روابط آلمان و ایران، یگانگی نژاد آریایی

روابط آلمان و ایران، یگانگی نژاد آریایی

بسیاری از مردم مسلمان، از جمله در ایران، به آدولف هیتلر دل بستند. برخی از روحانیون شیعه تبلیغ می‌کردند که هیتلر پنهانی اسلام آورده و برای "اعتلای کلمۀ حق" با روس و انگلیس مبارزه می‌کند

کتابی که به تازگی به عنوان "آلمانی‌ها و ایران" در برلین منتشر شده، در اصل کاوشی در تاریخ روابط سیاسی آلمان با ایران است؛ اما این کتاب بیش از آن که در شناخت تاریخ دیپلماسی آلمان راهگشا باشد، نکات بسیار جالبی را در رابطه با تاریخ سیاسی ایران معاصر مطرح می‌کند.

نویسنده آن گونه که خود توضیح داده، این کتاب را در پاسخ به یک پرسش اساسی تدوین کرده است. به گمان او در رابطه ایران و آلمان چیزی ناشناخته و مرموز وجود دارد، که درخور کاوش و ژرفش بیشتر است.

او می‌گوید که در ایران جمهوری اسلامی حکومت می‌کند، که از نظر موازین حقوق بشر و عرف بین‌المللی یکی از بدنام‌ترین رژیم‌های جهان است. این رژیم با سرکوب نیروهای آزادیخواه داخلی به مردم خود اعلام جنگ داده است و در عرصۀ بین‌المللی با پیروی از سیاستی تهاجمی افکار عمومی جهان را آشفته کرده و کشورهای منطقه را به نگرانی فرو برده است.

دو کشور ایران و آلمان، به رغم تفاوت‌های عمیق و اختلافات اساسی، با گذار از جنگ‌ها و انقلابات و تحولات سیاسی در طول بیش از صد سال روابطی نزدیک داشته‌اند. چرا؟

ماتیاس کونتزل در دیباچه‌ی کتاب یادآور می‌شود که ایران و آلمان با بندهای آشکار و پنهان، گاه معقول و اغلب نامعقول به هم پیوند خورده‌اند. دولتمردان آلمانی به طور سنتی به روابط نزدیک و دوستانه با ایران علاقه‌مند هستند. آنها هنوز هم تا امروز از اتخاذ سیاستی قاطع علیه برنامه‌ هسته‌ای جمهوری اسلامی طفره می‌روند.

نویسنده برای حل معمای "دوستی مصیبت‌بار ایران و آلمان" به پیشینه و زمینه‌های تاریخی این رابطه نقب می‌زند، و گاه به نتایجی شگفت‌انگیز می‌رسد. او در کندوکاو انتقادی خود، به گنجینه‌ای بزرگ از منابع آرشیوی، آمار و داده‌های منتشر نشده تکیه کرده است. او عقیده دارد که بسیاری از مدارک و اسناد این رابطه هنوز به درستی کاویده نشده است. (ص ۱۴)

سرآغاز یک "دوستی"

ناصرالدین شاه قاجار اولین زمامدار ایرانی بود که در سال ۱۸۷۳ از برلین دیدن کرد. او بی‌درنگ این آرزو را بیان کرد که کشورش با آلمان مناسباتی نزدیک و دوستانه داشته باشد. برای طرف آلمانی این رابطه هنوز جذابیتی نداشت.

آلمان در نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم هنوز سرگرم سامان دادن به حاکمیت سیاسی خود بود، و به کشورهای دور عنایت چندانی نداشت؛ اما با به قدرت رسیدن ویلهلم دوم در سال ۱۸۸۸ این کشور سیاست فعال‌تری در برابر کشورهای خاورزمین در پیش گرفت. قدرت تازه‌ اروپا مدعی بود که در پیشبرد سیاست خارجی خود از تجاوزگری‌ها و آزمندی‌های استعماری دور است.

اتحاد با امت اسلام

با رشد قدرت آلمان، این کشور به زودی در رقابت با قدرت‌های بزرگ اروپا، به ویژه بریتانیا قرار گرفت. قیصر آلمان بر آن بود که بهترین راه تضعیف امپراتوری بریتانیا، مشغول کردن آن با منازعات استعماری است. به عقیده ویلهلم دوم اگر تمام کشورهای اسلامی در برابر استعمار بریتانیا قیام کنند، این کشور در جبهۀ شرق درگیر می‌شود و نمی‌تواند به قلدری در برابر قدرت‌های اروپایی ادامه دهد.

