جمعه ۱۹ مهر ۱۳۸۷ - ۱۰ اكتبر ۲۰۰۸
امام خمینی:بشر در اظهار نظر خودش آزاد است
موضوع: تغییر معانى در فرهنگهاى وابسته ، اقتصاد ویران ایران «بسماللّه الرحمن الرحیم»حضار: دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج فضاى آزاد سیاسى یعنى اختناق! از چیزهایى که ما در این عصر با آن مواجه هستیم، این لغات و واژه هاست که عوض شده است.بسیارى از واژه ها و لغتهاست که در عصر ما در ایران یک صورت دیگرى پیدا کرده و یک لغتنامه جدیدى باید برایش باز بکنند.مثلا از لغاتى که حالا استعمال مى شود فضاى باز سیاسى «است» که آن در کلمات شاه زیاد دیده مى شود که یک فضاى باز سیاسى ما در ایران اعطا کردیم و ایجاد کردیم! و در کلمات اربابهایش هم -مثل کارتر - همین مسئله تکرار مى شود هى که : شاه یک فضاى سیاسى «ایجاد کرده ». همین دیروز ظاهرا ولیعهد را یعنى پسر شاه - ولیعهد، البته به هر جهت این هم مثل اوست- برده اند پیش کارتر و ایشان باز تقدیر کرده است از شاه که آزادى داده است! این یکى از لغتهایى است که در عصر ما معناى خودش را از دست داده ، یک معناى دیگرى «پیدا کرده ». فضاى باز سیاسى در ایران یعنى اختناق همه چیز! سانسور همه مطبوعات و جلوگیرى از هر اظهارنظر! بشر در اظهارنظر خودش آزاد است، فضاى باز سیاسى یعنى جلوگیرى از هر اظهارنظرى! در زندگى خودش، در مقدرات خودش هیچ حق اظهارنظر ندارد! مطبوعات هیچ حق ندارند که یک کلمه برخلاف آنکه دیکته به آنها مى شد بنویسند! خوب، حالا اخیرا یک قدرى اینها صحبتهایى مى کنند و رادیو هم همین طور، و این توجه عمومى و این مشتهاى گره کرده برادران ما در ایران - این - موجب این شد که نتوانند دیگر همچو آنطور که دلشان مى خواست عمل بکنند. حالا هم باز به آن آزادى نیست و لهذا مى بینید که در تمام این روزنامه ها و در تمام این رادیوها ودستگاه تبلیغى، آن نقطه اصلى را باز نمى توانند ذکر کنند. همه مان مى دانیم، همه شان مى دانند، همه مطبوعات و ارباب مطبوعات مى دانند این را که آن نقطه اصلى - که البته نقطه اصلى که عرض مى کنم نقطه اصلى در این صف نوکرها، نه در آن صف اربابها - آن نقطه اصلى عبارت از شاه است. یعنى تمام این جنایتهایى که در ایران واقع شده است در عصر ما - در این عصر - تمام این جنایتها با امر شاه است. امکان ندارد که یک سربازى سر خود آدم بکشد، یا یک صاحبمنصبى سر خود اجازه آدمکشى بدهد، یا یک وزیرى، یک -نمى دانم - نخست وزیرى همچو قدرتى داشته باشد که سر خود دستور کشتن، دستور زخم زدن، این دستورات را بدهد. تمام این جنایتهایى که واقع شده و واقع مى شود با امر مستقیم شاه است که باید بزنید. در 15 خرداد - از قرارى که معروف شد - فرماندار خود او بوده است و با هلیکوپترش بالاى شهر «پرواز» مى کرده است و امر مى کرده .امرش این بوده است که به جاهایى بزنید که دیگر زخمى نباشد، «به » مریضخانه ها، به جاهایى بزنید که بکشد! آزادى و فضاى آزاد سیاسى معنایش این است که هیچ کس حق اظهارنظر ندارد، چنانچه مطبوعات ما حالا هم حق اظهارنظر ندارند! اگر یک وقتى آزاد بشود مطبوعات ما و دستگاههاى تبلیغاتى، از قبیل رادیو و تلویزیون و اینها، آن وقت معلوم مى شود قضیه چه هست و چه بوده ، یعنى حالا نه من و نه شما و نه اکثر مردم اطلاع نداریم از اینکه چه گذشته است. ما اطلاع از این ظواهر داریم، از این خیابانها که کشته ها تویش پشته شده است و از این ظواهر امر، از این سطح ظاهرى ماها اطلاع داریم، از آن سطح باطن و از آن مسائلى که بر ایران گذشته است و مى گذرد و زیر پرده است، از آنها ما الان اطلاع نداریم، لکن اشخاصى هستند که اطلاع دارند و در عمق مسائل بوده اند، و حالا شاید همه چیزها هم نباشد لکن خوب بیشترش در تواریخ هست. الان شما مطمئن باشید که کتابها نوشته شده است لکن اینها نتوانسته اند این کتابها را طبع کنند ومنتشر. و آن وقتى که آزاد بشود به معناى حقیقى، آن وقت است که این کتابها بیرون مى آید، آن وقت مطبوعات دیدنى است. حالا هم باز مطبوعات ما سانسور است و لهذا اسم جانى حقیقى در هیچ یک از مطبوعات ما نمى شود منعکس بشود، و نشده است. و در خطابه هاى هیچ یک از رجال باز یک همچو مطلبى که جانى حقیقى را معرفى کنند، این کسى که همه جنایات را کرده است، این شخص محمدرضا پسر رضا، هیچ نتوانسته اند تا حالا بگویند ولى مردم مى گویند، این در لسان مردم، بچه هاى دوازده ساله و ده ساله مى گویند، مردم توى خیابانهاى قم و تهران و سایر شهرستانها مى گویند مطلب را، اما رجال ما نمى توانند بگویند! مادران نمونه شهید داده به این توده مردم ... نمى شود خیلى دستدرازى کرد، یا حاضرند توده مردم به اینکه کشته اى هم بدهند بلکه کشته هایى بدهند بلکه جوانهایشان را هم مى دهند، بعد هم افتخار مى کنند، مادرهاى امروز نمونه است، خدا مى داند.یعنى در طول تاریخ مثل این مادرها ما نداشتیم الاکم، که فرزندانش کشته بشود و بعد بیاید بگوید که نه ، من افتخار دارم. بعضى از جوانها به من مى گفتند که این مادرها ما را گرم نگه داشته اند، این عکسالعمل این مادرهاى جوان مرده ، ما را زنده نگه داشته و گرم نگه داشته براى اینکه اینها هستند که به ما شجاعت مى دهند، اینها هستند که ما را تشویق مى کنند. این فضاى آزاد سیاسى ماست! یعنى این لغت تغییر کرده است و معنایش را از دست داده . معنایش الان در منطق آقاى کارتر و منطق شاه این شده است که همه این اختناقها اسمش شده است فضاى آزاد سیاسى! تمدن بزرگ یا وابستگى فرهنگى?! از لغتها: تمدن بزرگ، دروازه تمدن بزرگ! تمدن بزرگ هم از آن چیزهایى است که - این واژه اى است که - معناى خودش را از دست داده ، یک معناى دیگرى در منطق اینها دارد.