بررسی روزنامه های صبح تهران؛ سه شنبه ۱۷ شهریور
بررسی روزنامه های صبح تهران؛ سه شنبه 17 شهریور
تیترهای اول
"افشای بخشی از فجایع کهریزک در بخش خبری 20:30" تیتر اول روزنامه آفتاب یزداست، "مخالفت با مراسم سالگرد آیت اله طالقانی" خبر اول روزنامه آرمان، روزنامه ابتکار از "بیانیه دیرهنگام جامعه روحانیت مبارز" خبر داده و روزنامه حیات نو در عنوان اصلی خود نوشته "شکایت از سپاه و کیهان قطعی است".
"پیشنهاد احمدی نژاد برای مناظره با اوباما" تیتر اول اعتماد است و ابرار از قول رییس دولت نوشته "خود را برای همه فشارها در برابر وزیر زن آماده کرده ام".
"واکنش بعضی به حرکت عظیم مردم نجیبانه و جوانمردانه نبود" جمله ای است که به نقل از رهبر جمهوری اسلامی در راس گزارش های روزنامه ایران آمده است. کیهان، جام جم و جمهوری اسلامی از همین دیدار "ده توصیه رهبر به دولت دهم" را در صدر اخبار خود آورده اند.
"مشتریان میلیارد دلاری مخابرات" تیتر اصلی دنیای اقتصاد است، "تامین 15درصد بنزین وارداتی ایران از ونزوئلا" عنوان اول سرمایه و "خط فقر مساله ای سرکاری است" در صدر اخبار مردم سالاری آمده است.
هما شیرزاد در مقاله ای در اعتماد نوشته هر چه از روزهای منتهی به تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در کوچه پس کوچه های تهران جاری شده بود، امید بود، امید به اثرگذاری، امید به ایجاد تغییر و امید به تعیین قدرت. فرقش با دوران دوم خرداد این بود که همه به نوعی اطمینان داشتند. این طمأنینه شورانگیز آنها را از هر گونه رفتار و حتی گفتار خشونت آمیز پرهیز می داد.
به نوشته مقاله اعتماد اما بعد از انتخابات چه شد؟ این پرسش را نمی خواهم از زاویه سیاسی یا امنیتی باز کنم. فقط از بعد روانشناختی به دنبال پاسخم. چه شد که آن همه امید، آن همه مدارا و آن همه مسامحه جایش را به این نوع خشونت سیاه داد؟ آن اشتباه بود یا این؟ کدام یک معرف رفتار، باور و کلام ماست؟ اگر کسی بخواهد تعریفی از ایرانیان بیان کند، کدام تاریخ را مبنا قرار می دهد. دهه پیش از انتخابات را یا فصل پس از انتخابات را؟
آرمان در مقاله ای از گذشت و جوانمزدی در ایرانیان نوشته و از جمله یادآور شده که عراق تحت حاکمیت صدام هزاران جرم و جنایت فاجعه بار و فراموش نا شدنی بر علیه مردم ما انجام داد. اما حالا و با نابودی او و روی کار امدن دولت و رهبران جدید در عراق با فراموش کردن همه آن جرم و جنایات - همه جور کمک و مدد رسانی را به مردم و دولت آن کشور انجام میدهیم.
نویسنده مقاله آرمان سپس نوشته اما همین ما ! مثلا در مورد خطا و اشتباهات سیاسی و غیر سیاسی یکدیگر بسیار کم و یا بی گذ شت بنظر میرسیم ! آیا این یک پاراداکس (تضاد) رفتاری و کرداری در برخورد بین خودمان و بیگانگان دوست نیست؟
علی شکوری راد عضو جبهه مشارکت در مقاله ای در اعتماد نوشته من اعتراف می کنم که نمی دانستم وزارت کشور و شورای نگهبان آنقدر با یکدیگر هماهنگ هستند و اعتراف می کنم که نمی دانستم تحمل مخالفان، برای شنیدن انتقاد آنقدر پایین است و ممکن است انتقادهای ساده هم موجب عصبانیت عده یی شود و آنها را وادار کند از قوه قهریه استفاده کنند.
