اصغر فرهادی: کجای قانون آورده‌اندکه ذائقه جمعیت کشور باید ذائقه شما باشد

نامه اصغر فرهادی: کجای قانون این مملکت آورده‌اند که ذائقه همه جمعیت کشور باید ذائقه شما باشد

یکی از کارگردانان سرشناس کشور به وضعیت ممیزی جشنواره فجر اعتراض کرد.

بر اساس این گزارش به نقل از فردا، اصغر فرهادی، طی نامه ای سرگشاده به وضعیت اسفناک تایید و ممیزی فیلم ها در جشنواره فیلم فجر اعتراض کرد.

متن کامل نامه بدین شرح است:

دست اندرکاران محترم جشنواره

نامه‌ام خطاب به همه‌تان است، پیش از اینها تصمیم به نوشتنش داشتم بنا به دلایلی همکاران و دوستان خواستند چیزی نگویم مبادا مانعی ایجاد شود برای فیلمی که بر اساس فیلمنامه‌ام ساخته شده؛ فیلم «دایره زنگی». بهانه‌ام برای نوشتن این منظور «دایره زنگی» است اما حرفم درباره این فیلم نیست، حرفی است که پیش از این هم گفته‌ام، در جشن خانه سینما موقع تشویق و جایزه گرفتن نه فقط موقع توبیخ و اصلاحیه خوردن. این بار بلندتر اما. بالاخره دیر یا زود این فیلم هم دیده خواهد شد و اگر حرفی داشته باشد می‌ماند، نداشته باشد می‌میرد، مثل انبوه فیلم‌های فراموش شده تاریخ سینما. امیدوارم اگر ماند سفلگانی که این روزها آب به آسیاب اهل ممیزی ریختند تا عقده‌گشایی کنند، یادشان نرفته باشد که چه کرده‌اند، پس هر آنچه می‌گویم نظرات شخصی‌ام است و آرزو می‌کنم این‌قدر مردانگی باقی باشد که تلافی آن بر سر سرمایه تهیه‌کننده فیلم خالی نشود.

آقایان تازه از راه رسیده، سرتان را از زیر برف بیرون بکشید، اطرافتان را نگاه کنید تا ببینیم باز روی این برایتان باقی می‌ماند که در مصاحبه‌ها و گپ و گفت‌هایتان اعلام کنید، ما در کشوری آزاد زندگی می‌کنیم، از چه در هراسید، مگر روز و شب از تریبون‌هایتان دم از فهم و شعور مردم و ملت نمی‌زنید، اگر صادقید، اجازه دهید اندکی هم همین مردم فهیم و با شعور تصمیم بگیرند چه ببینند چه بشنوند، چه کسی این قدرت را به شما تفویض کرده که شعورمندتر و فهیم‌تر از مردمید، لااقل در عرصه فرهنگ عملکردتان نشان داده که نیستید. خود را طبیب فرهنگی می‌دانید که وظیفه‌تان سنجش عیار سلامت غذایی است که اهل فرهنگ به خورد مردم می‌دهند، مدرک طبابتتان را کی و از کجا گرفته‌اید؟ چه کسی این فرض را برای شما به یقین رسانده که هر اثر فرهنگی و هنری‌ای یک غذاست که باید قبل از اینکه مردم بخورند، شما سلامت آن را مهر بزنید. چرا می‌اندیشید مردم تنها مصرف‌‌‌کننده‌اند، مصرف‌کننده صرف و شما باید غذایی را که می‌پسندید دهانشان بگذارید، چرا می‌اندیشید هنگامی که به تماشای اثری می‌روند مغز خود را بیرون جا می‌گذارند؛ این مردمی که برای تماشای این آثار می‌روند، جمعی غیر از آن مردم فهیم و باشعور و شریفند که در سخنرانی‌ها از آنها دم می‌زنید؟ اجازه دهید سرسوزنی هم مردم تشخیص دهند به زعم شما غذایی که می‌خورند، سلامت است یا فاسد. هرچند سخیفانه‌ترین‌مشکل تعریف از هر اثر فرهنگی هم‌ترازی‌اش با غذاست… کجای قانون این مملکت آورده‌اند که ذائقه همه جمعیت کشور باید ذائقه شما باشد. اگر قانون نوشته‌ای وجود دارد که ما نمی‌دانیم ذائقه‌تان را تشریح کنید. ذائقه‌تان فیلم‌هایی است که به اسم معناگرا پشتش سینه می‌زنید.

آقایان به حکم‌های شغلی‌تان دوباره نگاه کنید. اینجا میدان فوتبال نیست که شما داورش باشید و هراسان از این سوی میدان به آن سو بدوید تا از چشم تیزبین‌تان خطایی دور نماند. مدیرید یا مراقب؟

یکی از هم مسلکانتان آشفته حال در پاسخ نامه جمعی از سینماگران، دم از توطئه و همدستی با استکبار زده، گفته است چرا چنین می‌کنید تا از بودجه‌ای که به سینما داده‌اند پشیمان شوند، این چه منتی است؟ چرا می‌اندیشید صدقه داده‌اند؟ فرهنگ صدقاتی؟ آیا باید به پاس قدردانی از آنچه داده‌اند، سرتاپای سینما تسلیم و تابع ذائه بعضی از اهل سیاست باشد. از دیون بنیاد فارابی گفته‌اید، آمار را بیرون بکشید، این همه فیلم سفارشی که شما و هم‌مسلکانتان می‌سازید از کجا تامین بودجه می‌شود، برای بیت‌المال دل سوزانده‌اید سریال‌های میلیاردی را که خودی‌ها می‌سازند، پولش لابد از جیب شما دلسوخته‌گان می‌آید! حرف‌های بدیهی می‌زنید، لااقل از کارنامه‌هایمان پیداست که کجا ایستاده‌ایم، کارنامه اندک من و کارنامه پربار شما واضح است، من و شما در دو نقطه کامل متفاوت ایستاده‌ایم، نه من توقع دارم روزی روزگاری شما با معیارهایی که من بدان معتقدم فیلم بسازید و نه منطقا شما باید این توقع را داشته باشید. من رسما اعلام می‌کنم و پیش از این داستان‌ها در کانون مرکزی کارگردانان هم علنا گفته‌ام روزی که فیلمنامه‌ای یا فیلمی منطبق بر متر و معیارهای سینمایی شما ساختم، حلوای ختم حرفه‌ایم را خیرات کنند.  

