شنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۷ - ۱۱ اكتبر ۲۰۰۸
قاتل با برادر مقتول در زندان ازدواج کرد
زن شوهرکش که برای نجات از اعدام در زندان به عقد برادر شوهرش درآمده است آزاد شد تا با شوهر جدیدش زندگی کند. به گزارش خبرنگار ما ،این زن که راضیه نام دارد شش سال پیش به جرم قتل شوهرش زندانی شده بود. او پس از دستگیری در اعترافاتش گفت دیگر نمی توانست با شوهرش زندگی کند به همین دلیل هم مرتکب قتل شد. راضیه که در زمان قتل 15 ساله بود داستان زندگی اش را این گونه تعریف کرد؛ زمانی که با شوهرم ازدواج کردم دختربچه بودم و چیزی از زندگی نمی دانستم. مدتی کوتاه بعد از این ازدواج بود که درگیری ها من و شوهرم شروع شد. شوهرم مرد بداخلاقی بود و مرتب من را اذیت می کرد. از آنجایی که من هیچ کس را نداشتم، بی سواد بودم و نمی توانستم جایی کار کنم، مجبور بودم این وضعیت را تحمل کنم. وی ادامه داد؛ روز حادثه به دلیل اختلافات متعددی که با شوهرم داشتم پر از نفرت و کینه شدم و بعد از درگیری و زمانی که او خواب بود با ضربات چاقو او را کشتم. من نمی خواستم این کار را بکنم اما از شدت خشم نمی توانستم خودم را کنترل کنم و آنقدر به او ضربه زدم تا جان باخت. پرونده راضیه بعد از اعترافاتش به جریان افتاد و در همین حین متهم متوجه شد باردار است. از آنجایی که مطابق قانون زن باردار را نمی توان قصاص کرد، هرچند او به قصاص محکوم شد اما اجرای حکم وی تا پایان دوران بارداری و بعد از آن شیردهی به فرزندش به تعویق افتاد. راضیه بعد از به دنیا آمدن دخترش در زندان به فرزندش مدت یک سال و نیم شیر داد و بعد از آن بود که دخترک را از مادرش جدا کردند تا به تقاضای اولیای دم حکم اجرا شود. با توجه به شرایطی که راضیه داشت مددکاران زندان تلاش زیادی را برای نجات او از قصاص انجام دادند. آنها بعد از برگزاری چندین جلسه صلح و سازش بالاخره موفق شدند خانواده مقتول را راضی به گذشت کنند. البته پدر و مادر مقتول اعلام کردند تنها در صورتی حاضر به بخشش هستند که عروس شان 20 میلیون تومان به آنها بدهد و به عقد پسر 18 ساله شان درآید و هیچ حقی هم نسبت به فرزندش نداشته باشد چرا که آنها دوست ندارند نوه کوچک شان درس بخواند و باید بعد از اینکه به سن بلوغ رسید ازدواج کند. همچنین راضیه باید در اتاقی که شوهرش را کشته است با برادر شوهرش زندگی کند تا هر روز در آنجا عذاب بکشد. راضیه که برای بودن کنار فرزندش چاره یی به جز پذیرش این شروط نداشت آنها را قبول کرد اما اینکه دخترش به مدرسه نرود را نپذیرفت. راضیه که حالا 21 ساله است به مددکارش گفت؛ اگر من سواد داشتم و درس می خواندم،می توانستم پیشرفت کنم و این طور غرق در بدبختی نبودم و مجبور نمی شدم به خواست خانواده ام با مردی ازدواج کنم که دوستش ندارم. اگر من سواد داشتم حالا مجبور نبودم به خانه برادر شوهرم بروم و در اتاقی زندگی کنم که در آنجا همسر اولم را به قتل رساندم و هر روز با دیدن آن اتاق عذاب بکشم. من مجبور هستم در این آتش بسوزم اما نمی خواهم دخترم مثل من سیاه بخت شود. درست است که من به خانه بخت می روم اما این برایم سیاه بختی است. من می دانم بعد از این هم رفتار درستی با من نخواهد شد اما به خاطر اینکه بتوانم در کنار فرزندم باشم همه شروط را قبول می کنم ولی باید فرزندم به مدرسه برود. بعد از کش و قوس های فراوان بالاخره قضات ناظر زندان توانستند اولیای دم را راضی کنند تا اتاقی به غیراز قتلگاه برای او در نظر بگیرند و بعد هم اجازه دهند این زن دخترش را به مدرسه بفرستد. سر انجام مراسم عقد در زندان عادل آباد شیراز برگزار شد و راضیه به دنبال شوهرش برای رفتن به خانه یی که معلوم نیست در آن چه سرنوشتی خواهد داشت از زندان بیرون رفت.
