نگاهی به کتاب رضا شاه از سقوط تا مرگ
نگاهی به کتاب رضا شاه از سقوط تا مرگ
کتاب "رضا شاه از سقوط تا مرگ" نام دارد و رضا نیازمند آن را نوشته و انتشارات حکایت قلم نوین در۶۳۴ صفحه قطع رقعی جلد گالینگور، به بازار کتاب عرضه کرده است.
مولف این کتاب پیش از این هم کتاب دیگری با عنوان "رضا شاه از تولد تا سلطنت" نوشته که از سوی همین ناشر به بازار کتاب عرضه شد و با استقبال روبرو شد.
روایت دکتر نیازمند از تاریخ این دوره کوتاه، بیش از آنکه تحلیلی باشد، گزارشی است. او زمان آغاز روایت خود را سوم شهریور ۱۳۲۰ انتخاب کرده اما به تناوب به سال های ۱۳۱۷ هم گریزی میزند و چگونگی حضور دولت و متخصصان آلمانی در ایران را مرور میکند.
همچنین با نگاهی گذرا به پیشینه آلمان دوستی رضا شاه از دورهای که قزاق بود، یکی از دلایل اصلی سقوط وی را تمایل به هیتلر و آلمان یاد میکند.
مولف با ذکر پارههایی از خاطرات سالهای ۱۳۱۸ سرریدر بولارد مینویسد که انگلستان ناظر چگونگی ابراز ارادت رضا شاه به دولت آلمان بود؛ نخست وزیری متین دفتری با گرایشات آشکارش به آلمان، ریاست فرزین بر بانک ملی که باز هم آشکارا از آلمان حمایت میکرد و پیمان بازرگانی با ژاپن نشانههایی است که متفقین را به این جمع بندی میرساند که رضاشاه و دولتش، اگر چه اعلام بی طرفی کردهاند، اما در عمل تمایلات شدیدی به آْلمان دارند.
همین امر سبب میشود تا دولتهای آمریکا و انگلیس و روس بر فشار خود برای ساقط کردن رضا شاه بیفزایند و وی را وادار به استعفا کنند.
تاثیر رادیوی بی بی سی ، یا به نوشته مولف رادیو لندن، بر سقوط رضا شاه از جمله مواردی است که مولف به آن اشاره میکند و معتقد است این رادیو سهمی جدی در تحریک افکار عمومی علیه رضا شاه داشته و با ذکر بخش هایی از خاطرات بولارد توصیح میدهد عمده مطالب کوبنده ای که رادیو لندن بر علیه رضا شاه بیان میکرد از سوی میس لمبتون(مورخ و وابسته مطبوعاتی سفارت) تهیه و ارسال میشد.
لمبتون نزدیک به ۱۵ محور اساسی برای مطالبش طراحی کرده بود که در تمامیآنها از استبداد رای شاه، برخورد تحقیر آمیز با دولت و وزرا، بی توجهی به کشاورزی، گرفتن به زور املاک ومستغلات دیگران برای خود و خانواده و بی توجهی به قانون اساسی و مجلس و... حکایت میکند.
رادیوی لندن با محوریت قرار دادن این موضوعات به تهیه گزارش و مطلب بر علیه رضا شاه میپرداخت. تمامیاین اتقاقات سبب میشود تا رضا شاه مجبور به استعفا شود.
آقایان بدانند که من درتمام بانکهای اروپا و آمریکا یک لیره یا یک دلار هم ندارم- راست است که در ایران متمولم، ولی در خارج هیچ چیز ندارم و دولت باید فکر خرج من باشد |
مولف در روایت خود زمانی که رضا شاه تصمیم به استعفا میگیرد را به نقل از گلشائیان چنین میآورد: "شاه بعد اظهار کردند، تصمیم من گرفته شد، فردا صبح به مجلس خواهم رفت برای اعلام استعفا.... آقایان بدانند که من درتمام بانکهای اروپا و آمریکا یک لیره یا یک دلار هم ندارم- راست است که در ایران متمولم، ولی در خارج هیچ چیز ندارم و دولت باید فکر خرج من باشد."