قیصر آلمان به زودی به ظرفیت بالای اسلام در مبارزه با قدرت‌های خارجی پی برد و بر آن شد که از حربۀ "جهاد علیه کفار" بهره‌برداری کند.

ویلهلم دوم در ۲۹ اکتبر ۱۸۹۸ در پیامی به دلجویی از "امت غیور اسلام" پرداخت. او در دمشق به زیارت آرامگاه صلاح‌الدین ایوبی سردار بزرگ اسلام در مبارزه با اروپائیان، رفت و از جهاد او علیه مهاجمان کافر ستایش کرد.

ویلهلم در پایان سفر خود به خاورمیانه اعلام کرد: «به ۳۰۰ میلیون مسلمان جهان اطمینان می‌دهم که قیصر آلمان برای همیشه دوست پیروان محمد خواهد بود.» (۲۷)

ویلهلم بخشی از سیاست جنگی خود را چنین بیان کرد: «تمام جهان اسلام باید علیه یوغ انگلستان قیام کند.» او در آستانه‌ی ورود به جنگ جهانی اول در ۱۵ اوت ۱۹۱۴ به متحد خود انور پاشا سلطان عثمانی نوشت: «حضرت سلطان باید مسلمانان را در آسیا، هند، مصر و آفریقا به جهاد فرا بخوانند.»(۲۸)

ندای ویلهلم در دفاع از "جهاد علیه کفار" پژواکی شایسته یافت: برخی از علمای شیعه قیصر آلمان را "ناجی اسلام" خواندند و به او "حاجی ویلهلم محمد" لقب دادند. بسیاری از مسلمانان صادقانه عقیده داشند که خداوند ویلهلم را برای رهایی اسلام از دست کفار روس و انگلیس فرستاده است.

اما روشنفکران آزاداندیش به تبلیغات ویلهلم روی خوش نشان ندادند. در شرایطی که بیداری ملی در ایران و ترکیه نضج می‌گرفت، روشنفکران سکولار نمی‌توانستند با شعار تاکتیکی "جهاد اسلامی" همراهی کنند. آنها "جهاد با مارک آلمانی" را شمشیری دودم می‌دانستند که به تقویت نیروهای کهنه‌اندیش و متعصب منجر می‌شود.

"شمشیر انتقام" از ستمگران

با فرو رفتن نهضت مشروطه در آشوب‌های داخلی و دخالت‌های خارجی، آزادیخواهان ایرانی برای نجات میهن از چنگ استعمارگران به قدرت آلمان دل بستند. نویسنده در فصل های اول و دوم کتاب ریشه‌های تاریخی این گرایش را با ذکر نمونه‌ها و شواهد بیشمار نشان می‌دهد.

با شعله‌ور شدن جنگ جهانی اول، بسیاری از ایرانیان آرزو می‌کردند که آلمان و متحدانش در جنگ پیروز شوند تا ایران از سلطه بیگانگان نجات یابد.

نویسنده مثال می‌آورد که حزب دموکرات به رهبری سلیمان میرزا، که برخی از روشنفکران تحول‌خواه در آن گرد آمده بودند، آشکارا از آلمان هواداری می‌کرد. به نظر او مأموران آلمانی در تأسیس کمیتۀ "اتحاد اسلام" و تشکیل "دولت مهاجرین" در کرمانشاه (به ریاست رضاقلی خان نظام‌السلطنه مافی) نقشی فعال داشتند.

رضاشاه متحد هیتلر

با شکست آلمان در جنگ جهانی اول، احساسات تند ناسیونالیستی با گرایش فاشیستی در این کشور شکل گرفت، که خود زمینه‌ای شد برای رشد حزب ناسیونال سوسیالیسم به رهبر آدولف هیتلر. این حزب تبلیغ می‌کرد که آلمانی‌های اصیل از نژاد آریایی هستند که همان "نژاد برتر" است.

در همین سالها در ایران رضا شاه پهلوی سلطۀ خود را با تکیه بر "میراث ایران باستان" و سرچشمه‌های اصیل ملت ایران تحکیم می‌کرد.

رضا شاه که می‌کوشید پروژه‌ی نوسازی کشور را بدون دخالت استعمارگران پیش ببرد، در آلمان نازی متحدی یافت که می‌توانست به رشد ایران کمک کند، و چه بهتر که این متحد خود را از "نژاد آریا" نیز می‌دانست! آلمان به اطلاع پادشاه ایران رساند که آماده است بدون هیچ چشمداشت استعماری، به رشد و توسعۀ ایران کمک کند. آلمانی‌ها در ازای دریافت نفت و مواد خام، به تأسیس شالوده‌ی صنعتی کشور کمک کردند.

