مصاحبه بی بی سی با امپراطور سرخ (افشین قطبی) - ویدیو

مصاحبه بی بی سی با امپراطور سرخ (افشین قطبی)

تا پیش از مرداد سال 1386 که او سر مربی پرسپولیس شد، کمتر کسی در فوتبال ایران، افشین قطبی را می شناخت. اما خیلی زود، او به یک پدیده در فوتبال ایران تبدیل شد. طرفدارانش به او لقب امپراتور دادند وا فشین قطبی با پرسپولیس قهرمان لیگ برتر ایران شد. اما او در میانه فصل بعد، ناگهان پرسپولیس را ترک کرد و رفت و با رفتنش یک سوال بی جواب برای دوستدارانش باقی ماند؟ چرا؟

پیمان مویدی در دوبی با افشین قطبی به گفت و گو نشست و خاطرات او را از کودکی و دوران مربیگری اش در آمریکا و کره جنوبی و اقامت دو ساله اش در ایران شنید.

برای تماشای ویدئوی "مصاحبه بی بی سی با امپراطور سرخ (افشین قطبی) "

اینجا را کلیک کنید

من برای دیدن افشین قطبی سه روز به دوبی رفتم، جایی که افشین بعد از ترک ایران در آنجا زندگی می کند. افشین برای اولین بار، با من از فوتبال ایران حرف زد و اینکه در فوتبال ایران به او چه گذشت که این طور ناگهانی ترکش کرد.

در این سه روز من افشین را بهتر شناختم... افشین پنج شش ساله عاشق فوتبالی را دیدم که در کلاس درس با تشتک بطری، فوتبال بازی می کرد و در خانه با کلاف درهم جورابهایش.

من افشینی را دیدم که در هفت سالگی، بچه طلاق شد و غم جدایی پدر و مادر به دلش نشست. افشینی را دیدم که فشار مالی زندگی مجبورش کرد همراه با پدر معلمش، در کلاس درس زندگی کند و همان جا بخوابد. افشین نوجوانی را دیدم که بلندپروازی اش او را از یک مدرسه تابستانی فوتبال در آمریکا تا جام جهانی فوتبال بالا برد.

افشین می گفت سختی های دوران کودکی اش به او ثبات قدم یاد داده و اینکه چطور به آینده امیدوارتر باشد. این را وقتی به من گفت که در کنار خور دوبی، پای درد و دل جاشوی جوانی اهل بوشهر نشسته بود که در چشمان خسته اش امیدی به آینده نمی دیدی.

اولین دیدار ما در لابی یک هتل در دوبی، به نوشیدن قهوه و برانداز کردن همدیگر گذشت، حس می کردم من را مانند مربی تیم رقیب تصور می کند و اینکه تیمش با چه آرایشی باید به میدان بیاید و من هم فهمیدم که سه روز با کسی سر و کار دارم که از کنجکاوی درزندگی خصوصی اش، زیاد خوشش نمی آید. اما کم کم یخ صحبت شکست، افشین شوخ طبع تر از آن بود که فکر می کردم. می گفت از پدر ومادرش یاد گرفته که محبت مجانی است و هزینه ای ندارد.افشین با کودکی ها آغاز کرد، کودکی هایی که دیگر خیلی در خاطرش نمانده، یا به هر دلیلی خیلی قصد بازگو کردنش را ندارد.

افشین تا سیزده سالگی در ایران بود و بعد مهاجرت به آمریکا پیش آمد. افشین برای من از دوران تحصیل و فوتبالش در دبیرستان و در دانشگاه یو سی ال ای گفت و از مدرسه فوتبالی که در آمریکا به راه انداخت و اینکه چطور از مدرسه فوتبالش، به همراهی فنی تیم ملی فوتبال آمریکا دعوت شد و پایش به اولین جام جهانی اش باز شد.

بعدها گاس هیدینگ مربی نام آشنای هلندی کره جنوبی که از سالها قبل افشین و مدرسه فوتبالش را می شناخت از او دعوت کرد که به تیم ملی کره ملحق شود. قطبی باز هم از طرف دیک ادووکات مربی بعدی کره هم، به همکاری دعوت شد.

