مرور روزنامه های صبح تهران؛ یکشنبه ۱۲ مهرماه

مرور روزنامه های صبح تهران؛ یکشنبه 12 مهرماه

تیترهای اول

اکثر روزنامه های صبح یکشنبه 12 مهرماه عنوان های اصلی صفحه اول خود را به ماجرای مذاکرات درباره برنامه اتمی ایران در ژنو و پیامدهای آن اختصاص داده اند، اما بیشتر یادداشت ها در برگیرنده بحث های پس از انتخابات است.

روزنامه اعتماد : آخرین سفر البرادعی برای گزارش سابت قم

روزنامه کیهان: لس آنجلس تایمز: ایران برنده مذاکرات ژنو بود

روزنامه رسالت: جلیلی: در مذاکرات تعلیق غنی سازی مطرح نشد

روزنامه ایران: آغاز دور جدید همکاری گروه ۷ (نامی که روزنامه ایران به ترکیب گروه ۵+۱ و ایران داده است)

روزنامه جمهوری اسلامی: اسراییل باید خلع سلاح شود

دنیای اقتصاد: در مذاکرات ژنو چه گذشت؟

حیات نو: سایه سنگین عرب ها بر صنعت نفت وگاز

ابتکار: انگشت اتهام به سوی کیست؟ (ابهام در گزارش کمیته ویژه مجلس در باره بازداشتگاه کهریزک)

روزنامه جام جم: بازنگری در قوانین بانکداری پس از ۳ دهه

یادداشت ها و سرمقاله ها

روزنامه رسالت در یادداشتی به قلم محمد کاظم انبار لویی می نویسد:

"آنچه امروز از آن به عنوان میانجیگری و وحدت ملی و آشتی ملی یاد می کنند -که مربوط به رسانه های مشکوک داخلی است - یک حیله و نیرنگ برای تداوم فتنه و فتنه انگیزی است . زیرا وحدت با فتنه انگیزان همان طور که گفته شد امری نشدنی است."

البته سرمقاله نویس روزنامه رسالت بلافاصله با توجه به حرف هایی که از سوی برخی چهره های اصولگرا در در مورد وحدت و همگرایی مطرح شده می نویسد:

"اما آنچه که عده ای از اخیار و بزرگان پیگیری می کنند نه از جنس «میانجیگری» و ائتلاف به اصطلاح ملی است، بلکه از جنس روشنگری و شبیه آنچه که عمار یاسرها در جریان فتنه صفین انجام می دادند می باشد. اگر عمار یاسر بتواند حتی یک مسلمان فریب خورده را به خیمه ولایت و هدایت بیاورد یک توفیق در نبرد نرم علیه دشمن کسب کرده است و این یک غنیمت است."

روزنامه مردم سالاری در یادداشتی با عنوان واکنش های شدید به نامه های بی تاثیر به قلم حمید رضا شکوهی با اشاره به حملات روزنامه کیهان به بیانیه های منتسره توسط مبرحسین موسوی نامزد معارض انتخابات و بی اثر خواندن بیانیه ها می نویسد:

"اما یک پرسش: اگر نامه های این نامزد ناکام، تا این حد بی تاثیر است، چرا روزنامه مذکور تقریبا یک سوم از صفحه دوم خود را به این موضوع اختصاص داده و از ستون یادداشت روز تا ستون خبر ویژه و گفت وشنود، به شیوه های مختلف به آن پرداخته است؟! حال، بگذریم از اینکه روزنامه کیهان، مهندس موسوی را متهم به نگارش نامه های سرگشاده علیه نظام و مردم می کند در حالی که شاه بیت تمامی نامه ها و بیانیه های موسوی، حتی در روزهای پرتنش پس از انتخابات، تاکید بر حقانیت نظام جمهوری اسلامی و حقوق مردم بوده است.; همان اصولی که امام راحل (ره) بر آن تاکید می کردند. و سخن پایانی اینکه ای کاش همانگونه که شعار می دهیم در عمل نیز به وحدت ملی در مقابل دشمنان پایبند باشیم و از موضع شخصیت سیاسی با سابقه ای همچون مهندس موسوی مبنی بر مخالفت با تحریم ایران، به دلیل منطبق بودن با منافع ملی، حمایت کنیم; نه اینکه به دلیل مخالفت با او، هر آنچه را که گفت، ولو صحیح، با دیده ضدیت با منافع ملی بنگریم."

روزنامه حیات نو در دو یادداشت خود به نقد مواضع محمود احمدی نٰژاد پرداخته. غلامعلی رجایی در یادداشتی به بی اعتنایی آقای احمدی نژاد به نظرات مراجع انتقاد کرده و در باره عواقب آن به رئیس جمهوری هشدار داده است.

بادداشت دیگر را محمد عرفانی نوشته که به مساله مخالفت رییس جمهوری با واقعه هولوکاست پرداخته و مطرح کردن آن را هزینه بی فایده خوانده است.

