بهروز افخمی:سینمای ایران مرده است

بهروز افخمی:سینمای ایران مرده است

بهروز افخمی، کارگردان سینما در ایران به پرسشهای ارسالی شما پاسخ داد.

بزرگترین چالش فعلی سینمای ایران را در چه زمینه ای می دانید؟برنامه تجلیل از بهروز افخمی روز چهارشنبه، دهم مرداد، در تهران برگزار شد.

رقابت با سینمای آمریکا مهمترین مساله سینمای ایران است و در مورد خیلی از کشورهای دیگر نیز این مشکل وجود دارد. این رقابت دیگر به صورت کامل یکسویه شده است و بازار داخلی سینما را بصورت کامل از دست دادیم و ایرانیها دیگر تمایل چندانی برای دیدن فیلمهای ایرانی ندارند.

همچنین سانسور بی قاعده و سلیقه ای هم مشکل ساز است و جلوی رقابت را می گیرد.

امیر از ملبورن نظر شما را درمورد تقلید از داستان فیلمهای آمریکایی در سینمای ایران پرسیده و از شما می پرسد که "آیا فیلم شوکران شما تقلید از یک فیلم آمریکایی مشابه نیست؟"

این کار اشکالی ندارد ولی فکر کنم کار از کار گذشته و دیگر این قبیل کارها درمان درد سینمای ایران نیست. سانسور شدید و عرضه آخرین فیلمهای آمریکایی با زیرنویس فارسی بصورت قاچاق سینمای ایران را ضعیف کرده است و تقلید از سینمای کشورهای دیگر نمی تواند سینمای ایران را حتی به یک رونق حداقلی برساند. در حال حاضر بیشتر صحبت از مرگ سینمای ایران است و این مرگ با کمک یارانه های دولتی پنهان نگاهداشته شده است.

در مورد فیلم شوکران هم فکر کنم منظور ایشان از فیلم آمریکایی فیلم "Fatal Attraction" است که شباهت به یک تراژدی آمریکایی دارد که تا کنون چند بار فیلهایی مشابه به آن ساخته شده است. من فیلم شوکران را تحت تاثیر بد درآمدن نیمه دوم این فیلم ساختم و حتی فکر می کنم که ساخت شوکران از "Fatal Attraction" بهتر است.

نظر شما در مورد موفقیت فیلمهای ایران در خارج از ایران چیست؟

فیلمهای ایرانی در خارج از ایران موفقیتهایی داشته اند. بخشی از این موفقیت به این دلیل است که برخی از کارگردانان ما شناخت خوبی از جشنواره های خارجی پیدا کردند وبه آن پاسخ می دهند. یعنی چیزهایی می سازند که مورد پسند جشنواره خارجی و طرز تفکر غربی است.

البته به غیر از چند فیلمساز اصیل که مشغول ساخت فیلمها به سبک خودشان هستند مانند مهرجویی یا کیارستمی و اگر فیلمهای آنها در جشنواره خارجی با استقبال روبرو شوند، باعث تحت تاثیر قرار گرفتن وایجاد تغییر در سبک آنها نمی شود.

ولی بقیه فیلمسازان"سفارش" جشنواره های خارجی را می سازند. یعنی فیلمی را می سازند که انتظار تماشاگران جشنواره های اروپایی را بر آورده می کند و به نحوی آنها را فریب داده اند، آن هم به این طریق که همان تصویری که آنها انتظار دارند از جامعه ایران را ببیند به آنها نمایش می دهند. ولی بعد از مدتی این تصویر برای آنها تکراری و کلیشه ای می شود و این موجب پایین آمدن مقبولیت فیلمهایی ایرانی در سالهای اخیر در جشنواره های خارجی شده است.

اگر در سینمای ایران سانسور وجود نداشت، سینمای ایران پیشرفت بیشتری نداشت؟

نه، گمان می کنم تلاس صنعت سینمای آمریکا برای بوجود آوردن انحصار در دنیا بلایی است گریبانگیر تمامی سینماهای ملی در جهان، به حدی که حتی سینمای هند را هم دچار بحران کرده است. با در نظر گرفتن این نکته، من معتقدم که حتی اگر تمامی سانسورها برداشته شود، سینمای ایران وضعیت بهتری از سینمای فرضا فرانسه پیدا نخواهد کرد. این کشور دارای صنعت سینمای قوی بود که در رقابت با سینمای آمریکا موقعیت خود را از دست داده.

اگر در همان اوایل انقلاب بر سینمای ایران فشار وارد نمی شد، شاید امروز این امکان وجود می داشت که صنعت سینمای ایران پا بگیرد و شاید می توانست رقابت کند. ولی آنقدر این سینما ضعیف نگاه داشته شد که حتی با برداشتن سانسور در شرایط فعلی تاثیر چندانی بر روی وضعیت آن اتفاق نخواهد افتاد.

فرشته از تهران پرسیده است که با توجه به سانسور موجود در سینمای ایران تا چه حد در ساخت فیلم "فرزند صبح" (فیلم زندگی آیت الله خمینی) دست شما باز است؟ آیا این فیلم منصفانه است یا دیکته شده است؟"

هیچ فشاری در زمینه ساخت این فیلم بر روی من نبوده و شاید به دلیل آن باشد که عشق و علاقه من به شخصیت امام خمینی یک چیز شناخته شده در مورد من از قدیم است و فکر نمی کنم افرادی زیادی بتوانند ادعا کنند که بیشتر از من امام را دوست دارند. این دوست داشتن یک سلیقه شخصی است که هیج وقت از ابراز آن ابایی نداشتم. این امر باعث شده که اعتماد و اطمینانی نسبت به من در ساخت این فیلم به وجود بیاد.