این هم در لسان شاه زیاد است! در لسان کارتر هم که پدربزرگ ایشان است! در لسان او هم شبیه این هست کهتمدن بزرگ. اینها - تمدن بزرگ در لسان اینها هم این است که تمام آثار تمدن یک ملت زیر پا و سرکوب بشود! فرهنگ یکملت در راس تمدن بزرگ واقع شده که فرهنگ باید یک فرهنگى باشد موافق با تمدن، و فرهنگ ما وقتى که ملاحظه مى کنید یک فرهنگ وابسته غیرمترقى منحط که جوانهاى ما را نگذارند یک قدم بالاتر از یک حدى - تایک حدى - یک قدم بالاتر بروند.در ایران که اینطور است هیچ، این جوانهاى ما که آمده اند در خارج: همین دیروز پریروز دیشب، کى، چند تایشان - جوانهاى خوبى - آمدند اینجا تو این اطاق پیش من گفتند که ما در فلان مملکت - که حالا دیگر یادم هى زیاد نمى ماند - ما در آنجا تحصیل مى کنیم لکن به ما چیزى نشان نمى دهند. ما همانجا هستیم به اسم! گفت ما تحصیلاتمان در ایران به یک حدى بود، اینجا که آمدیم ما را در حد پایینتر الان دارند استعمال مى کنند! در حدپایینتر! و ما همین طور اینجا هستیم بیخود.و شما اجازه بدهید که ما برویم به ایران، آنجا بلکه یک کارى انجام بدهیم، یعنى کارى با برادرانمان انجام بدهیم. جلوه هایى از فرهنگ وابسته در ایران بنا بر این بوده است که یک فرهنگ وابسته ، فرهنگ وابسته به معناى اینکه یک فرهنگى داشته باشیم ما، دانشگاه داشته باشیم، نگویند دانشگاه نداریم، دانشکده ، دانشگاه ، دانشسرا، همه این الفاظ موافق با فرم تمدن، الفاظش را داشته باشیم لکن محتوا نداشته باشد که صورت شبیه تمدن ولى توخالى! از اولى که مدارس در ایران - مدرسه اى که مى خواسته که یک رشدى بکند - در ایران تاسیس شده - از اول اینطور بوده منتها به این فساد نبوده - از اول اینطور بوده که بنا براین بوده است که نگذارند یک فرهنگ به معناى واقعى در ایران تحقق پیدا بکند، براى اینکه آنها مى دانستند که اگر یک فرهنگ حقیقى واقعى و یک تحصیلکرده هاى صحیح در ایران پیدا بشود، مزاحمت خواهند کرد، با مقاصدى که آنها دارند و با منافع آنها، که منافعشان چپاول کردن مال این ملت است، مزاحمت دارد. اینها از اول نقشه را جورى کشیدند که این فرهنگ یک فرهنگ که قابل این باشد که این جوانهاى ما را ترقى بدهد و یک جوان فرهنگى صحیح بار بیاورد، از این مانع شدند. و حالا دیگر به آن شکوفایى ، مسئله اى که آنها خواستند، درآمده که اصلش هیچ فرهنگ ما صورت فرهنگ به معناى واقعى ندارد، و جوانهاى ما را عمرهایشان را دارند ضایع مى کنند. یعنى رفتن در این دانشکده ها و در این دانشگاهها جز تضییع عمر معلم و متعلم چیزى نیست. معلمها هم این را مى دانند، متعلمها هم این را مى دانند - همه مى دانند لکن وضع اینطورى است. ما که مى گوییم باید این ورق برگردد، پیچیده بشود تمام این نقشه هایى که خارجیها به دست این عمال خبیثشان در ایران پیاده کرده اند، باید اینها برداشته بشود، براى این است که ما مى بینیم که هر جادست بگذاریم فاسد است! اگر ما یک مدرسه و دانشگاه به معناى حقیقى داشتیم، چطور وقتى که ثروتمندهاى ما - خود عالیجناب(1) - وقتى یک کسالت پیدا مى کنند، باید از خارج یا بیاورند، یا اینها را منتقل کنند به خارج. باید بروند لندن خودشان را معالجه کنند?! چطور از لندن هیچ وقت نمى آیند تهران خودشان را معالجه کنند یا جاى دیگر بروند? باید از اینجا برویم - از ایران باید بروند به لندن براى معالجه ! این دلیل بر این است که ما طبیب نداریم به معناى حقیقى.طبیب داریم، طبیب تصدیق هم گرفته ، دیپلم هم دارد، همه چیز دارد، پروفسور هم به او مى گویند! اما به معناى واقعى ندارد، محتوا ندارد، صورت است.یک چیزى که این هم از آنهایى است که تغییر کرده ، از همان لغات است که تغییر کرده ، پروفسور هم هست یعنى این لفظ را گذاشته اند روى یک معنایى که آن معنا را ندارد، محتوا ندارد و لهذا وقتى که یکى مریض مى شود مى گویند نه ، باید برود، باید برود لندن! طبیبها هم مى گویند باید برود لندن.خود طبیبها! طبیب هم که آمده ، مى گویند اینجا - خوب اینجا دیگر معذوریم، بروند آنجا! ایشان برود لندنمعالجه کنند! این فقر ماست در فرهنگ، فقر ماست در دانشگاهها، در دانشکده ها.و اینها مى خواهند ما فقیر باشیم.براى چه ما طبیب داشته باشیم? باید یک قدرى این ملت احتیاج داشته باشد، وابسته باشد! ملت هم مى خواهند وابسته باشد به این دولتهاى دیگر و به ملتهاى دیگر. وابستگى همین است که فرهنگمان وابسته است و دلیلش این است که ما فرهنگ داشته ایم، اما حالا مى خواهیمیک سدى درست کنیم، چطور قرارداد سد را باید ما با شرکت امریکایى ، شرکت - نمى دانم - کجا، شرکت کجا، قرارداد سد با آنها، روى چه زمینه ? چرا عمله ها همه از ایرانند? آنکه باید خشت بکشد و - عرض مى کنم - شن بکشد به دوشش با یک قیمت کمى ، یک اجر کمى ، یک اجرت کمى بگیرد و از صبح تا غروب کار کند، آن از ایران حساب مى شود! در شرکت نفت همین طور. همه جا همین است.نقشه این است اصلش که ما به شکل یک کارگر درجه سه درآمده ایم و تمدن بزرگ هم داریم! تمدن بزرگ! محتواى این تمدن بزرگ در ایران عبارت است از یک دسته عمله ، یا به شکل عمله ، به شکل - فرض کنید که - فرهنگى وعمال براى این اربابها، نفت را حمل کنند و بدهند به حلقوم آقاى کارتر و رفقاى او! عملگى کنند اینها با یک قیمت کمى ، یک اجر کمى و نفتها را حمل کنند براى آنها. سد هم مى خواهند بسازند باید کارشناس بیاید، اوامر کند و نقشه به قول خودشان بکشد، براى نقشه کشیدنش چند میلیون دلار مى گیرد که یک نقشه بدهد. یک شب بنشیند، یک نقشه اى مى دهد - یا دو شب- آن وقت چند میلیون دلار او مى گیرد! خوب ما چى? شما عملگى باید بکنید! ماها عملگى باید بکنیم، ما آجر باید حمل بکنیم! کارى دیگر از ما نمى آید. چرا نمى آید? براى اینکه ما فرهنگ نداشتیم، ما نتوانستیم که خودمان سد خودمان را بسازیم. الفاظ بى محتوا! هر چى را آدم دست رویش مى