مربیگری در تیم کره، کم کم افشین را به دست اندرکاران فوتبال ایران شناساند و توجه مسئولان پرسپولیس را جلب کرد. مذاکرات شروع شد، اما آمدن افشین به ایران آسان نبود، یک مربی ایرانی-آمریکایی که حتی گذرنامه ایرانی هم نداشت و به همین دلیل، سال قبل از آن نتوانسته بود تیم ملی کره جنوبی را در سفر به ایران همراهی کند.

اما بالاخره تلاشها به بار نشست و افشین شد سرمربی پرسپولیس و در 18 مرداد سال 1386 در میان استقبال مردم و مسئولان پرسپولیس به تهران برگشت. یکی از آنهایی که به فرودگاه آمده بود، کسی بود که افشین سی سال می شد که ندیده بودش: مادرش.

افشین قطبی در پرسپولیس با پیروزی شروع کرد و پیروزی پشت پیروزی او را برای هوادارانش، محبوب تر از قبل کرد. اما در پشت پرده، از یکسو نبود امکانات آزارش داد و می گفت که گاهی حتی برای یک جوراب برای بازیکنانش باید منتظر می ایستاد و از سوی دیگر، حاشیه های پرسپولیس، گریبانش را گرفت. با این حال فصل با پیروزی پرسپولیس پایان یافت، افشین قطبی در پایان قراردادش از ایران رفت.

یکی از دلایل ترک پرسپولیس برای افشین قطبی، به گفته خیلی ها، شاید این بود که او به سمت سرمربی تیم ملی ایران معرفی نشد. موضوعی که خودش می گوید" من فکر کنم شاید جذاب نبود که کسی که در آمریکا سالها زندگی کرده، سرمربی تیم ملی شود و من فکر می کنم که روابط بعضی وقتها مهمتر از کیفیت و دانش و تجربه است".

اما افشین قطبی بعد از چند ماه، دوباره با قراردادی جدید به پرسپولیس بازگشت. افشین قطبی در مورد بازگشتش گفت که می دانست کاری ناتمام در ایران دارد و بسیاری از شخصیتهای فوتبال ایران از رییس سازمان تربیت بدنی گرفته، تا مدیر عامل پرسپولیس و حتی کاپیتان تیم با او تماس گرفتند و از او خواستند تا به فوتبال ایران برگردد.

اما این بار، اقامتش در ایران به یک فصل که نه، حتی به نیم فصل هم نرسید، در آبان ماه سال87، افشین قطبی، پرسپولیس را رها کرد و به دوبی رفت. او در باره این تغییر تصمیم ناگهانی می گوید، باندهایی در فوتبال ایران بودند که دوست نداشتند افشین قطبی موفق باشد اما آخرین واقعه ای که او را مجبور کرد تا ایران را ترک کند، حمله ای بود که بعد از یک مسابقه فوتبال رخ داد. او دراین باره به من گفت:" دو لیدر پرسپولیس با پنجاه نفر به ماشین خانمم حمله کردند و شیشه را شکستند و وقتی خانمم راجع به این تجربه صحبت کرد، فکر کردم که امنیت اجتماعی که لازم است برای خانواده ام و خودم دیگر نیست. من احساس کردم که این موقعی است که باید پرسپولیس و خانواده ام را ترک کنم"

و افشین قطبی این کار را کرد. انتقادهای فراوانی به او و به کادر مدیریت پرسپولیس از هر دو سو وارد شد. اما در نهایت او به پرسپولیس بازنگشت. از او در مورد قراردادش پرسیدم که بعد از خروجش از ایران، در رسانه ها منعکس شده بود و اینکه شرایط قرارداد به نفع افشین قطبی بوده و او مقدار قابل ملاحظه ای از مبلغ قراردادش را پیش گرفته، او با قطعیت گفت که همه مسائل مالی با پرسپولیس حل و فصل شده و تاکید کرد که یک مربی باید در بستن قرارداد هوشیار باشد.

