بازجوی احمد زیدآبادی: دستور داریم تو را له کنیم!

بازجوی احمد زیدآبادی: دستور داریم تو را له کنیم!

رادیو دویچه وله : مهدیه محمدی همسر دکتر احمد زیدآبادی می‌گوید متن دفاعیه او برای آخرین جلسه دادگاه برگزارشده مورد تایید قرار نگرفته و به همین دلیل او را به شدت تحت فشار گذاشته‌و اجازه ملاقات هم به خانواده‌اش نمی‌دهند.

مهدیه محمدی همسر دکتر احمد زیدآبادی می‌گوید متن دفاعیه او برای آخرین جلسه دادگاه برگزارشده مورد تایید قرار نگرفته و به همین دلیل او را به شدت تحت فشار گذاشته‌ و اجازه ملاقات هم به خانواده‌اش نمی‌دهند.

 دوشنبه هفته گذشته پس از برگزاری جلسه دادگاه عبدالله مومنی، همسر زیدآبادی موفق به ملاقات کابینی با وی شد. در این ملاقات زیدآبادی گفته که چون متن دفاعیه‌اش را تایید نکرده‌اند، اجازه حضور در دادگاه به او نداده و بازجویش را هم عوض کرده‌اند.

به گفته‌ی خانم محمدی، بازجوی زیدآبادی بسیار خشن و تند با وی برخورد کرده و به او گفته ما دستور داریم تو را له کنیم. وی همچنین به زیدآبادی گفته برگه‌های بازجویی را در حلقت فرو می‌کنیم تا مجبور شوی آنها را قورت دهی.

همسر زیدآبادی می‌گوید عمده فشار بر او به خاطر نامه‌ای است که در فروردین سال ۸۶ به آیت‌الله خامنه‌ای نوشته. بازجوی زیدآبادی به او گفته باید بابت اینکه در این نامه لفظ ’’معظم‘‘ را برای رهبر ذکر نکرده از وی عذرخواهی کند.

احمد زیدآبادی در این نامه دو پرسش را از خامنه‌ای مطرح کرده بود. یکی اینکه بر اساس کدام علت شرعی، قانونی یا عرفی پرسش از رهبری و نقد گفته‌ها و عملکرد وی ممنوع است.

پرسش دوم زیدآبادی مربوط به پرونده هسته‌ای ایران بود. وی در این مورد از آیت‌الله خامنه‌ای پرسیده بود حکومت ایران با صرف چه هزینه‌ای ‌می‌خواهد به چرخه سوخت هسته‌ای دست پیدا کند. زیدآبادی سپس از خامنه‌ای خواسته بود تصمیم در این مورد را به مردم ایران واگذار کند.

مهدیه محمدی همسر زیدآبادی می‌پرسد آیا تنها به خاطر طرح دو پرسش آن هم در دو سال و نیم پیش باید زیدآبادی را ۱۰۰ روز در انفرادی نگه دارند؟

به گفته‌ی خانم محمدی ارتباط با سایت روز آنلاین و بی‌بی‌سی و دیدار با دکتر ابراهیم یزدی از دیگر اتهامات دکتر زیدآبادی است. وی همچنین می‌گوید اتهامات اخلاقی نیز به زیدآبادی زده‌اند که وی هیچکدام آنها را نپذیرفته.

به گفته‌ی وی وکیل زیدآبادی نیز هنوز موفق به دیدن پرونده او و حتی گفت و گو با مسئول پرونده نشده و قاضی پرونده گفته زیدآبادی خودش نخواسته وکیل داشته باشد. این در حالی است که خانم محمدی می‌گوید در ملاقات هفته پیش با زیدآبادی وی این گفته را تکذیب کرده و گفته من در مورد وکیلم هیچ چیزی نگفته‌ام.

دوشنبه هفته جاری نیز که همسر زیدآبادی برای ملاقات با او به اوین رفته، به او گفته شده که زیدآبادی به علت همکاری نکردن ممنوع‌الملاقات است.

مهدیه محمدی می‌گوید همسرش از او خواسته تا با رسانه‌ها مصاحبه نکند اما وی می‌گوید من هیچ چاره‌ای ندارم جز اینکه این همه بی‌عدالتی را فریاد بزنم.

دکتر احمد زیدآبادی دبیرکل سازمان دانش‌آموختگان ایران موسوم به ادوار تحکیم وحدت و همچنین روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی مدت ۱۰۰ روز است که در بازداشت به سر می‌برد.

مهدیه محمدی، همسر دبیرکل سازمان ادوار تحکیم: احمد زید‏آبادی را در زندان به شدت کتک می‏زنند

موج سبز آزادی : احمد زید آبادی دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران و روزنامه‏نگار سرشناس در زندان اوین توسط تیم بازجویی به شدت کتک‏زده می‏شود و مهم‏ترین اتهام او نگارش نامه‏ای سرگشاده به رهبری است.

مهدیه محمدی همسر احمد زید آبادی به بازگویی حقایق دردناکی در خصوص وضعیت همسرش دست زده است.

به گزارش ادوار نیوز به نقل از روز انلاین مهدیه محمدی، همسر احمد زیدآبادی که روز دوشنبه برای ملاقات با همسرش به زندان اوین مراجعه کرده و موفق به ملاقات نشده بود ضمن دادن خبر ضرب و شتم این روزنامه نگار در زندان، به روز گفت: روز دوشنبه گفتند که احمد ممنوع الملاقات است؛ هفته گذشته هم که برای ملاقات رفتیم به دلیل نامه ای که از قاضی پرونده داشتیم اجازه ملاقات دادند.

وی افزود: بازجویی آقای زیدآبادی که 35 روز در بند 2 الف و در جایی شبیه قبر زندانی بوده پس از انتقال به بند 240 شروع شده و بازجویی بسیار خشن به طرز وحشتناکی از او بازجویی کرده است. به گفته خانم محمدی، بازجو به آقای زیدآبادی گفته است که "دستور داریم تو را له کنیم و اگر همکاری نکنی هر کاری دلمان خواست با تو می کنیم و اگر این کاغذهای بازجویی را ننویسی همین کاغذها را به خوردت خواهیم داد."

او که این سخنان را به نقل از زیدآبادی بیان میکرد افزود: "همین بازجو، احمد را به شدت کتک زده و خود احمد می گفت که خشونت وحشتناکی علیه او به کار برده اند." همسر آقای زیدآبادی گفت: این اواخر بازجوی او عوض شده و بازجوی جدید رفتاری انسانی تر با او داشته، اما چون او حاضر به قرائت متن نوشته شده توسط بازجو در دادگاه نشده است مجددا همان بازجوی خشن اولی برگشته و اکنون هم اوست که دوباره از آقای زیدآبادی بازجویی می کند.

خانم محمدی سپس به اتهامات آقای زیدآبادی اشاره کرد و گفت: اوایل بازجویی اتهامات وحشتناکی از جمله اتهامات اخلاقی به احمد نسبت داده اند اما او حاضر به پذیرفتن این اتهامات دروغ نشده؛ اکنون هم یکی از اتهاماتش نامه ای است که به رهبری نوشته و در سایت ها منتشر شده بود. او را تحت فشار قرار داده اند که چرا نوشتی مقام رهبری و کلمه معظم را به کار نبرده ای!"

وی با بیان اینکه ارتباط با روزآنلاین و بی بی سی و دیدار با ابراهیم یزدی از دیگر موارد در بازجویی هاست، افزود: حالا دوباره با تغییر بازجو و آمدن بازجوی قبلی باز احمد تحت فشار شدیدی قرار گرفته تا به جای دفاع از خود، متن نوشته بازجو را در دادگاه بخواند و طلب بخشش کند. ضمن اینکه بازجو که عوض شده بود هفته ای یکبار احمد به منزل زنگ میزد و به ما ملاقات میدادند اما با آمدن بازجوی سابقش نه تماس مگیرد و نه ملاقات می دهند؛ گویا میخواهند کاری راکه با آقای عبدالله مومنی کردند با او نیز بکنند که اورا 40 روز در بیخبری مطلق نگه داشتند و بعد مستقیم به دادگاه بردند.

همسر آقای زیدآبادی گفت: آقایان اعلام کردند که زیدآبادی گفته وکیل نمیخواهم؛ من در آخرین ملاقاتی که داشتیم از احمد پرسیدم چرا گفته ای وکیل نمی خواهی که جا خورد و گفت من چنین چیزی نگفته ام؛ دروغ گفته اند. و از همان روز وکلای ایشان باز شروع به پیگیری کردند اما اکنون دقیقا دو هفته است که پرونده احمد روی میز آقای سبحانی، بازپرس شعبه دو است و از آقای سبحانی که می پرسیم چرا پرونده به صورت بلاتکلیف همچنان روی میز شما مانده، می گوید من قرار نهایی را صادر کرده ام، بروید از آقای حداد بپرسید.

خانم محمدی با بیان اینکه همسرش از او خواسته است مصاحبه نکند گفت: احمد می گوید هر بار که من مصاحبه می کنم او را بیشتر تحت فشار قرار میدهند. من هم میدانم که با این مصاحبه فشار روی احمد بیشتر می شود اما چاره دیگری ندارم؛ احمد الان صد روز است که در انفرادی به سر می برد؛ او را به شدت کتک زده اند، به مرز جنون و خودکشی رسانده اند و اکنون نیز فشار می اورند که اعتراف بگیرند و دیکته کنند و او بنویسد و بعد در دادگاه بخواند!

خانم محمدی می افزاید:بازجویان به آقای زیدآبادی گفته اند که باید از رهبری بابت اینکه مقابل اسمش کلمه معظم را ننوشته است عذرخواهی کند؛ من میخواهم بدانم رهبری که میگوید انتقاد کردن آزاد است چرا احمد باید بابت این قضیه از او عذرخواهی کند و این چه نوع آزادی انتقاد است که به خاطر ننوشتن کلمه معظم برای ایشان، یک روزنامه نگار را تحت وحشیانه ترین فشارها قرار می دهند؟

متن نامه سرگشاده احمد زیدآبادی خطاب به آیت الله خامنه ای که در فروردین ماه 86 در رسانه های اینترنتی منتشر شد در پی می آید:

من از حساسیت‌های نظام سیاسی ایران در باره هرگونه انتقاد و یا پرسش از رهبری نظام جمهوری اسلامی به خوبی آگاهم و می‌دانم که ورود به این حیطه، عبور از خط قرمزی است که عملا در کشور ما اعمال می‌شود. به همین علت، با آنکه از سال‌ها پیش قصد نوشتن نامه‌ای به ایشان داشتم و بویژه می‌خواستم از قانون شکنی‌ها و اجحاف‌هایی که در طول دوره بازداشتم در سال 1379 بر من و دوستانم روا شد، نزد وی شکایت ببرم، اما هر بار از تصمیم خود منصرف شدم، زیرا حساسیت موضوع می‌توانست حمل بر خودنمایی و یا ابراز بی‌باکی و تهور شود. این بار اما بخصوص پس از سخنان رهبری در شهر مشهد، تصمیم گرفتم تا قصد دیرینه خود را عملی کنم و امیدوارم که این تصمیم به مسائلی مانند خودنمایی و ابراز بی‌باکی نسبت داده نشود.

