جمعه ۱۳ مهر ۱۳۸۶ - ۰۵ اكتبر ۲۰۰۷
هاچ زنبور عسل یا سنتوری؛ مساله این است
اگر فیلم "سنتوری" را ندیده باشید و خبر توقیف آن را بشنوید، به گمان قوی، گمان خواهید برد که در این فیلم، جنایتی عظیم علیه جامعه یا نظام سیاسی آن نهفته است که اکران آن، به چالش افتاده و سرانجام، پیش از آنکه بر پرده سینماها به نمایش درآید، از بازار قاچاق سی دی سر در آورده است.
اما واقعیت، چیز دیگری است. "سنتوری" شاید شیطنت هایی نیز داشته باشد - که می توانست نداشته باشد - مثل عبا پوشیدن هنرپیشه اصلی فیلم که اساسا نیازی بدان وجود نداشت، اما بازتابی است از "تلخی های واقعی جامعه" ولو آنکه گروهی این واقعیت ها را انکار کنند یا آنکه بر این باور باشند که مهرجویی در فیلم خود، بیش از حد مبالغه کرده است.
جامعه امروزین ایران، برغم روشنی هایی که دارد- و این فیلم از آنها کمتر سراغ می گیرد- در بطن و ظاهر خود، از مصائبی رنج می برد که "سنتوری" به بازگو کردن آنها- ولو عریان و خشن- می پردازد.
البته، این گونه روایت کردن، در سینمای ما که آثارش غالبا یا مدح و شعار است و یا بی خاصیت و بی محتوا، قطعا با چالش مواجه می شود.
مروری بر آثار سینمای سالهای گذشته و اخیر، موید این مدعاست و در این بین، تفاوتی ندارد که خالق اثر که باشد، از ابراهیم حاتمی کیا رزمنده دیروز و فیلمساز امروز گرفته تا داریوش مهرجویی روشنفکر.
مهم این است که "موج مرده" ساخته نشود و "سنتوری" نیز؛ فیلم که نباید حرف بزند، نباید که بتپد، نباید که اندیشه ای را به تکاپو وادارد، نباید که تلنگر بزند، نباید که فریاد بکشد، نباید که ...؛ فیلم باید فقط سرگرم کننده باشد و ای بسا بتواند تماشاگران را بخنداند ؛ چنین فیلم هایی، هرگز پشت تهیه کنندگانشان را نمی لرزانند که مبادا توقیف شوند، مبادا سانسور شوند، مبادا حتی بعد از مجوز اکران، جلوی نمایشش را بگیرند، مبادا حتی در وسط نمایش، آن را از پرده پایین بکشند، مبادا ... .
واقعیت این است که مردم، به ویژه جوانان - افرادی مثل علی سنتوری و همسرش- هرگز زیاده طلب نیستند ولی از جامعه و مدیرانش انتظار دارند که درک شان کنند و آنها را در چنبره خشک مقدس بازی ها فنا نسازند.
علی سنتوری، در خانواده ای بزرگ شده است بسیار متمول و در عین حال بسیار مذهبی.مادر او، از آن "حاج خانم" هایی است که منزل شان، محفل قرآن و جلسات دینی است ولی همین مادر مومنه، چنان عرصه را بر فرزندانش تنگ می کند که در نهایت فرزندش "علی" که عاشق موسیقی است از آنجا رانده می شود و جالب اینکه مادر در بیرون راندن فرزند، خود را مقصر نمی داند: "من فقط به او گفتم یا این خانه یا آن سنتور!"
راستی مگر کم هستند افرادی که از دین و ایمان بیزار شده اند فقط به دلیل محدودیت ها و فشارهایی که "دین ظاهران" به نام دین بر آنها تحمیل کرده اند؟
"سنتوری" بی آنکه در دام شعار بیفتد، فریادی است علیه کسانی که دین را در تاروپود خود تنیده عقاید شخصی و ای بسا عقده های خویش جستجو و بدتر از آن بر دیگران تحمیل می کنند و حال آنکه دین واقعی، همانند همان آوای زیبای سنتور است که در فضای جان پراکنده می شود و آن را نوازش می کند.
سنتوری، حکایت جامعه ای است که در آن شعر، موسیقی، عشق، معنویت، حرکت و هنوز لبخند، جاری است و این را می توان در صمیمیت روحانی ای که علی سنتوری و نامزدش را به عقد هم در می آورد، به زیبایی و سادگی دید ولی "خشک مقدس" هایی مثل مادر علی سنتوری و افرادی که نوشدارو بعد مرگ سهراب می آورند، مثل پدر علی سنتوری، همه چیز را خراب می کنند هر چند که در نهایت، هستند افرادی که اهل درک و درد هستند مثل پزشک معالج علی سنتوری و این، یعنی امید، هنوز زنده است، هر چند علی سنتوری، ماندن در آسایشگاه روانی را بر بازگشت به جامعه ای که همه آنها ادعای دین و سلامت دارند، ترجیح بدهد و چه پیام سهمگینی در این بخش از ماجرا نهفته است!
"سنتوری" اینک در قتلگاه قاچاق سی دی، گرفتار آمده است و روز به روز نحیف تر و ضعیف تر می شود. ای کاش پس از توقیف پرماجرا و "سانسور"ی که معاون سینمایی ارشاد "پالایش"ش می خواند، لااقل اجازه دهند سنتوری در لیست اکران نوروزی قرار گیرد تا هم پاسخی به قاچاقچیان فیلم داده شود و هم سنتوری پیش از این آسیب نبیند.