در دوبی تقریبا همه جا ایرانیانی پیدا می شدند که افشین قطبی را می شناختند و برای احوالپرسی و یا گرفتن عکس یادگاری و امضا به سراغش می آمدند و او هم در برخورد با دوستدارانش، لبخند را فراموش نمی کرد. به من می گفت، خاطره خوشی که از ایران دارد، مردمند، مردم کوچه و بازار ، پرسپولیسی و حتی استقلالی که همیشه غرق محبتش کردند.

در پایان سفرم به دوبی و سه روز گفتگو با افشین قطبی می توانستم حس کنم که تجربه ایران برای افشین، خیلی بیشتر از فوتبال بوده. او از زندگی در ایران برای من طوری حرف می زد که انگار بخشی از زندگی گم کرده اش را دوباره پیداکرده است. او در آخرین دقایق صحبتمان، از چکیده تجربه زندگی ایران گفت: "وقتی ما جوان هستیم از ریشه زندگی مان فرار می کنیم، می خواهیم آزاد باشیم. می خواهیم خودمان را پیدا کنیم، و هر چه پیرتر می شویم، می خواهیم برگردیم به خانواده و برگردیم به ریشه خودمان. و من حالا فکر می کنم که دایره زندگیم را تمام کرده ام و وقتی این دایره را تمام می کنی می توانی با آرامش زندگی کنی".

و این آخرین جمله ای بود که من از افشین قطبی در این سفر شنیدم. در مقابل آپارتمانش دست هم را فشردیم و هر یک به راه خود رفتیم، درست مثل دو مربی در انتهای مسابقه فوتبال. فقط نمی دانم این دیدار را که برد، و شاید هم مساوی تمام شد.

amir agha - کانادا - ونکوور این بیچاره هم تو فوتبال ایران دوام نیاورد. البته از اولش هم معلوم بود این آقا فکر میکرد ایران هم مثل کره و .... هست و خودشو کوچیک کرد. دوشنبه 19 اسفند 1387

pishmarge_edalat - ایران - تهران عشق است امپراتور افشین قطبی...هر جا هستی موفق باشی .پرسپولیس عشقه. دوشنبه 19 اسفند 1387

zagros_FINLAND - فنلاند - هلسینکی با صداقت تمام گفت که در کشوری که با ند باز ی ، شفا فیت و مدیرت نیست ،نمی‌شه کار کرد خوشم اومد که جواب همه رو داد .روابط در جمهوری اسلامی همه چیز است افشین جان !! صداقت، علم ، دانش، تخصص و آگاهی‌ جای ندارد دوشنبه 19 اسفند 1387

joojoo20 - امریکا - سنفرانسیسکو ینظر من داشتن مربی خارجی منوط یه داشتن قرهنگ حرفه ای گری است.اگر ما بهترینهای دنیا را تحت عنوان یک تیم در تهران گرد بیاوریم و بهترین مربی را هم به کمک بگیریم به عقیده من یاز هم نتیجه نمیدهد. سیستم سیستم غلطی است.مربی فقط یک بهانه است برای عده ای تا طبق معمول یکسری پول بالا پایین بشه. افشین قطبی درسته که یک ایرانیه ولی او دیسیپلینه کشورهای پیشرفته را داره. کیه که جونشو دوست نداشته باشه. همانطور که شنیدید او به خاطر نبود امنیت اجتماعی رفت. منهم اگه 50 وحشی چماغدار بی هوا می ریختند ماشینمو داغون میکردن در می رفتم. همان بهتر براش که رفت. وقتی مایلی کهن گریان بشود مربی دیگر... وقتی کسی اینقدر برای خودش ارزش قایل نیست تا اگر موفقیتی هم اگر هست بپای تواناییهای خودش بریزدو آنرا از تفضلات الهی میداند چگونه خواهد توانست از حیثیت فوتبال ما دفاع کند. در استودیومها مردم یا زهرا میگن و یا وقتی عقب هستیم یا علی مدد. یا اینرا همیشه میشنویم که به حول قوه الهی در این مسابقات میبریم. با احساسات 70 ملیون مردم با این کلمات تکراری بازی کرده اند. دیگه فکر این را نمیکنند که آن قوه الهی شامل 23 کشور دیگر هم خواهد شد. ای بابا ما چیمان رو حساب بود که فوتبالمان رو حساب باشه. دوشنبه 19 اسفند 1387