هر چند که من نیز مانند هر موجود انسانی دیگر، از وسوسه خودنمایی در امان نیستم و از بی باکی هم به سهم خود بهره‌ای دارم، اما برای گریز از مواضع تهمت، تاکید می‌کنم که قصدم از نوشتن این مطلب، ابراز وجود سیاسی از طریق به چالش کشیدن مقام عالی نظام نیست و از همین رو، در سرتاسر این نوشته، تلاش می‌کنم تا در کاربرد واژه‌ها و عبارات، موقعیت خاص ایشان را در نظر داشته باشم و قلم را به ورطه بی‌احترامی و جسارت نکشانم.

در عین حال، هر چند که شاید از شجاعت هم خداوند برای من نصیبی قرار داده باشد، اما بر کسی پنهان نیست که من اهل ماجراجویی و گزافه‌گویی حتی در جایی که کمترین هزینه و خرجی هم نداشته باشد، نیستم و اینک نیز نمی‌خواهم با خطاب قرار دادن رهبری، دست به ماجراجویی بزنم. با این همه، ممکن است این پرسش پیش آید که چرا طبق سنت مالوف در ایران، پرسش‌ها و یا انتقادهایم را از رهبری در قالب نامه‌ای سربسته به دفتر ایشان ارسال نمی‌کنم و بر انتشار علنی آن اصرار دارم.

پاسخ پرسش فوق این است که آنچه می‌خواهم در این نوشته مطرح کنم، در شمار مسائل شخصی نیست که نیازمند ارسال نامه خصوصی باشد. در این نوشته در واقع قصد دارم برخی از بزرگترین مشکلات رویاروی جامعه ایرانی را طرح کنم و نظر رهبری را هم در این باره جویا شوم، به این امید که طرح این موضوع برای سایر ایرانیانی هم که مانند من می‌اندیشند، مفید افتد.

پرسش نخست من از رهبری به همان حساسیت‌های موجود در مورد طرح پرسش و یا نقد اظهار نظرهای ایشان بر می‌گردد. سوال این است که به چه علت شرعی، عقلی، قانونی و یا عرفی و بر اساس کدام مصلحت عمومی، پرسش علنی از رهبری و یا نقد گفته‌ها و عملکرد وی، عملا در جامعه ایران ممنوع است؟

از نقطه نظر شرعی می‌دانیم که حتی انبیا و اولیای خداوند که در نزد ما از منزلت معنوی بی‌مانندی برخوردارند، هیچگاه افراد جامعه و از جمله پیروان خود را از به چالش کشیدن رفتار و گفتار خود بر حذر نداشته‌اند و سیره پیامبر اسلام و خلفای راشدین بخصوص امیرالمومنین علی نیز نشان می‌دهد که آن بزرگان، هیچگاه در مقابل تندترین برخوردهایی که افراد عادی جامعه با آنها داشته‌اند، شدت عمل نشان نداده‌اند و اگر هم از تعرض لفظی بی‌ادبانه و بی‌موردی به خشم آمده‌اند، کلام را با کلام پاسخ داده‌اند و نه با تشکیل پرونده و ارجاع به قاضی و وضع مجازات.

در اینجا نمی‌خواهم با فهرست کردن شیوه برخورد پیامبر و اصحاب آن بزرگوار در برابر انتقادهای لفظی دیگران، فضل فروشی کنم، اما تاکید می‌کنم که مصونیت رهبری از طرح پرسش و انتقاد در جامعه ما، نه فقط سابقه‌ای در شرع ندارد، بلکه بدعتی بی‌سابقه در تفکر اسلامی به شمار می‌رود.

از نقطه نظر عقلی نیز همه دلایلی که در حوزه نقد و پرسش به ذهن بشر می‌رسد، دلالت بر ضرورت انتقاد از رهبران جامعه در هر سطحی دارد و حتی یک دلیل عقلی نیز نمی‌توان برای حرمت نقد و پرسش از رهبران سیاسی و مذهبی جوامع ارائه کرد. از لحاظ قانونی هم تا آنجا که من اطلاع دارم، توهین به رهبری در قوانین جمهوری اسلامی جرم شناخته شده، اما نقد گفتار و رفتار وی در هیچ قانونی منع نشده است.

از منظر عرفی نیز، امروزه در همه کشورهایی که رهبران آنها با رای مردم انتخاب می‌شوند، انتقاد و پرسش که جای خود، بلکه شهروندان از حق هر نوع تخطئه و تعرض لفظی به آنها نیز برخوردارند. نمونه‌ای از این تعرض‌ها و تخطئه‌ها را صدا و سیمای جمهوری اسلامی به نقل از مطبوعات آمریکا و انگلیس علیه رهبران این کشورها روزانه پخش می‌کند. حتی سیمای جمهوری اسلامی صحنه‌هایی از راهپیمایی معترضان به سیاست آمریکا در شهرهای مختلف آن کشور نشان می‌دهد که تصویر جرج بوش را به صورتی حیوانی خون آشام بر روی پلاکاردها حمل می‌کنند و پلیس هم متعرض آنان نمی‌شود.

به هر حال، وقتی که هیچ مبنای شرعی، عقلی، قانونی و عرفی برای منع نقد رهبری و پرسش از وی وجود ندارد، چرا کارگزاران امنیتی و قضایی نظام، در مورد کوچکترین اشاره غیر مستقیمی در گفته‌ها و نوشته‌های افراد به مواضع رهبری تا این اندازه سخت می‌گیرند و آن را ذنب لایغفر می‌پندارند؟

آیا رفتار آنان در این باره، مورد تایید رهبری است؟ اگر هست، بر اساس کدام حجت شرعی و یا عقلی؟ و اگر نیست چرا این موضوع علنی و صریح اعلام نمی‌شود تا هم راه نقد اصولی و منطقی گشوده شود و منتقدان احساس امنیت کنند و هم کارگزاران نظام امکان سوء استفاده از این مساله را پیدا نکنند؟

تا آنجا که من به یاد دارم، در دوران حیات بنیانگذار جمهوری اسلامی، به رغم فضای سنگینی که برخی از هواداران آتشین مزاج ایشان در جهت منع هر گونه نقد آن مرحوم ایجاد کرده بودند، آیت الله خامنه‌ای خود یکی از معدود منتقدان به نسبت صریح نحوه اداره کشور و پاره‌ای از اظهار نظرهای مرحوم آیت‌الله خمینی بود.

با توجه به این سابقه، انتظار می‌رفت که در دوره رهبری خود ایشان، فضای نقد و پرسش از مقام‌های عالی نظام بسط و گسترش یابد، اما متاسفانه نه فقط چنین نشد، بلکه صداهای ضعیفی هم که در دوران حیات آقای خمینی در نقد ایشان بلند بود، در دوره بعدی یا خاموش شد و یا هزینه سیاسی و امنیتی در پی داشت. من هنوز توجیهی منطقی برای این مساله پیدا نکرده‌ام و امیدوارم شخص رهبری یا یکی از نزدیکان ایشان، در این باره توضیحی ارائه کنند.

پرسش دومم اما مربوط به مساله‌ای است که برای جامعه ایرانی سرنوشت‌ساز شده و چنانچه در مورد آن، تصمیم درست گرفته نشود، چه بسا کشور ما را در شرایط فوق‌العاده خطرناکی قرار دهد. همانطور که همه می‌دانیم، بحث دستیابی ایران به چرخه سوخت هسته‌ای، مدت‌ها است که ایران را اسیر بحرانی بین‌المللی کرده و سبب صدور قطعنامه‌های الزام آوری از طرف شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شده است.

در اینجا من نمی‌خواهم از اهمیت یا عدم اهمیت برخورداری از چرخه سوخت هسته‌ای و یا از میزان تاثیر دستیابی به این چرخه در توسعه و پیشرفت کشور سخن بگویم. اصلا فرض را بر این می‌گیرم که آنچه مقام‌های کشور در باره اهمیت استراتژیک سوخت هسته‌ای و تاثیر آن در پیشرفت کشور می‌گویند، تماما درست و دقیق باشد، اما به گمان من مساله اصلی این است که از خود بپرسیم به چه هزینه‌ای؟

در زندگی اجتماعی و فردی بشر بسیاری چیزهای مفید و خوب وجود دارد که به دلیل هزینه‌های مترتب بر آنها کنار نهاده می‌شوند، زیرا دنیا، دنیای تزاحم امور و نظام ترجیحات است. در نظام ترجیحات یک ملت، حفظ موجودیت کشور بی‌گمان در راس اولویت‌هاست و پس از آن حفظ امنیت داخلی و سرمایه‌های انسانی و ملی قرار دارد.

اگر قرار باشد دستیابی به یک دستاورد اقتصادی یا علمی، موجودیت یا امنیت یا سرمایه‌های ملی آن را به خطر اندازد، چه توجیه منطقی برای اصرار بر آن دستاورد وجود دارد؟ می‌دانیم که جمهوری اسلامی بر این نکته پافشاری می‌کند که منظورش از دستیابی به چرخه سوخت هسته‌ای، تولید سلاح اتمی نیست. با توجه به این نکته، چرخه سوخت هسته‌ای برای ایران تنها جنبه اقتصادی و علمی پیدا می‌کند. اما کدام دستاورد اقتصادی یا علمی در جهان وجود دارد که بتوان به آن از دریچه حق و باطل نگریست؟

هر امر اقتصادی به ناچار باید با مکانیسم تحلیل اقتصادی یعنی هزینه و فایده آن، مورد ارزیابی قرار گیرد و از همین روست که منتقدان برنامه هسته‌ای کشور با توجه به اصل هزینه - فایده، خیری در ادامه این برنامه در شرایط حاضر نمی‌بینند چرا که تبعات منفی تحریم فزاینده کشور و یا احتمال حمله نظامی به مراتب پر هزینه‌تر از فایده‌های دستیابی به چرخه سوخت هسته‌ای است.