در ادامه مقاله اعتماد آمده من نمی دانستم که هزینه یک راهپیمایی اعتراضی مسالمت آمیز می تواند این حد بالا باشد. من اعتراف می کنم که نمی دانستم در زندان ها و چگونه با زندانیان برخورد می شود. اعتراف می کنم معنای سلول انفرادی را درک نکرده بودم اما اکنون که تعدادی از دوستانم در زندان و در چنین شرایطی قرار گرفته اند و دیدگاه های آنها در مدت شصت هفتاد روز، بعضاً این گونه تغییر کرده می فهمم که معنای سلول انفرادی چیست. من اعتراف می کنم نمی دانستم ضابطان قضایی ما نه دور از چشم مسوولان قضایی بلکه با نظر مسوولان قضایی در بعضی از بازداشتگاه ها این گونه قانون را نقض می کنند.
روزنامه های امروز صبح در عنوان ها و گزارش های اصلی خود از فیلمی نوشته اند که شب قبل از برنامه خبری سیمای جمهوری اسلامی فیلم مستندی پخش شد که موضوع آن فجایع کهریزک بود ، فیلمی که به گزارش آفتاب یزد برای اولین بار تصاویری نزدیک از بیرون و درون بازداشتگاه مخوف کهریزک به نمایش درآمد که نشان می داد، این مکان، نه یک بازداشتگاه متعارف که مجموعه ای از سوله ها و بناهای احداث شده در یک محیط بیابانی بوده است که متاسفانه از آن برای نگهداری انسان ها در شرایط بسیار وخیم استفاده می شد.
به نوشته این روزنامه در این گزارش تلویزیونی "بهرامی، ریاست دادسرای نیروهای مسلح نیز به صراحت گفت که شرایط و رفتارهای صورت گرفته در بازداشتگاه عامل مرگ تعدادی از بازداشتی ها بوده است و نه بیماری قبلی آنها و عللی از این دست." در این گزارش همچنین "به شرایط وخیم بهداشتی در کهریزک و ضرب و شتم بی رحمانه افراد دربند آن اذعان شد و خبرنگار سیما،پای صحبت برخی افراد شکنجه شده نشست که از اقدامات انجام شده در دوران بازداشت، شکایت ها داشتند."
در ادامه گزارش آفتاب یزد آمده پیش از این برخی مسوولان مدعی بودند ماموران پلیس هیچ تخلفی نداشته اند و خسارت های وارده به اموال مردم توسط اراذل و اوباشی بوده است که لباس پلیس پوشیده بودند! در این گزارش، همچنین تصاویری از ضرب و شتم مردم توسط نیروهای ویژه پلیس به نمایش درآمد.
حمید قزوینی در حیات نو نوشته اظهارات چاوز در اشاره اش به امام زمان چه اعتبارى براى اصل مهدویت است یا پخش آن خبر ایمان چه کسى مىدهد؟
به نوشته این مقاله اگر دولت و ریاست محترم آن در فضاى خاص پس از انتخابات به دنبال سوژهاى متفاوت براى جلب افکار عمومى هستند باید گفت که نه مهدویت موضوعى است که نیاز به چنین تبلیغاتى داشته باشد و نه آقاى چاوز چندان شخصیت مهمى است که فکر و اعتقاد او براى مخاطب موضوعى مهم به شمار آید.
در ادامه مقاله حیات نو آمده از آقاى چاوز که فردى چپگرا ، داراى افکار مارکسیستى و پوپولیستى است چندان بعید نیست که هرازگاهى براى نیل به اهداف خود سخنى بگوید، اما از کسانى که در داخل کشور خود را مدافع پروپا قرص ولایت و اصل مهدویت معرفى مىکنند باید پرسید چرا چنین فرصتى به فرد مذکور مىدهند یا خود با پخش این سخنان به دنبال چه هدفى هستند. آیا چنین سخنانى از فردى که به لحاظ روحیات و رفتارهاى فردی، خانوادگى (دو بار طلاق و جدایى از همسر) فاقد ثبات است پذیرفتنى است؟
ابتکار هم در سرمقاله خود نوشته خوب است آقای احمدی نژاد در توضیح منافات اقدام خود با احکام شرعی، بگویند که مرجع تقلید شان ورود غیرمسلمان به حرم رضوی را مباح می داند یا حرام.این اما تمام ماجرا نیست چرا که آقای محمود احمدی نژاد حضور چاوز در حرم امام رضا را نشان دهنده عمق اعتقادات مشترک و برادرانه دو ملت و دو دولت دانسته است! اکنون این سوال پیش می آید که منظور از عمق اعتقادات مشترک چیست؟ دو ملتی که یکی مسلمان است و دیگری مسیحی و دو دولتی که یکی اسلامگرا است و دیگری چپ چه اعتقادات مشترکی می توانند داشته باشند که آن بخواهد عمیق باشد؟!
