آریان فولاد: ورشکستگی یا واگذاری به سپاه؟
آریان فولاد: ورشکستگی یا واگذاری به سپاه؟
دوبچه وله : شرکت آریان فولاد یکی از دهها واحد صنعتی است که طی چند سال اخیر ورشکست شده و یا اعلام ورشکستگی کردهاند. این بار حدیث بیکاری ۱۵۰۰ کارگر است. اما گویا پس پشت این ورشکستگی چیزهای دیگری نهفته است.
خرداد ماه ۱۳۸۹ بود که برای اولین بار خبر ورشکستگی شرکت آریان فولاد منتشر شد. به دنبال این خبر، کارگران این واحد صنعتی مقابل فرمانداری بوئینزهرا تجمع کرده و خواستار رسیدگی به وضعیت خود شدند. این تجمع پس از چند روز با حمله نیروهای امنیتی و پلیس به کارگران، بدون نتیجه خاتمه یافت.
همان زمان این خبر بین ۱۵۰۰ کارگر این واحد صنعتی پیچیده بود که این شرکت ورشکست نشده بلکه به بخش خصوصی واگذار شده است و اعلام ورشکستگی تنها به این دلیل بوده که مدیران قصد پرداخت حقوق کارگران را ندارند.
هادی غنیمیفرد رئیس هیأت مدیره خانههای صنعت و معدن ایران به دویچهوله میگوید چنین چیزی صحت ندارد. وی با اشاره به قانون کار ایران بر این نکته تاکید میکند که اساسا در ایران نمیتوان حقوق معوقه کارگران را پرداخت نکرد. آقای غنیمیفرد میگوید: «مسائلی که شایع میکنند و مرتب راجع به آن دلایلی میآورند که بهخاطر نپرداختن سهم کارگران، شرکت را ورشکسته اعلام کردهاند، دروغ است. اینها درست نیستند. چون قوانین کار ایران و اساساً قوانین مدنی ایران، طوری است که طلب کارگران همیشه جزو دیون ممتازه است. یعنی حتی اگر شرکتی ورشکست شود، از اموال باقیماندهاش، اول بدهی کارگران پرداخت میشود و بعد از پرداخت بدهی کارگران، بقیهی طلبکاران و یا سرمایهگذاران میآیند پولشان را میبرند».
آقای غنیمیفرد میگوید شرکت آریان فولاد قرار بوده به بخش خصوصی واگذار شود و به همین دلیل این شرکت نمیتوانسته اعلام ورشکستگی کند. وی میگوید: «در مورد شرکت آریان فولاد، تا جایی که من اطلاع دارم، قرار بود به بخش خصوصی واگذار بشود. سیستم واگذاری هم این است که پیش از واگذار کردن بررسی شود که این شرکت بدهیای در حد ورشکستگی نداشته باشد و بدهیاش در حد متعارف و معقول باشد. حسابداران خبره و اعضای انجمن حسابداران رسمی باید صلاحیت این شرکت را برای واگذاری تأیید کرده باشند. این است که این حرفهایی که شایع میشود، از این بابت است که این روزها متأسفانه خیلی معمول است که هر کاری که در ایران قرار است انجام بگیرد، شایعاتی در اطرافاش ایجاد شود».
برخی از سایتهای اینترنتی نیز گزارش دادند که شرکت آریان فولاد نه تنها ورشکست نشده بلکه قرار است به بخش خصوصی واگذار شود اما این بخش خصوصی، یکی از شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران است.
هادی غنیمیفرد میگوید هیأت حاکمهی ایران به نهادهای وابسته به دولت اجازه ورود به بخش خصوصی را نمیدهد
برخی از سایتهای اینترنتی حتی نام اعضای شرکتی با نام "فیلتر البرز" را منتشر کردهاند که با حمایت سپاه پاسداران کارخانه آریان فولاد را صاحب شدهاند.
دکتر جمشید اسدی استاد اقتصاد در پاریس میگوید صرفنظر از صحت یا عدم صحت این خبر از شنیدن آن تعجب نمیکند: «چنین خبری باعث تعجب من نمیشود، اگر صحت داشته باشد. چون از زمانی که آقای احمدینژاد بر سر قدرت سیاسی نشستهاند، بهطور مرتب شرکتهای مختلفی به سپاه پاسداران و شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران واگذار میشود».