گذارد در این تمدن بزرگ، الفاظش سر جاى خودش است، الفاظ سر جاى خودش است اما محتوایش را آدم مى بیند ندارد. مهندس و نمى دانم دکتر و از این قبیل الفاظ زیاد است اما محتوا چیست? محتوا ندارد! در نظاممان هم که مى رویم الفاظ زیاد است! اینقدر سپهبد و ارتشبد ما داریم که فوجها سپهبد و ارتشبد ما داریم! یکى ازظرفا(2) مى گفت در تمام امریکا دو تا ارتشبد -نمى دانم - سه تا ارتشبد، به صورت این معنى هست اما ایران صفها از ارتشبد هست، صدها - نمى دانم - سپهبد هست! آن الفاظ همه اش به قوت خودش باقى است لکن محتوایش را وقتى بروى مى بینى آقاى ارتشبد محتوا ندارد! ارتش رضا خان در برابر متفقین در آن وقت که هجوم کردند این خارجیها به ایران قواى متفقین به ایران - قبل از آمدن آنها همین حرفها بود، این الفاظ بى محتوا بود که اعلیحضرت(3) - آن وقت اعلیحضرت او بود دیگر، این(4) آن وقت نبودش، اعلیحضرت او بود و همه ظلمها هم به ارث به این رسیده معالاضافه ! این چون رو به تمدن است اضافه کرده است! -اگر چه بکند دست همه را کوتاه کرده است. دیگر همه ایران همچو مستقل شده است که همه چیز چه شده است و لشکر چه و پلیس چه و از این حرفها. چون اهل علم و علما را کتک مى زدند و به کلانتریها مى بردند و اهانت مى کردند و زنها را آنقدر به آنها ظلم کرده اند - که خدا مى داند چه مصیبتها در ایران ما کشیدیم - و مردها را چه و بچه ها، همه بساط را درآورده بودند، در تبلیغات این بود که دیگر هیچ مملکتى در مقابل مملکت ما مثلا کذا! آن وقت ظرفا مى گفتند که آن یکى که دو نداشت، آن عبارت از آن چیزى بود که راجع به جنگى که اینها مى خواستند بکنند و حفظ بکنند سرحدات را، اعلامیه اول بود، دیگر دومى نداشت! آن سه ساعت طول کشیده بود! وقتى رضا شاه به یکى از صاحبمنصبها گفته بود چه ، گفته بود که یک ربع هم نباید طول بکشد! ما چیزى نداشتیم، آنها همه چیز داشتند. سربازها را خودم توى خیابانهاى تهران دیدم که راه افتاده اند همین طور، سربازخانه ها را رها کرده اند و راه افتاده اند توى خیابانها براى اینکه سرباز نبود، ارتش نبود. شما حالا خیال مى کنید ما یک ارتشى دویست و پنجاه هزار یا سیصد و پنجاه هزار نفرى داریم که ارتش است براى ما? الفاظ همان الفاظ است که در همه ممالک استعمال مى شود، از صاحبمنصبش گرفته تا پایین، الفاظش همان الفاظ است ولى محتوایش را وقتى که ملاحظه کنید محتوا ندارد، عوض شده همه چیزها. باقیش هم شما به همین ترتیب. انهدام کشاورزى به نام اصلاحات! هى اقتصاد! یکى از چیزها، خوب اقتصاد است، و ایشان(5) هم از علماى اقتصاد است، خوب مى داند اینها را، باید اینجا زندگى کند? نباید خدمت کند به مملکت خودش? اقتصاد ما چه! دیگر ما وابستگى نداریم! فلان.مى رویم سراغ اصلاحات ارضى اى که این هم خودش یکى از لغات است.اصلاحات! مى بینیم که آنقدر که فاسد کردند این زراعت ما را، آنقدر کشاورزى ما را برگرداندند به هیچ و منهدم کردند که ما در همه چیز محتاجیم، دستمان را دراز کرده ایم به اسرائیل که به ما حتى میوه بدهد! هر چه ، گندم، جو، چه ، هى دائما دارد مى آید که اگر یک روز جلویش را بگیرند این ملت باید گرسنگى بخورد! مى گویند براى سى روز یا سى و سه روز - تمام زراعت ایران براى سى و سه یا سى روز ایران کافى است، مابقى آن را باید از خارج بیاورند! یک مملکتى که صادرکننده بود، حالا باید اینطور باشد. اصلاحات! کلمه اصلاحات محتوا ندارد. لفظ لفظ خوبى است، خیلى قشنگ! انقلاب سفید! انقلاب سفید! انقلابش انقلاب است اما سیاه است! سرخ است!اینها - همه این حرفهایى که اینجاست - همه اش همان الفاظى است که خیلى لفظ قلمبه است و جالب است، نقاشى شده است الفاظ اما این الفاظ را روى چه گذاشتند? وقتى زیر این لفظ را مى بینیم چه دارد? کى چه چیز رامعرفى مى کند? وقتى زیر پرده را مى بینیم، مى بینیم محتوا ندارد! الفاظى است ...براى دلخوشى ماها - دلخوشى ملت - آن وقت که ملت نمى توانست صدا بکند و غافل بود از این مسائل، حالا این جور نیست دیگر، محتوا ندارد. اصلاحات ارضى یعنى بازار درست کردن براى امریکا و شعب امریکا و اذناب امریکا! ما بازار مصرفیم! آنها گندمهایشان زیادى است - که گاهى از زیادى براى اینکه خراب مى شود مى ریزند به دریا - خوب چه بهتر که اصلاحات ارضى شروع کنند! اصلاحات ارضى که شروع کردند، آن گندمها را دیگر «به » دریا نمى «ریزند» ...اصلاحات ارضى شده ! گندمها دیگر تو دریا ریخته نمى شود، گندمها را مى دهند و پول مى گیرند! نفت در ازاى پایگاه امریکایى ! از ما نفت مى گیرند و اسلحه مى دهند! اسلحه یعنى چه ? یعنى چیزى که باید پایگاه درست کند امریکا در مقابل - مثلا - شوروى! باید در ایران یک پایگاههایى درست کند، نفت مى گیرد پایگاه درست مى کند! این از معجزات امریکاست که هم نفت ما را مى برد، عوض این نفت چه چیز? این هست که من پایگاه درست کنم در ایران! پایگاه درست کنم. و الا این اسلحه هایى که میلیاردها دلار، میلیاردها دلار اسلحه مى دهند، ایران احتیاج به این اسلحه دارد?! اصلا همچو کارشناسى ما داریم که این اسلحه ها را به کار بیندازد?! شما آسفالت هم که مى خواهید بکنید کارشناس مى آورید براى آسفالت، آن وقت این اسلحه هایى که آنها درست کرده اند - و با جهاز فنى - محتاج به اشخاصى است که فن این مسائل را داشته باشند، و «در» ایران الفاظش هست، محتوایش نیست. دیگر توپ را که نمى شود با الفاظ درست کرد! آن را با محتوا باید درست بکنند.محتوا ما نداریم.این اسلحه هایى که آورده اند و قیمت نفت است، که این هم یکى از لغات است که محتوایش را از دست داده ، که قیمت نفت را، ارز باید به ما بدهند. به جاى اینکه به ما ارز بدهند، اسلحه مى آورند در ایران براى خودشان یک پایگاهى درست مى کنند، که اگر یک روز گرفتار شدند اینجا پایگاه داشته باشند! این وضع ایران است که زراعتش از آن طرف از دست رفته ، نفتش از آن طرف از دست رفته و دارد مى رود، دارند مى برند، به این جور مى برند.