یکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۷ - ۰۵ اكتبر ۲۰۰۸
فروش کودک ربوده شده برای خرید مواد مخدر
مردی معتاد پس از ربودن یک کودک سه ساله او را به زوجی نابارور فروخت تا با پول به دست آمده از این معامله مدتی زندگی اش را بگذراند.به گزارش خبرنگار ما این ماجرا زمانی فاش شد که زن و مردی به پلیس آگاهی استان تهران رفتند و از ناپدید شدن پسربچه سه ساله شان به نام مهدی خبر دادند. پدر و مادر مهدی به ماموران گفتند او مقابل در خانه شان واقع در یکی از خیابان های اسلامشهر مشغول بازی با دوستانش بوده اما به طور ناگهانی مفقود شده است و هیچ کس نیز خبری از او ندارد. این اظهارات باعث مطرح شدن فرضیه های مختلفی از سوی کارآگاهان شد؛ نخست آنکه ماموران احتمال دادند مهدی بر اثر حادثه یی مجروح و به بیمارستان منتقل شده باشد. به همین دلیل به جست وجوی وی در پزشکی قانونی و مراکز درمانی و بهزیستی پرداختند. اما نام این کودک در لیست هیچ یک از این مراکز به ثبت نرسیده بود. گزینه بعدی که ماموران درباره آن تحقیق کردند، آدم ربایی بود. ناپدید شدن ناگهانی پسربچه و اینکه پس از خروج مهدی از خانه هیچ کس او را ندیده بود، باعث تقویت این احتمال شد. اما از آنجا که هیچ تماسی با خانواده کودک سه ساله گرفته نشده بود، ماجرا مرموز به نظر می رسید. در این میان یکی از همسایه های پدر مهدی که تازه از این ماجرا باخبر شده بود، نزد پلیس رفت و گفت چند روز قبل مردی را دیده که مهدی را در مقابل خانه شان سوار یک خودرو پیکان سفیدرنگ کرد و او را با خود برد. به این ترتیب جای هیچ تردیدی در ربوده شدن پسر سه ساله باقی نماند. چند روز بعد در حالی که عکس مهدی منتشر شد، مردی با خانواده این کودک تماس گرفت و گفت از محل نگهداری فرزندشان باخبر است. این مرد ناشناس با ارائه آدرسی مدعی شد مهدی چند روز است که توسط یک زن و شوهر در آنجا نگهداری می شود. با یافتن این سرنخ تحقیقات با جدیت بیشتری ادامه یافت. در این مرحله گروهی از ماموران خانه مورد نظر را به طور نامحسوس کنترل کردند و از صحت گفته های مرد ناشناس مطمئن شدند. از آنجا که هر اقدام غیرمنطقی ممکن بود جان مهدی را به خطر بیندازد، کارآگاهان نقشه یی حساب شده طراحی کردند و سرانجام در عملیاتی غافلگیرکننده وارد خانه شدند و با نجات دادن مهدی زن و مردی را دستگیر کردند. این زوج هنگامی که به پلیس آگاهی منتقل شدند، ادعا کردند از ماجرای آدم ربایی اطلاعی ندارند. آنها گفتند مدتی است با هم ازدواج کرده اند و چون بچه دار نمی شدند، تصمیم گرفتند یک کودک را به فرزندخواندگی قبول کنند اما شرایط سخت تحویل گرفتن کودک آنها را وادار کرده مهدی را از یک مرد بخرند. دستگیرشدگان در این باره گفتند؛ پس از آنکه نتوانستیم از طریق قانونی حضانت کودکی را برعهده بگیریم از طریق یک واسطه با مردی آشنا شدیم که ادعا می کرد از کودکی که والدینش را از دست داده است، نگهداری می کند. به همین دلیل ما هم با پرداخت چند صد هزار تومان کودک را از او تحویل گرفتیم و با خیال آسوده به خانه بردیم تا از او مراقبت کنیم. ما هیچ اطلاعی از دزدیده شدن مهدی نداشتیم.با روشن شدن ماجرا، ماموران سراغ مرد آدم ربا رفتند و او و همدستش را دستگیر کردند. متهمان با پذیرش اتهام شان نیاز مالی را علت این اقدام شان اعلام کردند و گفتند؛ روز حادثه مهدی مقابل خانه اش تنها بود و هیچ کس هم آن اطراف حضور نداشت. ما هم فرصت را مناسب دیدیم و او را با نشان دادن شکلات فریب دادیم و سوار خودرومان کردیم تا به ظاهر به پارک ببریم. چند روز بعد در حالی که از ماجرای بچه دار نشدن زن و شوهری باخبر بودیم، به آنها گفتیم مهدی پدر و مادرش را از دست داده و به این ترتیب او را فروختیم. بررسی ها نشان داد آدم ربایان به مواد مخدر اعتیاد دارند و انگیزه اصلی شان برای ربودن کودک سه ساله تهیه پول مواد بوده است. بنا بر این گزارش هم اکنون متهمان با صدور قرار قانونی در بازداشت به سر می برند و تحقیقات از آنان ادامه دارد.
iran-azad - ایران - تهران |
در حال حاضر یه عده از این ملت شریف ایران که اکثرا معتادند کارشون صبح تا شب اینکه که چطور می شه اشیا موجود در کوچه و خیابان را به پول تبدیل کرد حالا می خواد درپوش رگولاتور باشه یا شیر دستشویی پارک یا یه بچه سه ساله یه روز داشتم روی بالکن قفس قناری رو تمیز می کردم تیکه پلاستیکی کف قفس افتاد توی کوچه تا رفتم توی کوچه کلا دو دقیقه طول کشید دیدم نیست دور و برم رو نگاه کردم دیدم یه یارو گرفته دستش داره می بره فکر کنم نگذاشته به زمین برسه همون رو هوا قاپیده - یه شب حدود ساعت دو دیدم از جلو خونه سر و صدا می آد از روی بالن نگاه کردم دیدم دو نفر دارند پل آهنی جلو در رو از توی آسفال می کشند بیرون که ببرند- کابل دزدی و درپوش رگولاتور گاز و دزدیدن کل دکل فلزی برق بین شهرها که جای خودش |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
garfild - ایران - تهران |
بی پدر مادرا حقشون بود اون خانواده هم خیلی خر تشریف داشتن که پیگیری حداقل نکردن ببینن راسته یا دروغ |
یکشنبه 18 مرداد 1388 |
|
paria_e - بلزیک - بروکسل |
این نتایج گوش فرا دادن به سخنان ملایان است که باعث شده جمعیت ایران اینقدر زیاد بشه و پدر و مادرانی بیتفاوت که فقط بلدند بچه بوجود بیاورند و بعدش ولشون کنند تو کوچه ها تا از شر سر و صداشون راحت باشند.با توجه به معضلاتی که در ایرانه اکنونی وجود داره باید خانواده این بچه خوش شانس باشند که بچه اشان زنده بوده. وگرنه تا حالا تکه تکه اعضای بدنش را هم فروخته بودند. |
دوشنبه 19 مرداد 1388 |
|
jazire_marjan - ایران - تهران |
چرا باید توی ایران قبول کردن یه بچه از بهزیستی این قدر شرایط داشته باشه؟؟؟؟ |
پنجشنبه 22 مرداد 1388 |
|