محاکمه نوه ای که پدربزرگ برج سازش را کشت
محاکمه نوه ای که پدربزرگ برج سازش را کشت
جوانی که نقشه قتل پدربزرگ برج سازش را طراحی و آن را با همدستی دوست خود اجرا کرده بود، انگیزه اش را میلیاردر شدن عنوان کرد.
به گزارش خبرنگار ما، یکم بهمن ماه سال 84 مدیر پارکینگ گلاب 2 ستارخان عوامل کلانتری 118 ستارخان را در جریان انتشار بوی تعفن از صندوق عقب یک خودرو 206 قرار داد.
وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند، با باز کردن صندوق عقب خودرو با پیکر خون آلود و بی جان مرد 75 ساله ای که در داخل پلاستیکی پیچیده شده بود، رو به رو شدند.
در جریان این بررسیها مشخص شد قربانی حادثه مردی 75 ساله ای به نام «علی زینعلی» است و 26 آذر پس از خارج شدن از خانه دیگر مراجعت نکرده است.
بدین ترتیب با گزارش موضوع به بازپرس کشیک ویژه قتل دادسرای جنایی، تحقیقات قضایی و پلیسی برای کشف علت قتل و شناسایی عامل یا عاملان احتمالی جنایت آغاز شد.
بررسی های اولیه نشان می داد، «علی» در یک غافلگیری ابتدا از ناحیه سر با یک جسم سخت مورد حمله قرار گرفته و سپس با ضربات چاقو از ناحیه پهلو و سینه به طرز فجیعی از پای در آمده و در نهایت جسدش به این محل انتقال یافته است.
همچنین مأموران در شاخه ای دیگر از تحقیقات دریافتند که این خودرو روز 26 آذرماه سال 84 در حالی که به طور مشکوکی در حاشیه خیابان طرشت پارک شده بود، پیدا شد و مأموران کلانتری یاد شده با توجه به نامعلوم بودن هویت صاحب خودرو تا انجام تحقیقات، آن را به پارکینگ گلاب انتقال داده بودند.
ردیابی ها برای شناسایی قاتل یا قاتلان احتمالی ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی مرکز از طریق یکی از بستگان مقتول پی به اعتیاد نوه مرد برج ساز بردند.
با این سرنخ «علیرضا» نوه 25 ساله مقتول با حکم قضایی بازداشت و تحت بازجویی علمی و فنی قرار گرفت و پس از تناقض گوییهای فراوان، سرانجام به ارتکاب قتل پدر بزرگش با همدستی دوست معتاد خود به نام «حسین» اعتراف کرد.با این اعترافها متهم دیگر پرونده شناسایی و توسط پلیس دستگیر شد.
بدین ترتیب، متهمان تحت بازجویی قضایی قرار گرفته و ضمن اعتراف به جرمشان، چگونگی جنایت را تشریح کردند.با تکمیل تحقیقات «علی رضا» و «حسین» از سوی دادسرای جنایی تهران گناهکار شناخته شدند و پرونده شان برای صدور کیفر خواست به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.
صبح دیروز قاضی کوه کمره ای رئیس شعبه 74 دادگاه کیفری به همراه چهار قاضی مستشار به جلسه رسیدگی به پرونده قتل پیرمرد برج ساز رسمیت بخشید.
در ابتدای این جلسه «حیدری» نماینده دادستان به تشریح کیفرخواست پرداخت و گفت، با توجه به تحقیقات مرجع انتظامی، تحقیقات قضایی، اعترافات صریح و قرین به واقعیت متهمان از نظر دادسرای جنایی جرم «علی رضا» و «حسین» محرز است، لذا به درخواست دختر و فرزند بزرگ مقتول از محضر دادگاه تقاضای اشد مجازات، قصاص نفس (اعدام) آنان را دارم.
در ادامه این جلسه پدر «علیرضا» در جایگاه حاضر شد و گفت، پس از اطلاع از قتل پدرم به دست فرزندم و دوستش، تقاضای اشد مجازات آنها را کرده بودم، اما اکنون و پس از گذشت حدود دو سال از ماجرا، آنها را بخشیدم و خواستار مجازات آنان نیستم.
سپس قاضی کوه کمره ای نوبت را به «حسین» یکی از متهمان پرونده داد تا از خود در برابر اتهام به مشارکت در قتل «علی» پیرمرد برج ساز دفاع کند.
