فال روز سه شنبه ۳۱ مارچ - ۱۱ فروردین

فال روز سه شنبه 31 مارچ - 11 فروردین

فروردین

شما مستقل، مطمثن، هوشیار و در انجام هرکاری که تصمیم به اجرای آن میگیرید، مصمم هستید. آرزویی پنهانی در دل دارید که با توکل به خداوند متعال و سعی و تلاشی که در این راه دارید حتما پیروز خواهید شد. به زودی پله های موفقیت و کامیابی را طی کرده و از حمایت های اعضای خانواده بهره خواهید برد .

اردیبهشت

 در زمینه موسیقی از توانایی های ویژه ای برخوردار هستید. پس چه خوب است که از این استعداد و توانایی خود به نحو مطلوبی استفاده کنید. برای انجام هر کاری علاقه شرط اول است. البته به شرط آنکه صبور و بردبار باشید. در طالع این ماه شما سود مالی مختصری به چشم می خورد.

خرداد

از تعارض و بگو مگو با دیگران خسته شده و مایل به ادامه آن نیستید. شما به شرایط مسالمت آمیز و محیط آرامی نیاز دارید تا آرامش فکری خود را به دست آورده و تجدید قوا کنید. از اینکه می بینید روزگار بر وفق مرادتان نیست دچار ناامیدی و تشویش خاطر نشوید. فراموش نکنید که اعتماد به نفس یکی از شرط های موفقیت است.

تیر

از همدردی دیگران احساس رضایت خاطر می کنید . احساس می کنید بار سنگینی از مشکلات را بر دوش می کشید. با این حال شما از آرمان ها و اهداف خود دست نمی کشید و با انعطاف پذیری و سازگاری کامل بر دشواری ها غلبه خواهید کرد. نگرانی که بابت مشکلات یکی از دوستانتان دارید به مرور زمان برطرف خواهد شد. در اطراف شما چشمانی هستند که مواظب اعمال و رفتارتان هستند و از شما غافل نمی شوند.

مرداد

احساس می کنید آن طور که باید از زحمتتان قدردانی نمی شود. خواستار این هستید که دیگران پی به ارزش های شما برده و برایتان احترام قایل بشوند. به زودی در یک فعالیت پر تحرک و هیجان آور شرکت خواهید کرد و احساس نشاطی در وجودتان پدید خواهد آمد که روحیه کاری تان را دو چندان خواهد کرد.

شهریور

مدتی طولانی است که با کار کردن مداوم و خسته کننده خود را سرگرم کرده اید. باید بیشتر به فکر سلامتی خود باشید تا خدای ناکرده به مرور زمان از پا در نیایید. ورزش و استراحت کوتاه مدت را حتما در برنامه روزانه خود بگنجانید تا از مشغولیت ها و دغدغه های کاری خود بکاهید.

مهر

به آسانی تحت تاثیر محیط پیرامون خود قرار گرفته و به راحتی از عواطف دیگران متاثر می شوید. احساسات پاک و بی آلایش شما قابل تحسین است . اما باید مواظب سوئ استفاده افراد سودجو باشید. از طرف یک دوست یا همکار مورد انتقاد قرار خواهید گرفت. از عکس العمل سریع و بدون تفکر بپرهیزید که به نفع تان نیست.

آبان

رنج و اندوه زیادی را در برابر عشق تحمل می کنید. عواطف و احساساتتان را به راحتی بروز نمی دهید. این موجب گوشه گیری و انزوای شما می شود. در اطرافتان دشمن نادانی دارید که بهتر است هر چه زودتر تا برای شما خطری ایجاد نکرده از او دوری کنید. در این ماه موقعیتی برای یک مسافرت یک یا دو روزه برایتان پیش خواهد آمد.

آذر

به زودی به یک میهمانی باشکوه دعوت خواهید شد. اما احتمال شرکت کردنتان در این میهمانی کم است. یک بدقولی آزاردهنده که موجب کدورت بین شما و دوستی صمیمی می شود روابطتان را با ایشان تیره و تار خواهد کرد. هیچ گاه سعی در توجیه اشتباهات خود نکنید که این کار اوضاع را بدتر خواهد کرد و مشکلات را بیشتر.

