بررسی روزنامه های صبح تهران؛ شنبه ۲۸ فروردین
بررسی روزنامه های صبح تهران؛ شنبه ۲۸ فروردین
تیترهای اول
"اجرای نظام جدید آموزشی از امسال" عنوان اصلی ایران است، "تهران میزبان خلع سلاح جهانی" تیتر اول جام جمست، جهان صنعت از قول رییس بانک مرکزی نوشته "پستم را دو دستی تقدیم می کنم" دنیای اقتصاد از "بازتاب توافق بر سر یارانه ها" نوشته است ومردم سالاری خبر داده که "مجلس با سیاست افزایش جمعیت مخالف است".
"جامعه را با احترام اداره کردن هنر است" به نقل از امام جمعه قم در صدر اخبار ابتکارآمده، آرمان از زبان محمد خاتمی نوشته "باید فضا را تلطیف کرد"، "جزئیات تازه از پرونده های حساس" گزارش اصلی تهران امروز است و رسالت از قول جواد لاریجانی نوشته "موج دوم فتنه در راه است".
پول از "پایان رکود در اقتصاد امریکا" خبر داده پول، جمهوری اسلامی نوشته "تهران میزبان کنفرانس خلع سلاح بین المللی هسته ای جمهوری"، جوان همین خبر را با "رایزنی 56 کشور در تهران برای خلع سلاح بین المللی" آورده و خراسان از " نشست امروز نمایندگان ۷۰ کشور در تهران" نوشته است.
کیهان "ائتلاف بزرگ شیعیان در عراق" را نشانه آن دیده که آمریکائی ها جا ماندند.
گزیده مقالات
همایش منع گسترش در تهران
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود از برپائی اجلاس منع گسترش سلاح های هسته ای در تهران استقبال کرده و نوشته در جواب جنجال های تبلیغاتی زورگویان جهان امروز ملت ها و دولت ها باید بخشی از وقت و هزینه های خود را صرف تبلیغات نمایند تا توطئه های جنگ روانی را خنثی نمایند. اما نباید همه چیز در تبلیغات خلاصه شود.
به نظر این روزنامه متاسفانه در عرف سیاسی کشور ما رسم بر اینست که مسئولان و متولیان امور همه سفرها و گردهمائی ها و اقدامات خود را پربار مفید و مثبت معرفی می کنند و حاضر نیستند ضعف ها را هم در کنار قوت ها مطرح نمایند. عجیب است که همواره همه سفرها و عملکردها بلااستثنا پربار و مفید و خوب اعلام می شوند و حتی یکبار هم هیچ مسئولی حاضر نیست قوت ها و ضعف ها را کنار همدیگر بیان کند.
سرمقاله جمهوری اسلامی نتیجه گرفته خوب است که خارج شدن از اسارت شعارها و جدی شدن در مسیر عمل را از کنفرانس خلع سلاح اتمی شروع کند . موضوع هسته ای مهمترین موضوع سیاسی جهان امروز است و برای ما نیز از اهمیت زیادی برخوردار است .
آزمون و خطا
حسامالدین کاوه در مقاله اصلی تهران امروز نوشته نظام آموزشی ایران روزگار سخت و پرتنشی را از سر میگذراند. این وضع نه تنها بهعلت کمبود بودجه و منابع مالی و امکانات آموزشی و پژوهشی است که بیشتر ناشی از سندرم مدیریت دلبخواهی است؛ مدیریتی که فاقد دیدگاه استراتژیک، آیندهنگر، برنامهریزی، منضبط، سازماندهنده و در یک کلام نبود دیدگاه پرتکاپو و پویاست.
به نوشته این مقاله ایران هماکنون در شرایط حصر بهسر میبرد، این حصر نهفقط سیاسی یا اقتصادی است که از سوی نظام سلطه بر کشور عزیز ما تحمیل میشود. بلکه حصر علمی و تکنولوژیک نیز هست. در چنین اوضاعی معقول آن است که بدون ایجاد التهابهای غیرضروری، نهضت تولید علم و تکنولوژی در واکنش به وضع موجود شکل گیرد. کشور ما از وابستگی علمی و تکنولوژیک بهمعنای مصرفکننده صرف تولیدات علمی و تکنولوژیک محاصران رهایی یابد.
تهران امروز نوشته نظام آموزشی کشور جایگاه مدیریت مبتنیبر آزمون و خطا نیست، گاه گفته میشود که بومیسازی آزمون اجرا میشود و کوتاهمدتی پس از این اظهارات، نظر مدیریت تغییر میکند. گاه گفته میشود که نظام آموزش پیش از دانشگاه (دبستان، راهنمایی و دبیرستان) به دو بخش شش ساله تقسیم و تبدیل میشود و گاه سخن از جابهجایی دانشگاهها و تغییر مکان دانشگاههای تهران به سایر شهرها به میان میآید.