در اینجا اما من از مقام رهبری نمی‌خواهم که نظر خود را رها کند و نظر منتقدان را بپذیرد چرا که هر کس بر اساس دیدگاه و اطلاعات خود، ارزیابی خاص خویش را از شرایط دارد. یک نفر ممکن است بر مبنای یک سری داده‌ها، شرایط را خطرناک تصور کند و فردی دیگر، بر اساس داده‌های متفاوت، اوضاع را عادی و معمولی فرض کند.

سوال من از رهبری اما این است که چرا ایشان اصرار دارند که همه ایرانیان ارزیابی ایشان را از شرایط داشته باشند و اگر جز این باشد به تعبیر وی حرف دشمن را تکرار می‌کنند و یا به گفته برخی از مقام‌های امنیتی، از عوامل دشمن هستند. در دنیای امروز، روزانه میلیون‌ها خبر و گزارش در باره یک موضوع انتشار می‌یابد که مسلما یک نفر نمی‌تواند همه آنها را مطالعه کند. هر کس به فراخور دیدگاه کلی خود نسبت به نظام جهانی، بخشی از اخبار را گزینش و آنها را مطالعه می‌کند. از همین رو، ارزیابی افراد مختلف از شرایط خاص، به فراخور دیدگاه کلان خود و خبرهایی که خوانده‌اند، متفاوت است و این امری کاملا طبیعی است.

آیا از نظر رهبری، یک ایرانی بر مبنای مطالعات خود، نمی‌تواند ارزیابی متفاوتی نسبت به ایشان از شرایط کشور داسته باشد؟ و اگر ارزیابی متفاوتی داشت، نباید از حق بیان آن برخوردار باشد؟ اگر یک ایرانی بر اساس تجربه و نگاه خود، کشور را در معرض خطر ببیند، آیا می‌توان او را به دلیل نگرانی‌اش از آینده، مجرم و شریک دشمن دانست و به ترس و رعب متهم کرد؟

تاکید پی در پی رهبری و نزدیکان ایشان بر مرعوب بودن طرفداران انعطاف در برنامه هسته‌ای بخصوص باعث تعجب و تاسف است. مسلما ترس و رعب در زندگی فردی و جمعی صفات پسندیده‌ای نیستند، اما به نوبه خود مکانیسم‌هایی برای ادامه بقای بشرند. اگر قرار باشد در وجود هیچکدام از افراد بشر ذره‌ای ترس از کسی یا چیزی وجود نداشته باشد، آیا جهان انسانی یک لحظه برقرار می‌ماند؟ آیا اگر فردی به اتکای نترسی و بی‌باکی شخصی خود، جمعیت کثیری را به ورطه بدبختی و هلاکت اندازد، مستوجب تحسین و پاداش است؟خدا رحمت کند کسی را که بر جان و مال و سرنوشت دیگران بیم و ترس داشته باشد.

به هر حال، واقعیت این است که بسیاری از ایرانیان، ارزیابی متفاوتی نسبت به ارزیابی مقام رهبری از مجموعه شرایط کشور و بحران هسته‌ای جاری دارند و دقیقا از آینده این کشور می‌ترسند! آیا باید ترس خود را کتمان کنند؟ و اگر نکردند، آیا باید مورد تهدید وزیر محترم اطلاعات قرار گیرند؟

بار دیگر تکرار می‌کنم که من از مقام رهبری نمی‌خواهم که نظر خود را فرو گذارد و نظر دیگران را بپذیرد، اما از ایشان می‌خواهم در باره مساله‌ای که به سرنوشت تک تک ما و فرزندانمان مربوط می‌شود، اجازه دهد که نظرات و ارزیابی‌های متفاوت، در فضایی امن و آزاد مطرح شود.

به گمان من، در مساله‌ای در اندازه بحران هسته‌ای، تصمیم نهایی با همه ایرانیان است. ایرانیان برای تصمیم در این باره لازم است که نظر همه صاحبان اندیشه و نظر را بشنوند و در فضایی آرام و معقول از هر تصمیمی که صلاح می‌دانند، پشتیبانی کنند. آیا مقام رهبری با این مساله موافقند؟

به باور من، سرنوشت آینده ایران تا حدود بسیار زیادی به تصمیم رهبری کشور در باره موضوع فوق گره خورده است و اگر ایشان در این باره تصمیم صحیحی بگیرند، بدون شک گفتنی‌های بسیاری برای طرح نزد ایشان وجود خواهد داشت. خداوند همه ما را در شناخت حقیقت، که به تعبیر امیرالمومنین علی از موری سیاه بر سنگی سیاه در دل شبی سیاه، پنهان‌تر است، یاری رساند.

همسر احمد زیدآبادی : احمد گفت، خشونت اینجا برای تو قابل تصور نیست

احمد زید آبادی , روزنامه نگاررادیو زمانه : احمد زیدآبادی، دبیرکل ادوار تحکیم وحدت، از زندانیان خبرساز سه ماهه‌ی گذشته بوده است. پس از ۶۴ روز زندان، او امکان ملاقات با همسرش را یافت و اطلاع داد که ۱۷ روز در اعتصاب غذا و ۳۵ روز در سکوت و تنهایی مطلق، در شرایطی قرار گرفته است که او آن را به قبر تشبیه می‏کرد.

او به همسرش گفته بود که برای اقرار علیه خودش و مصاحبه، به شدت تحت فشار قرار دارد.اخیراً تماس‏ها و ملاقات‏هایی بین آقای زید‏‏آبادی و خانواده‏اش برقرار شده بود که آخرین آن‏ها هفته‏ی گذشته‏ انجام گرفت. او در این ملاقات‏، مجدداً، مسایلی را در مورد شرایط خود، با همسرش طرح کرده که موجب تاثر خانواده و از سوی دیگر، قطع مجدد تماس او با خانواده‏اش شده است.

مهدیه‏ محمدی، همسر احمد زیدآبادی، در این باره می‏گوید:

هفته‏ی پیش که ما با خواهرهای آقای زیدآبادی به ملاقات رفته بودیم، من به ایشان گفتم: شنیده‏ام بعد از انتقال به بند ۲۴۰ شرایط شما بهتر است. بچه‏ها می‏گویند شرایط این بند در مجموع از الف ـ۲ بهتر است.

ایشان گفت: «نه، چه کسی این حرف را زده است؟» گفتم: چطور؟ شما خودت گفتی که شرایط این‏جا بهتر است. گفت: «نه، من توان شما را هم نگاه می‏کنم، برای این که خبرها را بهتان بدهم».

بنابراین، با توجه به این حرف احمد، من هنوز مطمئن نیستم که او همه‏ی قضایا را برای ما تعریف کرده باشد.

ولی خود او گفت: همان اول که بعد از ۳۵ روز از بند الف ۲ به این‏جا منتقل شده، بازجوی بسیار خشن و بداخلاقی داشته که ایشان را حتا کتک می‏زده و عنوان کرده که: «اگر قبول نکنی، آن‏چه ما می‏گوییم، بنویسی، همین برگه‏های بازجویی را به خوردت می‏دهیم».

آقای زیدآبادی به من گفت: «خشونت آن‏قدر این‏جا وحشتناک است که برای تو قابل تصور نیست، روزهایی که بر من گذشته است، تو نمی‏توانی تصور کنی»! و معلوم بود که فشار روی او خیلی شدید است.

بعد از مدتی سر کردن با این بازجوی خشن، ظاهراً، بازجویی آورده‏اند که برخوردش در مجموع، انسانی‏تر بوده است. در همان مدت، هفته‏ای یک بار با منزل تماس می‏گرفت و هرچند وقت یک‏بار اجازه‏ی ملاقات به ما می‏دادند.

اما زمانی که می‏خواستند او را به دادگاهی که آقای مؤمنی هم در آن حضور داشت بیاورند، چون متن دفاعیه‏‏اش را نپذیرفته بودند، دوباره بازجوی خشن اول را مسئول بازجویی از او می‏کنند. الان هم از طریق همین بازجو، به او فشار می‏آورند که متن دفاعیه را آن‏طور که آن‏ها می‏خواهند بنویسد.

آقای زید‏آبادی نگفت که از ایشان چه می‏خواهند؟ او باید به چه مطالبی اقرار کند و در دفاعیه‏ی خود چه بنویسد؟

می‏گفت: «از من خواسته‏اند که به اتهامات وحشتناکی، از جمله اتهامات اخلاقی، اقرار کنم. ولی من زیر بار آن نرفته‏ام». هرچند برای همه عیان است که این یکی به آقای زیدآبادی، اصلا نمی‏چسبد.اتهامی هم که الان در مورد ایشان مطرح است، نامه‏ای است که دو سال و نیم پیش (فروردین ۸۶) به مقام معظم رهبری نوشته است. هم‏چنین دیدار با آقای ابراهیم یزدی و نوشتن مقاله برای سایت‏های روز و بی‏‏بی‏سی اتهامات دیگر او هستند.

گویا علی‏رغم اختلافاتی که میان خودشان هست، می‏خواهند دادگاهی برای مطبوعاتی‏ها برپا کنند و بر سر این دادگاه، دارند خیلی به آقای زیدآبادی فشار می‏آورند که او را به این دادگاه بیاورند و در آن‏جا اعترافات این‏چنینی را داشته باشد.

یعنی، رسما به آقای زید‏آبادی گفته شده که دیدار با آقای ابراهیم یزدی، نوشتن مقاله برای سایت روز و نامه‏ای که دو سال پیش برای رهبری نوشته، موارد اتهام ایشان است؟

بله، این‏ها جزو اتهامات ایشان است. اصلی‏ترین اتهام همان نامه به مقام رهبری است، آن هم به این دلیل که چرا ایشان ننوشته: «مقام معظم رهبری». خود او می‏گفت که به خاطر همین کلمه‏ی «معظم» کلی به او فشار آورده‏اند. نامه‏ای که دو سال و نیم پیش نوشته شده…

همان موقع هم انتشار پیدا کرده …

بله و این نامه خیلی هم محترمانه است. حتا آقای خامنه‏ای انتقاد به نظام و خود ایشان را منع نکرده، اما خود آقای زیدآبادی پیش‏بینی کرده و در آن‏جا هم نوشته بود که: «می‏دانم این خط قرمز نظام است، ولی درد دل‏هایی دارم که می‏خواهم با رهبری مطرح کنم». با این وجود، بعد از گذشت دو سال و نیم، به خاطر کلمه‏ی «معظم» و به خاطر این نامه، دارند او را این‏قدر تحت فشار قرار می‏دهند.