چگونگی انتخاب محمدعلی فروغی هم از جمله نکات مهمیاست که درکتاب به تفضیل درباره آن سخن گفته شده است. مولف سه روایت از خاطرات گلشائیان و سهیلی و محسن فروغی را درباره چگونگی این انتصاب آورده است که تقریبا همگی آنها شبیه به هم هستند.
او از انعکاس روایت دکتر مکی از خاطرات اشرف پهلوی خودداری کرده است. در روایت های بالا رضا شاه به اصرار آهی ( وزیر راه ) و دیگر وزیران به سمت تعیین فروغی برای نخست وزیری سوق داده میشود و دستور دعوت از وی به دربار را میدهد.
اما در روایت دکتر مکی از خاطرات اشرف که در کتاب دکتر نیازمند اشاره ای به آن نشده است، اشرف "از شب قبل از تشکیل کابینه خبر میدهد که پدرش به فروغی تلفن کرد و برخلاف روال معمول که به همه تحکم میکرد، این بار اصرار و خواهش کرد که فروغی نخست وزیری را بپذیرد چرا که انگلیسی ها گفته بودند تنها با سه نفر از رجال(قوام،سید ضیاء و فروغی) حاضر به مذاکره اند."(مکی- جلد ۸ ص ۱۰۷ تا ۱۰۹ )
اما همین روایت از سوی عبدالله شهبازی، مورخ مورد تردید قرار میگیرد. اگرچه شهبازی این روایت را منطبق با واقعیت میداند و معتقد است که اشرف احتمالا از طریق فردوست یا محمدرضا به چند و چون ماجرا پی برده و برای حفظ شان پدرش واقعیت را ننوشته است. وی در صفحه ۳۱ جلد دوم کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی مینویسد که "او فرزند مورد علاقه رضا خان نبود(برخلاف محمد رضا و شمس) که در چنین لحظات اضطراب و عصبیت در کنار پدر باشد."
از سوی دیگر محمود فروغی( فرزند ذکاءالملک) هم درخاطرات خود که باز هم در کتاب مولف به آن اشاره ای نشده است، روایت میکند که شخص رضا شاه به دیدن پدر آمد و ازوی دعوت به نخست وزیری کرد.
درمقابل مولف به خاطرات محسن فروغی( فرزند ارشد ذکاءالملک) اشاره میکند که از نصرالله انتظام (رئیس تشریفات دربار)یاد میکند که برای بردن پدرش به دربار با اتومبیل به منزل فروغی آمد.
استعفا نامه رضا شاه را فروغی مینویسد و صبح روز ۲۵ شهریور به امضای وی میرساند. به نوشته محسن فروغی درساعت ۷ صبح همان روز به سفارت روس میرود تا خبر را به اطلاع دو سفیر روس وانگلیس( که در سفارت روس منتظر بود) برساند. |
فرازی دیگر ازاین کتاب به چگونگی خلع رضاشاه از سلطنت میگذرد و حتی کار تا جایی پیش میرود که با حملات رادیوی بی بی سی به رضا شاه افکار عمومیسخت بر علیهاش تهییج میشود و فروغی در ملاقات با بولارد( وزیر مختار انگلیس) از وی میشنود که باید تصمیم بگیرد حکومت ایران از سلطنت به جمهوری تبدیل شود.
"ما به این شرط با خواسته های شما موافقت میکنیم که رژیم کشور ایران تغییر کند و حکومت شما از مشروطه به جمهوری مبدل شود."
فروغی اما معتقد است که با توجه به قانون موجود چنین کاری نیازمند زمان طولانی است و اسباب هرج و مرج را فراهم میسازد. پس با یک طراحی دقیق ماجرا را به سمتی سوق میدهد که ابتدا استعفای شاه را بگیرد و سپس ولیعهد را بر جایش بنشاند.
استعفا نامه رضا شاه را فروغی مینویسد و صبح روز ۲۵ شهریور به امضای وی میرساند. به نوشته محسن فروغی درساعت ۷ صبح همان روز به سفارت روس میرود تا خبر را به اطلاع دو سفیر روس وانگلیس( که در سفارت روس منتظر بود) برساند.
