پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۸۷ - ۲۶ فوریه ۲۰۰۹
ترس از مابعد اسلامگرایی
یکی از هوادارن دولت در راهپیمایی نهم دی ماه
روزی که اسلامگرایان نظامیگرا و تمامیت طلب در داخل کشور تصمیم گرفتند نشریات و سایتهای سیاسی، فرهنگی و نظری رقیب، حتی رسانههای اسلامگرایان دیگر و نیروهای مذهبی باورمند به جمهوری اسلامی را ببندند نازایی یا پایان بازتولید و ورشکستگی ایدئولوژی خود را در حوزه عمومی اعلام کردند.اسلامگرایی در ایران با چالش اومانیسم، ناسیونالیسم، لیبرالیسم و مارکسیسم در دهههای چهل و پنجاه و آزادیهای اجتماعی و فرهنگی نیمه ی دوم دهه پنجاه به صحنه آمد و در دهه شصت قدرت مطلقه را از آن خود کرد. اما وقتی ایدئولوژیهای رقیب (حتی اسلامگرایان جامعه گرا و اسلامگرایان عملگرا) همه سرکوب شده و فضایی برای عرضه خود نداشتند (دهه هشتاد خورشیدی) اسلامگرایی تنها به ایدئولوژی نظامیان حاکم در قبرستان سیاسی و فرهنگی کشور تبدیل شد.اسلامگرایی در حضیضرگههای اسلامگرایی در بیانیهها و سخنان موسوی/کروبی/خاتمی (باور آنها به ولایت فقیه و قانون اساسی) و بیانیهها و سخنان نو اندیشان دینی (عدم نفی صریح ولایت فقیه و تنها نفی ولی فقیه موجود تحت عنوان ولی جائر) همجنان به چشم میخورد. این اسلامگرایی نه از باب جدل با حکومت و ارجاع آن به مبانی خود، یا کاهش خشونت، یا جلوگیری از رادیکالیزه شدن جنبش بلکه از سر باور به برخی از مبانی اسلامگرایی مثل حاکمیت ارزشهای مردسالارانه و شریعتمدارانه دینی یا اسلام سیاسی و نظارت فقها بر امور جامعه نشات میگیرد. نمیتوان متن صریح اظهارات افراد و گروهها را وارونه تفسیر و توجیه کرد.آنها به کدام وجه جمهوری اسلامی دل خوش کردهاند: بستن مطبوعات، نظارت استصوابی، سانسور کتاب، محدود کردن احزاب، قتل عام زندانیان، شکنجه زندانیان، کشتن مردم در خیابان، سنگسار، قطع دست و پا، در آوردن چشم، پاسخگو نبودن ولایت فقیه، عدم حکومت قانون، خودی و غیر خودی کردن افراد، نقض هر روزه حقوق مدنی و اساسی شهروندان، سلسله مراتب ولایت در همه امور کشور، و ...؟ پاسخ به روشنی منفی است. پس آنها به دنبال چه چیزی در جمهوری اسلامی هستند؟یک وجه آن است که همچنان میخواهند در یک بازار غیر رقابتی به قدرت بازگردند و چون معتقدند در جامعه دینی تنها حاکمان اسلامگرا شانس رهبری دارند (این دیدگاه، یکی از مبانی اسلامگرایی است) خود را برای وضعیتی که احمدی نژاد یا خامنهای کنار رود آماده میکنند. این امر برای نیروهای اسلامگرای خارج از کشور بیشتر صدق میکند چون در دنیای آزاد احساس بهتری از دینداری دارند و بدون پرداخت هزینه رویای قدرت را در سر میپرورانند.وجه دیگر آن است که آنها هنوز متشرعاند و در شرایط حضیض اسلامگرایی (پیاده کردن اسلام با زور و قدرت مطلقه فقها و قوای قهریه تحت امر آنان) میترسند که با رفتن جمهوری اسلامی جوانان کشور بدون ترس از محتسبان حکومت در خیابانها دست همدیگر را بگیرند، برخی از مردم در خانههای خود یا بر سر کوه شراب بنوشند، همجنسگرایان در یک کافه دور هم جمع شوند، گروههای موسیقی جوانان به تولید و توزیع آثار خود بدون مجوز وزارت ارشاد بپردازند، مردم به رادیوها و تلویزیونهای غربی بیش از رسانههای تبلیغاتی خودی علاقه نشان دهند و مهم تر از همه روزی دختر آنها با دوست پسرش (از بالعکس آن واهمهای ندارند) به خانه بیاید.