بعد از ملاقات هفته‏ی پیش، دیگر ملاقاتی نداشته‏اید؟

خیر، در یک ماهه‏ی اخیر، آقای زیدآبادی حداقل هفته‏ای یک بار تماس تلفنی می‏گرفت. الان نه دیگر تلفن می‏زند و نه اجازه‏ی ملاقات داده می‏شود.

برای ملاقات هفته‏ی پیش نیز ما از قاضی نامه داشتیم. آن موقع هم به ما گفتند که ملاقات کابینی نمی‏دهند. ولی نامه‏ی آقای سبحانی را که نشان دادیم، به من و خانواده ملاقات کابینی دادند. ولی این هفته، اجازه‏ی همان ملاقات کابینی را هم ندادند.

چه دلیلی برای عدم اجازه‏ی ملاقات برای شما آوردند؟

گفتند: «ایشان همکاری نمی‏کند. بنابراین ملاقات ندارد. دیگر هم نیایید». به آن‏ها گفتم؛ مگر ایشان چه جرمی مرتکب شده که باید هرچه شما می‏گویید بپذیرد و به معنای همکاری باشد.به خانم مؤمنی هم اجازه‏ی ملاقات داده نشده است. جالب این است که حتا بعد از به دادگاه آوردن آقای مؤمنی، باز هم به ایشان ملاقات نداده‏اند.

فکر می‏کنید، مصاحبه‏های شما و یا خبررسانی‏هایی که در مورد ایشان می‏کنید، تاثیری در این وضعیت داشته است؟

واقعیت این است که آقای زیدآبادی از من خواست مصاحبه نکنم. چون بعد از این مصاحبه‏ها، فشارها روی او بیشتر می‏شود. هم‏چنین می‏گفت که نگران ماست و این که به خاطر این مصاحبه‏ها، برخوردی با ما نشود.

ولی من نمی‏توانم بنشینم و همین‏طور نگاه کنم که همسر مرا دو خیابان آن‏طرف‏تر، ۱۰۰ روز است در انفرادی نگاه داشته‏اند. ۱۰۰ روز!

آقای خامنه‏ای خودشان گفتند: «هر یک روز انفرادی، برابر ۱۰ روز زندان است». اما من فکر می‏کنم، این آقایانی که آن‏جا هستند، دیگر به حرف آقای خامنه‏ای هم گوش نمی‏دهند.

الان طبق گفته‏ی آقای خامنه‏ای، آقای زیدآبادی ۱۰۰۰ روز است که در زندان است. چرا؟ به چه جرمی؟ به چه اتهامی، باید ایشان این همه تحمل کند؟ آن وقت، ما هم هیچ چیزی نگوییم؟ ما بنشینیم، سکوت کنیم، حرف نزنیم، اعتراض هم نکنیم. فقط نگاه کنیم، ببینیم دارند پدر ایشان را درمی‏آورند، به خاطر اتهاماتی که واقعا خنده‏دار است!

اگر نظام جمهوری اسلامی این همه ادعای آزادی دارد، اگر آزادی بیانی که آقای احمدی‏نژاد در مصاحبه‏ی دو شب پیش خود مدعی آن بود، وجود دارد، نمی‏دانم محترمانه‏تر از انتقاد آقای زید‏‏‏‏‏آبادی، امکان‏پذیر بود؟ چگونه باید انتقاد کنند که به این آقایان برنخورد و پدر طرف را درنیاورند؟!

khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
زنده باد زید ابادی. امیدوارم که خیلی ها ازش درس مردونگی بگیرن
پنج‌شنبه 2 مهر 1388

vaghebin - فنلاند - تامپره
سگ به قبر هر کسی که اسلامو به وجود اورد و هر کسی که تو ایران وارد کرد این همان اسلام ناب محمدیه اونهم مخالفاشو بدتر از این میکرد
پنج‌شنبه 2 مهر 1388

mahmot_haleh - ایران - شیراز
در نظام دیکتاتوری هیچ گونه نمی شود انتقاد کرد و این نظام هم اصلاح ناپذیر است متاسفانه خامنه ای خود را نظام می داند واقعا کی فکر می کرد ایران به این فلاکت بیافتد که محموت ریس جمهور شود و خامنه ای رهبر البته من خیلی خوشحالم و می دانم که در انقلاب بعدی دیگر به دمکراسی خیلی نزدیک می شود و هرگز در ایران دیگر دیکتاتوری ( یا به اصطلاح دمکراسی دینی) بر ایران حاکم نخواهد شد و شیادی مثل خمینی نیمی تواند انقلاب مردم ایران را بدزدد
پنج‌شنبه 2 مهر 1388

BIKHODA - هلند - شیراز
مرگ بر اسلام .
پنج‌شنبه 2 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
vaghebin - فنلاند - تامپره . سگ به قبر هر کسی که تو رو
پنج‌شنبه 2 مهر 1388

parviz1 - انگلستان - کترینگ
درود روح شهدای راه آزادی و به همه مبارزان راه آزادی و لعنت بر رژیم اسهالی و رهبر شیره ای جنایتکار و متجاوز دزد وطنفروش و پست....و همه مزدوران بیشرف که یکی از یکی حرامزاده تر هستن.آخه مرتیکه شیره ای جنایتکار.....عملیها هم تورا بعنوان انسان قبول ندارن چه رسد ملت ایران .پفیوز شیره ای ملت ایران تو در مقام معظم رهبری مزدوران جنایتکار......و در راس چماقداران قبول دارن حالا راحت شدی.
پنج‌شنبه 2 مهر 1388

khaneyeh parsian - ایران - شیراز
درود بر شرف ال قلم احمد زید ابادی.خدا پشت پناه توست.درد و بلات بخوره تو سر ا.ن
پنج‌شنبه 2 مهر 1388

immortal1977 - هلند - امرسفورت
bluestar - ایران - تهران . ننگ و شرم بر تو که بخاطر یه عرب چوپون بیسواد بادیه نشین پدوفیل به یک ایرانی اینطوری میگی.چند وقتیه کاریت نداشتم ,اونم بخاطر یکی بودن عقیده راجع به دیکتاتوریه اسهالی ایران بوده! ولی نمیزارم که پاتو از گلیمت درازتر کنی!
جمعه 3 مهر 1388

Alireza88 - ایران - تهران
درود بر این دلیر مرد که با وجود سختی ها و مشقت های بسیار زیادی که به او وارد میکنند پایدار و استوار ایستاده است. همسر گرامیشان مطمن باشند که زیدآبادی و دلیر مردانی نظیر او در قلب ملت ایران جای دارند.
جمعه 3 مهر 1388

ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
مرگ بر دینی که خونخوار می افریند تا حمار اسلامی در ایران هست ملا هم هست و تمام طرفداران متعصب اسلام خون سیاه قاتلین صدر اسلام در رگهایشان جریان دارد.
جمعه 3 مهر 1388

Hoja Verde - ایران - تهران
BIKHODA - هلند - شیراز. لطفن پای اسلام یا حداقل خدا را به میان نکشید.حساب این رژیم از آنها جداست.هرچه بدبختی می کشیم را خودمون به سرمون آوردیم.مگر در زمان شاه که احتمالن شما اعتقاد داری در آن زمان وضع ما بهتر بود 1300 سال از عمر اسلام در ایران نمی گذشت؟. مشکل ما در درجه ی نخست نا آگاهی مردم (خود ما) و سپس ترکیب شدن دین با سیاست و وجود یک دیکتاتور و مادام العمر در ایران است.
جمعه 3 مهر 1388

irany awareh - سوید - استگهلم
bluestar -ایران-تهران.خیلی .میخوای ثابت گنی مسلمانی؟مسلمان بودن حه خاصیتی داره؟اگر اسلام میگه دروغ نگیدودزدی نگنیدو گار بد نگنید این را گه بحه ها هم میدانند.ما بقی هم گه فقط ظلم و گشت و گشتاره گه بیش از هر حای دنیا در ممالگ اسلامی وحود داره. پس باید وتمامی انسان نماهای اسلامی.در ضمن تشگر میگنم گه مثل خیلی دیگه دست اسلام را رو میگنی!!!
جمعه 3 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
immortal1977 - هلند - امرسفورت - ننگ و شرم بر تو نمیزارم که پاتو از گلیمت درازتر کنی!. irany awareh - سوید - استگهلم - یکی از خاصیتهای مسلمان بودن اینه که آدم از آوارگی و دربدری نجات پیدا میکنه
جمعه 3 مهر 1388

A.salimi - ایران - کیش
دوستان جواب برادران کم لطف و کم خردی مثل bluestar - ایران - تهران رو ندید و توطئه سپاه و بسیج جهادگران حوزه آی تی رو ناکام بگذارین. اما باید بگم که حیف امثال زیدابادی ها که فرزندان همین رژیم هستن. این بابا نه دوست مسعود رجویه نه همفکر رضا پهلوی!! این بابا خودش یه پا بسیجی بوده این کارا رو باهاش میکنن!! ببینید که گرگ که میگن همنوع خواره، به خداوندی خدا گرگ به این گرگنماهای جمهوری اسلامی شرف داره. فرزند خودشون و کسایی رو دارن شکنجه میدن که بچه همین انقلاب مثلا اسلامی خودشونن!!!. بگذریم اما جای تبریک داره شجاعت و مردونگی همین بچه های انقلاب که راه درست رو بالاخره تشخیص دادن و راهشون رو از راه ولایت جهل و فقر و زور جدا کردند. این خبرها دردناکه ولی نوید طلوع خورشید فره یزدانی ملت رو میده در دل ظلمت یلدایی اهریمن.
جمعه 3 مهر 1388