hossin43 - ایران - بوشهر من یه استقلالی هستم ولی افشین لباس تیم پرس پولیس براش تنگ بود پرس پولیس یکی مثل پیروانی یا سعداوی باید باشه سه‌شنبه 20 اسفند 1387

g2863 - ایران - بابل آقای جو جو 20 آمریکا خدا حافظ شما باشد . خدا را فراموش نکن!!!!!! سه‌شنبه 20 اسفند 1387

ss.sorakh - ایران - بندرعباس فوتبال ایران رو شاخ کله مرغی و دایی میگرده . تو فوتبالی که افساید رو پنالتی بگیرن دیگه چی میشه گفت . خدا به فریاد فوتبال ایران برسه . قطبی خوب کاری کرد از ایران رفت سه‌شنبه 20 اسفند 1387

basafa - ژاپن - توکیو چی بگیم جز اینکه فقط بگیم موفق باشی. سه‌شنبه 20 اسفند 1387

پسر ایران زمین - ایران - تهران من یه استقلالی تمام عیارم اما کاری که با قطبی شد خیلی بد بود البته وقتی که او حمید استیلی نازنین را برکنار کرد و روی افشین پیروانی زیرآب زن حساب باز کرد همین میشه دیگه بالاخره از هر دست بدی از همون دست میگیری.... واقعا جای آقا حمید استیلی که این همه سال بدون ادعا برای تیم زحمت کشید خالیه ........... سه‌شنبه 20 اسفند 1387

RED ROSE - موناکو - موناکو زنده باد امپراطور افشین قطبی با اینکه از تیم ما رفت ولی همیشه یاد و خاطره این انسان بزرگ در قلب تمام هواراران تیم پرسپولیس باقی است. سه‌شنبه 20 اسفند 1387

zozo-zoobii - ایران - تهران افشین قطبی واسه پرسپولیس زیاد بود حیف شد باید مربی استقلال میشد سه‌شنبه 20 اسفند 1387

mah1 - ایران - تهران joojoo20 حرفات درسته. مرسی. این عادته ما ایرانیهاست وقتی برامون منفعت داره (رویه حساب) ایمانمون مزنه بالا و بجایه تشویق و تشکر از فرد یا افراد خدا رو یاد میکنیم. که باعثه تو سر خوردن و بیتفاوتیه فرد میشه. هر چیزی جایی داره ولی همونطور که گفتی ای بابا ما چیمون رو حساب بود که فوتبالمان رو حساب باشه. ویدیویه جالبی بود. سه‌شنبه 20 اسفند 1387

nanaz.perspolisi - انگلستان - لندن zozo-zoobii - ایران - تهران نه تورو خدا تیم استقلال اخوندی سرمربیش بشه قطبی اصلا کلاسش میخوره به کیسه؟!! شما همون یکی مثل حجازی یا همون کله مرغی که مرغداری داره به دردتون میخوره نه افشین قطبی امپراطور سرخ امپراطور قلب هااااا... در ضمن برد شیرین 3-1 پرسپولیس اولین برد در مقابل الشارجه رو به همه سرخ پوشان و قلبان عاشق پرسپولیس تبریک میگم... سونامی قرمز ها در 7 دقیقه:) مرسی سه‌شنبه 20 اسفند 1387

