جمعه ۲۰ دی ۱۳۸۷ - ۰۹ ژانویه ۲۰۰۹
انشای یک بچه دبستانی در مورد ازدواج
نام : کمال
کلاس : دبستان
موزو انشا : عزدواج!
هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم
تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است
حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید مشکلات انسان را آدم می کند
در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم
از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود
در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است !
اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید
من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم
مهریه وشیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند
همین خرج های ازافی باعث می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود
دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود..خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می کند!
اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. می گفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می ترسید . ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. از آن موقه خاله با من قهر است
قهر بهتر از دعواست.آدم وقتی قهر می کند بعد آشتی می کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می کند بعد خانومش می رود دادگاه شکایت می کند بعد می آیند دایی مختار را می برند زندان!
البته زندان آدم را مرد می کند.عزدواج هم آدم را مرد می کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است!
این بود انشای من .
blueberry64 - ایران - تهران |
میدونید فرق حوا با زنهای دیگرچی بود؟.. اون شوهرش آدم بود/// خانم در حالیکه جدول روزنامه را حل میکرد رو به شوهرش کرد وگفت یک اختراع را نام ببر که برای جبران اشتباهات بشر درست شده باشد شوهر گفت: >محضر طلاق/// همیشه عکس همسرت رو بزار تو کیفت که هر وقت مشکلی واست پیش اومد به عکسش نگاه کنی و بدونی که مشکل بزرگتری هم داری/// از دختره می پرسن شوهر چند حرف داره؟ میگه اگه پیدا بشه حرف نداره!. |
پنجشنبه 12 آذر 1388 |
|
OmidParsi - ایران - تهران |
https://rajanews.com/detail.asp?id=40478. به این لینک حتما سر بزنید (( دعوت مداح حکومت منصور ارضی از مردم - همون بسیجی های مزدرو- برای انتقام از موسوی و کروبی و خاتمی )) در سایت رجا نیوز |
پنجشنبه 12 آذر 1388 |
|
meysammani - ایران - تهران |
دلش خوشه بابا |
پنجشنبه 12 آذر 1388 |
|
atena10 - ایران - تهران |
میدونید چرا مغز مردها ارزون تر مغز زنها است ؛برای اینکه مردها از مخشون کار نکشیده اند و آکبند مونده |
پنجشنبه 12 آذر 1388 |
|
gogoli - ایران - تهران |
blueberry64 - ایران - تهران .. مردها دو جورن: 1- متاهلها 2- عاقلها !! |
پنجشنبه 12 آذر 1388 |
|
forooghi52 - ایران - رشت |
بسیار عالی بود. خیلی خندیدیم. موفق باشید با این کارهاتون. در این دنیای وانفسا که همه یک جوری سردرگریبانند هر از چند گاهی از این مطالب انسان را که از درون در حال انفجار است شاد می کند. شما هم شاد باشید. |
پنجشنبه 12 آذر 1388 |
|
nazi88 - کویت - کویت |
ممنونم. بلوبری64ـایران-تهران ممنون خیلی باحال بودن اما این خانمها هم گناه دارن خوب چدتا هم از این جوکها واسه اقایون هم بگین بازم ممنون خوش باشین |
پنجشنبه 12 آذر 1388 |
|
greenplanet - ایران - اهواز |
با تشکر از شما و همچنین از blueberry64 عزیز. |
پنجشنبه 12 آذر 1388 |
|
negar-91 - امریکا - لوس انجلس |
چه عجب یه طنز ه قاطی این مطالب سیاسی دیدیم.با اینکه تکراری بود اما ممنون |
پنجشنبه 12 آذر 1388 |
|
kamia1 - المان - کلن |
هههههه خیلئ بامزه بود. عین واقعیت |
پنجشنبه 12 آذر 1388 |
|
elora - نروژ - اسلو |
خیلی جالب بود مرسی.مخصوصا شیر بلالش لوووول |
پنجشنبه 12 آذر 1388 |
|
pokalu - المان - دورتموند |
ای جااااانم |
پنجشنبه 12 آذر 1388 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
خیلی زیبا بود. بیان حقایق به زبانی زیبا و شیوا |
پنجشنبه 12 آذر 1388 |
|
madrid - ایران - قزوین |
جالب بود زیاااد!!به نظر اگر مرد و زن پشت هم باشن زندگی بهشت می شه ولی اگر اعتمادی نباشه و تا مرد جایی میره زنه هی سوال پیچش کنه و مرده هم هی شماره های زنشو چک کنه و بازم به زور به هم بگن دوستت دارم ولی سایه هم دیگه رو باتیر می زنن، دیگه این که نشد زندگی . با اینکه یه مردم ولی اینو باید بگم که در بیشتر مواقع زن ها متعهد به زندگی اند و وفادار ولی مرد ها یه کم سر و گوششون می جنبه. ولی در آخر فقط اعتماد متقابل و بس |
پنجشنبه 12 آذر 1388 |
|
rino - ایران - قزوین |
مادرید ـ ایران ـ قزوین ، حرفای ناجور میزنی ، پشت هم باشن یعنی چی؟؟!... |
جمعه 13 آذر 1388 |
|
babak53 - اتریش - وین |
خدا مرد افرید و استراحت کرد.ولی از وقتی زن افرید نه خودش تونست استراحت کنه نه تموم مردها.ا |
جمعه 13 آذر 1388 |
|
Kavkaz - ایران - تهران |
babak53 - اتریش - وین -ایول ایول خیلی خوب گفتی در جواب بعضی از خانمهای خود پسند. |
شنبه 14 آذر 1388 |
|