ترانه های نوروزی از زبان بیژن ترقی

ترانه های نوروزی از زبان بیژن ترقی

گل اومد، بهار اومد، میرم به صحراعاشق صحرائیم بی نصیب و تنها
دلبر مه پیکر گردن بلورم
عید اومد، بهار اومد، من از تو دورم

ابیات فوق بخشی از ترانه ای است که با شعر بیژن ترقی و صدای پوران، شور و شوق بهاری را در ذهن ها جاودان کرده است. بیژن ترقی از جمله ترانه سرایانی است که دهها بهاریه سروده که بسیاری از ما آنها را شنیده ایم و زمزمه می کنیم، اما شاید کمترکسی بداند که خالق این واژه های ناب، کیست.

بیژن ترقی، هنرمندیست که در آستانه هشتاد سالگی و بیش از پنج دهه شاعری و ترانه سرایی، بیمار است و رنجور، اما همچنان هر وقت در مورد رادیو، برنامه گلها و خاطراتش می پرسی، شادی از تک تک چروک های صورتش فریاد برمی آورد و هر زمان نام پرویز یاحقی- صمیمی ترین دوستش- را برزبان می آورد، آنچنان می گرید که گویی تک تک سلولهای بدنش فغان می کنند.

ترانه "گل اومد، بهار اومد" اولین تصنیفی بود که به زبان شکسته سروده شد و با مخالفت های زیاد کارشناسان رادیو، اجازه داده شد که فقط یک باردر روز جمعه پخش شود. آقای ترقی می گوید: " همان یک بار پخش باعث شهرت زیاد این ترانه شد. دوستان من که الان همگی شان به رحمت خدا رفته اند، به من تلفن زدند و گفتند که بیژن، با این شعرت بهار را شکوفا کردی و این سد را از جلوی ما برداشتی."

بیژن ترقی در مورد ساخت این ترانه می گوید: "در ابتدای کارم همواره فکر می کردم که باید تحولی دلنشین تر به ترانه بدهم. مدتها منتظر آهنگش بودم تا اینکه یک روز دوست زنده یادم، استاد مجید وفادار به من زنگ زد که همین امروز سری به من بزن، یک کار واجب دارم. به محض دیدن من گفت آقای ترقی من از شما یک عیدی می خواهم، باید یک ترانه بهاری بسرایی. بعد یک آهنگ محزون دادند که مناسب ایام عید نبود. گفتم مجید جان باید در صدد ساختن آهنگ شادتری باشیم."

آقای ترقی ادامه می دهد: "این بود که چند آهنگ دیگر نواختند و هم من و هم خانم پوران که تا به حال شعری برایش نسروده بودم، آخری را که در دستگاه سه گاه بود، پسندیدیم. به علت علاقه شدیدی که به موسیقی داشتم، در فرا گرفتن آهنگ استعدادی پیدا کرده بودم. پیاده به منزل آمدم و در راه شعرش را تمام کردم. این اولین شعر پاپ بود که به زبان عامیانه و به صورت شکسته و غیرادبی گفته شده بود که بازتاب گسترده ای هم داشت."

بیژن ترقی ترانه های بهاری زیادی سروده است که از معروفترین آنها ترانه "بهار آرزو"ست که در میان مردم "بهار دلنشین" نام گرفته:

تا بهار دلنشین آمده سوی چمنای بهار آرزو بر سرم سایه فکنچون نسیم نوبهار از آشیانم کن گذرتا که گلباران شود کلبه ویران من

آهنگسازی ماهرانه استاد روح الله خالقی بر شعر دلنشین بیژن ترقی با صدای ماندگار استاد بنان، این تصنیف را به یکی از خاطره انگیزترین تصنیف های بهاری تبدیل کرده است.

جلد کتاب مجموعه شعر بیژن ترقی

بیژن ترقی به ترانه "نسیم فروردین" به عنوان اولین ترانه بهاریه اشاره می کند: "نسیم فروردین شعری بود که در سال ۱۳۳۷ روی آهنگ دوست عزیزم پرویز یاحقی گفتم و به عنوان اولین ترانه نوروزی با صدای مرضیه از رادیو پخش شد و از آن به بعد بود که ساخت ترانه های بهاریه رایج شد."