گنده لات - آلمان - مونیخ کسی که با فوتبال مافیایی قهرمان میشه و خودش هم باورش میشه که قهرمان واقعیه، یه روز هم باید منتظر باشه که همون مافیا کله پاش میکنه. البته مقصر اصلی رفتن این جنتلمن همانا لنگیای غربتی و ندید بدید هستند که لیاقت او رو نداشتند. خودش میگه که لیدر های لنگ به ماشینش حمله کردند. 7 دقیقه وقت تلف شده گرفتن و یه ضربه آزاد دقیقه 96 تا لنگ بشه اول. اشتباه قطبی این بود که جلوی این قهرمانی قلابی نایستاد و جیکش در نیومد ولی بالاخره نوبت به خودش رسید. چهار‌شنبه 21 اسفند 1387

zozo-zoobii - ایران - تهران nanaz.perspolisi - انگلستان - لندن اصلا جای بحث نداره این دیگه مشخصه استقلال سروره حرفی توش نیست تازه افشین قطبی هم واسه استقلال کمه چهار‌شنبه 21 اسفند 1387

ss.sorakh - ایران - بندرعباس nanaz.perspolisi - انگلستان - لندن کیسه ها رفتن شمال و کلاس دارن و از این حرفها فعلا تو سوراخشون گیر افتادن (تور ماهیگیری روی سرشونه ) استفراقیها برد فقط برای این بازی ها گذاشته بودن . لگنچه های سوراخیییییی........... پسر ایران زمین - ایران - تهران نازنینی و زیر اب زن و هرچی این به لگنچه های مرغدونی ربطی نداره . برید یه فکری برای مرغهای تیمتون بکنید که قدقدشون یدفعه قطع نشه . چهار‌شنبه 21 اسفند 1387

aidin1 - ایران - تهران ناناز پرسپولیسی افشین قطبی رو خودتون بزرگش کردید ولا این آدم اگه بزرگ بود نمی رفت این همه تیمتون رو زیر سوال ببره دیوانه هنوز دارید طرفداریشو می کنید ضمنا؛ هر موقع تونستید جام باشگاههای آسیا رو بگیرید بعد بیاید صحبت کنید در ضمن هنوز جای سفت .. تا تو صورتتون برگرده . این تیم اماراتی از تیم کوثر لرستان هم ضعیف تر بود. شب دراز و قلندر بیدار چهار‌شنبه 21 اسفند 1387

ss.sorakh - ایران - بندرعباس گنده لات - آلمان - مونیخ اوه اوه ببین کی چی میگه قدقد از مرغدونی کله مرغی سوراخخخخخخ. معجز قرن اون استفراق که به شورت داورها اویزون شده از 17 جدول اوردنش صدر . مافیا که فعلا گروهبان مرغیه وبس که داره با افساید اونم از همه نوعش (افساید پنالتی ) دارن ساپورتش میکنن جالبه که با این همه ساپورت بازم در جا میزنه حال تو قهرمان شو بعد بیا قدقدکن اره پرسپولیس با مافیا بازی قهرمان شد اگه لگنچه هم عرضه اش رو داره خوب کسی جلوش رو نگرفته بره قهرمان شه. فقط یه چیزی مبهمه پرسپولیس چه تیم مافیایی هست که تازه 6 تا هم ازش کم شد عجیبه ؟ تا حالا مافیا این رقمی ندیده بودیم که بجای کمک یه چیزی هم طلبکارش باشن چهار‌شنبه 21 اسفند 1387

ss.sorakh - ایران - بندرعباس مرغدونی رو سوسمار خورد اخی پرشین رفت که بره زیر اعراب وهابی سوسمار خور خدا برای دشمن ادم هم نیاره عجب ابروریزی شد سوراخهای لگنچه چه به اسیا پنج‌شنبه 22 اسفند 1387

گنده لات - آلمان - مونیخ ss.sorakh - ایران - بندرعباس پارسال بود گوشکوب غربتی که سوراخ برازندتونه . آبیه رنگ درباری ----- قرمزه رنگ غربتی پنج‌شنبه 22 اسفند 1387

ss.sorakh - ایران - بندرعباس گنده لات - آلمان - مونیخ وای وای گوشت کوبیده چارتا سوسمار خور فوتبال ندون شدید ؟ اخه اون جباری شوت وسطتون چی شد سیا هندی که فقط فیلم میده تو زمین ارش افسایدی که باز هم ازتو افساید گل زد اخر تکنیک این رییس مرغدونی جمعه 23 اسفند 1387