بررسی روزنامه های صبح تهران؛ یکشنبه ۳۱ مرداد
بررسی روزنامه های صبح تهران؛ یکشنبه ۳۱ مرداد
تیترهای اول
"نیروگاه بوشهر اتمی شد" تیتر اول دنیای اقتصاد است، "بازتاب جهانی عملیات سوخت گذاری نیروگاه بوشهر" در صدر اخبار روزنامه های جمهوری اسلامی، خراسان و تهران امروز آمده، کیهان "تزریق سوخت به نیروگاه بوشهر را خبر اول دنیا" خوانده و رسالت نوشته "ایران به باشگاه هسته ای جهان پیوست".
ابتکار از "دور جدید ایجاد وفاق در کشور" خبر داده و مردم سالاری از "مهدوی کنی، ناطق نوری و علی لاریجانی" خواسته پا پیش بگذارند.
فرهیختگان از قول معاون وزارت کشور نوشته "فعالیت خانه احزاب غیرقانونی است"، "بازار گرم تئاتر در تابستان" عنوان اصلی جام جم است و جهان صنعت در صدر اخبار خود از "کوچ سپرده ها
به صندوق های خانگی" خبر داده است.
گزیده مقالات
چرا روسیه بوشهر را راه می اندازد؟
ابتکار در سرمقاله خود به بررسی این موضوع پرداخته که چرا روسیه در فضای تحریمهای بین المللی به راه اندازی نیروگاه بوشهر اقدام کرد .
به نوشته این روزنامه به رغم گشایشهایی که در ماههای اخیر در روابط روسیه و آمریکا پدید آمده، نگرانی روسیه در از دست دادن ایران واقعیتی است که رهبران کرملین را واداشته تا در روابط خود با ایران تجدید نظر کنند به ویژه که مقامات ایران در ماههای اخیر به کرات از مواضع متناقض روسیه در قبال روابط دوستانه دو کشور و امتناع از تحویل موشکهای اس سیصد به کشورمان انتقاد کرده اند.
ابتکار تاکید کرده راه اندازی نیروگاه بوشهر هیچ تبعاتی برای روسیه نخواهد داشت، چون روسیه پیش از این در معامله با آمریکا راه اندازی نیروگاه بوشهر را از شمول قطعنامه تحریمی خارج کرده و کوشیده بود دست خود را در همکاری با ایران در این نیروگاه باز گذارد . اما تاخیر در راه اندازی نیروگاه می توانست اعتبار روسیه را در بازار فن آورریهای هستهای به شدت خدشه دار کند.
مقاله ابتکار با این گمانه زنی پایان می گیرد که این حرکت روسیه با هماهنگی غرب به ویژه آمریکا صورت گرفته و دو طرف با تقسیم کار جدید و تفکیک قائل شدن میان برنامه هستهای ایران و موضوع نیروگاه بوشهر، میکوشند این پیام را به جمهوری اسلامی ایران القا کنند که در مذاکرات آتی گروه 1+5 حاضر به هیچ گونه سازشی در قبال برنامه غنی سازی ایران نخواهند بود.
حق مسلم ماست
رسالت در سرمقاله خود به مناسبت آغاز سوخت گذاری نیروگاه بوشهر نوشته تحمیل نوع خاصی از تفکر سیاسی و فرهنگی به کشورهای جهان سوم، تاراج معادن و سرمایه های ملت ها و حتی تقاضای حق توحش و کاپیتولاسیون بخشی از فشارهای قابل پیش بینی غربی ها برای تامین سوخت کشورهای مستقل، به کشورهای مستقل خواهد بود.
به نوشته این روزنامه آنهایی که مدعی بودند دیپلماسی هسته ای باید پشت در اتاق های تشریفات دیپلماتیک باقی بماند- چون امکان دارد جمهوری اسلامی در این پروژه شکست بخورد- امروز قدرت اتحاد ملی شکل گرفته پیرامون فناوری هسته ای را درک می کنند. پاشنه آشیل پروژه فناوری صلح آمیز هسته ای ایران تزلزل پایه های اتحاد ملی شکل گرفته حول این موضوع است.
رسالت اظهار نظر کرده که “انرژی هسته ای حق مسلم ماست”امروز به یک شعار ملی و فراتر از آن خواست عمومی در کشور تبدیل شده است و هیچ کس نمی تواند شیرینی این پیروزی بزرگ را به کام ملت ایران تلخ کند چرا که مردم با گوشت و پوست خود ارزش دستاوردهای عظیم کشور در عرصه فناوری هسته ای را احساس می کنند و بهتر از هر کسی می دانند که این فناوری حیات سرافرازانه فرزندان این ملت در آینده را تامین و تضمین می نماید.
