ادامه تحقیر زنان برای بالا رفتن آمار
ادامه تحقیر زنان برای بالا رفتن آمار
طرح امنیت اجتماعی علی رغم پیش بینی های اولیه، قدم به قدم و با همان شدت تا امروز ادامه یافت. فشار سیاسی- اجتماعی بر رفتار پلیس ایران تاثیری نگذاشت و نیروی انتظامی با پشتوانه ای که از سوی رهبری و دولت احمدی نژاد داشت هزینه های این رفتار خشن را به هیچ انگاشت. با گذشت نزدیک به شش ماه از اجرای این طرح می توان برآوردی از عملکرد پلیس در برخورد با زنان به دست آورد. طرحی که طبق آمار رسمی هر ماه بیش از پنج هزار نفر را گرفتار کرده است. تبلیغ گسترده این طرح از همان روزهای نخست شائبه سیاسی بودن این طرح را به وجود اورد و 7 ساعت حضور در بازداشتگاه وزرا و دیدن رفتار اداری پلیس حاکی از این است که این طرح به هیچ وجه اجتماعی و "ارشادی" نیست و در خوشبینانه ترین حالت می توان به علاقه دولت به اعلام آمار بالا دل خوش کرد.
فریب زنان برای بازداشت
"گشت های ارشاد" در خیابان های تهران پخش هستند و بر خلاف شهرستان ها که فقط جنبه نمایشی دارند، کاملا عملگرایانه برخورد می کنند. با وجود اینکه پلیس بارها بر عدم نگاه جنسیتی در این طرح تاکید کرد، همچنان زنان در سیبل هدف پلیس هستند. پلیس با نگاهی به تجربه 25 سال گذشته شیوه جدیدی برای بازداشت زنان اتخاذ کرده است؛ فریب زنان در مراحل اولیه پلیس را از دردسر بحث و جنجال های احتمالی رها کرده است. ماموران به زنان می گویند که قصد بازداشت ندارند و فقط در خودروی پلیس "ارشاد" و بعد با اخذ یک تعهد کتبی رها خواهند شد. زنان هم بی اعتراضی که احیانا موجب طولانی شدن زمان بازداشت شان شود وارد خودرو می شوند. اما در آنجا نه از برگه تهعد و نه از ارشاد خبری نیست!
وزرا، جایی برای خندیدن
زنانی که برای مجریان طرح متهم شناخته می شوند، باید دست کم دو مورد از مصادیق بدحجابی را داشته باشند. اما با کنترلی که دولت بر روی مراکز فروش پوشاک و ایجاد رعب در میان مردم اعمال کرد، دیگر حتی در بزرگ ترین بازداشتگاه موقت زنان نیز نمی توان مصادیق بدحجابی را کشف کرد. به طور میانگین در هر 15 دقیقه 40 متهم وارد بازداشتگاه می شوند. کسانی که مطابق مد روز پوشیده اند مانتوهای بلندی به تن دارند و شلوارهایشان هم کوتاه نیست. عدالت در این بازداشتگاه زمانی متجلی می شود که می بینی دختری 12 ساله در کنار زنی 55 ساله ایستاده. زن به کودک دلداری می دهد و کودک به زن که: نگران نباشید برای سلامتی تان خوب نیست!
دختر قد بلند و زیبایی وارد سالن اصلی می شود. آرایش ندارد و لباس هایش کاملا ساده است. همه دنبال نقطه ضعفی می گردند که وجود ندارد وقتی اصرار می کند تا دلیل بازداشتش را بداند می گویند: خیلی تو چشم بودی! دختر وا می ماند و می پرسد: چه کنم تا از چشم تان در بیایم.
یکی از جالب ترین مصادیق که گفته نشده اما در بازداشتگاه خود را نشان می دهد "چاق بودن" است. گویا پلیس به سینه و باسن چاق زنان به شدت آلرژی دارد چون زنان زیادی بازداشت شده اند که هیچ ایرادی در پوشش نداشتند. ظاهرا بعضی اعضای بدن آنها هم توی چشم پلیس بوده.