وزارت تبلیغات آلمان نازی به رهبری گوبلز می‌کوشید با برنامه‌ای سنجیده، نظریات برتری نژادی و عقاید ضدسامی را در ایران گسترش دهد. فرستنده‌ی فارسی‌زبان "رادیو برلین" تبلیغ می‌کرد که آلمانی‌ها و ایرانیان از یک نژاد هستند و باید در جبهه‌ای متحد علیه استعمار مبارزه کنند. بسیاری از عوام باور داشتند که آلمانی‌ها یا اهالی قوم "ژرمن" در اصل اهل استان کرمان بوده‌اند!(۵۲)

نویسنده یادآور می‌شود که نظریه‌پردازان اصلی ناسیونال سوسیالیسم، مانند آلفرد روزنبرگ، معتقد بودند که ایرانیان امروزی با "نژاد آریایی" هیچ ارتباطی ندارند، اما در عین حال بهره‌گیری از عواطف ایرانیان را برای پیشرفت مقاصد خود سودمند می‌دیدند.

اتحاد آریایی‌تباران

هنگامی که در آلمان حزب نازی به قدرت‌های جهانی اعلام جنگ داد، این سیاست به کام بسیاری از مردم ستمزده‌ شرق، از جمله مردم ایران، شیرین آمد. بار دیگر تاکتیک اتحاد بر ضد "دشمن مشترک" در خاطرۀ جمعی مردم زنده شد.

بسیاری از مردم مسلمان، از جمله در ایران، به آدولف هیتلر، پیشوای حزب نازی دل بستند. برای توجیه و تحکیم این گرایش، افسانه‌ها و شایعات بسیاری بر سر زبان‌ها افتاد. گفته می‌شود که برخی از ملایان شیعه تبلیغ می‌کردند که هیتلر پنهانی اسلام آورده و برای "اعتلای کلمۀ حق" با روس و انگلیس مبارزه می‌کند!

هیتلر و "امام زمان"

نویسنده‌ی کتاب "آلمانی‌ها و ایران" سند می‌آورد که برخی از ملایان در قم هیتلر را از اخلاف پیامبر اسلام دانستند و دسته ای از علما تا آنجا پیش رفتند که گفتند هیتلر همان "امام زمان" است که برای "احیای دین محمد" ظهور کرده است.

یک سند جالب گزارشی است که اروین اتل، سفیر آلمان در تهران در فوریه ۱۹۴۱ به مقامات برلین فرستاده است. آقای سفیر می‌نویسد: «سفارت ما از چند ماه پیش از منابع گوناگون مطلع شده است که برخی از ملایان در سراسر کشور بالای منبر از پدیده‌ای تازه سخن می‌گویند، دال بر این که خداوند امام زمان را در هیئت آدولف هیتلر به زمین فرستاده است. در سراسر کشور، و بدون هیچ دخالتی از جانب سفارتخانه‌ی ما، شایع شده است که پیشوای آلمان برای نجات این کشور آمده است... در تهران یک ناشر عکس‌هایی از پیشوا (هیتلر) و امام علی، امام اول شیعیان، را چاپ کرده است. این عکس‌های بزرگ تا چند ماه در طرف راست و چپ ورودی چاپخانه چسبیده بود. این عکس‌ها پیام روشنی داشتند: علی امام اول است و پیشوا امام آخر.»(۵۲)

نویسنده‌ی کتاب "آلمانی‌ها و ایران" شرح می‌دهد که پیش از اشغال ایران توسط متفقین، شایعات عجیبی درباره هیتلر بر سر زبانها افتاده بود. برخی از ملایان موعظه می‌کردند که هیتلر از اخلاف پیامبر اسلام است و زیر پیراهن خود عکسی از امام علی را با خود دارد. در برابر عدۀ دیگری عقیده داشتند که هیتلر از اول مسلمان نبوده، بلکه به دنبال مطالعه و تحقیق به اسلام گرویده است.

رادیو برلین در تبلیغ اسلام

بهرام شاهرخ گوینده‌ی معروف "رادیو برلین" تفسیرهای ایدئولوژیک خود را اغلب با آیه‌هایی از قرآن همراه می‌کرد.

نازی‌ها تبلیغ می‌کردند که ریشه‌ی تمام آفت‌ها استعمار انگلستان است، و هدایت این دستگاه را یهودیان به دست گرفته‌اند.