33pooles - المان - دورتموند
یا مسلمان میشوید . یا خراج میدهید . یا جنگ میکنید . اولین سخنان لشگر تازی به لشگریان ایران . امروز نیزچنین است یا باید به رهبر که پرچمدار اسلام هست وفادار شوی . یا باید 500 میلیون به پرچمدار بدی ویا به دست لباس شخصیها گشته شوی.
جمعه 3 مهر 1388

wetraco - المان - اخن
امیدوارم که خامنه ای و احمقی نژاد دردی بگیرند که روزی صد هزار بار مرگ بخواهند و خون این مردم از بین نرود. البته اگر بازم خدا نخوابیده باشه
جمعه 3 مهر 1388

farid abbasi - ایران - تهران
bluestar - ایران - تهران و. vaghebin - فنلاند - تامپره . . از شماخواهش می کنم به دین و مذهب همدیگر کاری نداشته باشید و اینقدر به اسلام و سایر ادیان و (بطور کل به همدیگر فحش و ناسزا نگویید)جدا از دین و مذهب .شما بعنوان انسان به شخصیت و انسان بودن همدیگر احترام بگذارید .در ضمن bluestar - ایران - تهران عزیز بنظرت با فحش دادن به اشخاصی که به اسلام توهین می کنند داری از اسلام دفاع می کنی.بنظر من داری برعکس کار می کنی دوست عزیز.ودر پایان از همه کسانی که به ادیان مختلف توهین می کنند خواهش می کنم قدری تامل و فکر کنند و بجای ایجاد نفاق و دشمنی که باعث کدورت واختلاف می شودبا پیدا کردن نقاط مشترک و پرداختن به ان (مثلا ایرانی بودن همه ما یا اتحاد برای ازادی کشور از دستان دیکتاتور و ...)باعث اتحاد و یکدلی برای رسیدن به ایرانی ازاد و اباد باشند.زنده باد ایران و ایرانی عاقل و دور اندیش
جمعه 3 مهر 1388

sara-j - سوید - استگهلم
bluestar - ایران - تهران . لطفا هوای حرف زدنتو داشته باش.حق نداری به خاطره ی عرب به یک ایرانی‌ حرف بزنی‌.بچه مسلمونه آره تو راست میگی‌ کسانی‌ که خارج از کشور کامنت میذارن آواره هستن ولی‌ شرافت دارن چون یک وطن فروش نیستن بشینن تو ایران پول کتک زدن مردم بگیرن خرج خانوادشان کنن.فعلا توی ایران حال کن واسه خودت بسیجی‌ ولی‌ نوبت اورگی تو هم میرسه.آسیاب به نوبت(ولی‌ خودمونیم بدت هم نمیاد اینور آب رو ببینی‌ دلت باز شه)
جمعه 3 مهر 1388

پاینده ایران - ژاپن - اساکا
bluearabstar - ایران - تهران. چرا نعل وارونه میزنی. اسلام و حکومت اسلامی که ایرانیها رو بدبخت و آواره کرده. شرط می بندم اگه الان در ایران رو باز کنند 80٪ جمعیت از دست اسلام و آخوند و تازی پرستهایی مثل تو فرار میکنند. . اگه شرط رو باختم یه عبا و عمامه زربافت برات می خرم بری باهاش پز بدی.
جمعه 3 مهر 1388

immortal1977 - هلند - امرسفورت
bluestar - ایران - تهران. افتخار میکنم که بخاطر ازادگی و قبول نداشتن دین نحس و فاسدت بهمراه محمد بیسواد پدوفیلت , اواره شدم بچه بسیجی مفلوک .تو که توی همون ایرانشم اواره هستی بچه طرفدار جمهوری اسلامی .البته خاصیت های مسلمونی بیشتر از ایناست: دروغگویی,فساد, صیغه, بچه بازی یا همون پدوفیل بودن, سنگسار,تجاوز بنام دین, و.. و..
جمعه 3 مهر 1388

nasser115 - ایران - تهران
این هم یکی دیگه از دروغهای جبهه سبز است
جمعه 3 مهر 1388

neda85 - ایران - تهران
bluestar - ایران - تهران برو گم شو از اینجا همون اسلام باید دین مورد ارزش خری مثل تو باشه
جمعه 3 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
farid abbasi - ایران - تهران - سو تفاهم نشه. من فحش ندادم. به آیدیها دقت کنید. من فقط فحشهایی رو که آنها دادند به همان صورت و همان جملات تکرار کردم تا بدانند فحش چیز خوبی نیست. من چیز بیشتری نگفتم فقط همان جملات را تکرار کردم. من تا حالا جواب توهینها را نمیدادم ولی اینها سایت را به لات خانه تبدیل کردند.دو سال فقط توهین کردند و ما سکوت کردیم. مسوولان سایت با اینکه قول دادند توهینها را سانسور میکنند ولی به قول خود عمل نکردند. اگر قرار به توهین باشه ما هم همانطور مثل خودشان جواب میدهیم تا بالاخره مدیران سایت به خود بیایند و فکری به حال این قضیه بکنند.
جمعه 3 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
A.salimi - ایران - کیش - آیا توهین و فحش دادن از جانب دیگران لطف خردورزی است و وقتی من دقیقا همان جملات را به خودشان برمیگردانم کم لطفی و کم خردیست؟ کمی فکر کنید. یک ذره منصف باشید. یک بام و دو هوا که نمی شود. من تنها کاری که کردم آیدیهای این کاربران هتاک رو به همراه تعدادی از جملات خودشان نوشتم. کامنتها را با دقت بخوانید.
جمعه 3 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
پاینده ایران - ژاپن - اساکا - تو که راست میگی. آمارت هم خیلی دقیقه. حتما کسانی که در تظاهرات شعار ((یاحسین)) و ((الله اکبر)) و ((ما اهل کوفه نیستیم))و ((سلام بر منتظری درود بر صانعی))و.. می دهند جزو همان 20 درصد هستند!!!!
جمعه 3 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
immortal1977 - هلند - امرسفورت - مطمئنی به خاطر آزادگی آواره شدی؟ به خاطر چیز دیگه نبوده؟ معنای آزادگی رو برعکس یادت دادند.
جمعه 3 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
sara-j - نژاد پرستی امروز تو دنیا منسوخ شده. عرب و ایرانی و آفریقایی و اروپایی و.. نداریم. تنها انسانهای کم عقل دنبال نژاد پرستی میفتند. وطن فروش کسانی هستند که کشور خودشان را به بیگانگان تروریستی مثل عبدالله اوجالان فروختند و در همین سایت از آنها دفاع می کردند. تو حرف از ایران نزن. خوب یادمه که در کدام تاپیک تجزیه طلبی می کردی و از کشور جعلی کر.دس.تان نام می بردی. بی خردی امثال تو اینجاست که فکر میکنید هر کس که مسلمانه و از اسلام دفاع میکنه با بسیج نسبت داره. این همه فیلم تو یوتیوب هست که مردم ایران با شعار ((یاحسین - میرحسین)) و ((الله اکبر)) اعتراض می کنند. به دیگران نسبت مزدوری نده که گوشت و پوست و استخوانت از پول مزدوری و از خون جوانانی که در دهه 60 به دست کومله به شهادت رسیدند رشد کرده.
جمعه 3 مهر 1388

immortal1977 - هلند - امرسفورت
bluestar - ایران - تهران . بچه جون خیلی حال میکنم که زبون باز کردی و جواب میدی و فرار نمیکنی.لازم نیست که بتو جواب پس بدم و اصولا هیچ ربطی به تو نداره .تو که معنی ازادیرو درست میدونی برا من معنیش کن .من مثل تو زیر یوغ دیکتاتوریه رژیم کثیف اسهالیت نیستم و دارم ازادانه فس میکشم و زندگی میکنم!.میدونی که من یکی نفستو اینجا میگیرم,پس بمون و جواب بده و مثل این 2 سال فرار نکن که این حربه همیشگی شما ها بوده.جواب سوالمو یادت نره:ازادی رو چطوری تعریف میکنی!?
جمعه 3 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
neda85 - ایران - تهران . اتفاقا همه خرها از اسلام بدشون میاد. دقیقا مثل خودت.
جمعه 3 مهر 1388

sara-j - سوید - استگهلم
bluestar - ایران - تهران . تخت گاز نرو که اخر و عاقبت نداره.ببین هر طور تو میگی‌ من نژاد پرستم یک ایرانی‌ و کرد نژاد پرست ولی‌ هر چی‌ باشم مثل تو یک وطن فروش نیستم.خیلی‌ واست متاسفم خیلی‌ کوچیکی بچه هستی‌ هنوز کسی‌ اسمی از اوجالان آورد که پاشو وسط میکشی چرا وقتی‌ چیزی واسه گفتن نداری میگی‌ کردستان.تاپیکی که باهم بحث کردیم رو اگه تو یادت رفته من خوب یادمه هنوز هم سر حرفم هستم فکر نکن من مثل تو اصل و نسبم واسم مهم نیست و حزب باد هستم هر دفعه یک جور برخورد می‌کنم و دم به دقیقه نظرم عوض می‌شه.ولی‌ الان واسه من سقوط حکومت دیکتاتوری ایران مهمه و شرایط بده ۷۰ میلیون انسان. هر چی‌ گشتم لغتی که لیاقت آدمی مثل تو رو داشته باشه پیدا نکردم چون حتا در برابر لغت بد و توهین هم بی‌ ارزشی فقط میگم واست متاسفم .جمله آخرتو ندیده میگیرم چون سبک مغزی و هیچی‌ هم از من نمیدونی‌ پس میزارم پای نادونیت وگرنه اگه بخوام جوابتو بدم مثل تو نیستم فحش بدم کاری می‌کنم ندونی چه بالایی سرت اومده پس هر چی‌ دهنت میاد نریز تو کامنتت.
جمعه 3 مهر 1388

black chador - امریکا - ولدن
حقش هست بره زندان. به چه حق به خامنه ای چکه ای لقب خدایی نداده؟ اخه اسلامی گفتن. مثلا تو اگر بری توی یک توالت توی یک مسجد وقتی کار تو کردی نمی گی یا خدا؟ حلا علی چکه ای کمتر از کار تو هست؟
جمعه 3 مهر 1388

black chador - امریکا - ولدن
bluestar - ایران - تهران. این دین اسهال خونی تازی صفت فقط برای افراد ترسویی مثل تو بوجود اومده. تا کی مخوای مثل تقلبی نژاد منتظر اون پسر فضول تازی صفت باشی تا از چاه خ. در بیاد و تو رو نجات بده؟
جمعه 3 مهر 1388