سفیر انگلیس با بند اول نامه که استعفا است موافقت میکند اما برای جانشینی فرزند رضا شاه میگوید که باید از لندن کسب تکلیف کند. بولارد پیش از این هم در خاطراتش آورده بودکه محمد رضا از انگلیس متنفر است و روس ها هم درباره وی نظر مثبتی ندارند.
به نوشته فرزند ذکاءالملک ، پدرش دربرابر سخنان بولارد گفت: "قانون برای دولت تکالیفی معین نموده است- به تکلیف خود عمل خواهیم کرد." و سپس ادامه میدهد که پدرش به سهیلی دستور داده بود "در صورت مخالفت نمایندگان تهدید به اشغال تهران از طرف قوای بیگانه شود و همین تهدید در جلسه مجلس باعث شد نمایندگان سروصدایی راه نیندازند."
قبل از ظهر همان روز پس از جلسه ای غیر علنی، نشست علنی تشکیل و ابتدا استعفای رضا شاه خوانده و سپس برخی از نمایندگان چون علی دشتی و یعقوب انوار سخنانی میگویند و درنهایت مجلس با سلطنت محمد رضا موافقت میکند.
مولف در نقلی از خاطرات گلشائیان مینویسد "تردستی و عجله فروغی مهمترین عامل در قبول ولیعهد به عنوان شاه بعدی بود که پیش از آنکه مجلس از بهت زدگی به در آید قضیه را به پایان رساند."
بعد از واگذاری قدرت از سوی رضا شاه و رفتنش به اصفهان(۲۵ شهریور) و یک روز بعد از حضور فرزندش در مجلس، بولارد در تلگرافی به انگلیس نوشت "اکنون که رضا شاه رفته است، لحن رادیو لندن باید عوض شود و بیشتر راجع به دولت پارلمانی طبق قانون اساسی باید توجه شود."
واکنش دولت انگلیس به جانشنی محمدرضا جالب توجه است. بولارد همان روز تلگرافی به لندن میزند و ماجرای بر تخت نشستن محمد رضا را خبر میدهد، اما پاسخ واعلام مخالفت انگلیس سه روز بعد به دست وزیر مختارش میرسد که کار از کار گذشته است.
وزارت خارجه به وزیر مختار خود مینویسد: "ولیعهد باید به کلی از لیست جانشینان رضا شاه حذف شود و چون تمایلات زیادی به آلمان ها دارد ما نمیتوانیم استعفای شاه را به نفع فرزندش قبول کنیم. راه حل یا یکی از فرزندان جوانتر شاه است و یا برقراری مجدد سلسله قاجار."
به نوشته آقای نیازمند، بولارد بدون آنکه بنویسد کار از کار گذشته است، برای لندن دلیل میآورد که تغییرات در قانون اساسی سرو صدای فراوانی به پا میکند و عواقب آن هم با انگلیس خواهد بود.
رضا شاه پس از خلع ابتدا به اصفهان، بعد به یزد و سپس به کرمان و درنهایت به بندر عباس میرود. بعد از توقفی در بندر عباس سوار کشتی شده و ایران را ترک میکند. در کشتی است که رضاشاه در مییابد محبوس است و تنها جایی که اجازه دارد برود ، جزیره موریس است.
مولف به نقل از خاطرات بولارد میآورد که "پس از خروج رضا شاه از ایران گویی مرکز ثقل تمام امور مملکت از بین رفته باشد، مسائل و مشکلات موجود روبه افزایش و پیچیدگی نهاد."
رضا شاه پس از خلع ابتدا به اصفهان، بعد به یزد و سپس به کرمان و درنهایت به بندر عباس میرود. بعد از توقفی در بندر عباس سوار کشتی شده و ایران را ترک میکند. در کشتی است که رضاشاه در مییابد محبوس است و تنها جایی که اجازه دارد برود ، جزیره موریس است |
ماجرای رفتن رضا شاه به موریس از زبان اسکراین مامور بردن رضا شاه روایت میشود و در کنار آن مولف از خاطرات شمس و غلامرضا و نیز علی ایزدی که در این سفر همراه رضا شاه بودند، به همراه کتاب دوجلدی اسناد پهلوی ها نکاتی را میآورد وسعی میکند توصیفی دقیق از وضعیت رضا شاه در موریس به دست دهد.