آنها در توجیه سیاست ضدیهودی نازیان به آیات قران متوسل می‌شدند، و عملیات ضدیهودی هیتلر را با غزوات محمد علیه طوایف یهودی مقایسه می‌کردند.

وابسته‌ی فرهنگی سفارت آلمان درباره‌ی کارآیی این تبلیغات نیرنگ‌آمیز به رؤسای خود لاف زده بود که با «درآمیختن تبلیغات سیاسی با باورهای دینی ایرانیان" به موفقیت فراوانی دست یافته است. (۵۴)

اروین اتل سفیر آلمان در تهران نیز در نامه‌ای کارپایه‌ی تبلیغاتی خود را چنین توضیح می‌دهد: «تنها اگر بتوانیم روحانیت کشور را با تبلیغات آلمانی همراه کنیم، آنگاه شکی نیست که توده‌های وسیع مردم ایران را در کنار خود خواهیم داشت.»(۵۵)

حمله متفقین به ایران در شهریور ۱۳۲۰ به "پیوندهای اقتصادی و ایدئولوژیک" آلمان نازی و ایران رضا شاه پایان داد.

دوستی پایدار

نویسنده در فصل سوم کتاب به عنوان "انقلاب خمینی از تئوری تا عمل" به تفصیل به انقلاب سال ۱۳۵۷ می‌پردازد و پایه‌های بیگانه‌ستیزی و به ویژه یهودی‌ستیزی حاکمیت برآمده از انقلاب را نشان می‌دهد.

در فصل‌های چهارم و پنجم کتاب، نویسنده روابط آلمان و ایران را در دوران سی ساله‌ی جمهوری اسلامی ردیابی می‌کند. او نشان می‌دهد که به رغم برخی "ناملایمات گذرا" مانند فتوای آیت‌الله خمینی به کشتن سلمان رشدی، قتل روشنفکران وفعالان ایرانی در "رستوران میکونوس" یا ماجرای "کنفرانس برلین" این دوستی پایدار مانده است.

نویسنده در بسیاری موارد سیاست خارجی آلمان را در قبال ایران نادرست و غیراصولی می‌داند، که به سادگی میثاق‌های بین‌المللی و موازین حقوق بشر را زیر پا می‌گذارد. نویسنده برای ارائۀ نمونه‌ای نزدیک به "کنفرانس برلین" اشاره می‌کند و آن را فضیحتی آشکار می‌خواند.

ماتیاس کونتزل شرح می‌دهد که در سال ۲۰۰۰ بنیاد هاینریش بل (مؤسسۀ فرهنگی وابسته به حزب سبزهای آلمان) هفده روشنفکر ایرانی از اردوی اصلاح‌طلبان را به برلین دعوت کرد تا در کنفرانسی درباره‌ی راهبرد اصلاحات در ایران گفت‌وگو کنند. شرکت‌کنندگان در کنفرانس پس از بازگشت به میهن دستگیر شدند و در برابر دادگاه انقلاب قرار گرفتند. آنها متهم شدند که امنیت کشور را به خطر انداخته و با "دین حق" محاربه کرده‌اند.

شرکت‌کنندگان در کنفرانس به مجازات‌های شدیدی در ایران محکوم شدند. در برابر یوشکا فیشر، وزیر خارجه که خود از حزب سبزها بود، در برابر این بی‌عدالتی آشکار سکوت کرد.

و امروز...

نویسنده‌ی کتاب عقیده دارد که انتخابات دورۀ دهم ریاست جمهوری نه تنها ایران را به بحران سیاسی فرو برد، بلکه به همراه آن "روابط آلمان و ایران" را نیز با چالشی جدی روبرو کرد. به نظر نویسنده «مردم این کشور را دیگر نمی‌توان ملتی یگانه سرگرم مبارزه با شاه و آمریکا و اسرائیل جلوه داد. انتخابات ریاست جمهوری این تصویر را درهم شکست و کشور را به دو اردوی متخاصم تقسیم کرد. اینک هر کشوری در جهان در برابر این پرسش قرار گرفته است: با کدام اردو قصد همکاری دارید: با اردوی پیشرفت و آزادی یا با اردوی اختناق و عقب‌ماندگی؟» (ص ۱۲)

کتاب آقای کونتزل سیاست کنونی آلمان در رابطه با ایران را سیاستی ناسنجیده و کوته‌بینانه می‌داند، که منافع واقعی مردم دو کشور در آن گم شده است. نویسنده امیدوار است که این سیاست بر پایه‌هایی استوار و خردمندانه، و در راستای حمایت از جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران تصحیح شود.