از همین جا، از همین مملکت متمدن، در ازاى نفت، طیاره - نوشته بود - سیصد و پنجاه میلیون دلارى و پانصدو پنجاه میلیون دلارى! این طیاره را مى خواهیم چه کنیم ما? ما مى خواهیم بین مشهد و قم «و» تهران برویم، طیاره سیصد و پنجاه میلیون دلارى - آخر من تصورش را نمى توانم بکنم - آن باید بدهد به ما! نفت ما را ببرد، این هم مال اینجا - همه جا همین طور است. عاقبت حزب فراگیر رستاخیز! وضع ما اینطورى است که الفاظ خیلى جالب اصلاحات ارضى. چه بساطى، مثل حزب رستاخیز دیگر، حزب رستاخیز فراگیر! که در آنجا هم همان اولى که این حزب را به پا کردند، ما حرفهایمان را زده ایم.آنقدر که باید صحبت کنیم، صحبت کرده ایم. حالا راجع به این است که این فراگیر بودنش محتوا نداشت.با زور یک عده اى از خودشان، از سازمانى«ها» و اینها بودند. که مردم قبول نکردند، بله نگفتند. آنها هم که گفته بودند، معلوم شد همه زور بوده ، براى اینکه همچو که یک قدرى سستى پیدا شد از اطراف، آن کنار رفت، آن کنار رفت، آن کنار رفت، همه کنار زدند، رفتند سراغ کارشان.حالا شده یک حزبى که سایر حزبها را به حزبیت مى شناسند، این را به حزبیت - اصلا - نمى شناسند! این حزبفراگیر! خوب شما دیدید که راجع به این حزب چقدر حرف زد این آقا، چقدر! یکى از حرفهایش این بود که هر که این حزب را - این جزء همان آزادى استها! - هر که این حزب را قبول کند، قبول کرده ، هر که قبول نکند، تذکره اش را بگیرد و برود! اینکه اهل این مملکت نیست! تمام اهل این مملکت آنهایى هستند که داخل این حزب هستند! فراگیر! اما محتوایش چه بود? محتوایش هیچ چیز! محتوا نداشت. معلوم شد هیچ است این. و هکذا هر جایش را بگیرید. این الفاظ حالا اگر بخواهیم ما تفصیلش را بدهیم طولانى است، و من هم دیگر حال این را که اینقدر بحث بکنم - صحبت بکنم - ندارم. دو راهى مرگ و زندگى ان شاءاللّه که خداوند شماها را حفظ کند، و همه تان سرباز باشید براى ملت خودتان. آقا، مسئله را جدى بگیرید. الان مسائل ایران یک مسائل جدى است، مسائل حیاتى است الان مسائل ایران. باید شماهایى که در خارج هستید مسائل را جدى تلقى کنید. صحبت صحبت شوخى نیست، صحبتى است که الان ایران در یک مرزى واقع شده است که یا باید نابود بشود و از بین برود - تا آخر - و یا باید حیات خودش را تجدید کند و موجودیت خودش را ثابت کند. الان ما سر این دوراهى واقع هستیم. دو راه بیشتر ما نداریم: یا حیات و یا موت. موت - تا آخر رفتن. شما گمان نکنید که اگر ما یک قدم از این مطلبى که ملتما الانداردو آناینکه اینسلطنتبایداز بین برود، این رژیم - اصلش -باید برود، این فاسد است، رژیم سلطنتى و شاهنشاهى از الفاظ بى محتواست، محتوایش فاسد است. این ملت مى گوید این باید برود، ما استقلال مى خواهیم، مى خواهیم خودمان مملکتخودمانرا اداره کنیم، نمى خواهیم تحت نظر دیگران باشد، مملکت مالماست، خوب است مال ما، بد است مال ما، ما نمى خواهیم دیگران در مملکت ما دخالت کنند. سیاست گام به گام یعنى سازش و شکست! اگر ما یک قدم از این حرف عقب بنشینیم، یا به اصطلاح آقایان قدم قدم بخواهیم پیش برویم، یعنى قدم اول را ما حالا تسلیم بشویم که آقا سلطنت بکنند نه حکومت - تز آقایان این است، تز بعضیها این است که حالا این حرف را بزنیم، بیاییم بگوییم که ایشان سلطنت بکند نه حکومت! - معنیش چه است? معنیش این است: یک نفر آدمى که قریب سى سال خودش و قریب پنجاه و چند سال خود و پدرش به ما جنایت کرده است، جوانهاى ما را کشته است، هتک حرمات ما را کرده است، مملکت ما را به غارت داده است، حالا آقا سلطان باشد! سلطانالسلاطین! شاهنشاه ! ما قبول کنیم این معنا را که ایشان حالا سلطان باشد، حکومت نباشد! اگر ما این مطلب را از اینهایى که تزشان این است قبول کنیم، اسلام را و مسلمین را و مملکت اسلامى را منهدم کرده ایم تا آخر، و این بالاتر«ین» خیانتى است که ما بر کشور خودمان بخواهیم بکنیم و به اسلام کرده ایم. اگر این قدم را ما سست بگیریم و بگوییم حالا ما به همین حد، قلمهاى ما را خرد خواهند کرد.این دفعه اگر این مار زخمى گرم بشود، همچو زهرى بر ایران و ایرانى خواهد زد که تا ابد سرش را نتواند بلند کند. بیدار بشوید آقایان! ملتفت باشید! خیال نکنید که ما قدم قدم مى خواهیم برویم، این غلط است. این تز غلط است. یا شاهنشاهى حالا باشد، به قانون اساسى عمل بکنید و انتخابات آزاد! اینها چیزهایى است که خود شاه تزریق مى کند، این چیزهایى است که خود او تزریق مى کند. الان دید و بازدیدها در ایران رواج شده است(6)! الان براى هدم این ملت دید و بازدیدها شروع شده است! شاه دو ساعت با یک نفرى خلوت کرده .امروز یکى از همین کسانى که آمده بودند مصاحبه کنند، گفتند این را که دو ساعت یک نفرى با شاه مصاحبه کرده و حالا مى خواهد با سران قوم مصاحبه کند. اینها، اگر اینها یک قدم ما را متوقف بکنند، قدمها و قلمهاى ما را خرد خواهند کرد، دیگر - تا آخر - ایرانى روى زندگى و روى آزادى و روى استقلال نخواهد دید. دیگر هیچ خیانتى بالاتر از این نیست که الان که مشتهاى ملت بلند است و گره هست و در مقابل ایستاده است، هیچ خیانتى بالاتر از این نیست که این مشتها را به زمین بیاورد، این دستهاى بلند شده را فرو بنشاند، و این آتشى که الان در ایران به پا شده است خاموش کند. اگر این خاموش بشود، محال است دوام پیدا کند و دیگر روشن بشود. تکلیف همه ، افشاى حقایق حالا آقا، باید همه قدرتها روى هم بیایند - همه . یعنى آقا تکلیف دارد، آقا تکلیف دارد، آقا تکلیف دارد، بنده تکلیف دارم - همه . تکلیف این