دانشگاه های انگلستان و ترک تحصیل دانشجویان
دانشگاه های انگلستان و ترک تحصیل دانشجویان
اینها یافته های سه گزارش رسمی است که این هفته منتشر شد و یک بار دیگر نشان داد که علاوه بر سنگینی باز پرداخت وام دانشجویی، که برای خیلی از جوانان عاملی بازدارنده بوده، بعضی ها هم داشتن تحصیلات دانشگاهی را راهگشای زندگی خود نمی بینند.
یک عمر قرض!
از زمان پولی شدن دانشگاه های این دیار، البته به استثنای اسکاتلند که خرج تحصیلات عالی را همچنان از درآمد مالیات تامین می کند، دانشجو باید شهریه دانشگاه و کرایه خوابگاه را بپردازد و چون سنت کمک خانواده، آن طور که مثلا در ایران هست، در این دیار به ندرت ظهور می کند، جوان جویای علم چاره ای جز زیر بار قرض رفتن ندارد.
وام دهنده دولت است و خرج متوسط هر سال درس و خواب و خوراک و پوشاک حدود ۷ هزار پوند. خلاصه آن که در پایان ۳ یا ۵ سال تحصیل میانگین بدهی دانشجوی دانشنامه زیر بغل می شود ۲۵ هزار پوند. باز پرداخت این وام بدون بهره زمانی شروع می شود که درآمد سالانه مقروض به پانزده هزار پوند برسد. به تخمین اتحادیه های دانشجویی، تا تصفیه حساب حدود ۲۵ سال باید قسط پرداخت.
تصمیم به ترک تحصیل، به گزارش دفتر ملی حسابرسی بریتانیا، بیشتر در میان دانشجویان رشته هایی مثل ریاضیات، علوم و مهندسی رواج پیدا کرده است، رشته هایی که این دیار با کمبود متخصص در آن روبرو است. بیشتر این دانشجویان قبل از پایان سال اول دانشگاه را ترک می کنند. اما شمار کسانی که در کل از خیر گرفتن دانشنامه می گذرند نزدیک به 25 درصد جمعیت دانشجوی بومی این جزیره است.
در این گزارش دو خبر امیدوار کننده هم بود که یکی از آنها با انتشار آمار دوم قدری زیر سئوال رفت. آنچه که مایه امیدواری شد، پای بند ماندن دانشجویان رشته های پزشکی به اتمام تحصیلات بود، ولی در این گزارش دلیلی برای آن ارائه نشد. به خصوص آن که مدت تحصیلات رشته پزشکی دو سال بیشتر ازمهندسی است و دوم، افزایش شمار جوانانی که در دانشگاه ها نام نویسی می کنند. هدف دولت بریتانیا تشویق دست کم نیمی از جوانان به ادامه تحصیل دانشگاهی تا پایان این دهه است که درگزارش دوم، آمار آن در سال تحصیلی فعلی به رقم ۴۰ درصد رسید. ولی با توجه به میزان فعلی ترک تحصیل دانشجویان، ده درصد افزایش در عرض سه سال، هدفی خوش بینانه به نظر می رسد.
کیفیت تحصیلات
گزارش سوم گویای مشکلی به مراتب نگران کننده تر بود، یعنی افت کیفیت کار دانشگاه ها. در نزدیک به دو دهه ای که دولت های محافظه کار و کارگری به تدریج تحصیلات عالی را پولی و از یارانه های دولتی به بودجه دانشگاه ها کم کردند، قواعد بازی عوض شد. مدیران دانشگاه ها برای تامین کسری بودجه سهمیه پذیرش دانشجوی خارجی را همراه با شهریه ها بالا بردند، چون ازشهریه دانشجوی وطنی زیر قرض دولت رفته دردی دوا نمی شد، و بعد از آن که معلوم شد گرفتن شهریه کلان از دانشجویان خارجی هم جوابگو نیست، تعداد رشته ها را زیاد کردند. اما چه رشته هایی! مثلا "پزشکی تکمیلی" یا "پزشکی جایگزین" که جامعه پزشکی بریتانیا نه رشته آن را به رسمیت می شناسد و نه دانشنامه اش را. پس اگر فایده ای داشته باشد حتما در خارج این جزیره خواهد بود.
این گزارش انتقادی که چند تن ازسرشناس ترین پروفسورهای رشته پزشکی بریتانیا آن را امضا کرده اند، می گوید نام نویسی نیم میلیون نفر در دانشگاه ها برای سال تحصیلی آینده را نباید به حساب اشتیاق جوانان به کسب علوم گذاشت، چون در حالی که می بینیم تعداد دانشجویان رشته "پزشکی تکمیلی" ۳۱ درصد بالا رفته نام نویسی در رشته های آناتومی، زیست شناسی و آسیب شناسی ۱۹ درصد کمتر شده است.
پرفسور دیوید کلکوهون، استاد داروسازی دانشگاه لندن و از نویسندگان این گزارش، معتقد است که خیلی از دانشگاه ها با دایر کردن رشته هایی فاقد ارزش علمی و آکادمیک فقط دکانی شده اند برای پول درآوردن و اصلا تعجب نخواهد کرد که دیر یا زود آنها پذیرش دانشجو در رشته فال بینی را هم آگهی کنند.