به نوشته ابتکار چاوز در سخنان خود در مشهد حرف های جالب تری هم زده و گفته همچنین در آن زمان به چشم اندازهای آینده می رسیم و روابط را از این بیشتر گسترش خواهیم داد.یعنی وی برای بعد از ظهور نیز نقشه کشیده است چرا که از هم اکنون نوید گسترش روابط میان ایران و نزوئلا پس از ظهور حضرت مهدی را می دهد.
حمید زمانزاده در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته بازار سهام تهران، دوران رونق خود را سپری میکند. از ابتدای سال جدید، رونق به بازار سهام بازگشته و بورس اوراق بهادار طی هفتههای اخیر با رشد شاخصها، قیمت سهام معاملات و بازدهی سرمایهگذاران حقوقی و حقیقی و همچنین با چشمانداز مثبت فعالان بازار به آینده مواجه شده است.
این کارشناس اقتصادی تاکید کرده خبر رشد قیمت سهام در بورس امیدهای فراوان آفریده و بسیاری را خوشحال و مسرور کرده اما از طرف دیگر در بردارنده بیمها و هشدارهایی است که البته اکنون، چندان جدی گرفته نمیشود. بیمهای روند حاکم بر بورس از آنجا ناشی میشود که فرآیندهای حاکم بر بورس و اقتصاد کشور میتواند زمینههای جدی برای شکلگیری یک حباب قیمتی در بازار سهام را فراهم کند.
سرمایه در گزارشی نوشته پس از آنکه وزیر رفاه به عنوان متولی اعلام خط فقر در دولت نهم، اعلام خط فقر را امری بی فایده دانست، رئیس دولت دهم نیز از این روایت پیروی کرد و آن را «سرکاری» ذکر کرد و گفت خط فقر از این سرکاری هاست؛ خط فقر یک چیز نوسانی است، بستگی دارد شما خط فقر را چه چیز تعریف کنید.
علی عابدی در سرمقاله روزنامه سرمایه با اشاره به گفته محمود احمدی نژاد که خط فقر را سر کاری خوانده بود نوشته راهبرد اعلام نکردن خط فقر در دولت دهم همچون دولت نهم ریشه در این عامل اساسی دارد که دولت با اعلام خط فقر، مجبور به ارائه عملکرد در خصوص فقر در جامعه و در نهایت شفاف شدن شکاف طبقاتی، تعداد افراد فقیر جامعه و میزان درآمد آنهاست.
به نوشته این کارشناس اقتصادی تعیین این خط در واقع ابزار موثری در خدمت دولت ها برای بهبود برنامه هاست اما دولت های نهم و دهم همواره تلاش کرده اند با عدم تعیین خط فقر بر فضای غیرشفاف فقر در جامعه دامن بزنند و کلاً وضعیت مبهم درآمدی در کشور ایجاد کنند.
در ادامه سرمقاله سرمایه آمده دولت رفتاری دوگانه در خصوص تعاریف استاندارد جهانی دارد. در جایی که این تعاریف به ارتقای جایگاه وی کمک می کند، اساساً استقبال می کند. به عنوان مثال برای آنکه نشان دهد بازار اشتغال را بهبود بخشیده و نرخ بیکاری را کاهش داده، تعریفی از اشتغال می دهد که بر مبنای آن، هر فرد که یک ساعت در هفته کارکند شاغل محسوب می شود و این مساله در نهایت منجر به اعلام نرخ بیکاری تک رقمی در دولت نهم خواهد شد. اما زمانی که اعلام خط فقر منجر به شفاف شدن وضعیت فقیر و غنی در کشور می شود این مساله را امری بی فایده و سرکاری عنوان می کند.
رسالت در سرمقاله خود نوشته رفتار شناسی دو تن از نامزدهای مطرح در انتخابات ریاست جمهوری دهم نشان می دهد آنها به بهانه رقابت با احمدی نژاد به عنوان یکی از نامزدهای مطرح وارد بازی خطرناکی شد ه اند که اصل نظام و ارکان آن را به چالش کشیده اند . رفتار آنها بویژه پس از اعلام نتایج نشان داد اولین هدف آنها ضربه به امنیت و اقتدار ملی ایرانیان در برابر گرگهای منطقه و جهان بویژه صهیونیسم بین الملل است.