است که اینجا هر قدر مى توانید تبلیغات کنید. بگویید مسائل را به کسانى که اطلاع ندارند. تبلیغات آنها اسباب این شده است که ماها را یک آدمهاى ارتجاعى معرفى کنند، آخوند را ارتجاعى معرفى کنند. این آخوند مى گوید آقا! ما حقمان را مى خواهیم، ما آزادى مى خواهیم، ما استقلال مى خواهیم، این ارتجاع است? مال ما را بردن ارتجاع نیست، تمدن است?! مالمان را مى خواهیم ندهیم، مرتجع هستیم?! ما را در قید و بند مى خواهید نگه دارید و اسیر - تا آخر نگه دارید شما مرتجع نیستید، اما ما که مى گوییم آزاد مى خواهیم باشیم ما مرتجع هستیم?! اگر ما دست برداریم از آن تز خودمان، از آن مقصد خودمان، تا آخر زیر بار این ظلم و این ستم - تا آخر باید باشیم. یارى نهضت، تکلیف الهى است هر کس، هر فرد، الان تکلیف دارد، تکلیف الهى دارد،تکلیف انصافى دارد، تکلیف وجدانى دارد که با این ایرانىهایى که الان ایستاده اند و فریاد مى زنند، با این ایرانىها کمک بکند.هر قدر مى تواند کمک بکند.اینها دارند جانشان را مى دهند، دارند جوانهایشان را مى دهند در راه ما و در راه اسلام، در راه ملت دارند مى دهند اینها، ما هم از ملت هستیم، باید ما هم کمک بکنیم، هر که هر قدر مى تواند. مى توانید مصاحبه مطبوعاتى کنید، مصاحبه کنید مطالبتان را بگویید، مى توانید به این رفقایى که در دانشگاهها و در جاهاى دیگر دارید صحبت کنید، بایستید هر چند نفر را مى بینید صحبت کنید: ایران این است وضعش، با ایران این کار را دارند مى کنند، با اینها اینقدر ظلم کرده اند، ما چه مى خواهیم، این دادوقالها براى چیست، که ، آزادى زیاد دادند و ما داد مى زنیم که چرا اینقدر آزادى مى دهید?! آزادى تند - سخت - دادند به قول آقاى کارتر، که چون آزادى تند داده است اعلیحضرت، از این جهت اینها فریاد مى زنند?! ما که فریاد مى زنیم آزادى یعنى ما از آزادى زیاد تخمه (7) کردیم، ما از آزادى? دیگر ندهید آزادى?! مطلب این است? مسئله این است? آقاى کارتر این را مى گوید دیگر! ما همه تکلیف داریم. باید، باید همه ما هر چه قدرت داریم اعمال کنیم براى نجات این کشور اسلامى . نجات یک ملت مسئله شوخى نیست، مسئله نجات یک ملت است. همه باید با هم دست برادرى بدهیم. و پیروز هستید ان شاءاللّه «ان شاءاللّه حضار»، ان شاءاللّه 1- شاه .پیروزید. خداوند همه تان را پیروز کند «آمین حضار».2- جمع ظریف، نکته سنجان و خوشطبعان.3- رضا خان.4- محمدرضا پهلوى.5- اشاره به یکى از حضار.6- اشاره به ملاقاتهاى شاه با آقایان: سیاسى، صدیقى و سنجابى براى انتخاب نخستوزیر.پاریس، نوفللوشاتو11 آبان 1357 / 1 ذى الحجه 1398صحیفه نور
منبع : پایگاه خبری تحلیلی صدای فردا
Aryan33 - انگلیس - لندن |
ای اخوند هندی که فامیلی خمینی برای خودت انتخاب کردی. عین جد وحشی ات محمد تازی چقدر وعده های دروغین که به مردم ندادید. اگر خدایی هست شماها مطمئننا در اعماق جهنمشید. |
شنبه 24 مرداد 1388 |
|
mohammad.moein - انگلستان - لندن |
جمهوری اسلامی که امروز می بینیم حتی به گفته های بنیان گذارش گوش نمی کنه!! چه برسه به مردم... |
شنبه 24 مرداد 1388 |
|
garfild - ایران - تهران |
مردک تو خواستی مثلا نفت ما را نگه داری به قیمت جان جوانان و گدا کردن ایران از هر نوعی - مادران ما را داغدار کنی برای نگه داری خودت - اگر شاه بد بود تو و پس مانده هایت چرا پا جای پای اون گذاشتین کارهای بدتر از اون انجام دادین ؟ ما همان بشر هستیم با اظهار نظر متفاوت و از نوع ایرانیش که خدا به دلیل نا شکریمون زد پس کلمون تو رو انداخت تو جونمون همون بهتر که زود مردی و به امید خدا دارو دستت هم دنبال تو به درک واصل خواهند شد . |
شنبه 24 مرداد 1388 |
|
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
همین خمینی کثافت اشغال خودش بانی این همه جنایت بود با ورود این جلاد شلاق سنگسار در اوردن چشم و قطع دست و پا .حجاب اجباری اعدام در ملا عام..فحشا و اعتیاد میلیونی این بود هدیه اش به ملت ایران ننگ بر این جرثومه ی فساد و مرگ به طرفدارانش. |
شنبه 24 مرداد 1388 |
|
chkavak - ایران - تهران |
منظور خمینی گور به گور شده از بشر کدام بشر بود؟ مگر در زمان حیات شوم و سیاه همین خمینی کثافت و ملعون و آدمکش حکومت کثیف اسلامی کم جنایت در حق بشریت انجام داد؟ مگر در زمان وی آزادی بیان وجود داشت یا شهروندان کشور را تنها بجرم خواندن یک کتاب به دار می آویختند؟ اینها همه اش مزخرفات و ادعاهای پوچ و توخالی آخوندی است و ارزشش معادل صد من یه غاز هم نیست چون اینروزها غاز خیلی گران است. |
شنبه 24 مرداد 1388 |
|
dara20 - امریکا - واشتگتن |
خمینی عرعر زیاد میکرد درست مانند سلفش خامنه ای حرامزاده |
شنبه 24 مرداد 1388 |
|
Bare hasti - المان - هامبورگ |
این مردک از هنر سخن گفتن هم بی بهره بود واقعا یک رهبر این طوری حرف میزنه نه هنر سخن وری داشت و نه سواد !! تنها چیزی که با خودش اورد یک مشت بی سواد بی ادب و بی هنر بود وافعا پدر و مادران ما چه طوری این مردک را به عنوان رهبر پذیرفتند !!!! نخواستیم کتابهایش را بخوانند حتی یک سخنرانی ازش هم گوش نکرده بودند؟!!!!مشکل اساسی ما مردم این است که تاریخ خودمان را نمی خوانیم و برای همین دوباره ان را تکرار میکنیم .. واقعا با اشتباه بزرگشان نسل من و بعد از من و نابود کردند واقعا ما نسل سوخته بودیم و هستیم امیدوارم این اشتباه دوباره تکرار نشه که نسل های بعد ما رو نفرین کنند. |
شنبه 24 مرداد 1388 |
|
parviz1 - انگلستان - کترینگ |