تهدید های خارجی
ابوالفضل فاتح در سرمقاله مردم سالاری نوشته بر اساس شواهد و قرائن، تهدیدات خارجی نسبت به کشور روندی رو به تزاید یافته است. بیگانه مدعی، دیر زمانی است که با "ایران به ما هو ایران" سر ناسازگاری داشته و انقلاب اسلامی دلیل مضاعفی بر عداوت پیشین است; چنان که در 28 مرداد شاهد بودیم و طی سی سال اخیر نیز صرف نظر از اینکه چه دولتی بر سر کار بوده، تجربه کرده ایم.
مدیر سابق خبرگزاری ایسنا تاکید کرده که اینک برخی بی کفایتی ها و شکاف و نابسامانی های داخلی، ماجراجویان خارجی را به طمع بیشتر انداخته و سودای عقب نگه داشتن کشور را چه با تحریم و چه تهدید دامن زده است. عبور از گذرگاه خطیر این روزها و صیانت از سرمایه های ملی از جمله نیروگاه بوشهر و صنعت هسته ای که ریشه در دهه های گذشته دارد، نیازمند همت، الفت و دقت همگانی است.
از نظر سرمقاله مردم سالاری شایسته است امکان گفت وگو در مسائل مهم ملی باز شود.گفت وگو نه به خودی خود حرام است نه واجب. نه کسی را به خودی خود عزیز می کند نه ذلیل، چرا کسانی گفت وگوی داخلی را ننگ می دانند؟تاریخ هرگز از حاکمان و نخبگانی که برای سعادت ملتشان باب گفت وگو را گشوده اند به بدی یاد نخواهد کرد.
اگر جای اوباما بودید؟
کیهان در سرمقاله خود نوشته روزی که بوش دولت آمریکا را تحویل اوباما داد، ایران در مرز غنی سازی 5/3 درصد ایستاده بود. امروز ایران غنی سازی 20 درصد را با موفقیت آغاز کرده است. آن روز ایران یک تأسیسات غنی سازی در نطنز داشت، امروز تأسیسات «فردو» رو به تکمیل است. آن روز نیروگاه بوشهر فاقد افق روشن بود و امروز در کنار راه اندازی قریب الوقوع این نیروگاه، راه اندازی چندین نیروگاه اتمی و سایت غنی سازی اورانیوم به طور جدی در حال برنامه ریزی است.
اوباما هنوز نجنگیده، بدنام شده است.
به نظر این روزنامه حتی اگر گوشه لباس اوباما به جنگی جدید بگیرد، فاتحه «دولت تغییر» که طراحی اتاق فکرهای وابسته به محافل پنهان قدرت در آمریکاست، خوانده است. اما بالاتر از همه این محاسبات، کوچک ترین امیدی به اثرگذاری گزینه نظامی وجود ندارد. تحریم هم که تیری در تاریکی است.
سرمقاله کیهان تاکید کرده خدا نکند جای اوباما باشید اما اگر جای او و تیم او بودید، چه می کردید؟ حتی اگر قرار بود به تهدید اقتصادی و نظامی دل ببندید، کجا را نشانه می رفتید؟ «اعتماد به نفس حاکمیت و دولت- ملت ایران». جنگ نرم که از ابزار جنگ روانی و تبلیغاتی، فتنه انگیزی و اختلاف افکنی و ناامیدسازی بهره می گیرد، این نقطه کانونی قدرت را در «ایران جدید» هدف گرفته است.
آمریکائی ها در عراق می مانند
روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به اخبار مربوط به خروج نیروهای عملیاتی آمریکا از عراق به این خبر با دیده تردید نگریسته و نوشته کاملاً روشن است اولاً قرار نیست تحت هیچ شرایطی تعداد واقعی نیروهای آمریکائی در عراق به "صفر" برسد بلکه از سال آینده فقط عنوان و تعریف نیروهای آمریکائی مستقر در عراق تغییر میکند و آنها به بهانه آموزش نیروهای عراقی و نظارت بر ساماندهی و عملیات ارتش عراق همچنان در این کشور باقی خواهند ماند. ثانیاً شرکتهای باصطلاح امنیتی قرار است دقیقاً به همان کاری مشغول باشند که ارتش آمریکا در چارچوب طرح اشغال عراق سرگرم انجام آن بوده است.