آنها نمیدانند یا وانمود میکنند که نمیدانند همه این اتفاقات دور از چشم آنها پیش از این رخ داده و نظام اسلامی تنها این امور را به زیر قالی یا پستوی خانهها رانده است و نمیگذارد آنها در رسانهها مورد بحث قرار گیرند. چشم بستن بر واقعیت از ویژگیهای مشترک همه ایدئولوژیهای تمامیت طلب است.تجدید نظر طلبان دیر باوراسلامگرایان سابق و اصلاح طلبان مذهبی امروز که هنوز بسیاری از ویژگیهای اسلامگرایی را یدک میکشند نمیتوانند به راحتی باور کنند که این پدیده در ایران در حال مرگ است. آنها سه دهه در حال و هوای رژیمی اسلامگرا زیستهاند، مبلغ بسیاری از وجوه آن بوده اند، از این تبلیغ پاداش گرفتهاند، و هنوز سبک زندگی خود را براین اساس تنظیم میکنند و ادبیاتشان هنوز ادبیات شریعتی و مطهری و خمینی و حتی احمدی نژاد را بازتاب میدهد.اکثر اسلامگرایان سالها دارای مقامات حکومتی بوده یا در نهادهای انقلابی فعالیت داشتهاند و اسلامگرایی به بخشی از هویت آنها تبدیل شده است. انتظار آن که در یک دوره کوتاه رسوبات چند دهه زدوده شوند چندان واقع بینانه نیست. از این جهت فاصله با اسلامگرایی حتی اگر اسلامگرایان تحت سرکوب چنین نظامی باشند دشوار است. بسیاری از اسلامگرایان هنوز معتقدند که حکومت خامنه ای از اسلامگرایی ناب منحرف شده و باید به دنیای آرمانی دهه شصت بازگشت.با همین حال و هواست که اسلامگرایان سابق و مخالفان امروز حکومت خامنهای-احمدی نژاد که یکی از تجلیات همان ایدئولوژی است هنوز جنبش سبز را طرفدار جمهوری اسلامی و باورمند به آرمانهای بنیانگذار حکومت استبداد دینی معرفی میکنند. اصلاح طلبان مذهبی برای پرهیز از دمکراسی و جمهوری بدون قید و شرط مرتبا تلاش کردهاند جدال میان حکومت و معترضان را به جدال اموی-علوی یا یزیدی- حسینی تقلیل دهند تا داستان ادغام حکومت در نهادهای دینی و بالعکس و امتیازات مکتبیها در جامعه سیاسی همچنان برقرار بماند.اسلام سیاسیهنگامیکه اسلامگرایی زمینه اجتماعی نداشته باشد یا بدنام شده باشد اسلامگرایان به اسلام سیاسی که ظاهرا به قواعد دمکراسی پای بند است (البته از موضع ضعف) رو میکنند. اگر اسلام سیاسی نیز در حوزه عمومی تحت فشار باشد از احیاگری معنوی و بازگشت به عصر طلایی دین سخن میگویند. اینها تاکتیکهایی است که اسلامگرایان وطنی در دورههای متفاوت برای باقی ماندن در عرصه قدرت و اقتدار اجتماعی در پیش گرفتهاند. هنگامیکه فرصت قبضه حکومت فرا رسید همه قواعد دمکراتیک و احیا گری و آموزههای معنوی و اخلاقی دین به کناری نهاده میشوند.از این جهت اسلامگرایان دهههای شصت و هفتاد ایران (با ادعای قدرت مطلقه برای ایدئولوگ اعظم و نفی مشارکت و رقابت سیاسی همگانی) هنوز به نسخه ابتدایی تر اسلامگرایی یعنی اسلام سیاسی تمسک میجویند و به استفاده از اسلام در عرصه رقابتهای سیاسی و تمسک به مضامین و باورهای آن برای گرفتن دست بالاتر در عرصه عمومی توصیه میکنند.