روزنامه جمهوری اسلامی که همین دبروز شایعات مربوط به کتار رفتن مدیر مسوول آن مسیح مهاجری تکذیب شد در در سرمقاله ای با عنوان سخنی با رییس قوه قضاییه به رییس جدید قوه قضاییه در باره ضرورت استقلال قضات تذکر داده و از فشار هایی یاد کرده است که به قوه قضاییه در باره دادگاه های متهمان حوادث پس از انتخاب برای پخش اظهارات متهمان علیه دیگران وارد می شود.

روزنامه کیهان یادداست روز خود را اختصاص داده است به نوشتن در باره ضرورت مبارزه با آنچه تهاجم فرهنگی نامیده است.

حمید امیدی سرمقاله نویس کیهان با عنوان باید های بر زمین مانده می نویسد:

"افکار عمومی، رفتارهای عمومی را می سازد و ما نسبت به خاستگاه رفتارهای اجتماعی و شکل گیری دیدگاهها و حتی جهان بینی مردم غفلت کرده ایم. بررسی آسیب هایی که مطبوعات مسموم- بخوانید پایگاه دشمن- به عنوان یکی از ابزارهای موثر و اصلی در جنگ نرم به جامعه می رساند، مجال دیگری می طلبد ولی آیا جای این سؤال جدی نیست؛ چطور کسی که در خدمت دربار پهلوی و ساواک در مطبوعات قبل از انقلاب قلم می زده و پس از پیروزی انقلاب از کشور فرار کرده و مصاحبه های وی علیه ارکان نظام جمهوری اسلامی مرتباً از رادیوها و تلویزیون های بیگانه پخش می شود، امروز به عنوان پای ثابت و یادداشت نویس برخی از همین مطبوعات داخل کشور با اسم و عکس مدام قلم می زند و افکار مسموم خود را در سایه غفلت و بی برنامه گی برخی از مسئولان متولی امر به جامعه تلقین می کند؟"

سرمقاله نویس کیهان همچنین می نویسد: "مقوله هایی چون روزنامه های اجاره ای» بماند به جای خود! جالب است که تازه یادمان افتاده باید نظام جامع رسانه داشته باشیم و خبر از تهیه پیش نویس آن می دهیم!"

در زمینه اقتصادی روزنامه ابتکار گزارشی دارد در باره نمایندگی یک شرکت خارجی که به تازگی فعالیت خود را در تهران آغاز کرده است. روزنامه ابتکار می نویسد:

"یک فروشگاه زنجیره ای فرانسوی - اماراتی در حالی از یک ماه قبل بی سروصدا کار خود را در غرب تهران آغاز کرده است که طبق گزارش رسانه ها، با وجود خارجی بودن صددرصد آن، از دولت نهم مجوز فعالیت گرفته است.از آن جا که این فروشگاه متهم به کمک به اسرائیل شده بود، در زمان جنگ غزه بارها مسلمانان و گروه های چپ، شعب این فروشگاه را در فرانسه اشغال کرده و شعارهایی در این زمینه دادند."

به گزارش روزنامه ابتکار: "برخی ویژگی ها باعث شده تا افتتاح یک شعبه از فروشگاه زنجیره ای هایپر استار در غربی ترین نقطه تهران، مرکز توجه بسیاری از شهروندان تهرانی شود.این شرکت اولین مارکت واقعی خارجی در تهران است و گویا طبق توافقات با دولت ایران قرار است شعبی در کرج، مشهد، اصفهان و شیراز نیز ایجاد کند.فروشگاه هایپر استار نخستین فروشگاه زنجیره ای خارجی در زیربنای 9 هزار متر مربع است که 25 درصد سهام آن متعلق به گروه فرانسوی کرفور و 75 درصد آن متعلق به شرکت اماراتی است و تا کنون 60 میلیون دلار در این فروشگاه سرمایه گذاری شده که قرار است به 400 میلیون دلار برسد."

روزنامه اعتماد در ستون طنز خود به قلم ابراهیم رها اشاره ای دارد به مطالبی که این روز ها به دلیل وجود سانسور از روزنامه ها جا می ماند.

ابراهیم رها مطلب خود را این طور شروع می کند:

"دیروز ستون ما مثل حکایت آرای مردم در انتخابات شده بود، یعنی به تدریج بخش هایی از آن را حذف کرده بودند تا اینکه آخر شب هیچی از آن نمانده بود."

طنز نویس اعتماد سپس توضیح داده است که گزارش بازی استقلال و پرسپولیس را به سبک گزارش های رسانه های دولتی می نویسد که در بخشی از آن می نویسد:

"غیورمردان ما چنان وارد عمل شدند که در دقایق پایانی بازی دو تیم حتی اگر دروازه خالی پیش رویشان بود توپ استعماری و تفرقه افکن را راهی اوت می کردند تا میرحسین، خاتمی و کروبی را از اهداف خویش نا امید سازند، هر چند که عده یی اغتشاشگر (دو یا دو نفر و نصفی) شعار دادند «توپ ما رو دزدیدن / دارن باهاش پز می دن»، اما مهم نتیجه است که حاصل شد و دست آقای محصولی هم درد نکند که در برگزاری این دیدار الگوی ما بود."

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.