نسیم فرورین وزان به بستان شدزنو عروس گل چمن گلستان شدبیا به بستان، ببین گلستان، شکوفه باران شد

ترانه دیگری که حمیرا، همسر پرویز یاحقی در آن زمان، اجرا کرد، "می عاشقانه" نام دارد. مطلع این ترانه این بیت است:

به کنار لاله و گل ز غمت چنان خموشمکه نسیم نوبهاری مگر آورد به هوشم

از دیگر ترانه های نوروزی که پرویز یاحقی بر شعر بیژن ترقی ساخت و باز حمیرا اجرا کرد، می توان به "بهار نورسیده" اشاره کرد که با استقبال زیاد مردم مواجه شد:

ای بهار نو رسیده، سبزه های نودمیدهای چمن، ای لاله، ای گل، ای غزالان رمیدهآن بهار هستیم کو؟ مایه سرمستیم کو؟

و باز از ساخته های همین گروه آهنگساز، ترانه سرا و خواننده:

بهار زیبا می شه، لاله و گل وا می شهوقتی که خنده روی لب تو پیدا می شهپنجره ای ز باغ گل رو به دلم وا می شه

بیژن ترقی، ترانه سرای نام آشنا در پایان می گوید: "با وضعی که در بیست سال اخیر بوجود آمده، اکثر هنرمندان مجرب یا فوت کردند یا از رادیو کناره گیری کرده و یا رانده شدند و بنابراین کمتر ترانه و آهنگی مانند آن دوران ساخته و در ذهن جاودان می شود. امیدوارم به همین چند نفری که باقی ماندند مثل مهندس همایون خرم و آقای معینی کرمانشاهی بهای بیشتری داده شود و آنان بتوانند این بار سنگین ارتقای موسیقی را به دوش بکشند."

بیژن ترقی متولد سال ۱۳۰۸ است. از این ترانه سرای پیشکسوت مجموعه های "برگریزان"، "از پشت دیوارهای خاطره" و "آتشی ز کاروان" منتشر شده است.

او فعالیت ادبی خود را با استادانی چون ملک‌الشعرای بهار، امیری فیروزکوهی، نیما یوشیج و شهریار آغاز کرده و با هنرمندان و آهنگسازان نامی روزگار خود چون ابوالحسن صبا، رضا محجوبی، علی تجویدی، داریوش رفیعی و پرویز یاحقی همکاری نزدیک داشته ‌است.

khasteh - فرانسه - استراسبورگ
یادش به خیر این ترانه ها .
سه‌شنبه 6 فروردین 1387

arashk_fara - انگلیس - لندن
وطن چیه؟ وطن کیه؟ لالایی ِ بچه گیه وطن تویی، وطن منم منم که پر پر می زنم زبان ِ مادری مونه ما رو به هم می رسونه جای ِ همه تجربه ها عطر ِ غریبی در هوا اصالت ِ خاطره ها فرصت ِ آزادی ِ ما پنجره ای رو به سکوت تنهایی ِ کویر ِ لوت دل ضربه های ِ ارک ِ بم تجارت ِ تن با بلم پنجره ای به پنج دری با مردم ِ خاکستری رو به حیاط ِ بچه گی سر خورده گی، دل مرده گی رو به شمال، رو به جنوب این آب ِ دشمن کوب ِ خوب خلیج فارس یعنی وطن یعنی شناس نامه ی من بحر خزر یعنی وطن یعنی شناس نامه ی من کشف ِ عزیز ِ کلمه دشمن ِ زنجیر و قمه آقا اجازه هست؟ بگیم که خسته ایم از سین جیم اجازه هست؟ تازه بشیم بگیم که ما عاشق شدیم عاشق ِ دریای ِ خزر با چشم ِ تر ، با چشم ِ تر عاشق ِ کرد و ترکمن لحظه به لحظه ی وطن با هر چه جشن و فاجعه مسجد، کنیسا ،صومعه شیراز ِ مون و سو و شون چار باغ و عکس ِ چهل ستون لر و بلوچ و آذری خواهری و برادری وطن کرد ِایرانیه تعریف جان فشانیه وطن یعنی خود باوری برابری، برابری خلیج فارس یعنی وطن یعنی شناس نامه ی من بحر خزر یعنی وطن یعنی شناسنامه ی من
سه‌شنبه 6 فروردین 1387

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.