immortal1977 - هلند - امرسفورت
bluestar - ایران - تهران . جوجه مزدور بسیجی جوابتو چند ساعت پیش پست کردم ولی هنوز رویت نشده.
جمعه 3 مهر 1388

punisher - ایران - شیراز
bluestar - ایران - تهران. این هم برگی دیگر از اسلام ناب محمدیه .... این اسلام ناب تو کجاست که با هم فرار کنیم بریم اونجا / هزینه ی مسافرت تو با کل خونواده هم با من .....!!!!. پس از 1400 سال هنوز اینه / ببین قبلا چی بوده....مثلا حالا مدرن هم شده.....!!!
جمعه 3 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
black chador - امریکا - ولدن - اشتباه نکن. اون که از چاه دراومده تو هستی. اگر واقعا جرات داری تو ایران اینطور توهین کن تا ایرانیها تو رو داخل همون چاه فرو کنند که بیرون اومدی.
جمعه 3 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
immortal1977 - هلند - امرسفورت . بچه جون! همونطور که خودت گفتی من هم لازم نیست به تو جواب پس بدم و اصولا به تو ربطی نداره. وقتی هنوز میای تو سایت و به همه چیز توهین میکنی همه متوجه میشن که همچین آزاد هم زندگی نمیکنی و از عقده و مشکلات رنج می بری. فقط بدون حق توهین نداری. این رو بفهم که اگه توهین کنی توهین میشنوی.
جمعه 3 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
sara-j - سوید - استگهلم - وقتی وطن فروشهای مزدور هزار چهره ای مثل تو اینطور دم از ایران میزنند حالم به هم میخوره. کاش ساکت میموندی و نمیگذاشتی دستت رو بشه. البته دست خودت نیست. همونطور که گفتم با دستمزد کشتن جوانهای ایران توسط کومله و پژاک بزرگ شدی.
جمعه 3 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
punisher - ایران - شیراز *** لازم نیست پولهات رو خرج کنی. تو که انقدر از اسلام بدت میاد پولهات رو جمع کن برو جایی که حداقل 90 درصد جمعیتش مسلمان نباشند
جمعه 3 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
sara-j - سوید - استگهلم - این هم تنها گوشه ای از کامنتهای تو که نشون میده یه بچه مزدور بیش نیستی:. ((توی همین ایران همه میدونن این پارسیان عرب نما که حیف است نام ایرانی را به انها نسبت داد چه رفتار گستاخانه ای با مردم کرد دارن اما به کوری چشم حسودان در اینده حتما کردستان یکپارچه و ازاد را خواهیم دید))((این قوم کرد امروز همون قوم ماد دیروز هستند و اولین قومی بودند که در ایران حکومت کردند و مطمئن باش هر چهار قسمت کردستان ازاد می شه و کردستان یک حکومت واحد را تشکیل می ده به امید کردستانی ازاد)). https://www.iranianuk.com/article.php?id=35053. ((هیچ فرقی هم بین کرد ایران عراق ترکیه و سویه نیست))((هزار بار میگم سرزمین یا کشور کردستان .تا کور بشه چشمهایی که نتونن ازادی تمام کردها به خصوص کردهای ایران رو ببینن))((کردستان جدا میشه و ازاد تو هم مگه توی فقط تو اینترنت بتونی حرف بزنی ا...یف بگی.دهن تو ببند و اسم پژاک رو نیار))https://www.iranianuk.com/article.php?id=35838. *** برو بمیر مزدور پژاک تجزیه طلب
جمعه 3 مهر 1388

sara-j - سوید - استگهلم
bluestar - ایران - تهران . 3-طرفدار پژاک بودن بهتر از طرفدار جمهوری کثیف اسلامی بودنه.اونا غیرت دارن از خاکه شون دفاع می‌کنن نه مثل تو توی خیابون با باتوم میزانی‌ تو سر بچه مردم،آخوند زاده
شنبه 4 مهر 1388

sara-j - سوید - استگهلم
bluestar - ایران - تهران . 1-آخی طفلکی چقدر با این سرعته اینترنت پایین ایران توی گوگل کامنتهای منو پیدا کردی ولی‌ دستت درد نکنه نیازی به رو کردن دست من نبود چون هر کسی‌ توی این سایت بخواد می‌تونه این کارو انجام بده پس بی‌ خودی خودتو زحمت انداختی ولی‌ نامردی بدی کردی که بعضی‌ قسمت‌های کامنتهای منو نگذاشتی من همیشه گفتم و میگم در برابر نه تنها تو از تو بزرگترشم گفتم تا وقتی‌ شهروند درجه ۲ باشم خواستار جدایی هستم وقتی‌ منم مثل یک ایرانی‌ مثل یکی شهروند اون کشور باهم رفتار شد دلیلی‌ واسه جدایی نمیبینم هر چند الان اکثر ایرانی‌‌ها شهروند درجه ۲ هستن جز شما‌های بسیجی عرب زاده یا به قول کامنتی که تو رو کردی پارسیان عرب نما یعنی‌ امثال تو.ولی‌ اینو بدون خیلی‌ عقده ای هستی‌ که این کارو کردی باور کن از یک بچه هم عقلت کمتره حیف من مثل تو نیستم توهین و تهمت هایی رو که به من و بعضی‌ از افراد این سایت کردی رو بیارم رو کنم هر چند که تمام این سایت بلوستا ر موزی رو میشناسن.
شنبه 4 مهر 1388

sara-j - سوید - استگهلم
bluestar - ایران - تهران . 2-ولی‌ خوشم میاد هیچی‌ واسه گفتن نداری دست به دامن کامنتهای قبلی من شدی و کردستان رو بهونه کردی ولی‌ اشکال نداره واسه شما‌ها که طرف داره اسلام هستین این کارها عادی هستش همیشه چون هیچی‌ ندارین آویزون حرفهای این و اون هستین همینه دنباله ۱۴۰۰ سال پیش و محمد هیز و اون مهدی فراری و علی‌ قداره بند هستین.فعلا برو دفتر خاطراته محمد رو بخون کامنت گذاشتن واست کمی‌ سخته.اگه مردی از این به بد حرفی‌ از کردستان نزن و در مورد همون تاپیک بحث کن ببینم عرضه شو داری یا نه چسبیدی به کامنتهای قبلی من چون به قول خودت روز اول کامنت گذاشتن و نظر دادن واست سخت بود آخه بسیجی‌ تو هر چی‌ داری از این سا یت و بچه‌های خردمند اینجاست.ولی‌ باور کن با این کامنت بچگانه که حرفی‌ واسه گفتن نداشتی‌ و موضوع رو ربط دادی به یک موضوع دیگه من و همسرم کلی‌ خندیدیم به این ضعفت.
شنبه 4 مهر 1388

black chador - امریکا - ولدن
bluestar - ایران - تهران . فعلا شما مسلمونهای اون بچه فضول را در چاه پیداکنید بعد نوبت من میشه. بیچاره تویایران رشد بی دینی از هر کشوری بالاتره. راست میگن که با تحصیلات و اگاهی بیدینی ر شد میکنه. فقط ادمهای بیسواد و عقب افتاده باور دارن که اون بچه فضول بعد از 1400 هنوز توی اون چاه نشسته تا به موقع بیاد و دنیا را از دست اسرائیل خلاص کنه. بو بابا کشکت رو بساب.
شنبه 4 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
sara-j - سوید - استگهلم - واقعا که به اندازه احمقی نژاد رو داری. احمدی نژاد هم مثل تو گند میزنه و بعد میاد میگه حماسه خلق کردم. هر کس دیگه بود دیگه این اطراف پیداش نمیشد. همسرت هم مثل خودت عقلش کمه که میخنده و گرنه باید گریه می کرد. از قدیم گفتند چو ببیند خوشش آید. خدا رو شکر که یه همسر .. مثل خودت نصیبت شده . در و تخته خوب با هم جفت شدید
شنبه 4 مهر 1388

farid abbasi - ایران - تهران
sara-j - سوید - استگهلم وpunisher - ایران - شیراز و bluestar - ایران - تهران و immortal1977 - هلند - امرسفورت و black chador - امریکا - ولدن . شما ها که نظرات مخالف همدیگرو را نمی توانید تحمل کنید چه تضمینی است که اگه فردای اینده در ایران به قدرت برسین با مردم رفتاری بدتر از این اخوندهای وحشی نداشته باشید. شماها که مخصوصا در خارج از کشور زندگی می کنید شماها که خود را مترقی می دانید ایا توهین به مقدسات دیگران و به سخره گرفتن عقاید انها عین دمکراسی است؟ بجای فحش و ناسزا به یکدیگر استانه تحمل خود را بالا ببرید و یاد بگیرید باید به عقاید همدیگر احترام بگذارید. در ضمنsara-j - سوید - استگهلم گروه پژاک و مجاهدین خلق بین مردم ایران مثل اخوندها منفور هستند و هرکسی عضو این گروه ها (منظورم اخوندها هم هستند) باشد دشمن ایران و ایرانی است
شنبه 4 مهر 1388

پاینده ایران - ژاپن - اساکا
bluestar - ایران - تهران. سنگ٬ سنگ شکن میخواد. این شعارها فقط بهانه ای برای مقابله با رژیم منحوس اسلامی است. الکی صابون به شکمت نزن.هنوز هم شرط می بندم که اگه در اون زندان اسلامی رو باز کنن 80٪ فرار میکنن. البته جایزه تو همیشه محفوظه!!! .
شنبه 4 مهر 1388