گویا بسیاری از آقایان ترجیح می دهند ذائقه فرهنگی مردم به "هاچ رنبور عسل" و آثار بی خاصیت- که وزیر ارشاد آنها را "مباح" می خواند- عادت کند تا آثاری که حرفی، ولو تلخ، برای گفتن داشته باشند و این خطر کمی برای اندیشه های یک جامعه نیست.
elli - انگلیس - منچستر |
من فیلم سنتوری رو دیدم چیزی که باید ازش خرده گرفت رو ندیدم واقعا حقیقت جامعه امروزی رو نشون میداد . البته حرفهای نادرستی در بعضی جاهاش گفته شده که به سینمای ایران اصلا نمی خوره و زنندست. |
سهشنبه 7 اسفند 1386 |
|
مریم- - کانادا - اتاوا |
من شنیدم شماره حسابی برای حمایت از این فیلم اعلام شده. اگه کسی خبر داره لطفا بگه جون ظاهرا تهیه کنندگان و بقیه دستندرکاران این فیلم به ورشکستگی دچار شدند با وجود اینکه فیلم به خوبی ساختند ولی فرصت پیدا نکردند که اونو تو سینما نمایش بدن. |
سهشنبه 7 اسفند 1386 |
|
aynaza - ایران - تبریز |
اینا فقط دوست دارن مردم رو با کلاه قرمزی و پسر خاله اش سر گرم کنند . حالا مهر جویی بره خداش رو شکر کنه که نمی آن به جرم تشویش اذهان چند سال آب خنک بدن بخوره .... |
سهشنبه 7 اسفند 1386 |
|
jose - انگلستان - لندن |
حقش بود که توقیفش کردن
درضمن خیلی مزخرف بود |
سهشنبه 7 اسفند 1386 |
|
majidmad - ایران - تهران |
به نظر من فیلم سنتوری یکی از ضعیف ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران بود که تنها نقطه ی شاخص آن بازی زیبای بهرام رادان بود...وگرنه از لحاظ فیلم نامه ای بسیار در حد پایین بود...پسری معتاد می شه و ترک می کنه...کل فیلم همین 2 جمله است !!!
اگر مهرجویی می خواست فیلم انتقادی علیه دولت بسازه حرفی نیست...ولی بهتر بود با فیلم نامه ایی قوی تر این کار رو میکرد...تو کل فیلم منتظر یه اتفاق جدید و جالب و هیجان انگیز بودم ولی....در نهایت تعجب دیدم که تموم شد !!! |
سهشنبه 7 اسفند 1386 |
|
kourosh12 - ایران - تهران |
دیدن این جور فیلمها ونقد اونها شعور میخواهد در ضمن از کلیه دوستان منتقد این سوال رو دارم که متن بالا رو خوندند؟ |
سهشنبه 7 اسفند 1386 |
|
sabaaram - اسکاتلند - گلا سگو |
مرصی از کوروش کوتاه اماسرشارازن... اگفته هابرای منتقدین ب. شعور .رچه داند قیمت نقل نبات...!!!؟ گلا سگو |
چهارشنبه 8 اسفند 1386 |
|
mehre paeez - امرپکا - راکوپل |
بسیار زیبا و حقیقی. انگار عادت کردیم فیلمها همه سرشار از دروغ باشه. فیلمهایی مثل سنتوری میتونن سبب اگاهی مردم بشن. بازی رادان هم در این فیلم به اوج رسیده. |
چهارشنبه 8 اسفند 1386 |
|
kiyafar - ایران - تبریز |
فیلمسازان روشنفکر در ورای یک موضوع ساده ، بسیاری از موضوعات پیچیده را مطرح می کنند درک آنها احتیاج به خلاقیت و روشنگری بیننده دارد. نقد یک فیلم به تخصصص نیاز خواهد داشت نه هر کسی به خودش جرات دهد و عقایدش را در مورد چیزی که درک نکرده است بیان نماید . آقایی که دنبال هیجان در فیلم میگردید برای جلب رضایتتان خیلی از فیلمها وجود دارد به آنها مراجعه نمایید و جنابی که در لندن بسر میبرید حق با شماست، اعتیاد و خانه خرابی و مرگ استعداد ها و طرد شدن و هزاران مصیبت دیگه همه اش مزخرفه و در بین این مزخرفات بودن یک مزخرفه دیگه هست . به قول آقای kourosh12 انگار بعضی ها متن بالا را نخواندند.! |
چهارشنبه 8 اسفند 1386 |
|
sh.s - امارات - دبی |
من بی اجازه به تماشای هنرـ هنرمند نخواهم نشت.سنتوری را ندیده ام و نخواهم دید مگر آنکه بدانم آنچه را که به تماشا نشسته ام اجازه دار است. و نه جنس دزدی در دست راهزنان. |
چهارشنبه 8 اسفند 1386 |
|
elli - انگلیس - منچستر |
در جواب دوست عزیز از امارات بیشتر کسانی که در مورد این فیلم نظر دادند در ایران نیستند که بخوان فیلم دزدی ببینند همه این فیلم رو از یک سایت ازاد که مختص ایرانیان هست دیدن یا دانلود کردن خوب نیست که انسان همه رو با یک چشم ببینه دوست خوب. |
چهارشنبه 8 اسفند 1386 |
|
hasti74 - المان - کلن |
این فیلم سراسر پیام است و انهم واقعیت تلخیست که گریبانگیر جوانان ماست و مسبب تمام اینها افرادی از قبیل پدر علی سنتوری هستند که خو د سراپا خطا میخواهد جوانان را اصلاح کنند و واقعا به قول همسر علی سنتوری همه را خودشون دوایی و معتاد کردند |
شنبه 11 اسفند 1386 |
|