به نظر سردبیر رسالت اردوکشی خیابانی به عنوان نمادی از نبرد نرم و تبدیل آن به نبرد سخت از سوی حافظان انقلاب اسلامی و نهادهای مسئول و نیز حضور مردم در صحنه به شکست انجامید. البته عدم همراهی طرفداران آنها هم مزید برعلت شد و ژنرالهای این تبهکاری سیاسی به چنگال عدالت و قانون افتادند.
در ادامه این مقاله آمده برخی فکر می کنند انتخابات یک دعوای شخصی یا یک رقابت سیاسی بین احمدی نژاد و موسوی بود در حالی که اگر شعارهای تظاهرات شرارت آمیز خیابانی را مرور کنیم متوجه می شویم قصه ، قصه دیگری است، اصلا در آن شعارها این دعواها مطرح نیست . حمله به مردم، غارت مغازه ها ، حمله به پایگاه بسیج و شعار علیه مقدسات مردم و نظام که جزء دعوای دو نامزد انتخاباتی نیست.
مریم بهروزی در مقاله ای در اعتماد از حضور زنان در کابینه دفاع کرده و نوشته اگر آقای احمدی نژاد همچنان تصمیم داشته باشند وزیر زن معرفی کنند بهتر است به این مساله توجه کنند که ما هنوز زنانی داریم که در سطح خانم دستجردی باشند و برای پست وزارت بهترین گزینه هستند. درست است که از سه خانم پیشنهادی فقط یک نفر رای آورد اما انتظار ما از آقای احمدی نژاد این است که مجدداً دو خانم دیگر را برای این کابینه معرفی کند.
رییس انجمن زینب با اشاره به ریزه نقشی یکی از نامزدهای وی برای وزارت نوشته هنگامی که آقای احمدی نژاد در دوره اول به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند شاید برخی تصور می کردند ایشان نتواند از عهده این پست برآید و بسیاری با توجه به ظاهر آرام و متین و ریزنقش بودن شان تصور می کردند هرگز ایشان نمی تواند در برابر برخی کشورهای ظالم ایستادگی کند اما امروز چیز دیگری شاهدیم. از این جهت به این مساله اشاره شد که شاید خانم نوبخت نیز در نگاه اول در موردشان این گونه تصور شود که ایشان قدرت اداره امر مهمی مثل وزارت آموزش و پرورش را ندارند اما من مطمئن هستم اگر ایشان برای این نهاد مهم انتخاب شوند به گونه یی کارها را سازماندهی و برنامه ریزی می کنند.
کیهان همراه با خبری درباره انتصاب رئیس جدید سازمان میراث فرهنگی و گردشگری توسطرئیس جمهور و با حفظ سمت، به سرپرست دبیرخانه شورای مناطق آزاد از این تصمیم انتقاد کرده و نوشته فارغ از ابهامات و انتقادات موجود درباره رئیس جدید میراث فرهنگی، معلوم نیست ارتباط این سازمان با مناطق آزاد و شورای آن چیست. مگر این که مناطق آزاد اقتصادی و تجاری را نیز زیرمجموعه گردشگری تعریف کنیم همان گونه که زمانی تلاش شده بود سازمان حج زیرنظر میراث فرهنگی و گردشگری تعریف شود!
کیهان در دنباله خبر و انتقاد خود از قول رهبر جمهوری اسلامی نقل کرده که در کتاب «سیاست نامه» خواجه نظام الملک نوشته شده زنهار! مردی را دو کار مفرمایی، مردی و کاری.
فروزان آصف نخعلی در این مقاله تاکید کرده این سوال باقی است که آیا رویکرد حذف مساله در بحران که منجر به مخفی سازی امور از مردم می شود می تواند حلال مشکلات مردم ایران دراین مرحله حساس وتاریخی باشد؟
انتقاد از دو شغلی
وزیران زن
ضربه به نظام
خط فقر سرکاری
رشد حبابی بورس
برای بعد از ظهور هم
سفر چاوز به مشهد
فیلم کهریزک
اعتراف می کنم
دوستی چه شد؟
روزهای خوب انتخابات
گزیده مقالات
|