بیکاری و بیعاری و اعتیاد.برای اینکه زنی که کار میکنه صاحب نظر میشود و به احتمال بسیار قوی نظرش غلط است و کلا نظر دادن و شنیدن اتلاف وقت است....جناب مهرداد25...تغییر زورکی اقایونی که از "مردان نان اور" قدیم تبدیل شده اند به "بچه ننه های سوسول" از کجا منشا میگیرد?? |
شنبه 21 اسفند 1389 |
|
afshin7174 - ایران - تهران
|
طوری در این مقاله غیر کارشناسی صحبت شده که انگار همه مشکلات دختران در ایران هست و اتفاق خاصی برای دختران در اروپا و آمریکا نمیافته!!!!! نه من اینو قبول ندارم نویسنده این مقاله صحبت علمی نکرده. |
شنبه 21 اسفند 1389 |
|
sapho - ایران - اصفهان
|
bita tehrani-کانادا-ویکتوریا..درود بیتا جان. از کامنت زیبایتان خییلی لذت بردم. |
شنبه 21 اسفند 1389 |
|
مهرداد2538 - ایران - تهران
|
bita tehrani - کانادا - ویکتوریا_ از همین فمینیسم فاشیستی تند و تیزی که راه انداختید منشاء می گیره. تشریف ببرید دادگاههای خانواده ببینید همین خانمهایی که از اسلام بدشون می آید چه کاسبی با قانون اسلامی مهریه راه انداختند؟! قسمت آگهی استخدام روزنامه را نگاه کنید. از هر 10 تا آگهی 8 تایش خانم می خواهد و آن دوتا آقایی که خواستند هم باید حداقل 5 سال سابقه کاری داشته باشد. زن ایرانی فقط دنبال سوء استفاده از فرصت هست. هرکسی هم که این مسائل را عنوان کند متهم به دنباله روی از رفتارهایی میشود که شما من را متهم به آنها کردید. من زن ایرانی را بسیار بی ظرفیت شناختم. |
یکشنبه 22 اسفند 1389 |
|
sapho - ایران - اصفهان
|
مردی که به خاطر مهریه سنگین زندان میره یا مجبور به زندگی ناخواسته میشه و یا مورد سو استفاده زن قرار میگیره مسوول مشکل خودش هست!! چون برخلاف دختر حق ازدواج به اجازه ی خودشو داره! اگه مشکل مردا همین مهریه هست به راحتی میتونند زیر بار مهریه سنگین نرند! حق ازدواج هم دارند! دختری که در کشوری با نظام حقوقی اسلامی متولد میشه محکومه که در 50 سالگی هم در هرررررر موقعیت اقتصادی اجتماعی قانون برای ازدواج و. ازش اجازه بخواد و راه گریزی هم براش از این خشونت نیست !! در 9 سالگی در حدی هست که مسوول اعمال خودش باشه در 13 سالگی در حد شوهر داری و بچه داری توانایی داره ! و اما به جرم جنسیت در 80 سالگی هم در حد تصمیم گیری برای خودش نیست !! و هم چنان باید تحت تسلط و در نتیجه گاهی استبداد باشه ! |
یکشنبه 22 اسفند 1389 |
|
bita tehrani - کانادا - ویکتوریا
|
مهرداد 2538 من همیشه با مهریه و دیگر قوانین عصر حجر ایران مشکل داشتم و دارم.هیچوقت هم کار زنهایی را که از جنسیتشون استفاده میکنند تایید نمیکنم.ولی شما نمیتوانی منکر تلاش بی مغزانی بشی که چه در مقام قانون گزار ,پدر,برادر یا همسر از مشارکت مدنی نیمی از جامعه جلوگیری میکنند و همان اراده خودخواهانه خودشان را بصورت چماقی گاه و بیگاه بر سر زن میکوبند که کار نمیکنی.شما هم رفتی دادگاه خانواده ببین طلاقهایی را که بخاطر کار کردن زن انجام میشه....دختر با همکارش اشنا شده و ازدواج کرده حالا اقا میگه نباید بری سر کار!!!در ضمن من برخلاف شما فکر میکنم "مردان بی مسولیت و بچه ننه ها" علت انچه شما فمینیسم!!مینامی باشد نه معلول.در مورد اگهی های روزنامه که فساد جامه را بیان میکند جز ابراز تاسف چیزی ندارم .در اخر برایتان ارزو دارم با یک خانم ایرانی با ظرفیت اشنا شوی و کمی انصاف چاشنی حرفات بکنی. |
یکشنبه 22 اسفند 1389 |
|
sepher - استرالیا - سیدنی
|
فیمنیست یه جنبش سیاسی دهه 1960 تا 1970 در ایالات متحده امریکا بودکه در کنار ازادی برای اقلیتها وحقوق برابر برای زنان بوجودامد و در دهه 80 هم بدلیل ضعف در تئوری و نداشتن رهکار عملی به موزه سپرده شد. هر ایده سیاسی که نتواند جامعه را بصورت کل ببیند محکوم بشکست است. فیمینست در ایران بیشتر معلول ذهن محدود تعداد کمی زنان مرفه و نا اگاه ازشرایط است. فیمینست ایرانی با کا مپیتوری که پدرش ویاشوهرش برایش خریده وبا پول و دسترنج مردان ایرانی تحصیل کرده و بهترین شرایط را درکشور و یا خارج کشور دارد اما خواستار شرایط برابر با مردایرانی است!!! براستی این پرنسس میخواهد با کارگران معدن کرمان برابر باشد? ایا یکبار شنیده اید فیمنیست ایرانی از حقوق معوقه کارگران و کمبود بهداشت وکار گله کند? از اعتیاد که بخاطر درهای بسته گریبان گیر جوان ایرانی است و یاشرایط بد زندانها!? فیمنیست محکوم به شکست بود و از بین رفت, چون توانایی دیدن کل را نداشت, طلاق را می دید, علت طلاق را نه!. |
دوشنبه 23 اسفند 1389 |
|
bita tehrani - کانادا - ویکتوریا
|
برای افکار پوسیده متاسفم.نظرات و باورهای ضد ونقیض که نه همدیگر را کامل میکنند و نه راه بجایی میبرد فقط از یک ذهن متوهم منشا میگیرد و قضاوت میکند.یاد اون داستان میمونه افتادم که فکر میکرد همه دنیا در قفس است,غافل از اینکه خودش در قفس بود....همین اسلام برده داری هم با این شرایط زیادمونه!! |
سهشنبه 24 اسفند 1389 |
|