بیطرفی ایدئولوژیک دولتبا فروپاشی جمهوری اسلامی دوران حاکمیت اسلامگرایی به پایان میرسد اما ایدئولوژی اسلامگرایی پس از شکست سیاسی هوادارانی را در جامعه حفظ خواهد کرد. تنها راه مهار اسلامگرایی در یک جامعه دمکراتیک، امکان مشارکت و رقابت سیاسی در چارچوب قواعد بازی دمکراتیک برای همه ایدئولوژیها و گرایشهاست. قواعد بازی اسلامگرایانه سم مهلک این شرایط است. میل اسلامگرایان برای بر هم زدن قواعد بازی و پایین کشیدن کرکره دمکراسی با یک انتخابات و کسب اکثریت همواره وجود دارد اما آنچه از این امر جلوگیری خواهد کرد تضمین آزادی رسانهها، احزاب، اجتماعات و بیان توسط یک مرجع بی طرف یعنی دولت و قوت نهادهای مدنی است. تفکیک دولت از نهادهای دینی اینجاست که ضرورت پیدا میکند.اعتماد سازی و قواعد بازیبرای تسهیل گذار از اسلامگرایی به دمکراسی، کم هزینه ترین روش آن است که به اسلامگرایان نوید زندگی در یک جامعه متکثر با حکومتی بی طرف از حیث ایدئولوژیک داده شود. در جامعه ما بعد اسلامگرایی، اسلامگرایان نابود نمیشوند بلکه از اریکه قدرت مطلقه، اِعمال تبعیض وتحمیل باورهایشان بر دیگران به زیر کشیده میشوند.
مجید محمدی (جامعهشناس)
bluestar - ایران - تهران |
این مقاله دقیقا همون چیزیه که کودتاچی ها رو خوشحال میکنه. اینکه خشونتهای خودشان را که در اسلام محکوم شده به زور به نام دین توجیه کنند. و همینطور از جنبش سبز مشروعیت زدایی کنند. نویسنده مقاله یا مزدوره یا ناآگاه. به هر حال اگر هدفش ارضای کودتاچی هاست بهش تبریک میگم. به هدفش رسیده. |
شنبه 10 بهمن 1388 |
|
surena1611 - آلمان - اشتوتگارت |
مقاله بسیار خوبی بود که وضعیت کنونی جامعه ما را ترسیم میکند. به امید تشکیل حکومتی دمکراتیک که سیستم ارباب و رعیتی به هر شکل آن از جامعه ما حذف شود. مرگ بر رژیم فاسد ولی وقیح |
شنبه 10 بهمن 1388 |
|
bluestar - ایران - تهران |
مردمی که در شعارهایشان ((الله اکبر)) و ((روحانی واقعی ...)) و ((یا حجه بن الحسن ریشه ظلم و بکن)) و ((یاحسین میرحسین)) و ((نصر من الله و فتح قریب)) و .. سر میدهند هنوز هم به دنبال اسلامگرایی هستند. آقای جامعه شناس چشمش را روی خیلی مسائل بسته و سر خود را در برف فرو کرده است. |
شنبه 10 بهمن 1388 |
|
amoodarya - ایران - شیراز |
دین یکطرف , سیاست یکطرف. بمن چه که یکی مسلمانه, یکی یهود, و دیگری اهل سنت. من از مسلمان بودنم خسته شدم, اخه چه کمکی واسه من میکنه, و ایا مشکلاتم را حل میکنه, که مسلمانم . پس عدالت خدا کجاست که همه میگن " همه بنده خدائیم" مگر خدا اجازه داره که بین بندهگانش فرق بگذاره. |
شنبه 10 بهمن 1388 |
|
matias1987 - فنلاند - ترنیو |
تا همین الانش هم اسلام از هزار بمب اتمی بد تر و خطرناک تره، پس چه بهتر قبل از اینکه به مسائل هستهای رسیدگی شه قبلش اسلام رو برچینن تا دنیا روی آرامش ببینه، چون هر جای دنیا که مشکل یا درگیری هست ردّ پای اسلام هست |
شنبه 10 بهمن 1388 |
|
black chador - امریکا - ولدن |