دی

در زندگی مایل به پنهانکاری هستید و بدون احتیاط روابط نزدیکی با دیگران برقرار نمی کنید. ممکن است غم و اندوهی کوتاه مدت به سراغتان بیاید. از انزوا و گوشه گیری بپرهیزید. به زودی فردی تازه وارد به بستگان شما می پیوندد که قدمی خیر و پربرکت دارد.

بهمن

همیشه تابع نظرات جمع هستید و این رفتار موجب می شود که اکثرا در میهمانی های دوستانه یا جمع های خانوادگی حضور داشته باشید. اطرافیان از معاشرت و رفت و آمد با شما لذت می برند. شخصی به کمک شما نیاز دارد اما توان مطرح کردن مشکلش را ندارد. بهتر است او را در این امر یاری دهید.

اسفند

برای یک زندگی ایده آل تلاش می کنید. اما در این راه باید از همفکری و مشورت با افراد با تجربه و کاردان استفاده کنید. در کارتان ریسک نکنید و مطالعه و تحقیق جلو بروید تا موقعیتتان به خطر نیفتد. پیشرفت در هر کاری نیاز به زمان دارد. به زودی نامه یا بسته ای پستی دریافت خواهید کرد.

samandar - انگلیس - منچستر
راست گفتی ولی الان که فکر میکنم یه دونه ارزو ندارم. ارزوها دارم.....
چهار‌شنبه 12 فروردین 1388

