جمعه ۲۹ تیر ۱۳۸۶ - ۲۰ جولای ۲۰۰۷
راز جنایت زوج جوان پس از دو سال برملا شد
راز جنایت زن و شوهری که با همدستی دوست خود صاحبخانه شان را به قتل رسانده بودند پس از گذشت دو سال فاش شد. به گزارش خبرنگار ما چندی پیش کارآگاهان ویژه مبارزه با قتل پلیس آگاهی تهران از طریق گزارش های مردمی از جنایتی فاش نشده مطلع شدند و با اطلاع دادن موضوع به بازپرس روشن رئیس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کردند. مردی که وقوع جنایت را به پلیس اطلاع داده بود در اظهارات خود گفت؛ دو سال قبل مردی به نام رضا هنگامی که در خانه یی در میدان گل های تهران مستاجر بود با همدستی همسرش به نام راشین مرد صاحبخانه را که طالب نام داشت به قتل رساند اما این جنایت هرگز فاش نشد و این زوج نیز خانه را تخلیه و فرار کردند. کارآگاهان پس از به دست آوردن این اطلاعات برای بررسی صحت و سقم موضوع تحقیقات نامحسوس خود را در این خصوص آغاز و در نخستین گام با شناسایی برادر راشین وی را بازداشت کردند و تحت بازجویی قرار دادند. این مرد که رامین نام دارد در اظهاراتش وقوع جنایت را تایید کرد اما ضمن انکار نقش خود در کشتن طالب به کارآگاهان گفت؛ «دو سال قبل هنگامی که راشین و شوهرش در منزل طالب مستاجر بودند بین مرد صاحبخانه و دامادم بنا به دلایلی که من از آن مطلع نیستم درگیری به وجود آمد و در نهایت نیز رضا مرد صاحبخانه را به قتل رساند و سپس جسدش را به منطقه یی در شهریار کرج منتقل و دفن کرد.»کارآگاهان پس از آنکه از وقوع جنایت و گناهکار بودن رضا و راشین اطمینان یافتند تلاش هایشان را برای دستگیری این زوج ادامه دادند و در نهایت متوجه شدند مرد متهم به قتل که یک سارق حرفه یی خودرو است چندی قبل به جرم دزدی دستگیر و پس از اعتراف به سرقت 17 دستگاه اتومبیل روانه زندان مرکزی کرج شده است. به این ترتیب کارآگاهان جنایی طی نامه یی از مسوولان زندان درخواست کردند رضا را برای انجام تحقیقات در اختیار آنان قرار دهند. مرد جوان هنگامی که پشت میز بازجویی نشست و راز خود را فاش شده دید، گفت؛ من از راه سرقت زندگی ام را سپری می کردم پس از مدتی زندگی در خانه طالب پسرخاله ام به من گفت صاحبخانه ام پول زیادی دارد و می توانم با دستبرد زدن به منزل وی مبلغ کلانی به دست آورم. این حرف مرا برای عملی کردن دزدی از خانه طالب وسوسه کرد. همان طور که در این فکر به سر می بردم یک شب هنگامی که به خانه خودمان بازگشتم متوجه شدم حال همسرم راشین مساعد نیست وقتی علت را از وی پرسیدم گفت طالب به وی نظر سوء داشته است. هنگامی که این موضوع را شنیدم تصمیم خود را برای سرقت از خانه طالب و انتقام گرفتن از او قطعی کردم و از یکی از دوستانم به نام جعفر خواستم در این کار به من کمک کند. متهم به قتل ادامه داد؛ روز حادثه به همراه جعفر وارد منزل صاحبخانه مان شدیم و به محض رویارویی با وی من با مشت ضربه یی به گیجگاه طالب زدم و او نقش بر زمین شد پس از آن با استفاده از یک دستمال مرد صاحبخانه را خفه کردم و به همراه جعفر منزل او را زیر و رو کردیم و درنهایت توانستیم 200 هزار تومان وجه نقد به دست آوریم. پس از اعترافات مرد جوان کاوش های پلیس برای یافتن ردپای راشین ادامه یافت و سرانجام این زن نیز دستگیر شد. وی ضمن تایید اظهارات شوهرش به ماموران گفت؛ من در قتل هیچ نقشی نداشتم اما پس از کشته شدن طالب جسد او را به همراه شوهرم و جعفر در خودروی مان گذاشتم و به کوه های اطراف شهریار بردیم و در آنجا دفن کردیم. این زن در ادامه محل دفن جسد را به کارآگاهان نشان داد و آنان سه روز قبل توانستند جنازه طالب را که فقط یک اسکلت از آن باقی مانده بود در 30 کیلومتری جاده ملارد کشف و به پزشکی قانونی منتقل کنند. بنابر این گزارش هم اکنون در حالی که تحقیقات از زوج جوان ادامه دارد، پلیس در جست وجوی جعفر- سومین متهم این پرونده- است.
| سارا - ایران - شیراز |
درسته که جنایت عمدی بهر حال جنایت است اما برام جالبه که بدونم مردی که پس از دو سال به پلیس اطلاع می دهد چنین اتفاقی افتاده بوده چه نفعی از این کار می برد؟ خصومتی با افراد فراری دارد که از این طریق انتقام می گیرد یا نسبتی با مقتول دارد یا صرفا از روی فضولی این کار را می کند که متاسفانه آدمهایی از این دست در مملکت ما کم نیستند.
آنهم وقتی همه می دانند که در کشور ما قضاوت درستی در مورد قتل وجود ندارد و هر قاتلی به قصاص محکوم می شود بدون در نظر گرفتن همه جوانب که چرا و چطور وادار به این کار شده. |
شنبه 10 آذر 1386 |
|
| رامی - ایران - ایران |
از گفته های سارا خانم / ایران/ شیراز به درستی متوجه می شویم که این حکم شرع حق است که ؛ زنان نباید قاضی باشند ؛
ببینید چگونه توجیه می کند !!! |
یکشنبه 11 آذر 1386 |
|
| بهاره - ایران - اهواز |
بعد از 2 سال یکم مشکوکه مگه نه؟ |
یکشنبه 11 آذر 1386 |
|
| حسین - ایران - تهران |
سارا راست می گه هرکسی هرکی رو که خواست بکشه ایراد نداره - آب از آب هم تکون نخورده - کی به کیه اصلأ انگار طرف نبود - فقط خدا را شکر سارا خانم قاضی نشد
|
سهشنبه 13 آذر 1386 |
|