شناسنامه کتاب:

Matthias Küntzel

Die Deutschen und der Iran

Geschichte und Gegenwart einer verhängnisvollen Freundschaft

Wjs Verlag, Berlin, 2009

arashbehdin - امریکا - اتلانتا
این عقیده آریایی بودن نژاد آلمانی ها تنها ساخته و پرداخته ذهن هیتلر بوده است. در واقع واژه آریایی به قوم ایندو-آرین اطلاق میشود که شاخه ای از قوم بزرگ ایندو-اروپایی بوده و در فلات ایران،افغانستان و تاجیکستان و بخشی از ازبکستان امروزی،پاکستان و شمال هند ساکن شدند . منشا این قوم استپهای جنوب روسیه میباشد و از حدود هزار سال پیش از میلاد آغاز به مهاجرت نمودند. برتری نژاد آریایی و ...از باورهای نازی ها بوده و هیچ ربطی به فرهنگ ایرانی و مردم ایرانزمین ندارد.
یکشنبه 15 آذر 1388

ehsan_2nd_time - یوکی - لندن
من از هر آلمانی پرسیدم که آیا میدونید ایرانی ها هم نژاد آریایی هستن هیچکی چیزی نمیدونست . حتا دنیا فقط آلمان رو نژاد آریایی میدونه و ایران پرژین هست
یکشنبه 15 آذر 1388

mahnadi - هلند - هارلم
arashbehdin - امریکا - اتلانتا. دوست عزیز با شما موافقم . البته مردم ایران از قومهایی هستندکه دارای تمدنی بسیار دور هستند وما به این مفتخریم و منشور حقوق بشر اولین از این کشور اهورایی ومردم آرام وصلح دوست آن بوده است وبرتری ونژادی پرستی با این مردم وافکارشان هیچ سنخیتیی ندارد .
یکشنبه 15 آذر 1388

arashbehdin - امریکا - اتلانتا
مطابق پژوهشهای انجام شده، انسانهای امروزی ساکن در اطراف رود ولگاگراد بین 4000 تا 3000 سال پیش از میلاد آغاز به مهاجرت به غرب (اکراین، بلاروس، چک، لهستان امروزی) و به سوی شرق (استپهای جنوب روسیه در شمال قزاقستان) مینمایند. گروه دوم همانگونه که اشاره شد از هزار سال پیش از میلاد به سوی جنوب و غرب و فلات ایران سرازیر میشوند.
یکشنبه 15 آذر 1388

arashbehdin - امریکا - اتلانتا
آلمانیهای شمال و غرب از نژاد ژرمنها بوده و با هلندیها و اسکاندیناویها مشترک هستند. در زمان آلمان پس از جنگ اول، به دلیل شکست آلمان و تحقیر آنها از سوی دول پیروز، باورهای نژادپرستانه در میان توده کم سواد و فقیر گسترش یافت. برتری نژادی و نژاد پرستی یک باور نکوهیده است و باور به وجود خون و نژاد برتر و .. نشانه عدم رشد فکری و فرهنگی افراد است. اینگونه باورها در میان اقشار بیسواد و کم سواد و ندار بیشتر طرفدار پیدا میکند. هرچند که میهن دوستی باوری درست است و با نزادپرستی فرق دارد.
یکشنبه 15 آذر 1388

aydak - سوئد - سوئد
اینجاست که فقط میشود گفت چقدر این مردم راحت فریب میخورند!!!!! اقلاً به این تفاوت شدید رنگ و قیافه با آلمانیها هم فکر نکردند؟؟
یکشنبه 15 آذر 1388

aydak - سوئد - سوئد
اینجاست که فقط میشود گفت چقدر این مردم راحت فریب میخورند!!!!! اقلاً به این تفاوت شدید رنگ و قیافه با آلمانیها هم فکر نکردند؟؟
یکشنبه 15 آذر 1388

mr. fair - انگلستان - منچستر
arashbehdin - امریکا - اتلانتا جناب پروفسور من اصلا کاری به درستی یا نادرستی نظریات نازی ها ندارم ولی واژه هندو اروپایی را اولین بار سر آرتور جونز مطرح کرد و به این دلیل این نام را برگزیده که این مردمان پس از مهاجرت‌های بزرگ خود، در سرزمین‌هایی از هند تا اروپا سُکنا گزیدند تا جاییم که من میدونم المان جزوی از اروپاست شایدم جدیدا منتقل شده به یه قاره دیگه !!
یکشنبه 15 آذر 1388