aghakian - ایران - تهران
با عرض پوزش از مسولین سایت و کاربران عزیز این مطلب از بس زیبا بود حیفم اومد نذارم
آقای حداد عادل تعریف می کردند:« سال 77، خانمی به خانه ما زنگ زده بود و گفته بود که: می خواهیم برای خواستگاری خدمت برسیم. خانم ما گفته بود دختر ما در حال حاضر سال چهارم دبیرستان است و می خواهد ادامه تحصیل دهد. ایشان دوباره پرسیده بودند که اگر امکان دارد ما بیاییم دختر خانم را ببینیم تا بعد. اما خانم ما قبول نکرده بودند.
بعد خانم ما از ایشان پرسیده بودند که اصلا شما خودتان را معرفی کنید. و ایشان هم گفته بودند: من خانم مقام معظم رهبری هستم. خانم ما از هول و هراس دوباره سلام علیک کرده بود و گفته بود:« ما تا حالا به همه پاسخ رد داده ایم. اما شما صبر کنید با آقای دکتر صحبت کنم، بعد شما را خبر می کنم». آن زمان خانم من مدیر دبیرستان هدایت بود. بعد از صحبت با من قرار بر این شد که آنها بیایند و دخترمان را در مدرسه ببینند که هم دخترمان متوجه نشود و هم اینکه اگر آنها نپسندیدند، لطمه ای به دختر ما نخورد. طبق هماهنگی قبلی، خانم آقا آمدند و در دفتر مدرسه او را دیدند و رفتند. چند روز گذشت و من برای کاری خدمت آقا رفتم. آقا فرمودند:« خانم استخاره کرده اند، جوابش خوب نبوده است». یک سال از این قضیه گذشت.. مجددا خانواده آقا تماس گرفتند و گفتند که ما می خواهیم برای خواستگاری بیاییم.خانم بنده پرسیده بودند که چطور تصمیمتان عوض شده؟ آقا گفته بودند:« خانم ما به استخاره خیلی اعتقاد دارد و دفعه اول چون خوب نیامده بود، منصرف شدند» و خانم آقا هم گفته بودند:« چون دخترتان، دختر محجبه،فرهیخته و خوبی است، دوباره استخاره کردم که خوب آمد و اگر اجازه بدهید، بیاییم.» آن زمان دخترمان دیپلم گرفته بود و کنکور هم شرکت کرده بود. پس از مقدمات کار، یک روز پسر آقا و مادرش با یک قواره پارچه به عنوان هدیه برای عروس آمدند و صحبت کردیم و پس از رفتن آقا مجتبی، نظر دخترم را پرسیدم، ایشان موافق بودند. بعد از چند روز خدمت آقا رفتیم. آقا فرمودند:« آقای دکتر! داریم خویش و قوم می شویم.» گفتم:« چطور؟» گفتند:«خانواده آمدند و پسندیدند و در گفتگو هم به نتیجه کامل رسیده اند، نظر شما چیست؟» گفتم:« آقا! اختیار ما دست شماست.» آقا فرمودند:« نه! شما، دکتر و استاد دانشگاهید و خانمتان هم همین طور. وضع زندگی شما مناسب است، اما زندگی من اینطور نیست. اگر بخواهم تمام زندگی ام را بار کنم، غیر از کتاب هایم یک وانت بار می شود. اینجا هم دو اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسئولین در آنجا با من دیدار می کنند. من پول ندارم خانه بخرم. خانه ای اجاره کرده ایم که یک طبقه مصطفی و یک طبقه هم مجتبی زندگی می کند. شما با دخترت صحبت کن که خیال نکند حالا که عروس رهبر می شود، چیزهایی در ذهنش باشد. ما این طور زندگی می کنیم. اما شما زندگی نسبتا خوبی دارید. حالا اگر ایشان بخواهد وارد این زندگی شود، کمی مشکل است. مجتبی معمم هم نیست. می خواهد قم برود و درس بخواند و روحانی شود. همه اینها را به او بگو، بداند.» من هم به دخترم گفتم و ایشان هم قبول کرد.. آقا در زمان قبل از رئیس جمهوریشان، در جنوب تهران خانه ای داشتند که آن را اجاره داده اند و خرج زندگی شان را از آن در می آورد؛ ایشان حقوق رهبری نمی گیرند و از وجوهات هم استفاده نمی کنند. هنگام صحبت در مورد مراسم عقد و مهریه و .... آقا فرمودند:«در مورد مهریه، اختیار با دختر شماست. ولی من برای مردم خطبه ی عقد می خوانم، سنت من این بوده که بیشتر از 14 سکه ، عقد نخوانم و تا حالا هم نخوانده ام، اگر بخواهید، می توانید بیشتر از 14 سکه مهریه معین کنید، ولی شخص دیگری خطبه عقد را بخواند. از نظر من اشکالی ندارد. چون تا حالا بیش از 14 سکه برای مردم عقد نخوانده ام، برای عروسم هم نمی خوانم.» من گفتم آقا! این طور که نمی شود. من با مادرش صحبت می کنم، فکر نمی کنم مخالفتی داشته باشد.» در مورد مراسم عقد هم گفتند:« می توانید در تالار بگیرید، ولی من نمی توانم شرکت کنم.» گفتم:« آقا هر طور شما صلاح بدانید.» فرمودند :« می خواهید این دو تا اتاق اندرونی و یک اتاق بیرونی را با هم حساب کنید. هر چند نفر جا می شوند، نصف می کنیم؛ نصف از خانواده ما و نصف از خانواده شما را دعوت می کنیم.» ما حساب کردیم و دیدیم بیشتر از 200-150 نفر جا نمی شوند. ما حتی اقوام درجه اولمان را هم نمی توانستیم دعوت کنیم، اما قبول کردیم. آقا غیر از فامیل، آقای خاتمی، آقای هاشمی و آقای ناطق و روسای سه قوه و دکتر حبیبی را دعوت فرمودند. یک نوع غذا هم درست کردیم.قبل از اینها صحبت خرید بازار شد. پسر آقا گفت: «من نه انگشتر می خوام و نه ساعت و نه چیز دیگری.» آقا گفتند: خوب نیست. من هم گفتم:« حداقل یک حلقه بگیرند.» اما آقا فرمودند: «من یک انگشتر عقیق دارم که یکی برای من هدیه آورده، اگر دخترتان قبول می کند، من آن را به ایشان هدیه می دهم و ایشان هم به عنوان حلقه، به مجتبی هدیه دهد.» قبول کردیم و انگشتر را گرفتیم و بعد به آقا مجتبی دادیم. کمی بزرگ بود. به یک انگشترسازی بردیم تا کوچکش کند و خرجش 600 تومان شد. خلاصه خرج حلقه داماد 600 تومان شد. به آقا گفتیم در همه این مسایل احتیاط کردیم، دیگر لباس عروس را به ما بسپارید و آقا هم فرمودند: «آن را طبق متعارف حساب کنید.» در همان ایام، ما خودمان برای پسرمان عروسی می گرفتیم و یک لباس عروس برای عروسمان سفارش داده بودیم بدوزند. خلاصه قبل از اینکه عروسمان استفاده کند، همان شب دخترمان استفاده کرد. بعد آقا گفتند: «من یک فرش ماشینی می دهم، شما هم یک فرش بدهید.» و به این ترتیب مراسم برگزار شد. برای عروسی هم دو پیکان از اقوام ما و دو پیکان هم از اقوام آقا آمده بودند. مراسم در خانه ما تا ساعت 1 طول کشید. خانواده آقا آمده بودند که عروس را ببرند، البته آقا ظاهرا کاری داشتند و نیامده بودند. اما وقتی عروس را به خانه آوردیم، دیدیم آقا هنوز بیدار نشسته اند و منتظرند که عروس را بیاورند. فرمودند: « من اخلاقا وظیفه خود می دانم برای اولین بار که عروسمان قدم به خانه ما می گذارد، من هم بدرقه اش کنم و به اصطلاح خوش آمد بگویم.» ما خیلی تعجب کرده بودیم و فکر نمی کردیم آقا تا آن ساعت شب بیدار باشند، حتی آقا آن شب هم غذا نخورده بودند. چون خانواده آقا سرشان شلوغ بود، به آقا غذا نداده بودند. آقا گفتند: «دکتر! امشب شام هم نداشتیم، من به یکی از پاسدارها گفتم شما چیزی خوردنی دارید؟ آنها گفتند که غیر از کمی نان چیز دیگری نداریم. گفتم: همان را بیاورید. می خوریم.» بعد هم که عروس وارد شد، آقا چند دقیقه ای برایشان در مورد تفاهم در زندگی و شرایط و اهمیت زندگی زناشویی صحبت کردند و تا پای در خانه، عروس را بدرقه کردند و خوش آمد گفتند. رعایت آداب حتی تا چنین جایگاهی چقدر ارزش دارد. اینها از برکت انقلاب اسلامی و خون شهداست. ایشان دستور دادند حتی از ریزترین وسایل دفتر استفاده نشود، چون مال بیت المال است. حتی اگر مشکل وسیله نقلیه هم پیش آمد، اجازه ندارند از وسایل دفتر استفاده کنند
پنج‌شنبه 13 فروردین 1388