ehsan_2nd_time - یوکی - لندن |
عجب آدمای احمقی !! پسرشون کشته شده اینها شرط میذارن نوه نباید درس بخونه و به سن بلوغ که رسید شوهر کنه !!! حتمن پسرشون هم از این مزخرفات سر هم کرده که زن 15 ساله اش به درک فرستادش . من جای این زنه باشم اول پدر و مادر شوهر خرفتم رو می کشم |
یکشنبه 25 مرداد 1388 |
|
ukguy4u - بریتانیا - لندن |
چه حانواده بی شعوری از اون بی شعور تر دولت که اجازه میده چنین شرط احمقانه ای رو مطرح کنن . |
یکشنبه 25 مرداد 1388 |
|
iran-azad - ایران - تهران |
بعد از مدتی زندگی به این نتیجه می رسی که این را هم باید بفرستی پیش برادرش |
یکشنبه 25 مرداد 1388 |
|
zoroye iran - اتریش - وین |
اسلام گفته از سن 9 سالگی دختر میتواند ازدواج کنه |
یکشنبه 25 مرداد 1388 |
|
armin2006 - ب - ب |
تا اینجور ادمها توی ایران هستند ایران از این بهتر نخواهد شد. خاک تو سر ان پدر و مادری که دختر 15 سالشونو شوهر میدن. |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
manenarenji - المان - اسن |
انشالا به اونجاش نمیرسه حکومت کثیف اسلامی بزودی ازبین میره و راضیه خانم دیگه مجبور نمیشه برادر شوهرشو بکشه طلاق میگیره. |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
atena10 - ایران - تهران |
خوب بابا دولت 1- هم می خواست مادر بالای سر بچه باشه 2- از قصاص نجات پیدا کنه و بره اون یکی رو هم بکشه |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
avare - انگلیس - لندن |
عجب.....واقعا ادم نمیدونه چی بگه.اخه یه دختر 15 ساله چطور میتونه ادم بکشه؟خانه از ریشه ویران است.به امید سرنگونی دستگاه قضایی وجمهوری اسهالی |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
koohkan - سوپد - مالمو |
متاسفانه کشور ما پر است از این انسان های احمق و بی شعور که مشتی دزد و قاتل وکلاهبردار با فریب انها بر ایران حکمرانی میکنند. البته متاسفانه افراد فهیم و اگاه نیز باید در این اتش بسوزند. |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
delmorde - سوپد - یوتوبوری |
عجب حرفی زن می زند تو این مملکت اشفته. من اگ سواد داشتم کار می کرم و مجبور نبودم زن این مرد شود. حتما بی چاره نمیداند که هزاران دختر تحصیل کرده تو این مملکت اشوب زده که مبتلا به سرطان اخوندیست بیکارند دخترم این موضوع ربطی به سواد داشتن یا ناشتن ندارد البته که تو بایستی سواد میداشتی تا در زندگی بهتر فکر می کردی اما خیلی از دخترها هستند که سواد دانشگاهی دارند اما بعد از مدت کوتاهی جدا میشوند و یا بیکار و درمانده اند.تو متاسفانه با یک خانواده کوته فکر و متعصب ازواج کردی و این انتخاب غلطی بود که تو یا خانواه ات کرد. |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
ehsasoeshgh - سو ئد - گوتنبرک |
براستی بقول بزرگی امریکا باید ایران را بمباران کتاب کند کمبود فرهنگ درست کشور ما را به این بحران کشانده |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور |
من اگه جاش بودم انگشت کوچیکمو می کردم تو اب بعد تو پیریز برق ازاین زندگی نکبت بار خلاص می شدم . |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
punisher - ایران - شیراز |
این است اسلام ناب محمدییییییییییییییییییییییییییییی |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
victorsiamak - بلژیک - بروکسل |
zoroye iran - اتریش - وین اینم از ان حرفاست دست بردارید از اون اسلام مسخره اسلامتون هست که به اون خانواده عقب افتاده اجازه میده واسه خودشون هر تصمیمی در مورد اون زن بینوا بگیرند در ضمن پیامبر اسسلامتون هم که با یک دختر نه ساله ازدواج کرد.اسمش راکه میداند عایشه و شما شیعیان هم که فقط به اون فحش میدهید نمی دانیم دم خروستتان را باور کنیم یا قسم حضرت عباستان را. |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
khasokhashak - ایران - تهران |
سلام.من تازه موفق شدم عضو این سایت بشم! بیشتر از یک ساله که مطالب این سایت رو میخونم و هر بار درخواست عضویت میدادم، ایمیلی برای تایید برام نمیومد.. تا اینکه امروز کاملاً اتفاقی متوجه شدم که این ایمیلها تو اسپم میل باکس منن! به هر حال خوشحالم و از همتون میخوام من رو بپذیرید. از اسمم هم پیداست که چه عقایدی دارم. |
سهشنبه 27 مرداد 1388 |
|
dokhteiran - دانمارگ - وایله |
khasokhashak - ایران - تهران . خوش امدی عزیز امیدوارم اسمی که برای خودت انتخاب کردی چشم دشمنان ملک و ملت ما رو کور کنه |
سهشنبه 27 مرداد 1388 |
|