به نوشته این روزنامه از این پس نظامیان ارشد و حتی نظامیان سطوح پائین تر، در چارچوب شرکتهای امنیتی خصوصی، سازماندهی شده و به عراق باز میگردند و حتی نظامیان داوطلب تحت همین عنوان در عراق باقی میمانند ولی از طریق فرماندهی نظامی فعالیت نخواهند کرد بلکه در چارچوب شرح وظایف سازمانی بعنوان یک کارمند شرکتهای امنیتی خصوصی به انجام همان کارها میپردازند.
روزنامه جمهوری اسلامی تاکید کرده حتی همین طرح نیز هیچگونه ضمانت اجرائی ندارد که عیناً عملی شود و آمریکا هیچگونه تعهدی را در این زمینه نمیپذیرد. دریادار "مایکل مولن" رئیس ستاد ارتش آمریکا تصریح کرده است که آمریکا تا 10 سال دیگر در عراق باقی خواهد ماند و تا هر زمان لازم باشد برای مبارزه با تروریسم، وارد عمل خواهد شد.
رفع بیکاری یا کنترل تورم
جمشید انصاری در سرمقاله جهان صنعت نوشته در نظرسنجی از خانوارها مشخص شده که اشتغال مورد تقاضای همه است. حتی وقتی از آنها پرسیده میشود که تقاضای شما از دولت کنترل نرخ تورم یا ایجاد اشتغال است، پاسخگویان مساله اشتغال را بر بحث تورم ترجیح میدهند و بر آن پای میفشارند.
به نوشته این نماینده مجلس میتوان به تعطیلی برخی از مراکز اشتغال، یعنی واحدهای تولیدی و صنعتی اشاره کرد که هر دو این اتفاق در کشور با توجه به رکود اقتصادی موجود سبب افزایش نرخ بیکاری شده است.در گزارشهای رسمی اعلام شده که تعدادی از ظرفیتها و واحدهای شغلی از دست رفته و شاغلان بیکار شدند، باید اضافه کرد که برای نیروهای کار جدید هم پیشبینیها و برنامهریزیهای ناموفقی در نظر گرفته شد که طبیعی است چنین برنامهریزی به نتایج قابل قبولی هم نخواهد رسید.
به تاکید سرمقاله جهان صنعت آمار نشان میدهد سیاستهای دولت موفق نبوده و باید تلاش کرد تا نقاط اشکال کار پیدا شود. به عبارتی دیگر باید منابع مالی محدود کشور در زمینههایی تزریق شود که به ایجاد فرصتهای شغلی بینجامد.
نرخ بیکاری بیش از این هاست
فرخ قبادی در سرمقاله دنیای اقتصاد با اشاره به آمار تازه سازمان آمار درباره نرخ بیکاری در کشور پرسیده چه چیز در نرخ بیکاری متعارف 6/14 درصدی اعلام شده برای اقتصاد ما، تعجببرانگیز است؟ اگر چیزی قرار بود تعجب صاحبنظران و رسانههای ما را بر انگیزد، نه کمیت این رقم که خفیف بودن نسبی آن است.
به نظر این اقتصاددان به ویژه در سه سال اخیر، بازارهای ما آماج هجوم کشورهای صادرکنندهای بوده است که رکود جهانی، فروش آنها را دشوار ساخته و برای نفوذ به بازارهای خارجی از هیچ ترفندی، از جمله ارزان نگهداشتن مصنوعی پول خود و پرداخت یارانههای آشکار و پنهان به صادرکنندگان خود روی گردان نبودهاند. بماند که خود ما نیز با سیاست «مصلحتاندیشانه» ارزیمان، راه را برای آنها و نیز برای «برون سپارهای داخلی»، هموارتر کردهایم.
سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته با این وضعیت، تعدیل نیرو در کارخانهها یا تعطیل شدن بخشی از آنها که در افزایش نرخ بیکاری تبلور مییابد، چرا باید تعجبانگیز باشد. شرایط دشوار بنگاههای اقتصادی متوسط و کوچک و تعدیل نیرو یا تعطیلی برخی از آنها، همزمان با ورود «دهه شصتیها» به بازار کار، به معنی آن است که جلوگیری از افزایش نرخ بیکاری نیازمند عزمی جدیتر و تمهیدات اضطراری توسط سیاستگذاران اقتصادی است.
|