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.
  • +311مصطفی مهرآئین به سیم آخر زد: نهاد ولایت فقیه بزرگترین مشکل این مملکته
  • +180حمله نظامی به ایران از رگ گردن به خامنه‌ای نزدیک‌تر است؛ ارتش اسرائیل در تدارک حمله نظامی با چراغ سبز ترامپ
  • +161واکنش رضا پهلوی به تصمیم بریتانیا برای مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی
  • +124حمایت یکپارچه رهبران اروپایی از زلنسکی؛ فن درلاین: شرافت تو شجاعت مردم اوکراین را ارج می‌نهد
  • +117ترامپ خطاب به حماس: شالوم حماس یعنی سلام و خداحافظی، این آخرین هشدار شماست!
  • +113کنایه رئیس جمهور لبنان به جمهوری اسلامی: کسی نمی‌تواند ادعا کند این اقدامات در حمایت فلسطین است
  • +109بازداشت و بازجویی مجری پیشین پرس‌تی‌وی در فرودگاه هیترو لندن پس از شرکت در مراسم تشییع حسن نصرالله
  • +106سعید قاسمی چماقدار حکومت: در دانشگاه عورتین به رهبری حواله دادند!
  • +101عکس روز: تصویر نامه جالب توبیخ دو مهماندار ایرانی در سال ۱۳۳۹
  • +94تظاهرات علیه سفر اسکی «جی دی ونس» پس از درگیری او با زلنسکی در کاخ سفید (ویدیو)