surena1611 - آلمان - اشتوتگارت
هر حکومتی به منافع کشورش توجه داره به جز حکومت های استبدادی که به بقا خودشون فکر میکنند. سود سرشاری که غرب بواسطه سیاستهای غلط ج.ا. به جیب میزنه کم نیست.و بخاطر دموکراسی در ایران منافع خودش ا بخطر نمیاندازد. فقط ترس از بمب اتمی باعث مخالفت انها میشود وگرنه کدام احمقی بهتر از مزدورهای ج.ا. پول نفت را به جیب این غربی ها میریزد؟!!! منابع عظیم نفت و گاز و فقر در جامعه ایران؟!!!
یکشنبه 15 آذر 1388

IranBozorgMehr - ایران - اهواز
aydak - سوئد - سوئد. اینجاست که فقط میشود گفت چقدر این مردم راحت فریب میخورند!!!!! اقلاً به این تفاوت شدید رنگ و قیافه با آلمانیها هم فکر نکردند؟؟........ آیا آریایی تنها به کسانی میگویند که موهای آنها بور است و چشم آبی اند؟ اگر به ریخت هیتلر با چشمانی باز بنگریم، می بینیم که موهایی تیره و چشمانی قهوه ای دارد. مگر نمیدانید که مردم هندوستان هم از نژاد آریا و همانند ایرانیان از نژاد آریایی هستند؟؟؟
یکشنبه 15 آذر 1388

arashbehdin - امریکا - اتلانتا
mr. fair - انگلستان - منچستر. آقای پروفسور این نظریه مهاجرت از سرزمین اطراف ولگاگراد به سرزمینهای دیگر توسط دانشمندان گوناگونی مطرح شده و اندکی اختلاف نظر میان آنها وجود دارد. بهرحال آنچه که درباره فرهنگ بزرگ هندواروپایی و هم خانوادگی زبانها مطرح است، به چیرگی قوم مهاجر یاد شده بر سرزمینهای غرب اروپا و تحمیل زبان خود به کشورهای مغلوب برمیگردد. نقشه ای در ویکیپدیا موجود است که گستره نژادی مردم اروپا را نشان میدهد. مردم کشورهای یاد شده در بالا با اروپای غربی ها نزدیکی نژادی کمی دارند.
یکشنبه 15 آذر 1388

arashbehdin - امریکا - اتلانتا
IranBozorgMehr - ایران - اهواز . باورهای هیتلر بقدری ناپخته و سطحی بوده که اصلا به همین مورد توجهی نکرده. او در سالهای میانی دهه 30 میلادی کتاب یا بعبارتی دستنوشته ای منتشر میکند که بقدری از نظر نوشتاری ضعیف و بی سر و ته و نامفهوم بوده که هم حزبی هایش آنرا بازنویسی میکنند تا قابل فهم باشد. همچنین هیتلر اتریشی بوده و در دوران بزرگسالی به آلمان مهاجرت میکند. تعریف او از نژاد آلمانی نیز ناقص و خنده دار است. مردم آلمان مخلوطی از نژادهای گوناگون هستند زیرا در طول تاریخ مورد تهاجم اقوام دیگر قرار گرفته اند و شکل مردم جنوب آن تطابق چندانی با انسان بلوند روشن و چشم آبی و قد بلند هیتلری ندارد! در واقع مردم جنوب آلمان معمولا دارای قدی متوسط و موهای قهوه ای روشن یا بلوند تیره هستند!!
یکشنبه 15 آذر 1388

Ario - ایران - اهواز
arashbehdin - امریکا - اتلانتا . دوست عزیز علت مهاجرت اقوام اسلاو بود که از شرق این اقوام هند و اروپایی رو به غرب راندند.شباهت های ژنتیک زیادی بین هندو اروپایی های اروپا ایران و هند وجود داره(ایرانیان اصیل و هندی های شمال هند و اطراف کشمیر نه هندی های جنوب).اگر به تاریخ نگاه کنید توتن ها(نجیب زادگان آلمانی) اقوامی مشکین مو و چشم بودند...در اسپانیا هم ویزیگوتها باقیمانده آلان های قفقاز(اوستیا)هستند
یکشنبه 15 آذر 1388

ironwill - کانادا - کلگری
عین این مطلب در وبسایت فارسی بی بی سی هم هست. دوستی دو ملت ایران و المان جاودانه باد.
یکشنبه 15 آذر 1388