پس قضیه کاملا روشن است، ما به شما و جمعی که به شما رای داده و بر مسندتان نشانیده‌اند، احترام می‌گذاریم، آیا شما این احترام را برای مخالفانتان قائلید؟ هر کس با شما نیست بر شماست؟ شما که اهل سیاستید، می‌دانید این جمله از آن کیست. انتظار این نیست میدان یکسره برای مخالفان قانونی‌تان باز باشد، این قدر عاقل هستیم که این زیاده‌خواهی را به ذهن هم نیاوریم؛ اما گوشه‌ای از این میدان، وجبی، کف‌دستی.

فرهادی در ادامه می نویسد:آقایان؛ با این اقتدار و شکوه کجای‌تان به لرزه می‌افتد که اینچنین هراسناکید، آن هم با چند فیلم که باب ذائقه‌تان نیست، فیلم‌هایی که با رعایت تمام ضوابط و قواعد مجوز ساخت دریافت کرده‌اند. لااقل به امضای همکارانتان پای برگ‌های پروانه ساخت احترام بگذارید، مگر اداره نظارت و ارزشیابی متولی امر نظارت نیست، این نظارت جدید از کجا می‌آید؟

از چه نگرانید، این همه فیلم سفارشی و تبلیغی و مورد پسندتان، این همه فیلمساز شکست‌خورده‌ای که دورتان جمعند و چشمشان به دستتان است تا وامی برسد و فیلمی ساخته شود، کافی نیست؟ چنته‌تان پر است و با این روند پرتر هم خواهد شد، پس چه جای نگرانی از چند فیلم معدود.

در جشن خانه سینما وقتی جایزه‌ام را می‌‌دادند گفتم تا وقتی نگاه مسوولان فرهنگی به سینما اصلاح نشود نگاهی که سینما را چون فرزند شرور و رام‌ناشدنی می‌بیند که باید به هر قیمت رامش کرد، جشن معنایی ندارد. بعضی‌ها دلخور شدند که چرا هنگام دریافت جایزه به جای تقدیر و تشکر، لب به شکوه گشوده‌ام، اما دوستان، این داستان، داستان این چند روزه نیست، مدت‌هاست گریبانگیر سینماست، وقار و متانت اهل واقعی سینماست که سکوت کرده‌اند؛ سکوت بزرگانی که خانه‌ نشینند.

اصغر فرهادی در ادامه نامه اش می نویسد:از خدای بزرگم که خدای همه است و نه فقط خدای جمعی قلیل، برای آنها که می‌اندیشند همه حقیقت نزد ایشان است، آنها که خدا را فقط مال خود و هم‌رای‌هایشان می‌پندارند، آنها که همه چیز را از زاویه تنگ سیاست می‌نگرند، آنها که برگرده مظلوم دین سوارند و پیاده‌ها را بی‌دین می‌دانند، از خدای مهربانم سه خواسته دارم:

اول به آنها عمر دراز بدهد، آن‌قدر دراز تا بمانند و روزی بفهمند حقیقت بزرگتر از آن است که فقط نزد جمع قلیلی بماند که اگر بماند یعنی کوچک است و خرد و خردی دور از خرد و حقیقت.

دوم حافظه درازمدت‌شان تا انتهای عمر در سلامت باد تا اگر روزگاری فرزندانشان درباره گذشته‌شان پرسیدند، یادشان بیاید چه کرده‌اند.

سوم، صداقت، کم نیستند کسانی که روزگاری بر این مسندها نشسته بودند و الان به اقتضای زمانه به صندلی دیگر تکیه داده‌اند و همه آنچه را کرده‌اند یا کتمان می‌کنند یا توجیه.

گفتنی است، اصغر فرهادی کارگردان فیلم های چهارشنبه سوری، شهر زیبا و رقص در غبار بوده است که مسئولیت نویسندگی و مشاورت کارگردان «دایره زنگی» را نیز بر عهده داشته است.

دایره زنگی فیلمی به کارگردانی پریسا بخت آور است که با حضور بازیگرانی چون: باران کوثری، مهران مدیری، امین حیایی، نیما شاهرخ شاهی، محمدرضا شریفی نیا، گوهر خیراندیش، حامد بهداد، نگار فروزنده، امیر نوری و بهاره رهنما در جشنواره فیلم فجر شرکت کرد که با حذفیاتی مواجه شد.

این فیلم سینمایی مضمونی کمدی دارد و درباره زندگی پر فراز و نشیب چند خانواده تهرانی در شهر تهران است که در کشاکش سنت و مدرنیته گرفتار شده اند و در فضایی طنز، مشکلات مهم اجتماعی را در خود گنجانده است.

Reza Ta - کانادا - وینیپگ
الحق که این نامه حرف دل تمامی فرهنگ دوستان ایرانیه.
یکشنبه 21 بهمن 1386

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.