$persian$ - ایران - تهران
immortal1977 - هلند - امرسفورت . bluestar - ایران - تهران . sara-j - سوید - استگهلم . punisher - ایران - شیراز. black chador - امریکا - ولدن . و بقیه بچه ها . درد ما ایرانیا اینه که یه حکومت دموکراتیک به خودمون ندیدیم تا فرهنگمونم دموکراتیک بشه و منه لاییک و بلواستار مسلمون بتونیم با آرامش و احترام کنار هم زندگی کنیم خودم رو مثال زدم تا به کسی برنخوره. ای کاش اسلام با جمهوری تلفیق نمیشد تا معصومیت خودش رو اینطوری از دست بده دین تو مسجد و کلیسا معصومه نه تو مجلس و دفتر ریاست جمهوری
شنبه 4 مهر 1388

sara-j - سوید - استگهلم
bluestar - ایران - تهران . از تو منفور تر ندیدم واقعا هم چیز خوبی‌ هستش ولی‌ تو نداری .چون مغزی. دیگه هم با‌هات بحث نمیکنم چون نداری.همسر من ۱۰۰۰ تا مثل تو رو به آدم حساب نمی‌کنه به اندازه فهم و درک داره.ولی‌ کاملا مشهود توی این سا یت کی‌ از همه بیشتر گند زده.خجالت هم خوب چیزی واست. آدم بی‌ ادبی‌ هستی‌ واقعا.فقط بی‌ محلت می‌کنم ولی‌ اگه خواستی‌ کامنت بذاری کمی‌ مواظب باش چی‌ مینویسی چون باید کمی‌ دلت به حال وبلاگ ات بسوزه که نکنه ۱ روز بیدار شیه ببینی‌ دیگه آثاری ازش نیست.(هر چی‌ بگی‌ دیگه جوابتو نمیدم چون ریز میبینمت ولی‌ هوای وبلاگتو داشته باش)
شنبه 4 مهر 1388

sara-j - سوید - استگهلم
farid abbasi - ایران - تهران. دوست عزیز لطفا شما خودتو قاطی‌ نکن چون احتمالا شخصیت این آدم موزی یعنی‌ بلوستر واست مشخص نشده.این شخصیت مثل چراغ راهنما هستش دم به دقیقه نظرش عوض می‌شه.حالا هم با طرفداری از جنبش سبز داره خودشو جا میزانه.دوست عزیز من دوست ندارم توهین کنم ولی‌ همین شخصیت موزی ۲ بار به من گفت اگه بیأی ایران چوب تو آستینت می‌کنن ولی‌ من جوابشو ندادم اما وقتی‌ توهین می‌کنه یک جائی‌ باید جواب توهین شو ببینه.من از مجاهدین خلق خوشم اصلا نمیاد و در مورد پژاک هم یک روز باهم بحث می‌کنیم نه الان چون الان این مردک چیزی واسه گفتن نداشت در برابر من کامنتهای قبلی من رو آورد گذاشت و فقط خواست زیرکانه توجه همه رو از خودش به طرف من بکشونه که بچه‌های سا یت بهش کمتر گیر بدن.در ضمن اینجا خودتون هم بعضی‌ بچه‌های مسلمونه رو میشناسین که کامنت میذارن اونا چون واقعا واسه دینشون ارزش قائلن توهین نمیکنن که توهین هم نشنون ولی‌ این مردک واسه هیچی‌ از جمله خودش ارزش قائل نیست.شاد باشید دوست عزیز
شنبه 4 مهر 1388

sara-j - سوید - استگهلم
$persian$ - ایران - تهران . دوست عزیز حق با شما است ولی‌ این میدونه خیلی‌ از بچه‌های سا یت لأیک هستن از جمله خود من ولی‌ شرافتن به این توجه کردین از ۱۰ تا تاپیک این مردک کامنت میذاره میاد تو ۷ تا آیه قرآن میذاره خوب این رعایت کنه تا بقیه هم رعایت کنن.خفه شدیم با این اسلام هر جا میری گند زدن به اونجا هم.لعنت به کسی‌ که اسلام رو اختراع کرد.
شنبه 4 مهر 1388

kasra persia - انگلیس لندن - لندن
تا وقتی‌ که رابطهٔ ایرانیان محترم اینقدر صمیمی‌ و مودبانه هست فکر نمیکنم که جای تعجب باشه که یک اینچنین حکومتی در ایران باشه.
شنبه 4 مهر 1388

sara-j - سوید - استگهلم
farid abbasi - ایران - تهران. $persian$ - ایران - تهران . دوستان عزیز فقط به این توجه کنین این شخصیتbluestar - ایران - تهران (بیت رهبری) چقدر بسیجی‌ صفت هست هیچی‌ نمیتونه بگه میره کامنت پارسال من رو میاره اینجا میذاره اگه جرات داشت همون پارسال بحث رو ادامه میداد نه الان.ولی‌ ببینین توی این سا یت کی‌ از این شخصیت خوشش میاد
شنبه 4 مهر 1388

alinader - ایران - تهران
bluestar - ایران - تهران. تو اینقدر خامی که فکر میکنی کپی کردن توهینهای دیگران توهن نیست فقط وقتی توهین انجام میگیره که تایپش کنی!!!!عجیب هست که خودت رو محق میدانی در برابر توهین کنندگانی که در اول به تو هم توهین نکردند . توهین کنی.اکثر اسلام دوستان (90 %) نظیر تو تحلیل میکنن و اکثر کسانی که از اسلام رویگردان شدن بدلیل دفاعیات امثال تو از اسلام بوده.
شنبه 4 مهر 1388

amoo saeed - ایران - تهران
سلام
شنبه 4 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
farid abbasi و $persian$ عزیز . من نظرات مخالف رو تحمل میکنم. ولی توهین رو نه. اگر کامنتهای بالا را بخوانید متوجه می شوید که تنها کاری که کردم این بود که آیدی آنها را به همراه همان توهینهایی که کردند در کنار هم نوشتم. ولی برای اینها مرگ فقط برای همسایه خوب است. به دیگران هرطور که بخواهند توهین می کنند ولی از توهین شنیدن ناراحت می شوند. تنها مقصود من این بود که لحظه ای خود را جای دیگران بگذارند.
شنبه 4 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
پاینده ایران - ژاپن - اساکا - اتفاقا برعکس چیزی که شما گفتید صحیح است و شما الکی دل خود را خوش میکنید. چون دوست دارید اینگونه باشد. چون دوست دارید مثلا روزی برسد که 80 درصد مردم از اسلام متنفر شوند. هر عاقلی میداند کسی که شعار ((یاحسین)) میدهد یا به آن اعتقاد دارد یا منافق و ریاکار است. شما حاضرید 80 درصد مردم ایران را منافق بدانید و بنامید چون خودتان قلبا از اسلام متنفرید. نه دوست عزیز! چیزی که گفتید وجود خارجی ندارد.
شنبه 4 مهر 1388

bluestar - ایران - تهران
sara-j - سوید - استگهلم - تو ادب هم میدونی چیه؟ بهتره کامنتهای خودت رو مرور کنی تا شخصیت بی ادب خودت رو هم بشناسی. ولی به همسرت نشون نده. چون اگر یه ذره عقل داشته باشه یه لحظه هم کنار آدم بی ادب زندگی نمیکنه. اینجا سایت ایرانیانه. یعنی کسی که دنبال تجزیه طلبی و کشور موهوم کر.دست.ان و حمایت از گروههای تروریسته تو این سایت جایی نداره. کامنتهای تو رو گذاشتم تا دورویی تو رو به همه نشون بدم. میخوام همه بدونند کسی که بی دلیل و مدرک تهمت میزنه و دیگران را مزدور و وطن فروش معرفی میکنه در جای دیگه به وطن فروش بودن خودش اعتراف کرده. کسی که به دنبال جداکردن خاک ایران و تجزیه طلبیه اسمش رو چی میگذارند؟ در مورد وبلاگ هم اگر میشد با بمبگذاری از بین ببری بهت حق می دادم و حتما می ترسیدم ولی چون این موارد مربوط به دنیای مجازی و ITمیشه فقط بهت میخندم.
شنبه 4 مهر 1388

farid abbasi - ایران - تهران
bluestar - ایران - تهران و sara-j - سوید - استگهلم.دوستان گرامی از شما خواهش می کنم حداقل بخاطر هم وطن بودن به همدیگر توهین نکنید.در ضمن ارزوی همه ایرانیان است که تمام ایرانیان سراسر دنیا در ایران و به زیر یک پرچم باشند.و با هرشخص یا گروهی که قصد تجزیه ایران عزیز را داشته باشند بشدت مقابله می کنند چه اسلام گرایان باشند چه لاییک ها و غیره. و هر کسی هدفش پیشرفت و توسعه پایدار ایران واحد باشد .از هر قومیت و مذهب که باشد مورد احترام مردم ایران است حالا شما دو دوست گرامی اگر هدفتان اعتلای نام ایران یکپارچه است لطفا دست از این خصومت بردارید. به امید روزی که همه ما ایرانیان پشت در پشت هم و در کنار هم (نه مقابل هم) به فکر ساختن ایران عزیز باشیم
شنبه 4 مهر 1388

farid abbasi - ایران - تهران
bluestar - ایران - تهران و sara-j - سوید - استگهلم.دوستان گرامی از شما خواهش می کنم حداقل بخاطر هم وطن بودن به همدیگر توهین نکنید.در ضمن ارزوی همه ایرانیان است که تمام ایرانیان سراسر دنیا در ایران و به زیر یک پرچم باشند.و با هرشخص یا گروهی که قصد تجزیه ایران عزیز را داشته باشند بشدت مقابله می کنند چه اسلام گرایان باشند چه لاییک ها و غیره. و هر کسی هدفش پیشرفت و توسعه پایدار ایران واحد باشد .از هر قومیت و مذهب که باشد مورد احترام مردم ایران است حالا شما دو دوست گرامی اگر هدفتان اعتلای نام ایران یکپارچه است لطفا دست از این خصومت بردارید. به امید روزی که همه ما ایرانیان پشت در پشت هم و در کنار هم (نه مقابل هم) به فکر ساختن ایران عزیز باشیم
شنبه 4 مهر 1388

alireza-perspolisi - ایران - بندرعباس
sara-j - سوید - استگهلم. میشه خواهش کنم اون بلایی که میخوای سر bluestar - ایران بیاری همینجا روش کنی بابا چرا ادعا میکنی مثلا چیکار میخوای بکنی که ندونه چه بلایی سرش اومده بگو ما هم یاد بگیریم . الان فحش به اسلام و پیامبر و خدا ووو اینها میدی چیزه جدیدی دستت رو میگیره بجایی میرسی فکر کردی با فحش دادن به اعتقادات و مقدسات دیگران کاری از پیش میبره نه فقط خودتو خسته میکنی من نمیدونم این bluestar چرا جواب امثال شماها رو میده که دم از دموکراسی و ازادی وو چه میدونم این خزعبلات میزنید هنوز نمیدونید یعنی چه . ازادی رو تو لخت بودن و الکل خوردن و ازاد بودن جنسی میدونید وگرنه اگه ازادی رو در انسانیت میدید هیچ وقت توهین سرلوحه کارتون نبود
یکشنبه 5 مهر 1388