اسلامی که علی چکه ای ... دارن حتما همون اسلام اصلی هست اگر نبود میلیونها مسلمون و ایران خفه خون نمیگرفتن و به کثافت کشیدن دینشون بوسیله این شیادها اعتراض میکردند. در ضمن اگر کروبی و موسوی و خاتمی با ولایت فقیحشون موافق هستند پس با تجاوزها و کشتارهای ولایت فقیحشون هم موافقن با منطق نمیشه بحث کرد. |
شنبه 10 بهمن 1388 |
|
azadi - ایران - کرج |
bluestar - ایران - تهران . دوست عزیز با اینکه شما نقطه مقابل تفکر من هستید ولی به خاطر اینکه انسان مستقلی هستید و به گفتارتان ایمان دارید برایتان احترام قائل هستم ولی ظاهرا در این مورد موضوع را بد متوجه شدید پاراگراف اخر به صراحت ماحصل مقاله را بیان کرد. البته برای رسیدن به این جامعه , من که کلا از هر نوع دینی بری هستم هم در روزهای تظاهرات بعد انتخابات همین شعارهایی که جنابعالی در کامنتتان ذکر کردید را هم سر دادم ولی خودمانیم برای من میر حسین و خاتمی و خامنه ای و احمدی نژاد با اندک تفاوتهایی مطرح هستند. قصدم نفی مذهب نیست چون به نظرم دین در محدوده اختیارات و تفکرات شخصی معنی دارد . به نظرم ایده ال ترین جامعه جامعه متکثر و چند صدایی است چون از تقابل منطقی اراءمتضاد ایده های جدید پویا متولد میشود. پاینده باشید |
شنبه 10 بهمن 1388 |
|
arashbehdin - امریکا - اتلانتا |
ما که از اسلام و مسلمانان تا کنون هیچ نکته یا عمل مثبت و انساندوستانه ای ندیدیم. اکثر مسلمانها دربیسوادی و فقر و بدبختی بسر میبرند و احکام اسلامی هیچ کمکی به بهتر شدن وضعشان نکرده است. مسلمانان پولدار به ندرت به بی چیزان و بیخانمان ها کمک میکنند. انساندوستی یکی از ویژگیهای کمیاب این قوم است. از نظر علمی و دستاوردهای جدید هم بسیار عقب هستند. کشورهای مسلمان به ندرت صنعتی و مدرن هستند بلکه بیشتر عقب مانده و در هزار سال پیش بسر میبرند. البته روشن است چرا، قوانین و اصول عقب مانده اسلام مهمترین موضوع زندگیشان است. این مقاله جالبی بود و به نکات مهم و درستی اشاره کرده بود. واقعیت اینست اسلامگرایی هیچ فایده ای نداشته و هیچ نقشی در پیشرفت علمی و صنعتی کشورها بازی نمیکند بلکه یکی از دلایل عقب ماندگی و مخالف مدرنیسم و آزادی فکری و خلاقیت بشری است. |
شنبه 10 بهمن 1388 |
|
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
اسلام منبع و منشا جنایت خباثت ترویج پدوفیلیا و کشتار و هزار کوفت و زهر مار دیگر حال اگر مثل کبک سر به زیر برف برده اید//یا بی سوادید...یا منافع سیاسی و مادی دارید که مزورانه دفاع می کنید. |
شنبه 10 بهمن 1388 |
|
mohsen_raja - ایران - تهران |
حمیدتن تن، بلو استار؛ حتما باید نامه تشکرامیز از دفتر نمایندگی ولی فقیه به دستتون برسه تا دست از تفرقه انگیزی بردارید؟ |
شنبه 10 بهمن 1388 |
|
gol222 - سوئد - هلسینگبوری |
امروزه مادرقرن 21 زندگی میکنیم واعتقاد این نسل وجامعه ازاد بشری احترام به موجود زنده گذاشتن است.خداوپیغمبر دیگر جائی ندارند.انسان حیوان وگیاه یعنی موجود زنده.یاد این کلام مولانا میوفتم که میگه ازدیووددملالمو انسانم ارزوست.شاید بشود گفت جاندارم ارزوست.شاید هم مولانا میدانست جاندارارزوست ولی نمیتوانسته بگوید.مرگ براستبداداخوندی وخامنه ای دیکتاتورومزدورانش.درود به همه ازادیخواهان. |