این جوان 25 ساله در دفاع از خود گفت: اتهام قتل را می پذیرم و هر آنچه را که در تحقیقات مقدماتی در برابر بازپرس پرونده مطرح کرده ام، قبول دارم.
وی در ادامه وقتی قاضی کوه کمره ای از او خواست تا به تشریح جزییات حادثه بپردازد، در حالی که گریه می کرد گفت: هیچ چیز نمی توانم بگویم. ناخواسته مرتکب قتل عمد شدیم. زمان قتل به علت مصرف شیشه حالت عادی نداشتیم.وی درخصوص تعداد ضربات وارده به مقتول گفت: ابتدا من با میله ضربه ای به علی زدم، وقتی نقش زمین شد، با چاقو چهار ضربه به ناحیه پشت و گردنش وارد کردم. سپس دوستم «علیرضا» چهار ضربه دیگر به پدربزرگش زد.
وی با اشاره به اینکه پس از ارتکاب قتل دیگر متوجه چیزی نبودند، افزود: نمی دانستیم چه کار کنیم، بنابراین، با هم به خانه ما برگشتیم و پلاستیک برداشتیم و جسد را در آن پیچیدیم و داخل صندوق عقب خودرواش انداختیم و علی رضا آن را به حوالی خیابان طرشت برد و در آنجا رهایش کرد.
وی انگیزه خود را سرقت عنوان کرد و گفت: وقتی از علی رضا پیشنهاد سرقت 2 میلیارد تومانی از پدربزرگش را شنیدم، وسوسه شدم و تن به خواسته دوستم دادم.
در ادامه «علیرضا» متهم دیگر پرونده گفت: اتهام مشارکت در قتل پدربزرگم را می پذیرم. اشتباه کردم. مشکلاتی که در زندگی داشتم مرا به این اقدام ناپسند وادار کرد.
وی در تشریح حادثه اظهارداشت: «حسین»، دوستم اصلاً از پدربزرگم و ثروتش اطلاعی نداشت. وقتی پیشنهاد سرقت از پدربزرگم را به او دادم، ابتدا نپذیرفت. اما وقتی پای 2 میلیارد تومان پول به میان آمد، وسوسه شد و قبول کرد با هم همکاری کنیم.
بدین ترتیب بارها نقشه سرقت از پدربزرگم را طراحی کردیم تا اینکه روز حادثه ساعت 7 و 30 دقیقه حسین به خانه ما آمد، نیم ساعت منتظر ماندیم. طبق معمول پدربزرگم سر ساعت 8 به خانه ما آمد.
متهم در ادامه شرح ماجرا گفت: اصلاً قصد قتل نداشتیم، فقط می خواستیم او را بی هوش کنیم و پس از بستن دستها و پاهایش کلید خانه و گاو صندوقش را بگیریم و با مراجعه به خانه اش واقع در نیاوران، وجوه نقدش که 2 میلیارد تومان می شد، را سرقت کنیم. اما نمی دانم چه شد که دوستم پس از آنکه با میله فلزی یک ضربه به سر پدربزرگم زد، با چاقو به وی حمله ور شد و چهار ضربه دیگر هم به او وارد کرد.
وی در همین راستا افزود: من که با دیدن این صحنه شوکه شده بودم، برای جلوگیری از هر سر و صدایی با دستم دهان پدربزرگم را گرفتم و با چاقو چهار ضربه به پهلویش زدم.وی ادامه داد: پس از قتل، خودمان را گم کرده بودیم، تا اینکه تصمیم گرفتیم جسد را داخل پلاستیک بپیچیم و با خودرواش به مکان دیگری منتقل کنیم، بنابراین چنین کردیم و من خودرو را که جسد پدربزرگم در صندوق عقب آن قرار داشت در خیابان طرشت رها کردم.وی انگیزه خود را سرقت اعلام کرد و گفت: با این حال دوستم فقط ساعت و 15 هزار تومان پول مقتول را که به همراه داشت سرقت کرد.گفتنی است، عاملان این جنایت تلخ در آخرین دفاع از خود اظهار پشیمانی کردند و خواستار عفو خود توسط اولیای دم شدند.به گفته قاضی کوه کمره ای، رأی نهایی این پرونده تا یک هفته دیگر به متهمان ابلاغ می شود.