از شما عزیزان و جوانان خواهش میکنم وقت بگذارید و این اطلاعیه خمینی و وعذه های آزادی را خوب مطالعه کنید.اونوقت سطح علم و سواد این ملای هندیزاده بیسواد را میتوانید تشخیص دهید.تازه این بدبختها به مرتیکه هنوز امام میگن.اخ که ... تو روح و جسمتون خمینی و گدا علی که چطور کشور ملتی را بیچاره کردید و ایران را که در همان زمان هم مهد تمدن در خاور میانه شده بود و هر ایرانی در هر کجای دنیا میتوانست رایگان تحصیل کند را بکجا و به چه روزی انداختی.نتیجه ان غلاب مثنوی 1000 برگ بیچارگی دزدی و جنایتها و وطنفروشی و بیناموبی و میلیونها معتاد و...........در ایران است. |
شنبه 24 مرداد 1388 |
|
haghighatgo - آلمان - برلین |
پیر سک ضحاک ستمگر – دستنشانده ستمگران اروپائی و کارتل های نفتی- تمام ماتم وستم و اسارت ایرانیان اصیل از عقاید ارتجاعی این پیرمرد ظالم است - به دلیل آرادی اسلامی بود که اوایل فتنه خمینی و فرانسه درایران صد ها زندانی سیاسی را و حتی دولتمردان حکومت شاهی را خیلی سریع و بدون دادگاه بقتل رساندند |
شنبه 24 مرداد 1388 |
|
manenarenji - المان - اسن |
ای گور بگور شده ملعون تمام بدبختی از اونجای شروع شد که تو کفتار کثیف نظر به ایران وایرانی انداختی. مقبره نجست بزودی ت...ت عمومی خواهد شد صبر کن مردمی که فریبت را خوردند به وقتش دهن همگیتونو سرویس خواهند کرد. |
شنبه 24 مرداد 1388 |
|
مبین.رشت - ایران - رشت |
درود بر امام خمینی بیانگذار اسلام ناب محمدی که بعد از فوت ایشان در اسلامش دست بردند و آنرا به نفع منافع شخصی خودشان اجرا نمودند،مرگ بر قاتلین سید احمد خمینی که او را توسط داروهای سمی شهید نمودند و اندامهای داخلی و حیاتی بدنش را از کار انداختند،مرگ بر اسلام نمایان دروغگو منجمله احمدی نژاد حیله گر و دروغگو،میخواهم یک نمونه از بزرگی و روشنفکری امام خمینی(ره) را اینجا عنوان کنم :ایشان بودند که با دید گسترده خود به حق به اسلام عمل کردند و در حرکتی عظیم و بی نظیراجازه تغییر جنسیت را در ایران مجاز اعلام نمودند به یقین اگر ایشان در آن زمان چنین حکمی را نمیدادند ،هیچیک از سردمداران نظام کنونی ایران چنین مجوزی را صادر نمیکردند،پس این موضوع ریشه در روشنفکری امام دارد،اگر ایشان در این زمان نیز بودند ما به یقین دچار این مشکلات نمیشدیم و در زندانهای ما چنین جنایاتی رخ نمیداد،روحش شاد و یادش گرامی باد |
شنبه 24 مرداد 1388 |
|
massoudoslo - نروژ - اسلو |
خمینی ...ه خورد! مردیکه پ. فف.یوز !! |
شنبه 24 مرداد 1388 |
|
abiabi - انگلستان - لندن |
خمینی گ ...مفت خورده |
شنبه 24 مرداد 1388 |
|
kamia1 - المان - کلن |
مبین.رشت - ایران - رشت, تو دیگه چرا ? تمام دستورات اعدام, قصاص وووو. این ادم بانئ بوده.. متاسفم که نمیدونئ, بهشتئ بدستور شخص خمینئ کشته شد! سیاست پدر و مادر نداره .. بعد تو میگئ این د....ل ادم خوبئ ? |
شنبه 24 مرداد 1388 |
|
punisher - ایران - شیراز |
از این ... زیاد میخورد که این مملکت به اینجا رسید.. از بس که سر مردم رو با این ..... خوری ها شیره مالید.... ننگ بر تو و اون دین مزخرفت...... |
شنبه 24 مرداد 1388 |
|
mohsen_raja - ایران - تهران |
بشر در اظهار نظر خودش ازاد است،همه انسانها در اظهار نظرش ازاد است،همه ملت در اظهار نظرش ازاد است، لاکن بعد از اظهار نظر دیگر ازاد نیستند؛ یعنی اسلا م اجازه حرف(به فتح ف) زیاده به کسی نداده! |
شنبه 24 مرداد 1388 |
|
مبین.رشت - ایران - رشت |
امام خمینی:بشر در اظهار نظر خودش آزاد است،ای امام کجایی که ببینی احمدی نژاد بزور سر نیزه سعی دارد اراده مردم را در چنگال خودش بگیرد،کجایی که ببینی جانشینت خامنه ای چگونه مهر خاموشی بر روی جنایات احمدی مینهد،ای امام کجایی که ببینی نوه ات را چگونه آزار میدهند،ای امام کجایی که ببینی آنچه که بعد پیامبر یزید و معاویه با حسین کردند اکنون یزیدیان زمام با نوه ات و خانواده ات میکنند،ای انسان بزرگ که آزادی را سر لوحه کارت قرار دادی نیستی که ببینی اینان چگونه جوانان شیعه را در بند میکنندو به دختران و پسران این کشور تجاوز میکنند،ای خمینی کبیر از خدا بخواه که ریشه این بی اصالتها را برکند،چرا که روح بزرگت شاهد است که اینان با مردم چه کردند و میکنند،لعنت خدا و فرشتگان درگاهش بر احمدی نژاد حیله گر و خامنه ای قاتل، |
یکشنبه 25 مرداد 1388 |
|
مبین.رشت - ایران - رشت |
kamia1 - المان - کلن . . دستورات ایشان ب مبنای اسلام بوده اونهم از نوع محمدیش،اگر کسی به اسلام و قران توهین کنه حکمش مرگه،اینو خود دین میگه،بنابر این ایشان بر طبق اسلام حرکت کردند و بر طبق این موازین حکم دادن حالا اگه کسی به امام گزارش اشتباه و دروغ داده که فلانی فلان کارو کرده به گردن خودشه،امام که سنشون کم نبود که خودشون شخصآ برن دنبال اینکه فلانی واقعآ حتاکی به قران و دین کرده یا نه!،دستورات ایشان بر مبنای گزارش اطرافیانش بوده،در ضمن هیچوقت امام خمینی(ره)دستور کشتار شهید بهشتی رو ندادند،ایشان بزرگوار تر از اون هستند که مثل احمدی نژاد تصفیه حساب کنند،راه امام از راه این کثافتهای فعلی جداست،لطفا بروح ایشان صلوات بفرستید و بروح ....خامنه ای و احمدی نژاد لعن بفرستید |
یکشنبه 25 مرداد 1388 |
|
homeless - انگلستان - لندن |
تورو خدا بچه ها دقت کنید! یک کلمه از این چرت و پرت رو نمیشه متوجه شد!. این مردم ساده لوح شاه رو با اون همه سواد و شعور بیرون کردند و این بیشعور بیسواد رو کردن رهبر اون کشور مهد تمدن!!! معلوم نیست به چه زبانی صحبت کرده???. جملاتش هیچ ترکیب دستور زبانیه مشخصی نداره!!! هالا بگذریم از این که معنا و مفهومی هم درشون نیست! ای خدا اکه وجود داری خودت این کشور پارسی رو به صاحبان پارسیش بازگردان!!! امییییییین. |
یکشنبه 25 مرداد 1388 |
|
jigili - ایران - تهران |
...ه تو گورش |
یکشنبه 25 مرداد 1388 |
|
فریدون رخشان - ایران - تهران |