kamran1011 - آمریکا - سن فرنسیسکو
بیخود اینرو با مسلمانان ربط ندید ، بزرگترین حامی هیتلر مسیحیان کاتولیک بودن ، اینرو همه میدونند . . پاپ شخصا به جناب هیتلر دیدار میکردند .
یکشنبه 15 آذر 1388

aydak - سوئد - سوئد
IranBozorgMehr - ایران - اهواز . این که آریایی اصولاً چه شکلی و رنگی باید داشته باشد من اطلاعی ندارم ! اما آن چه که نیاز به ثابت کردن ندارد این است که مردم ایران و آلمان هرگز نمیتوانند از یک ریشه باشند ،و این دروغ بزرگ و علت آن در همین صفحه به وضوح توضیح داده شده است به نظر میاد اصلاً مطلب را نخواندید! کافی است چهره و رنگ همان اهواز خودتون رو با آلمانیها مقایسه کنید! تا ببینید بیشتر شبیه کشورهای همسایه هستید یا دل اروپا. ضمناً من هیچ نگفتم کدام آریایی است کدام نه! بله مردم ایران و هند و افغانستان و . شبیه همند. حالا بعضی ها در مقابل اروپاییها احساس ضعف میکنند دوست دارن یه جورایی با اونها از یه ریشه باشن از این نظریه همنژادی با آلمانیها (حتی از نوع هیتلرش! ) خوششون اومده یه بحث جداست..
یکشنبه 15 آذر 1388

azadeh11 - هلند - امستردام
مملکت به باد رفت. میگن نژادم اینه. ماهمه ایرانی هستیم. بقیه چرته.هر که در ایران متولد شده یا پاسپورت ایرانی داره یا خودش ایرانی میدونه ایرانیه.
دوشنبه 16 آذر 1388

ارسلان افشارآجین - ایران - همدان
بلاخره هندی ها آریایی هستند یا آلمانی ها یا تاجیکستان و ایران ...این چه نژادی است که قیافه های مردم این کشورها آنقدر با هم متضاد است
دوشنبه 16 آذر 1388

huria - دانمارک - کپنهاگ
arashbehdin - امریکا - اتلانتا. درود بر شما. کامنت سومتان بسیار زیبا بود. همیشه از معلوماتتان استفاده می کنم و لذت می برم. پیروز باشید.
دوشنبه 16 آذر 1388

aydak - سوئد - سوئد
ارسلان افشارآجین - ایران - همدان.. خود آلمانیها الان اومدن میگن ما به دلایل سیاسی و منافع آن زمان برای مقابله با انگلیس اومدیم این نظریه را دادیم! بعضی ایرانیها هنوز نمیخوان قبول کنند این فقط یک نظریه ساختگی برای سواستفاده از این مردم ساده دل بود! حالا بیشتر همین افراد مدعی آریایی بودن بهشون برمیخوره اگه با افغانیها در یک گروه قرار بگیرند. مذهبی هاش هم یه جور دیگه گول خوردن دیگه ببین سادگی در چه حدی بود که هیتلر را با امام زمان هم اشتباه گرفتن!
دوشنبه 16 آذر 1388

ami - فرانسه - پاریس
با تشکر از این سایت که مقالاتی اینچنین پر بار را در اختیار خوانندگان خود میگذارد. گذشته از هر گونه عقیده و اندیشه ایکه میتوان در مورد صحت و سقم این کتاب داشت، نکته ای بسیار جالب و در عین حال مضحک در این نوشتار پنهانست و آن انکه : بنازم این ملت را که همواره نخورده مست است !!! باور کنید همین الان اگر دو تا عکس از سفالی، ویرانه آتشکده ای و یا هر چیز دیگری مربوط و نامربوط به گذشته ببینیم، دو باره فیلمان یاد هندوستان میکند و کل عالم غیر از خود را نااصل و وحشی میدانیم، و همان خواهیم شد که رستم بود پهلوان!!! و برای اثبات ادعای خود در آرشیو مان دنبال چند عکس از بچه ها و یا هنرپیشگان چشم آبیمان خواهیم گشت تا بخود بقبولانیم که از نژاد برتر آریا هستیم!!! حال این نژاد آریایی در اصل چشم آبی بوده است، برتر بوده است، و اصولا وجود داشته است یا نه، بماند!!! تنها نتیجه ایکه تا کنون از این مقوله حاصل من شده است اینستکه؛ گرچه از این چاه آبی گیر مردم نیامد، ولی نان خوبی نصیب سیاستمداران و حقه بازان عوامفریب کرده است،
دوشنبه 16 آذر 1388

ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
اوه ددم وای باز کاربران پان تورک فعال شدند و مشغول مزه پرانی..شما اگر غیرت ستارخان و بابک را داشتید و زاده ایران بودید این همه اب به اسیاب غرب نمی ریختید اره جان عمه ی عزیزتان شما خواستید ایران هم تقسیم شد..هه.هه
دوشنبه 16 آذر 1388

arashbehdin - امریکا - اتلانتا
huria - دانمارک - کپنهاگ. سپاس دوست گرامی. مسئله نژادپرستی و نفرت از نژاد دیگر همواره یکی از عوامل اغاز جنگهای خونین بوده است. امیدوارم مردم عراق نیز که مخلوطی از نژادهای گوناگون بوده به دوستی و صلح برسند.
سه‌شنبه 17 آذر 1388

arashbehdin - امریکا - اتلانتا
ارسلان افشارآجین - ایران - همدان . شاید از نسل کوراغلو هستی! نوشته بالا را ندیدی یا نخواستی بخونی؟ جهت اطلاع منشا انسان امروزی از قاره افریقا بوده و شکل ظاهری اش بر اثر مهاجرت و عوامل محیطی رنگ مو و پوست در طول هزاران سال دگرگون شده است. این به این معنیست که ترکهای آسیای میانه نیز مانند دیگران با افریقایی ها از یک ریشه و نژاد هستند!!
سه‌شنبه 17 آذر 1388

arashbehdin - امریکا - اتلانتا
aydak- سوئد - سوئد . در اینکه ایرانیان و آلمانیها اشتراک نژادی مستقیمی ندارند، شکی نیست. ولی با این اوصاف دلیل اینکه برخی ترکهای ایران و ترکیه که اینقدر سنگ ترک بودن به سینه میزنند ، در حالیکه شباهت بسیار ناچیزی با نژاد ترک در آسیای میانه دارند، چیست؟ شاید آگاهی داشته باشید که قبایل ترک در آسیای میانه و کشورهایی مانند ترکمنستان و قزاقستان و ازبکستان و قرقیزستان زندگی میکنند و شبیه مغولها هستند. آیا ترکهای ترکیه هم چهره مغولی دارند؟!!!!! یا شاید هنوز به این عدم شباهت پی نبرده اید!
سه‌شنبه 17 آذر 1388

arashbehdin - امریکا - اتلانتا
aydak - سوئد - سوئد. این دقیقا نشاندهنده ساده لوح بودن افرادی است که فریب تبلیغات پان ترکیسم دولت ترکیه را خورده و خود را جزوی از ملت بزرگ ترک! میدانند و ادعای برتری میکنند. این چه فرقی با افکار فاشیستی هیتلر دارد؟ دولت ترکیه هم تلاش در شوراندن مردم آذربایجان و اطراف در جهت منافع خود میباشدو چه موجودات سطحی و ساده دلی هستند کسانی که با این جریان هم نوا میشوند.
سه‌شنبه 17 آذر 1388

arashbehdin - امریکا - اتلانتا
aydak - سوئد - سوئد. ضمنا فکر نمیکنم ایرانیان در مقابل اروپاییها و امریکاییها کم بیاورند، بلکه رابطه مردم ایران با غرب همواره دوستانه بوده و ایرانیان مهاجر از هماهنگی بالایی با محیط و جامعه میزبان برخوردار بوده و جزو بهترین و تحصیلکرده ترین و موفقترین مهاجران هستند و اصلا نژاد و مذهب برایشان مسئله نبوده و تعصبی هم ندارند. در مقابل مهاجران کشور ترکیه به غرب از متعصب ترین افراد بوده و معمولا از میزان تطابق بسیار پایینی با جامعه میزبان برخوردارند. بسیاری نیز پس از سالها زندگی و کار هنوز زبان کشور دوم خود را نمیدانند و به طور کلی هیچ انعطافی از خود نشان نمیدهند. میتوان گفت از عقب مانده ترین گروههایی هستند که از شرق به غرب مهاجرت میکنند. این قضیه البته ربط زیادی به مذهب ندارد زیرا بسیاری از اعراب در غرب از خود تطابق بیشتری نشان داده و در یادگیری زبان و تحصیل خیلی جلوتر هستند.
سه‌شنبه 17 آذر 1388

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.