محورهای مختلف تحول
سرمقاله مردم سالاری نوشته طرح تحول اقتصادی محورهای متعددی داشت که اینک روی یکی از آن ها که هدفمند کردن یارانه ها باشد متمرکز شده اند در نتیجه اظهارنظرهای متعارض و متضاد و متکی شدن به یک بررسی علمی و کارشناسی مبتنی بر اعداد و ارقام و آمار و شاخص و وعده رسیدن به تورم صفر با اجرای این طرح و هشدار رسیدن به تورم 60 تا 70 درصد در صورت اجرای این طرح و... همه و همه یک نگرانی را به وجود می آورد و آن این که از این طرح به عنوان یک ابزار سیاسی و نه یک محور تحول اقتصادی بهره برداری شود.
به نوشته این مقاله اگر این ابزار سیاسی در خدمت اقتدار سیاسی کشور و اعتلای نظام قرار گیرد می تواند مثبت باشد، اما آنچه که قابل پیش بینی و مشهود است چنین نخواهد شد، بلکه صرف یارگیری و هوادارپروری و طرفدارسازی یک گروه و یک جناح سیاسی خواهد شد و بر مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خواهد افزود.
سرمقاله مردم سالاری نتیجه گرفته که نزاع تازه قابل رویت است و پیامد آن مشخص. تلاش برای آنکه درآمدهای حاصل از طرح، دریافت شود و هزینه شود، اما اجرای طرح به چند ماه بعد بینجامد تا اگر با واکنش های غیرقابل انتظار مواجه و متوقف شد، با همین رویکرد قابل تحلیل است.
فداکاری برای آینده ؟
محسن رنانی در سرمقاله آرمان نوشته بسیاری از طرفداران رشد جمعیت معتقدند که جمعیت با خود، تکنولوژی میآورد؛ زیرا انسان از هیچ خلق میکند و این حرف هم کاملا جدی است و هم مطالعه شده است. در این حالت تعیین محدودیت برای رشد جمعیت غیرمنطقی است؛ زیرا که جمعیت عامل فراوانی منابع است. زیرا در دورههای رشد بالای جمعیت در قرن 17 و 18 بود که تکنولوزی با رشد فزاینده افزایش پیدا کرد و همین افزایش سطح جمعیت در این قرن موجب ادامه رشد سریع تکنولوژی در قرنهای بعدی شد.
به نظر این متخصص جمعیت شناس هیچگاه این اتفاق نمیافتد زیرا بین تولید تکنولوژی و تصمیم در دوره ای معین وقفه وجود دارد. پدر و مادر خانواده نمیتوانند از تولید تکنولوژی فرزندان، مطلوبیت کسب کنند زیرا ابتدا باید کلی هزینه تعلیم و تربیت کودک شود و بزرگترین هزینه تعداد سالهایی است که کودک بزرگ شود و به تولید بپردازد که در آن زمان اگر پدر و مادر در قید حیات باشند دیگر پیر شدهاند پس یک تناقضی بین تصمیم کوتاه مدت و بلند مدت وجود دارد که مانع از تحقق رفاه ناشی از جمعیت بیشتر میشود.
در پایان سرمقاله آرمان آمده در بلند مدت افزایش جمعیت موجب رفاه میشود زیرا نسلهای آینده با تولید تکنولوژی رفاه را افزایش میدهند اما فراموش نکنید که در بلند مدت همه مردهاند و ما همیشه در کوتاه مدت هستیم. البته ممکن است برخی ملتها نگاه بلند مدت داشته باشند و رفاه نسلهای آیندهشان را در تابع رفاه خود لحاظ کنند و به سطح بهینه بیشتری از جمعیت برسند.
موافق جمعیت
رسالت تنها روزنامه ای است که از کمبود جمعیت نالیده و به تبع رییس دولت از تشویق جامعه به افزایش جمعیت دفاع کرده و نوشته در شرایط کنونی بسیاری از مدارس ابتدایی و راهنمایی در شهرها و روستاها به علت کم بودن تعداد دانش آموزان از نصاب مورد نظر در حال تعطیل شدن هستند. بسیاری از زوج های جوان یا بچه دار نمی شوند و یا اینکه ترجیح میدهند یک فرزند داشته باشند. ادامه این روند ما را با بحران کهولت جمعیت در دو دهه آینده و کاهش بی سابقه جمعیت در چند دهه بعد مواجه خواهد نمود.