رفتار ماموران و فرماندار موریس اگرچه محترمانه است ،امااین رفتارها به مذاق شاهی که چنان جلال و جبروتی داشت، خوش نمیآید و حتی دریکی از طولانی ترین نامه ها به فرزند ارشدش مینویسد "بهتر بود به هر نحوی که پیش میآمد به حیات من خاتمه داده میشد و با این مرگ تدریجی روبرو نمیشدم."
این نامه نگاری ها از سوی رضا شاه فراوان است و مولف عمده آنها را در کتاب خود آورده است.
رضا شاه اواسط شهریور۱۳۲۱ به ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی میرود. نوروز ۱۳۲۲ خانه ای مجلل برای وی و همراهان تدارک دیده میشود و رضا شاه یک سال و ده ماه دراین خانه زندگی کرد و صبح چهارم مرداد ۱۳۲۳ بر اثر حمله قلبی درگذشت.
نگاهی به منابع و ماخذ کتاب
مولف در استفاده از منابع سعی کرده است به منابع موجود(کتاب ها)و نه اسناد اکتفا کند.
سندهای مورد اشاره در متن کتاب هم عمدتا به صورت کتاب منتشر شده اند. البته او سفری هم به ژوهانسبورگ داشت(۱۳۴۶) وبا مستخدم مخصوص و صاحب آخرین منزل مسکونی که رضا شاه در آن اقامت داشت، گفتگویی صورت داد که در کتاب شرح آن را به صورت کامل آورده است، اگر چه به نظر میرسد نکته خاص و قابل اعتنایی از این گفت وگو به دست نیامده است.
رضا نیازمند، نویسنده کتاب |
عمده مطالعات و تحقیقات وی در این زمینه به کتابهایی از سرریدر بولارد (وزیر مختارانگلیس در ایران)، کتاب قزاق محمود پورشالچی، روزشمار تاریخ ایران دکتر باقر عاقلی، خاطرات عباسقلی گلشائیان (وزیر رضا شاه)، خاطرات محمد سجادی( وزیر راه)، علی سهیلی، روزنامه اطلاعات خاطرات محسن فروغی( فرزند محمد علی فروغی)، علی ایزدی و خاطرات اشرف و شمس و سر کلارمونت اسکراین که مامور بردن رضا شاه به جزیره موریس بوده است.
مولف ضمن آنکه فهرستی از منابع مورد استفاده درپایان کتاب ارائه نکرده است، می توانست برای غنا بخشیدن به محتوای کتاب از برخی دیگر از منابع، به خصوص در دوره ای کوتاه از اشغال ایران تا سقوط رضا شاه، استفاده کند که از جمله آنها تاریخ بیست ساله ایران حسین مکی و یا گزارش سفیر آمریکا در این زمینه که در کتاب "ایران بین دو انقلاب" توصیفی این چنینی از سقوط رضا شاه به دست داده است "یک مستبد بیرحم،آزمند و اصلاح ناپذیر دراواخر عمرش، برکناریش از قدرت و سپس مرگش در تبعید، تاسف کسی را بر نیانگیخت."
در یک نظر کلی میتوان گفت،اگر چه نویسنده سعی کرده است کتابی کامل ارائه کند،اما به نظر میرسد وی حتی از منابع موجود هم نتوانسته به خوبی استفاده کند. ضمن آنکه در برخی از بخش های کتاب به دلیل برخی اظهار نظرات توصیفی درباره شخصیت رضا شاه از سوی مولف، یکدستی گزارش وی دچار سکته و خدشه میشود.
بدین ترتیب میتوان گفت اگرچه مولف سعی کرده برخی خطاهای فاحش خود در جلد اول را در شیوه نگارش کتاب، تا حدودی تصحیح کند و اجازه دهد اسناد و کتابها سخن بگویند، اما درکل هنوز جای کتابی که بتواند تصویری دقیق از رضا شاه به دست دهد خالی است.
|
|
|
|
|
|
|
|
|