مبین.رشت - ایران - رشت .آفرین بر این غیرت ایرانی و اسلامی که دارید. لطفاْ برخی از کاربران محترم نظراتشان را همانند یک فرد باسواد و آگاه ارایه بدهند .... ایران برای ایرانی است نه برای وطن فروش .. خارج نشین مرفه بی درد |
یکشنبه 25 مرداد 1388 |
|
Bare hasti - المان - هامبورگ |
مبین.رشت-ایران-رشت خیلی جالبه !!!فکر کنم به چیزهایی که میگی یک لحظه هم فکر نکردی .ازادی بیان میدانی یعنی چه؟تو مرتب تاکید بر اسلام ناببببببببب محمدی داری و و مانند رهبرت که او هم الگوش پیامبرش بود انسانها را به القابی مانند کافر مشرک......طبقه بندی کردی درست مانند چند روز پیش به یکی از دوستان لقب کافر را دادی و به اعدام محکومش کردی!!!!! ایا این با ازادی افکار مغایرت نداشت ؟؟اخر اسلام ناب محمدی چه تناسبی با ازادی بیان دارد ؟؟!!!!تو خودت پشت همین کامپیوتر حکم اعدام صادر میکنی!!!! ان وقت میخواهی رهبر عزیزت غیر از این باشد.؟! برو کمی فکر کن. |
یکشنبه 25 مرداد 1388 |
|
Bare hasti - المان - هامبورگ |
فریدون رخشان -ایران-تهران اولا غیرت ایرانی را با غیرت اسلامی یکی نکن که خیلی با هم فرق داره. دوما از حرفات معلومه که دل پری از خارحی نشین ها داری علتش چیه نمیدانم و از کجا میدانی که مرفه هستیم ؟خارج بودن مان هم به خاطر همان ازادی بیان رهبر کبییییییییر اسلامی تان است .... زنده باد ازادی زنده باد ازاد اندیشان ایرانی بدون هر گونه تعصب کور دینی |
یکشنبه 25 مرداد 1388 |
|
IRAN ZAMEN - نروژ - روگنان |
خوشابحال ان مردمی که این هندی زاده را که پدرش چاسوس انگلیسیها در هند بوده را انتخاب کردند.این نشاندهنده بالا بودن ما ایرانیها بسیاست است.دست دانشجوها و استادان و سازمانهای سیاسی ان زمان درد نکند که همه مردم را بخاک سیاه نشاندند..و دست مردم درد نکند که بدون اگاهی سیاسی و فرهنگی فریاد زدند یا مرگ یا خمینی. نابود باد این خلیفه گرائی و اسلام در ایران. |
یکشنبه 25 مرداد 1388 |
|
sami_rad - انگلیس - لندن |
مبین.رشت - ایران - رشت:. حاجی فقط به خاطر تو جیره خور ...به روحش. |
یکشنبه 25 مرداد 1388 |
|
فریدون رخشان - ایران - تهران |
Bare hasti - المان - هامبورگ اگه دلت با مردم ایران است و مرفه بی درد نیستی م شما را هم دوست داریم . ایرانی بودن فقط به اسم و شناسنامه نیست بلکه به این است که علاوه بر آنها چقدر برای مملکت و مردم زحمت کشیده ای و باری را از دوش یک هم وطن حتی در خارج برداشتی آن وقت غیرت ایرانی بودن را نشان داده ای (با حرف زدن چیزی ثابت نمی شود) .. IRAN ZAMEN - نروژ - روگنان اگر بابت اظهارات خودتان سند دارید لطفاْ ارایه فرمایید ما هم مطلع شویم. در ثانی در ایران نیازی به معرفی امام خمینی نیست بلکه در مراسم ارتحال ایشان مردم با حضورشان نشان دادند که امام خمینی چه کسی بود و کور باد چشم کسانی که هنوز هم امام خمینی را نشناخته اند. ثالثاْ عملکرد غلط یا بد سایرین را به دیگران نسبت ندهید. |
یکشنبه 25 مرداد 1388 |
|
Bare hasti - المان - هامبورگ |
فریدون رخشان -ایران-تهران معلوم که شما از جمله کسانی هستید که معتقدندانسانها مجرم هستند مگر خلاف ان ثابت شود همه ایرانیهای خارج از کشور مرفه بی درد هستند مگر خلاف ان ثابت شود .خوب و بد بی دردو بادرد همه جا هست حتی در داخل همان جامعه پر درد خودمان پس این تز پر از کینه تان را رها کنید. در ثانی معیار صحیح بودن یک عقیده یا یک شخص. یا... به میزان طرفداران ان نیست درمورد خمینی اوایل مردم به خاطر پایین بودن اگاهی سیاسی و حتی به نظر من پایین بودن سواد اجتماعی یک همچین فردی را به عنوان رهبر خود انتخاب کردند ولی به مرور زمان این بت پرستی کمرنگ شده و فکر نمیکنم که دیگه انقدر طرفدار داشته باشد و تعداد زیادی از انها به طمع وعده وعیدهای رژیم می ایند ولی همچنان که گفتم اگر غیر از این هم باشد (که گمان نمیکنم) باز هم معیاری برای مثبت بودن این ادم نیست . |
یکشنبه 25 مرداد 1388 |
|
مبین.رشت - ایران - رشت |
Bare hasti - المان - هامبورگ:من نمیدونم آزادی بیان چیه و فقط ت میدونی،عجب حرفی میزنی بزار واست روشن کنم،مگر ادیان دیگر توهین به دینشان را قبول میکنند؟من میگویم هر انسانی در انتخاب دینش آزاد هست و حق توهین به دین شخص دیگر را ندارد اگر هم نظری دارد میتواند آن را بدون توهین بیان کند،این حکم اسلام است که هرکس به خدا و ریالران و رسولش توهین کند و آنها را منکر شود حکمش مرگ هست الا شما اگر موردی مد نظرتان هست نباید بصورت توهین به دینمان حرفتان را بیان کنید،خود اسلام دین کاملیست که اگر به درستی به آن عمل میشد فقر از این جامعه رخت بر میبست،در ضمن من طرف خامنه ای نیستم چون ایشان فرسنگها از خط رسول اکرم(ص) و خط امام دور شده اند،راهی را که خامنه ای و احمدی نژاد طی میکنند جدا از راهیست که خداوند در قران بیان کرده،آزادی بیان حق همه مردم است اما این آزادی نباید به گونه ای باشد که توهین به مقدسات محسوب شود شما اگه دین دیگری داری من مثل خامنه ای دستور سرکوب نمیدهم میگویم در دینت آزادی چون خود قران گفته که در دین هیچ اجباری نیست،اما اگر شما بخواهید علیه دینی اقدام کنید |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
مبین.رشت - ایران - رشت |
آن زمان دیگر آن عملتان آزادی بیان نیست،بلکه تجاوز به مقدسات افراد میباشد،مگر ما هیچوقت خدای نکرده به مسیحیت و یهودیت توهین کردیم؟ما به مسیحیت و یهودیت احترام قایلیم چون اشتراک آنها نیز و هدف نهایی آن ادیان نیز یکتا پرستی است،حتی امام زمان(عج)پس از ظهور مبنای دعوتشان از مردم بر اساس خدا پرستی یعنی همان خدای واحد الله است،ما اگر بخواهیم از اسلام نوع محمدیش دست بر داریم دیگر چیزی نداریم و چیزی برایمان نمیماند،اسلام ناب دین سختگیری نیست و این اسلام آقای خامنه ای و احمدی نژاد فرسنگها با اسلامی که ناب محمدیست و مورد تایید خدا و امام زمان(عج)است تفاوت دارد،من تاکید دارم که این آقایان بسیاری از فرامین قرانی را به نفع خودشان تفسیر کرده و بهره برداری میکنند در صورتی که مرجع تقلید باید اسلام را بروز کند و بر طبق خواسته های روز مردم حرکت نماید |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