استدلال دیگر سرمقاله رسالت این است که به لحاظ تاریخی ایران کشوری است که همواره در معرض تهاجم و دست درازی قدرت های بزرگ بوده است. لذا نمی توان از جمعیت به عنوان یکی از مهترین فاکتورهای اقتدار ملی چشم پوشی کرد.
در پایان این مقاله آمده به لحاظ جغرافیایی نیز امکانات بالفعل و بالقوه ایران به حدی است که قابلیت اداره و زندگی150 میلیون نفر جمعیت را فراهم می نماید. گستره پهناور سرزمین ایران، آب و هوای چهار فصل و تنوع و تکثر منابع طبیعی به قدری است که مشکل تراکم غیرقابل کنترل جمعیتی را در ایران به وجود نمی آورد.
بزرگ ترین چالش
محمد صادق الحسینی در سرمقاله دنیای اقتصاد افزایش جمعیت را از دیدگاه اقتصادی بررسی کرده و نوشته با توجه به تراکم جمعیتی در سالهای 55 تا 71، هرم سنی کشور هم اکنون جوان است و تا 30 سالآینده نیز همچنان در جوانی و میانسالی خواهد بود. بنابراین، ضرورتی برای برنامهریزی به منظور جلوگیری از سالخوردگی جمعیت در این سالها وجود ندارد، بلکه این امر مربوط به حداقل دو دهه آینده است.
این کارشناس اقتصاد به یاد آورده که در برهه زمانی کنونی، اولویت اول در کشور ما تامین نیازهای متولدین سالهای 55 تا 71 است که در حال ورود به بازار کار بوده و حداقل نیاز به تامین مالی و اقتصادی دارند. در صورت پوشش داده نشدن این نیازها، مشکلات معیشتی و به تبع آن مشکلات اجتماعی و روانی و جرم و جنایت به شدت افزایش یافته و کشور با بزرگترین چالش، یعنی تبدیل شدن جمعیت متراکم به تهدیدی بالفعل مواجه خواهد شد.
استدلال دیگر سرمقاله دنیای اقتصاد این است که ایران کشوری در حال توسعه است که نیاز دارد در یک دوره زمانی میانمدت از رشد سرانه بالایی برخوردار باشد تا بتواند استانداردهای رفاهی و اقتصادی لازم برای زیست شایسته را در اختیار مردم خود قرار دهد. این در حالی است که به طور کلی مطالعات اقتصادی نشان میدهند که ارتباط میان نرخ رشد جمعیت و نرخ رشد اقتصادی سرانه منفی است. بهاین معنا که با افزایش نرخ رشد جمعیت، نرخ رشد اقتصادی افزایشی نداشته و با تفاضل نرخ رشد جمعیت از نرخ رشد اقتصادی برای رسیدن به نرخ رشد سرانه، شاهد کاهش هرچه بیشتر نرخ رشد سرانه با افزایش نرخ رشد جمعیت خواهیم بود.
انقلاب اجتماعی
تهران امروز نوشته محمود احمدی نژاد بعد از تغییرات وسیعی که در زمینه های مختلف به وجود آورد اینک به دنبال یک انقلاب اجتماعی است، چنان که وقتی وعده یک میلیون تومان برای هر نوزاد متولد سال89 را میدهد و طرح صندوق آتیه فرزندان را همزمان اعلام میکند و می گوید "بنده با سیاست دوبچه کافی است مخالفم" نباید تردید کرد که احمدی نژاد اکنون در پی یک انقلاب اجتماعی است اما چرا انقلاب اجتماعی؟
این روزنامه نوشته پیش بینی اینکه آیا احمدی نژاد موفق خواهد شد تا مسئلهای را که امروزبه یک باور ملی تبدیل گردید دگرگون سازند مشکل است اول اینکه این خواسته کمترین پایگاه پذیرش حتی در بین علما را دارد، و دوم شرایط اقتصادی، وضعیت بیکاری و حجم بالای بزههای اجتماعی در بین جوانان، زمینه پذیرش سیاستهای تکثیر نسل را با مشکل روبرو میکند.
به نظر نویسنده تهران امروز عامل سوم که باعث می شود تا نرخ زاد و ولد نتواند یک شبه تغییر کند نیروهای اجتماعی،اقتصادی و نهادی هستند که به اصرار رهبران یک کشور کاهش نمییابد .تجربه نشان داده است چنین کاهشی دهههای طولانی به طول میانجامد .