نتایج تحقیقات تازه درباره دلیل مرگ برتولت برشت
نتایج تحقیقات تازه درباره دلیل مرگ برتولت برشت
دلیل مرگ ناگهانی برشت حمله قلبی عنوان شده بود |
تحقیقی تازه نشان می دهد برتولت برشت، نمایشنامه نویس آلمانی، ممکن است در اثر یک بیماری که از کودکی به آن مبتلا بوده، از دنیا رفته باشد.
استیون پارکر، استاد دانشگاه منچستر، پس از بررسی سابقه پزشکی برتولت برشت به این نتیجه رسید که او از کودکی به تب روماتیسمی مبتلا بوده است.
اسناد پزشکی برشت نشان می دهد که این بیماری به قلب و سیستم عصبی او حمله می کرده و به بیماری مزمن قلبی منجر شده است.
مرگ برشت در سال 1956 در این سال ها مشکوک تلقی می شد؛ دلیل مرگ ناگهانی او حمله قلبی عنوان شده بود.
به گفته کارشناسان، در اوایل قرن بیستم تب روماتیسمی چندان شناخته شده نبود؛ در نتیجه این نمایشنامه نویس و شاعر در کودکی صرفا بچه ای عصبی با قلبی بیش از حد بزرگ دانسته می شد.
بر اساس تحقیقات تازه، برشت همچنین از "تشنج سیدنهام" هم رنج می برده که بی ارتباط با تب روماتیمسی نبوده است.
تحقیقات همچنین نشان می دهد که او از مشکلات کلیوی و مجاری ادراری هم شکایت داشته است.
به ادعای پروفسور پارکر "برشت انبوهی از مشکلات فیزیکی داشت و بیماری های مزمنش سرانجام به مرگش انجامید."
"با وجود این، او نبوغ شعری و تاتری فوق العاده ای داشت که سبب می شد ضعف فیزیکی خود را به قدرتی بی همتا تبدیل کند."
پروفسور پارکر گفت: "اکنون ما مطمئنیم که برشت در تمام عمرش از شرایط بحرانی فیزیکی رنج می برده است. او وضعیتی وخیم داشته، از جمله دچار ناکارایی قلبی بوده است."
استاد دانشگاه منچستر گفت: "من هیچ وقت باور نکردم که مشکلات او صرفا به اختلال روانی و عصبی مربوط باشد."
"موضوع این است که هیچ کس تاکنون به خودش زحمت نداده بود که سابقه پزشکی او را بررسی کند."
برشت به سال ۱۸۹۸ در اوگسبورگ در باواریا در جنوب آلمان به دنیا آمد. پس از پایان جنگ جهانی اول، از سال ۱۹۱۹ به انتشار شعرها و نمایشنامه های خود پرداخت و به زودی به شهرتی فراگیر رسید.
دایره گچی قفقازی، ننه دلاور، اپرای سه پولی و زندگی گالیله از نمایشنامه های مشهور او به شمار می روند.
او با نگارش رشته ای از مقالات نظری، مکتب تازه ای در تئاتر پایه گذاشت که "تئاتر اپیک" یا "تئاتر روایی" خوانده می شود. این تئاتر به یاری "تکنیک فاصله گذاری" و شکستن "توهم نمایشی"، تماشاگر را از غرق شدن در هیجانها و احساسات درام باز می دارد و به او فرصت و توان اندیشیدن می دهد، تا بتواند وضعیت موجود را نقد کند.
|
|
|
|
|
|
|
|