یکشنبه 11 بهمن 1388 |
|
zebelkhan - آمریکا - سن خوزه |
bluestar - ایران - تهران . بسیجی مزدور! تو دوباره رنگ عوض کردی و خودت رو جای سبزی ها جا زدی؟ چقدر وقیحی! مگر تو نبودی که مردم را تشویق میکردی از کسانی که شعارهای مخالف میدن عکس و فیلم بگیرن؟! مزدور بی وجدان! تو مامور اطلاعات رژیم فکر میکنی کسی تو رو نمیشناسه با به تو اعتماد میکنه! موسوی و کروبی تمام هدفشان حفظ نظام اسهالی است اما مردم ایران هدفشان فروپاشی نظام سلطانی ولایت وقیح و برقراری حکومتی سکولار و مستقل از مذهب است. موسوی تنها چاشنی انفجار خواسته های ملت بود. ننگ بر شما بسیجیان چند رو و چند چهره! |
یکشنبه 11 بهمن 1388 |
|
zebelkhan - آمریکا - سن خوزه |
bluestar - ایران - تهران. بسیجی نوکر رژیم! کودتاچی تو و امثال تو هستید. از کجای شعارهای مردم برداشت کردی که مردمی زخمی و مستاصل از 30 سال حکومت جهل و جور و جنایت و فساد اسلامی دوباره خواهان حفظ نظام و اسلام هستند؟! بسیجی مخبط خجالت نمیکشی؟ بدبخت! کدام انسانی استفراق خود را دوباره می بلعد؟ اسلام و جمهوری اسلامی و ولایت وقیح را مردم ایران از معده خود بالا آورده اند! بارها به تو مزدور فرومایه و مامور اطلاعات رژیم هشدار دادم که دست از این مارمولک بازیها بردار! آنچه که نکبتی بنام اسلام بر سر ایران و ایرانیان آورده با هیچ بلای آسمانی قابل مقایسه نیست. مگر کوری و کری که صدای ملت را نمیشنوی! نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران کجایش فریاد اسلام خواهی است؟ استقلال آزادی جمهوری ایرانی کجایش حفظ اسلام است؟ بدبخت مزدور! اسلام فلاکت بار تو بجز جنایت علیه بشریت چه حاصلی برای ملتهای دنیا داشته؟ تو عرب زاده بسیجی با حقوق روزی 200 هزار تومن که برای سرکوب مردم در اجتماعات میگیری باید هم دو دوزه بازی کنی و سنگ اسلام و ولایت وقیح را به سینه بزنی! لعنت بر این دین سراسر هالو پرور و مزدور پرور! |
یکشنبه 11 بهمن 1388 |
|
zebelkhan - آمریکا - سن خوزه |
bluestar - ایران - تهران. بلو استار بچه پاسدار! بسیجی دروغگو! شعارهای مردم در تظاهرات جنبش سبز اینها بوده:. ((جنتی لعنتی, تو دشمن ملتی!)) -- (( ای رهبر آزاده , خمینی چشم براته )) -- (( ای رهبر آزاده , شکنجه هم آزاده ؟! )) -- (( نه غزه , نه لبنان , جانم فدای ایران )) -- (( استقلال , آزادی , جمهوری ایرانی )) و ... بازم برات بنویسم بچه پاسدار جوجه اطلاعاتی! شما مزدوران رژیم که شرم و حیا ندارید! مثل کیهان شریعت مداری ماشین دروغ سازی و اراجیف بافی هستید. ببینم بچه پاسدار! جشن ساندیس خوش گذشت؟ از آموزه های اسلام دفاع کردی؟ خودت رو برای حفظ نظام اسلامی شکوفا کردی؟ ببین یک چیزی یادت نره! ملت ایران اسلام و نظام اسلامی رو استفراق کرده! دوباره اون رو فرو نمیده! ما بعد اسلام گرایی سکولاریسمه و تو جوجه پاسدار هم بعد از سرنگونی رژیم یا باید فرار کنی یا رنگ عوض کنی مثل همیشه یا بری حوزه قم خدمت کنی! |
یکشنبه 11 بهمن 1388 |
|