اجرای رو حوضی دایره گچی قفقازی در آلمان
اجرای رو حوضی دایره گچی قفقازی در آلمان
"دایره گچی قفقازی" مانند بیشتر آثار برشت نمایشنامه ای است روایی و کمدی |
محورنمایشنامه این پرسش است: بچه به مادرش می رسد، یا به زنی که اورا بزرگ کرده است؟
در متن چینی، که برشت ازآن اقتباس کرده، همین طور در داوری حضرت سلیمان درتورات، بچه را به مادرش می دهند اما برشت به این تمثیل به گونه ای دیالکتیکی نگاه کرده و ماجرای نمایش را به قفقاز در اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی سابق آورده است.
قاضی "ازدک" حکم می دهد که بچه را نه به مادرش، بلکه به "گروشه"، خدمتکار او بدهند. چرا که او نه تنها در جنگ بچه را از خطر مرگ نجات داده و بزرگ کرده است، بلکه درآزمایش "دایره گچی" هم برخلاف مادرش، حاضرنمی شود با کشیدن بازوی بچه به وی آسیب برساند.
"دایره ی گچی قفقازی" مانند بیشتر آثار برشت نمایشنامه ای است روایی و کمدی :
در دیباچه؛ جدال میان دو "کلخوز" قفقازی بر سر زمینی مشترک مطرح می شود. آیا زمین باید به دامپروران واگذارشود، یا به درخت کاران که می توانند ازآن بیشتر بهره برداری کنند؟ درختکاران برنده می شوند.
قسمت دیگر، شروع جنگ، آشوب و گریز درکاخ فرمانداری؛ آشنایی و عشق میان گروشه خدمتکار و سیمون سرباز است.
فرار فرماندار و همسرش، بخش دیگری از این نمایشنامه است. مادر آنچنان به فکر نجات جواهراتش است که نوزادش را از یاد می برد و جا می گذارد؛ گروشه بچه را برمی دارد و با او به خانه برادرش در منطقه کوهستانی می رود. برادر، برای بستن دهان در و همسایه او را به یک پیر مرد درحال موت شوهرمی دهد. پیر ناگهان به هوش می آید و از گروشه حقوق شوهری خود را طلب می کند. گروشه، با بچه فرار را برقرار ترجیح می دهد.
در قسمت پایان جنگ، فرماندار کشته شده و همسرش بیشتر به خاطر مسئله ارث و ماترک، به یاد فرزند جا گذاشته می افتد. سربازها برای تحویل گرفتن بچه می آیند و سرانجام ظهور قاضی "ازدک" و حکم او که پیش از این آوردیم.
اصغر خلیلی نمایشنامه برتولت برشت را با نگاه به تئاتر روحوضی ایران کارگردانی کرده بود. سکو، یا تخت مدور، حرکت دور سکو به نشانه تغییر صحنه و سفر درست و زیبا بود |
"دایره گچی قفقازی" را برشت در فاصله سال های ١٩٤٣ و ١٩٤٥، در دوران مهاجرتش در آمریکا نوشت. این نمایشنامه، برای نخستین بار ٣ سال بعد به زبان انگلیسی در"نورت فیلد مینه سوتا" اجراشد. تمرین های این اثر در برلین، به کارگردانی خود برشت یازده ماه طول کشید و در ماه مه ١٩٥٤ روی صحنه آمد.
اجرای نمایش
"دایره گچی قفقازی" با حضور نزدیک به ١٢٠٠ تماشاگر و از آن میان شمار محدودی ازایرانیان اجرا شد.
اصغر خلیلی نمایشنامه برتولت برشت را با نگاه به تئاتر روحوضی ایران کارگردانی کرده بود. سکو، یا تخت مدور، حرکت دور سکو به نشانه تغییر صحنه و سفر، درست و زیبا بود. همینطور کار گروه موسیقی به رهبری مهرداد طاهری، مجید محیط و همکارانشان که نه تنها در جای جای تغییر صحنه ها نغمه های خاطره انگیز می نواختند، بلکه لحظه های آشوب وعاشقانه را نیز نیرو می بخشیدند. اما با این حال، با وجود تحرک و شور و شوق بازیگران در اجرای نمایش، به ویژه با توجه به پیام نمایشنامه برشت، کوتاهی هایی هم دیده می شد.
نخست اینکه نقش های این نمایشنامه در طبقات اجتماعی و سنی متفاوت اند. همسرفرماندار یا حاکم، رفتار و نحوه گفتار دیگری دارد تا طبقه سرباز و روستایی. اجرای هریک ازاین نقش ها به پژوهش و شناخت ویژه نیاز دارد. شاید بهتر می بود اگر اصغر خلیلی نیز، براساس فضای آشنای خود، مانند برتولت برشت "دایره گچی قفقازی" را بازنویسی می کرد.
گروه "تجربه نو" به مدیریت اصغرخلیلی که چندین سال است به طور جدی به کار و آموزش درهنر تئاتر می پردازد و تاکنون جوایز متعددی را نصیب خود کرده است نسل جوان تئاتر پرسابقه اصفهان و ادامه دهنده راه هنرمندان بزرگ آن شهر چون عبدالحسین سپنتا، محمدعلی رجائی و ارحام صدر است |
مشکل دیگر نمایش "گروه تجربه نو" انتخاب هنرپیشه بود. وقتی هنرپیشه ای جوان نقش یک پیر را بازی می کند، از آن جا که فاقد گنج خاطره است، حرف ها، حالت ها و حرکاتش غلو آمیز و باور نکردنی جلوه می کند. به همین جهت هنرپیشگان جوان "گروه تجربه نو" تنها درصحنه هایی بیشتر موفق بودند، که خودشان بودند، در نتیجه، راحت و طبیعی بازی می کردند. نظیر صحنه های دو عاشق و معشوق: گروشه و سیمون، چه در تنهایی و چه وقتی باهم به نظر بازی و دلبری می ایستادند، همچنین بود برخی از صحنه های دونفره سربازان.
نکته دیگری که در اجرا به جوش و خروش و شوق و ذوق بازیگران لطمه می زد، اصرار گاه بیش از حد آنان در خنداندن تماشاگر، از طریق خلق عبارات و متلک ها و "مزه پرانی" ها همراه با حرکاتی گاه نازیبا، بود.
اصغر خلیلی، خانم شیوا مکی نیان، مهدی فرخانی، مهدی حسینی و دیگر همکاران هنرمند بازیگر و موسیقیدان، سال گذشته نیز به دعوت روبرتو چولی به مولهایم آمدند و با نمایش "اترار نامه"، کاری در خور توجه عرضه کردند.
روبرتو چولی ازسال ١٣٧٩ تا امروز نه تنها با چند برنامه در جشنواره های تئاتر فجر شرکت کرده است که "خانه برناردا آلبا" اثر فدریکو گارسیا لورکا را با هنرپیشگان ایرانی، در ایران کارکرده و آن اجرا را در آلمان و سوئد نیز نشان داده است.
گروه "تجربه نو" به مدیریت اصغرخلیلی که چندین سال است به طور جدی به کار و آموزش درهنر تئاتر می پردازد و تاکنون جوایز متعددی را نصیب خود کرده، نسل جوان تئاتر پرسابقه اصفهان و ادامه دهنده راه هنرمندان بزرگ آن شهر چون عبدالحسین سپنتا، محمدعلی رجائی و ارحام صدر است.