مبین.رشت - ایران - رشت |
مرجع تقلید باید اسلام را بروز کند و بر طبق خواسته های روز مردم حرکت نماید. مرجع تقلید باید به خواسته های منطقی مردم پاسخ درست بدهد و آن مشکل را بر طرف نماید،مثلا در گذشته سنگسار مجاز بود،اکنون با توجه به تغییر زمان این موضوع باید به روز شود و حذف گردد و بسیاری از مسایل دیگر اما اصل اسلام باید حفظ شود،اسلام ناب محمدی یعنی حفظ مقدسات اسلامی و در عین حال بروز کردن آن توسط مراجع بر طبق خواست تک تک افراد جامعه مبنی بر آنکه خواستشان بحق و نیاز باشد،به عبارت دیگر اکثریت اقلیت هستند و اقلیت هم اکثریت، به خواسته هایشان باید رسیدگی شود. |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
فریدون رخشان - ایران - تهران |
Bare hasti - المان - هامبورگ .خوشحال هستم که ملاحظات مرا پاسخ دادید. 1- دوست عزیز امام خمینی وقتی آمد مردم او را ندیده بودند و نمی شناختند و فقط راجع به وی شنیده بودند. 2- امام خمینی وقتی رفت هیچ چیز نداشت (زمین-خانه-ثروت-مال...) مردم سال 68 با شناخت و آگاهی کافی در مراسم ارتحال آنچنان گسترده شرکت کردند و اشک ریختند. (در تاریخ ثبت شده است). 3-امام خمینی کسی نیست که من بخواهم به او جایگاه بدهم یا او را بزرگ جلوه دهم. بلکه ایشان انسان کاملی بود که ایران را نجات داد . 4-اگر نبود شیطنت داخلی ها و خارجی ها ایران گلستان می شد. اگر نبود تفکرات التقاطی و جنگ تحمیلی و تحریم و .. وضع مردم متحول می شد. 5- قبول دارم که افرادی خاین و یا افراطی طی 30 سال گذشته با استفاده از فرصت ها ی پیش آمده به نام دین و ولایت و یا آزادی و .. ظلم ها بر مردم کردند . حتماْ باید با آنها برخورد کرد. این موضوع در همه کشور ها وجود دارد. |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
فریدون رخشان - ایران - تهران |
6- آیا در آلمان همه آلمانی ها از وضع موجود راضی هستند؟ قطعاْ اینطور نیست . 7- به خود من هم ظلم ها شده وی به خاطر اعتقاداتم تحمل کرده ام و خیالی نیست طبیعت همه انقلابات این است. 8- ولی این را بدانید که علاقه من با امام خمینی به این خاطر است که ایشان را می شناسم و زندگی شان را دیده ام . 9- همه ایرانیان خارج نشین مرفه بی درد نیستند و تاکید می کنم که درد دوری از وطن کمتر از دردهایی که ما در داخل می کشیم نیست. |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
Bare hasti - المان - هامبورگ |
مبین.رشت-ایران-رشت وقتی می گویم معنی ازادی بیان را نمیدانی ناراحت میشوی !!وفتی افراد به گروههایی مثل کافر -مشرک-ملحد....نقسیم بندی میشود این چه مفهومی دارد این مفهوم ازادی دارد ؟؟!!!! خودت در حرفات به این مطلب اشاره کردی که اگر امامان را تهمت بزنی و یا منکر باشی حکمت اعدام است ایا تهمت با منکر بودن یکی است ؟ضمنا در اروپا و امریکاازادی به ان مفهومی که مد نظر من و یا هر انسان ازادیخواهی است وجود دارد نه به مفهوم مد نظر شما و حاکمان.. در این جا اتفاقا خیلی موارد با عیسی هم شوخی میکنند . و مرتب برنامه هایی میگذارند علمی و مبنی بر این که مثلا ایا مسیح وافعا بر روی اب میتوانسته راه رفته باشد یا این فقط یک روایت است و ..حرف برای گفتن زیاد است منظورم به بیان ازادی به مفهوم واقعی ان است یعنی بتوانیم راجع به ان حرف بزنیم و حتی اگر دلمان بخواهد و برایمان مساله باشد راجع به امامانتان نظر بدهیم و شکیاتمان را نسبت به انها بدون ترس از عواقب ان و بدون این که طرفداران ان رگ گردنشان برجسته شود بیان کنیم. ... |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
Bare hasti - المان - هامبورگ |
مبین.رشت-ایران-رشت ضمنا دینی که با شرایط زمانی و مکانی تغییر کندیعنی کلاه شرعی یا بهتر بگویم یعنی مغلطه... |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
Bare hasti - المان - هامبورگ |
فریدون رخشان-ایران-تهران همین که شما گفتید وقتی امد کسی او را نمیشناخت تاییدی است بر حرف من که فقر سیاسی شدیدی در کشور ما حاکم بوده این بدترین حالتیست که بدون شناخت کشورت را به دست کسی بسپاری که نمیشناسی .در ضمن خوب بودن و بد بودن یک فرد به عملکرد ان ادم برمیگردد شاید در زندگی شخصیش ادم خوبی بوده .. |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
Bare hasti - المان - هامبورگ |
فریدون رخشان-ایران-تهران ...ولی در حکومتداری خلاف ان را ثابت کرد . لابد میخواهیدبگویی از اعدامهای سال 67 خبر نداشته با اگرو مگر هم نمیشود زندگی کرد همه خطاها متوجه خود اوست .ضمنا مورد 6شما یک مغلطه کامل است.منظور شما از این که در همه کشورها مشکل وجود دارد چیست؟معلوم است که هست ولی شدت وحدت و مهمتر از ان نحوه برخورد مسولین یا ان و تلاش برای رفع ان مهم است از این نظر اینها اصلا با هم قابل مقایسه نیست ... |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|
Bare hasti - المان - هامبورگ |
فریدون رخشان-ایران-تهران....در مورد 8 شما میتوانید علاقه تان را به او داشته باشید نظر هر کس برای خودش محترم است و در مورد 9 خوشحالم که نظرتان عوض شدنسبت به ما خارجی نشین ها شاید این سایت بهانه ای باشد تا ایرانیان خارج از کشور و داخل به هم بیشتر نزدیک شوند و برخی نظرهای کینه توزانه از بین برود که ان را هم از چشم حکومت میبینم موفق باشید. |
دوشنبه 26 مرداد 1388 |
|