این اولین بار نیست که شرکتهای وابسته به سپاه تحت لوای خصوصیسازی، شرکتها و کارخانجات دولتی را صاحب میشوند. این روند از زمان دولت خاتمی شروع شد.
دعوای سپاه پاسداران با دولت اصلاحات بر سر فرودگاه بینالمللی امام خمینی را شاید بتوان آغاز این جدل دانست. در آن زمان سپاه پاسداران یک شرکت ترکیهای را که برنده مناقصه ساخت این فرودگاه شده بود، از دور خارج کرد و خود ساخت این فرودگاه را به دست گرفت.
مناقصه اپراتور دوم تلفن همراه، دعوای بعدی سپاه با دولت خاتمی برای ورود به فعالیتهای اقتصادی بود که در این مناقشه نیز سپاه پیروز شد.
اما به اعتقاد جمشید اسدی، تفاوت دولت اصلاحات با دول نهم و دهم در این زمینه اینجا بود که دولت احمدینژاد نه تنها مخالفتی با ورود سپاه به فعالیتهای اقتصادی ندارد بلکه آنرا تقویت هم میکند.
دکتر جمشید اسدی میگوید اقتصاد هم در دولت احمدینژاد به سمت پادگانی شدن پیش میرود
البته هادی غنیمیفرد این مسئله را رد میکند. او میگوید: «اصلاً از طرف هیأت حاکمهی ایران دستوری داده شد که دیگر نهادهای وابسته به دولت، کمتر از خرید اینجور کارهایی که قرار است به بخش خصوصی واگذار شود، استفاده کنند و اجازه بدهند خود بخش خصوصی آن را بخرد».
جمشید اسدی به توضیح چگونگی واگذاری شرکتهای دولتی به بخش ظاهرا خصوصی میپردازد و اینکه چگونه بر اساس قانون تجارت ایران، روند این واگذاری به ظاهر شکل قانونی به خود میگیرد.
او میگوید: «خصوصیسازی با دولت آقای احمدینژاد، بیشتر امر خصوصی سپاه پاسداران و شرکتهای غیردولتی هستند. میدانید که در حقوق تجارت ایران، ما یک سری شرکتهای دولتی و غیردولتی داریم که این ویژهی جمهوری اسلامی است و به معنای بخش خصوصی نیست. یعنی شرکتهایی هستند که ثبتشان جزو دولت حساب نمیشود، اما این شرکتها، شرکتهای خصوصی و متعلق به بخش خصوصی هم نیستند. مانند بسیاری از شرکتهای وابسته به بنیاد مستضعفان، جانبازان و یا بنیاد شهید که جزو دولت حساب نمیشوند و به آنها شرکتهای غیردولتی میگویند، اما هیچکدام به بخش خصوصی تعلق ندارند».
به گفتهی جمشید اسدی، در بسیاری موارد سهام این شرکتها به بخش نیمه دولتی واگذار میشود اما مدیریت در دست دولت باقی میماند: «بسیاری از خصوصیسازیهایی که زمان آقای احمدینژاد صورت گرفته، به این شکل بوده که مثلاً در مواردی سهام را به بخش خصوصی و یا همین شرکتهای غیردولتی دادهاند اما مدیریت آن کماکان با دولت باقی میماند. مانند بسیاری از سهام عدالت که منتشر کردند. یعنی در حقیقت خصوصیسازی صورت نمیگیرد، چون انتقال سهام شده، منتها مدیریت آن سهام، کماکان دست دولت باقی مانده است که دست بالا را دارد؛ هم برای مدیریت و هم برای توزیع سود سهام».
وی معتقد است که روند واگذاری شرکتها و کارخانجات دولتی به شرکتهای وابسته به سپاه در دولت احمدینژاد ادامه خواهد داشت: «در زمان آقای احمدینژاد، با توجه به سیاست کلی ایشان که هرچه بیشتر حکومت در ایران، در اقتصاد و سیاست، پادگانی میشود و نیز بدین علت که تحریمها هرچه بیشتر بر اقتصاد ایران فشار میآورند، این روند کماکان ادامه خواهد داشت. یعنی هرچه بیشتر شرکتها از دست بخش خصوصی و بخش غیردولتی درخواهد آمد و در اختیار دولت پادگانی قرار خواهد گرفت».
|
|
|