این طرح از طرف موسسه نشر و حفظ آثار امام خمینی به من پیشنهاد شد. این موسسه تحت مدیریت سید حسن خمینی نوه امام [خمینی] فعالیت می کند و شناخت و صلاح دید ایشان هم تعیین کننده است. من به هیچ شخص دیگری جواب نداده ام و نخواهم داد. حتی ایشان هم تاکنون فکر نمی کنم که فیلم نامه این فیلم را خوانده باشد و هیچ سفارشی هم در زمینه این فیلم به من نکرده اند. می توانم بگویم که من یک وضعیت استثنایی دارم و داخل حکومت پارتی دارم!

در همین زمینه آقای علی از ونکوور پرسیده اند که "به نظر می رسد شما از یک مصونیت آهنین بهره مندید، نظر خودتان چیست؟"

من به خاطر اینکه از مدیریت تلوزیون شروع کردم ، تمام کسانیکه تصمیم گیرنده های مسایل فرهنگی و سینمایی در ایران هستند یا من را شخصی می شناسند و یا شاگرد و یا همکارن من بوده اند. این یکجور مصونیتی برای من ایجاد کرده است ولی از آهنین بودن آن خبر ندارم.

در هفته های اخیر به دلیل انتخاب هدیه تهرانی، بازیگر ایرانی، برای ایفای نقش مادر آیت الله خمینی در فیلم "فرزند صبح" از شما انتقاداتی شده، نظر شما نسبت به این انتقادات چیست؟

همانطور که قبلا گفتم به هیچکس اجازه نداده ام که برای من هرگونه تعیین تکلیفی در ساخت این فیلم بکند. بعضی از افرادی که هیچ موقعیتی ندارند تا به حال سعی کرده اند در این زمینه جو سازی کنند. من حتی جواب آنها را هم نداده ام، چون این حرفها حتی ارزش پاسخ دادن را هم نداشته است.

مهرداد زمان‌پور از شیراز با اشاره به گفته شما پس از انتخابات مجلس فعلی که گفته بودید که "مردم خودشان را لوس کردند که در رای‌گیری شرکت نکردند"، از شما پرسیده است که " فکر می‌کنید که حق دارید به مردم توهین کنید و حق آنان را برای شرکت نکردن در انتخابات (هر انتخاباتی) و رای ندادن را با تمسخر به زیر سوال ببرید؟"

من قصدم تمسخر نبود و حرفم خیلی صریح و جدی بود. هنوزم فکر می کنم مردمی که از انتخابات دور ایستادن، تحت تاثیر هر فضایی که بودند، یک باخت بزرگی کردند و فرصت شرکت در یک اصلاحات با قاعده را از دست دادند.

صالح از تهران پرسیده که " شما در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ از آقای کروبی حمایت کردید. آیا به ایشان اعتقاد و اعتماد دارید؟ "

بله و اگر ایشان تصمیم بگیرند که در انتخابات ریاست جمهوری بعدی کاندیدا شوند، من خوشحال می شوم که کار تبلیغاتی ایشان را بر عهده بگیرم.

بابک از گلاسکو با اشاره به توقیف شبکه تلویزیونی خصوصی صبا پیش از آغاز به کار از شما پرسیده که "آیا باز هم تصمیم دارید شبکه خصوصی ماهواره ای را مدیریت کنید؟"

نه به هیچوجه چنین تصمیمی ندارم. از همان ابتدا هم علاقه ای به چنین کاری نداشتم. تصمیم به راه اندزای شبکه صبا به دلیل موقعیت خاصی که پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران پیش آمد گرفته شد. ما احساس کردیم آن بخشی از اصلاح طلبانی که دورآقای کروبی جمع شده اند به یک رسانه خبری تلویزیونی احتیاج دارند، برای برقراری ارتباط با کسانی که هنوز به اصول حکومت جمهوری اسلامی و اصلاحات از داخل اعتقاد دارند و فکر می کنند که تلویزیون دولتی نقایصی دارد و مخصوصا از نظر خبررسانی زیاد قابل اعتماد نیست.

فکر می کردم که این کار ارزش زحمتش را دارد. هنوز هم فکر می کنم کسانی که جلوی راه اندازی صبا را گرفتند اشتباه بزرگی را مرتکب شدند. راه افتادن صبا به نفع کل حکومت بود و باعث بوجود آمدن رقابت و در نهایت اصلاح تلویزیون دولتی هم می شد. زمانیکه جلوی راه اندازی صبا گرفته شد من به این نتیجه رسیدم که تکلیف از من ساقط شد.

بهروز افخمی علاوه بر فیلمسازی، نمایندگی مجلس ایران در دوره ششم و مدیریت در صدا و سیما را نیز بر عهده داشته است.

در روز چهارشنبه دهم مرداد برنامه تجلیل از بهروز افخمی در تهران برگزار شد. این مراسم توسط "موسسه توسعه تصویر شهر" برگزار شد. هدف این موسسه قدردانی از سینماگران ایرانی است.

بهروز افخمی فیلم ‌هایی همچون "عروس"، "روز فرشته"، " روز شیطان"، "جهان پهلوان تختی"، "شوکران" و "گاوخونی" به همراه مجموعه تلویزیونی " کوچک جنگلی" را ساخته است.

افخمی هم ‌اکنون مشغول تولید فیلم سینمایی "فرزند صبح" درباره زندگی آیت الله خمینی است.

وی همچنین مدیریت تلویزیون صبا را بر عهده داشت. تلویزیون صبا قرار بود نخستین شبکه تلویزیونی خصوصی ماهواره ای فارسی زبانی باشد که رسماً متعلق به یکی از مقامات جمهوری اسلامی، مهدی کروبی، است. ولی فعالیت این شبکه تلویزیونی پیش از آغاز، متوقف شد.

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.