پاینده ایران - ژاپن - اساکا
bluestar - ایران - تهران. فکر میکنی 1500 سال تجربه مردم ایران کم بوده و اونها یه شبه از اسلام زده شدند؟!!! برای از بین بردن شیاطینی مثل آخوندها و دار و دسته عقب افتاده و جنایتکارشون اگه نیاز بشه باید قرآنها رو هم به سر نیزه زد. بازم سر حرفم هستم کافیه در زندان اسلامی رو باز کنن تا این حقیقت معلوم بشه.
یکشنبه 5 مهر 1388

$persian$ - ایران - تهران
sara-j - سوید - استگهلم . من خودمم لایک هستم ولی بنظرم توهین به اعتقادات بقیه کار درستی نیست بهتره باهاشون بحث کنی تا شاید بتونی با اعتقادات خودت به مخاطب غلبه کنی ولی با توهین به هیچ جا نمی رسیم . ضمنا این بخش از سایت اسمش قسمت نظرات هست خوب نظرش رو مینویسه نظر ایشون با نظر طرفداران حکومت زمین تا آسمون فرق داره نظر ایشون نظر درصد بالایی از ایرانیا که هم معتقد هستن هم معترض به دیکتاتوری ولی خوب نظرات طرفداران حکومت اصلا قابل احترام نیست . bluestar - ایران - تهران . رفیق تو هم به نوشته هات دقت کن تو مستقیما به خود شخص توهین کردی این خوب نیست همون طور که نظر تو قابل احترام نظر لایک ها هم قابل احترام(به نظر من منطقی تر هم هست) خوب چیکارشون داری از اسلام خوششون نمیاد دیگه دلیلی نمیبینم که با توهین کردن بهشون برای خودت دشمن بتراشی
یکشنبه 5 مهر 1388

مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
farid abbasi - ایران - تهران . من هم موافقم.
یکشنبه 5 مهر 1388

sara-j - سوید - استگهلم
alireza-perspolisi - ایران - بندرعباس . دوست عزیز اولا پا برهنه نپر وسط که درست نیست.دوما انقدری از کامپیوتر بلدم که می‌تونم بعضی‌ کارها رو انجام بدم شما هم غصه دوستت رو نخور که اول خوبه خودت یاد بگیری که توهین نکنی‌ و بد دوستت. پارسال که دوستت به من توهین کرد چطور واست مهم نبود ولی‌ حالا من حرف میزنم توهین محسوب می‌شه متاسفم واست که دموکراسی رو به باند پیچی‌ کردن زنا میدونی‌ و به اینکه ۴ تا پسر جوان به یک زن جوان و متاهل تجاوز کنن چون این‌ها نشونه‌های اسلام ناب محمدی هستش و حکومت دیکتاتوری اسلامی.خوبی‌ نوع حکومت اینجا با حکومت اسلامی ایران این هست که اینجا ادمها فیلم بازی نمیکنن واسه هم دیگه اینجا آدم هاش پیشونیشون رو با مهر سیاه نمیکنن که سمت خوبی‌ داشته باشن اینجا یک متر ریش نمیذارن و تسبیح دستشون نمیگیرن و بد برن تو زندون به پسر و دختر‌های مردم تجاوز کنن.اینجا همه چیز آزاده ولی‌ خودت مقایسه کن که فساد و بی‌ بند و باری اینجا زیاده یا ایران که یک حکومته اسلامی هستش.شاد باشید
یکشنبه 5 مهر 1388

sara-j - سوید - استگهلم
$persian$ - ایران - تهران . دوست عزیز از شما بعید هست که بدون اطلاع حرف بزنین ولی‌ ازتون می‌خوام که برین کامنت‌های من رو با این آقا توی اون تاپیک که آدرسشو گذاشتن بخونین و اول ببینین کی‌ توهین کردن رو شروع کرد من تا حالا به کسی‌ توهین نکردم تو این سایت ولی‌ این آدم اول واسه من کامنت گذاشت و توهین کرد اما من باز هم حرفی‌ نزدم اما به نظر شما این توهین نیست که به من میگه اگه بیأی ایران چوب تو آستینت می‌کنن ولی‌ من حرفی‌ میزنم توهین میشه. من قبول دارم که توهین کردم ولی‌ می‌خواستم بدونه که توهین شنیدن خیلی‌ قشنگ نیست چون من از این آقا توهین شنیدم اگه من به مقدسات ایشون توهین کردم این به خودم توهین کرد.این رو می‌دونم که جواب‌ های رو نباید با هوی داد ولی‌ این آقا همیشه به من گیر داده می‌خواستم فقط نشونش بدم که من اگه سکوت کردم به خودم احترام گذشتم و گرنه راحت می‌تونم جوابشو بدم.شاد باشید دوست عزیز
یکشنبه 5 مهر 1388

alireza-perspolisi - ایران - بندرعباس
sara-j - سوید - استگهلم . من توهین میکنم میتونم دوست هم ندارم چیزی یاد بگیرم فقط میخوام بدونم چکارش میخوای بکنی چه ربطی داشت نمیدونم چطور شماها نمیدونید که سالهاست تو ایران با زندونیهاشون اینکارها رو میکنن نه اینجا که همه جای دنیا همین خبره هرجایی که قدرت طلبی ادمهاش بی حد وحصر باشه چه فرق میکنه مهر نماز داغ کنه بچسبونه یا با شورت بره بیفته بجون دیگری چه فرق میکنه حکومت اسلامی باشه یا بی دین اصل انسانیته که نه اینجا وجود داره نه اونجا من نه اعتقاد به پارچه پیچی کسی دارم نه به لخت کردنش به تو گفتم بدونی ازادی اونی که تو فکر میکنی نیست ازادی اونه که انسانیت د اشته باشی .
دوشنبه 6 مهر 1388

alireza-perspolisi - ایران - بندرعباس
sara-j - سوید - استگهلم . تو که ادعا میکنی بلای کامپیوتری رو سر بلو بیار ببینم چیکار میکنی اگه راست میگی . همیشه گفتن سنگ بزرگ نشونه نزدنه بعد هم اینکه خیلی جالب شده راست راست به هم توهین میکنید بعد میگید میخواستم بدونه مزه توهینو چه حرفیه حالا مزه اشو دونست به نظرت عوض شد تو که خیلی مودبی چرا توهین کردی جواب بی ادبی رو که با بی ادبی نمیدن تو هم نمیخواد خودتو جر بدی که لاییک هستی و مسلمون نیستی این ادعا هم خز شده چون الان دیگه تو دنیا که بگردی نسل جدید نسبت به دینهاشون بی اعتقاد شدن شاید براشون قابل هضم نباشه .
دوشنبه 6 مهر 1388

kooroshdadgoo - ایران - شیراز
وقتی این مطالب و می خونم و مجبور میشم در یک واکنش سزیع فردی و در عین بی چارگی یک سیگار روشن کنم مطلبی راجع به یسگار تو خاطرم اومد، من سیگار میکشم و عاشق یه لحظاتی با سیگارم، سعی میکنم تو ماشین یا پشت رل سیگار نکشم ، ولی بعضی وقتها می چسبه و حتی کلاس داره نمی دونم چیه این لامذهب که اینقدر باهاش حال می کنم تنها خلاف مسیر زندگی هنوز بعداز گذشت اینهمه وقت میاد تنها و غریب می پیچه در تاروپود نفسم، بامن همراه میشه و من از دنیا دنیا غصه هام توی دلم باهاش حرف میزنم ، انگار که ساز دلم با سوز نفسم همنشینی می کنه، با خودم فکر می کنم خرداد88 چه روزایی بود و بعد سالها نا امیدی ، خسته ام، خیلی، دلم برای همتون تنگ شده دارم میمیرم ،فقط این آرزوهاست که منو یاد دریا میندازه ولی چه میشه کرد خاطرم رنجیده یه جوری که دیگه با من آشتی نمی کنه، شاید بیشتر از همیشه
دوشنبه 6 مهر 1388

sara-j - سوید - استگهلم
alireza-perspolisi - ایران - بندرعباس . دوست عزیز جالبه شدین کاسه داغتر از آش.هر کسی‌ می‌تونه توهین کنه دلیل نداره بگین توهین می‌کنم می‌تونم در ضمن شما که دوست ندارین چیزی یاد بگیرین کنجکاوی تون به نظرم بی‌ مورد هستش پس پس من هم دوست ندارم توضیح بدم ولی‌ اینو بدون که دلیلی‌ هم واسه دروغ گفتن ندارم چون به خودم مطمئنم حرفی‌ میزنم حالا شما باور نکن و بذار به حسابه دروغ ناراحت نمیشم چون فعلا حکومت اسلامی تون که خیلی‌ هم دوستش دارین انقدر دروغ بهتون گفته به همه چیز شک دارین .خیلی‌ خوبه که طرفداری از انسانیت میکنی‌ ولی‌ در عجبم که چرا انسانیت ی رو که دم ازش میزنی توی کامنت‌هاتون آثاری ازش نیست.
سه‌شنبه 7 مهر 1388

sara-j - سوید - استگهلم
. alireza-perspolisi - ایران - بندرعباس . دوست عزیز من نگفتم سیستم حکومتی اینجا بی‌ عیب و نقص هست نه اینطور نیست اما در مقایسه با حکومته اسلامی ایران اینها واقعا پاک هستن چون ریا کار نیستن.درمورد آزادی گفتین من نگفتم آزادی یعنی‌ بی‌ بندو باری من هم مثل شما انسانیت واسم مهمه و من چیزی در مورد معنی آزادی نگفتم ولی‌ ممنونم که واسم معنی کردین اما همین رو می‌دونم آزادی واسم این معنی رو داشت که به خاطرش از همه چیزم گذشتم به قوله دوستتون خودمو آواره غربت کردم.آقای مودب من خودمو جر ندادم که بگم لأیک هستم شما‌ها خودتون رو واسه افرادی در ۱۴۰۰ سال پیش مردن جر میدین.ولی‌ واسم مشخص شد چقدر مودب هستین و دنباله انسانیت چون از کامنت تون پیداست.لطفا برین کامنتهای دوستتون رو بخونین تا بفهمین کی‌ بی‌ ادب هست و کی‌ همیشه توهین میکنه.شاد باشید
سه‌شنبه 7 مهر 1388

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.