خشونت مردانه و زنان پلیس ناراضی
نیروی انتظامی بارها داشتن پرسنل زن خود را به رخ کشیده است، با این حال این گروه کاملا تحت سلطه همکاران مرد همرده یا حتی پایین تر از خود هستند. در طرح امنیت اجتماعی نیز فرمانده ها از میان مردان انتخاب شده اند و زنان فقط وظیفه ارشاد و بازداشت زنان را دارند. این مردان هستند که در باره بازداشت یا رهایی زنان تصمیم نهایی را می گیرند. زنان پلیس به نسبت از انعطاف بیشتری برخوردارند و معمولا در مقابل همکاران مرد خود مقاومت می کنند. مردان علاقه بیشتری به بازداشت زنان دارند و در این افراط به حدی پیش رفته اند که زنان پلیس نیز از اعتراض در حضور متهمان نیز ابایی ندارند. یکی از زنان درجه دار پلیس که نقش ارشادی به عهده دارد با اشاره به همکار مرد خود می گوید:"حتی مردهای همکار ما هنوز زنان را به عنوان پلیس قبول ندارند. می گویند ما احساستی هستیم و دلمان برای زنان بدحجاب می سوزد ولی ما هم همین آموزشها را دیده ایم. مردان گاهی برای لجبازی با ما و برای اثبات عدم تشخیص ما دستور بازداشت می دهند."
در حالی که پرسنل زن پلیس در مدت بازداشت سعی در آرام کردن متهمان دارند و یا دست کم سکوت اختیار می کنند، هر لحظه فریاد مردی برای خاموش کردن اعتراض و التماس زنان بالا می رود. زنان بازداشت شده نیز در مقابل مردان بیشتر احساس گناهکار بودن پیدا می کنند و در مقابل، پرخاش و اعتراض و نفرین را بیشتر بر سر زنان پلیس می ریزند. با همین نگاه گذرا می شود فشار مضاعف بر زنان پلیس را به چشم دید.
تحقیر، خشونت و ارزش آمار
برخورد شدید پلیس در سال جاری با جوانانی که متهم به اخلال در امنیت اجتماعی هستند، نشان داد که این طرح بر خلاف سال های پیش یک شوخی فصلی نیست. انعکاس گسترده اخبار این طرح، شهامت ریسک را از مردم گرفت. حالا دیگر پوشش و مد روز کاملا با مصادیق مورد نظر پلیس هماهنگ شده است. برخوردها ادامه دارد، پلیس هر ماه آمار بالاتری ارائه می دهد و پوشش ها نیز هر ماه ساده تر می شود. اگر تمام آمار ارائه شده کشور را بررسی کنیم جای این سئوال خالی می ماند که با اینهمه اخلال گر امنیت اجتماعی چطور تا به امروز زنده مانده بودیم.
در بازداشتگاه وزرا به دلیل حجم انبوه متهمان و نیز عدم دستور، هیچ زنی "ارشاد" نمی شود. پرونده ای که در اینجا تشکیل می شود هیچ ارزش قضایی و حقوقی ندارد. این اتهام که در عمل جرم محسوب می شود، به عنوان سوءپیشینه ثبت نمی شود. دیدن این بازداشتگاه به عنوان یک نمونه آماری حاکی از این است که پلیس موظف است در روز تعداد مشخصی را تحویل بازداشتگاه بدهد. شیوه آزادی متهم نیز به همین اندازه فرمالیته و ساده است. کافی است کسی یک لباس برای متهم بیاورد. گاهی این لباس کوتاه تر یا تنگ تر از لباس متهم است ولی فرقی ندارد با چه لباسی آمده و با چه پوششی می روی. مهم این است که هیچ کس شب را در بازداشت نمی ماند.
با اینکه بازداشت شده ها حاضر نیستند برای بار دوم شاهد بی منطقی (و خصوصا ایستادن در مقابل دوربین با پلاک سفیدی که نام شان در آن ثبت شده) باشند، اما در اینجا باور می کنند که تنها یک عدد در کل آمار هستند. آنها باور می کنند که لباس تنشان اهمیتی برای پلیس ندارد و هر کس می تواند از سر بدشانسی عددی در لیست طویل آمار و ارقام باشد. این جمله را بارها از دهان بازداشتی های وزرا می شنوی: "اگر ما اینجاییم آنهایی که اعدامشان کردند، بیگناه بودند."
|