دردسر زبان انگلیسی برای یک زن روس - طنز

دردسر زبان انگلیسی برای یک زن روس

یک خانم روسی و یک آقای کانادایی با هم ازدواج کردند و زندگی شادی را در تورنتو آغاز کردند .طفلکی خانم ، زبان انگلیسی بلد نبود اما می توانست با شوهرش ارتباط برقرار کند. مشکل وقتی شروع شد که خانم برای خرید مایحتاج روزانه بیرون رفت.

  یک روز او برای خرید ران مرغ به مغازه قصابی رفت.اما نمی دانست ران مرغ به زبان انگلیسی چه می شود . برای همین اول دست هایش را از دو طرف مانند بال مرغ بالا و پایین کرد و صدای مرغ درآورد. بعد پایش را بالا آورد و با انگشت رانش را به قصاب نشان داد . قصاب متوجه منظور او شد و به او ران مرغ داد.

  

روز بعد او می خواست سینه مرغ بخرد. بازهم او نمی دانست که سینه مرغ به انگلیسی چه می شود. دوباره با دست هایش مانند مرغ بال بال زد و صدای مرغ درآورد. بعد دگمه های پالتو اش  را باز کرد و به سینه خودش اشاره کرد . قصاب متوجه منظور او شد و به او سینه مرغ داد.

 روز سوم خانم ، طفلک می خواست سوسیس بخرد. او نتوانست راهی پیدا کند تا  این یکی را به فروشنده نشان بدهد. این بود که شوهرش را به همراه خودش به فروشگاه برد............

..

برای خواندن ادامه داستان  به پایین صفحه بروید

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

با خودتون چی فکر کردید؟

حواستون کجاست ؟

شوهرش انگلیسی صحبت می کرد.

sonjasarah - آلمان - نزدیک فرانکفورت
منم همون فکر رو کردم که خیلی ها حتما خواهند کرد. ولی جالب بود ممنون
شنبه 19 اردیبهشت 1388

abiabi - انگلستان - لندن
چه بیمزه بود . این یه نوع توهین به خانمها میباشد
شنبه 19 اردیبهشت 1388

smehdi - ایران - ساری
رو دست خوردم!!!
عالی بود.
شنبه 19 اردیبهشت 1388

kawahkurd - سوید - یوتبوری
من فورا فهمیدم خیالم به جاهای دیگه نرفت. ولی اگه اون زن شوهرش با خودش نمی برد به هیچ عنوان نمی تونست طرف حالی کنه.واقعا با حال بود.
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

shikamo - ایران - قم
این جا فکرهای منحرف معلوم میشن
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

popi900 - ایرا - تهران
من حدس زده بودم. چون شوهرش زبان انگلیسی بلد بود
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

*پسر شجاع* - ایران - تهران
بد جور اغفال شدم!!!!!!!!!
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

bluestar - ایران - تهران
یواش یواش سایت داره زرد میشه. مطالب بی مزه و پیشپا افتاده.
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

khodekhodeshe - بلژیک - انت ورپ
ابی کوتا بیا
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

mr1001 - -
چرا شما همه چیز را توهین می‌بینید ؟ یکم از غرور خودتون کم کنید مرسی‌ خیلی‌ بامزه بوود
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

Anarchist - ایرلند - دبلین
ها؛ها:سنس او هیومر..!
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

royal_saeed - کانادا - ونکور
خیلیییییییی توب بود
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

sam-antwerpen - بلژیک - انتورپن
عجیبه که زنای روس با اینکه زبان انگلیسی بلد نیستند ولی خوب باهاشون ارتباط برقرار میکنند!!! البته همچنان است برای زنان روس زبان!
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

Pesare Shoja - گامبیا - آبیجان
سرکاری خوبی بود . مرسی از این طنز بامزه .
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

bahram$hiroshima - ژاپن - هیروشیما
منهم یه جور دیگه فکر کردم!!!!!!!!!!! هـــــــــــــــــــــــــــــــــا هــــــــــــــــــــــــــــــا
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

mostafa-naghdi - ایران - اصفهان
ایول مرغه پرسپولیسیه
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

hooriyeh - ایران - تهران
حالا اگه تخم مرغ می خواست چی به قصاب نشون میداد
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

گلبرگ - دانمارک - کپنهاگ
جالب بود و منحرف کننده
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

morijun - ایران - مشهد
ای شیطونا من داشتم فکر میکردم چی میخواد نشون بده
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

rino - ایران - قزوین
حوریه ـ ایران ـ تهران در اون صورت تخم مرغ رو از قصابی نمی خریده از بقالی می خریده....
یکشنبه 20 اردیبهشت 1388

آپامه - استرالیا - سیدنی
خیلی بامزه بود. متشکرم
دوشنبه 21 اردیبهشت 1388

rezanl - هلند - امستردام
اینم جوک من که با لهجه جنوبی باید خوند!!! میگن یه یاروئی رو به دوست دختر جدیدش میکنه میگه تو توچه فکری هست؟ دختره (که به فکر دوست داشتن بوده) میگه تو همون فکری که تو هستی؟ پسر ناراحت میشه و میگه یعنی تو میخوای منو -----؟!!
سه‌شنبه 22 اردیبهشت 1388

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.