جوکهای بامزه ۵
یکی به پسرش می گه می خواهم برایت زن بگیرم. پسر می گه نه حالا باشه... میگه: دختر بیل گیتسه ! نمی خواهی؟ پسر لبخند میزنه و میگه: باشه! بعد میره پیش بیل گیتس و می گه:دخترتو عروس نمی کنی؟ می گه نه! میگه: پسر من معاون رییس جمهوره ها ! بیل گیتس لبخند می زنه و میگه:باشه! بعد میره پیش رییس جمهور میگه: معاون نمی خوای ! میگه نه ! میگه: اگه داماد بیل گیتس باشه چطور ! رییس جمهور لبخند می زنه و میگه: باشه.
ترکه میخواست سواره گاوش بشه گاوه مو مو میکرده ترکه میگه خفه شو اول مو بعد تو.
یه خانمی 13قلو حامله بوده. 9ماه میشه ولی بچه هاش به دنیا نمیان میره دکتر و با نگرانی میگه اقای دکتر چرا من بچه هام به دنیا نمیان؟ دکتر سونوگرافی می کنه توی مانیتور می بینه که از 13 تا بچه 12 تا دخترهستند و1نفر آنها پسر. و پسره دستش رو گذاشته رو شکم مامان و می گه جون داداش اگه بزارم کسی لخت از اینجا بره بیرون.
دعای ورود به تونل رسالت: نحمدک الله بنعمت افتتاح هذه التونل و نشهد ان هذا الافتتاح بعد من تسعه سنین، هو معجزة وقع بید الابیضاء عبدک الکار درست المحمد الباقر القالیباف (دامةقالیه) من البلد المشهد المقدس. اللهم نرید ان لا ریز سقفه اقلا بعد ثلاثه سنین و نمیل ان لا نقف فی اوله و وسطه و آخره. اللهم اغفر ذنوبنا و ذنوب طراح هذه التونل. و بحق هذه، اللهم عجل فی الاتمام البرج المیلاد فهو کما مثل المیخ فی عین شهرنا و مثل السیخ فی حلق.
خبرنگار از برانکو می پرسه: آقای برانکو تاکتیکتون چی بود که تو جام جهانی اینقدر خوش درخشید؟...... تاکتیکمون؟!!.... حمییییید جو.
ک ترکی:ترکه با صورت باند پیچیده میاد تو خیابون. رفیقش میگه چرا اینقدر به صورتت باند پیچیدی؟ ترکه میگه داشتم اتو می کردم تلفن زنگ زد بجای گوشی تلفن اتو رو گزاشتم دم گوشم. رفیقش میگه پس اونور صورتت چی شده؟ ترکه میگه تا اتو رو گذاشتم زمین تلفن دو باره زنگ زد.
دختره به دوست پسرش میگه تو بعد از ازدواج هم منو اینقدر دوست خواهی داشت؟؟؟ پسره میگه: اگه شوهرت گیر نباشه آره.
ترکه جلوی دبیرستان دخترانه میافته تو جوب! واسه اینکه ضایع نشه میگه: هر کی منو در آورد مال خودش.
وقتی که بچه بودم هر شب دعا میکردم که خدا یک دوچرخه به من بدهد. بعد فهمیدم که اینطوری فایده ندارد. پس یک دوچرخه دزدیدم و دعا کردم که خدا مرا ببخشد.
تهرانیه میره خواستگاری پدر دختره میپرسه خونه داری؟ میگه نه.ماشین داری؟ میگه نه. کار داری؟ نه.پدر دختر شاکی می شه می گه پس چی داری؟ تهرونیه می گه: پشت مو رو داشته باش.
ترکه کارخونه عمامه سازی می زنه درشو می بندن می رن تحقیق می کنن می گن تو که کارت خوب بوده چرا بستن کارخونتو؟ می بینن رو عمامه ها مارک نایک می زده.
ترکه شهردار می شه، صبح زود برای افتتاح پروژه ساختمانی می ره عصر می شه...شب می شه...ولی خبری ازش نمی شه. نصفه شب خاک آلود و خسته می ره خونه. زنش می پرسه: کجا بودی تا این وقت شب؟ ترکه می گه: والله موقع کلنگ زدن، مردم تشویقم کردن، منم یواش یواش بدنم گرم شد و زیر زمینش رو کندم.
ترکه نشسته بوده سر جلسه کنکور. خلاصه سؤالها رو پخش می کنند و ترکه هم اول یک پنج دقیقهای مبهوت به سؤالات خیره می شه، بعد یک پنج تومنی از جیبش درمیاره شروع میکنه تند تند شیر یا خط کردن و پاسخ نامه رو پر کردن. بعد 40-50 دقیقه ممتحن میبینه ترکه خیس عرق شده، هی داره یک سکه رو میندازه بالا، زیر لب فحش میده. میره جلو میپرسه: داری چیکار میکنی؟ ترکه میگه: همه سوالا رو جواب دادم، دارم جوابامو چک می کنم.
ترکه داشت با یه خره شطرنج بازی میکرد یکی دیگه رد می شه میگه عجب خر باهوشی، ترکه میگه زیاد هم باهوش نیست یک یک مساوی هستیم. دوتا زانتیا با هم ازدواج میکنن بچه شون ژیان میشه . . . . . . ازدواج فامیلی همینه دیگه. دخترها تو زندگی شون جز شوهر چیزی نمی خوان!!! ولی به شوهر که رسیدن همه چی می خوان. می دونی تفاوت شهرداری با صدا و سیما چیه؟ اولی آشغال رو جمع می کنه دومی آشغال پخش می کنه. بسیجیه عاشق یه دختر میشه شماره تلفن مسجد رو بهش می ده. به ترکه میگن ترمز ABS چیه؟ میگه تو سرعت های زیاد و سر پیچ ها کار حضرت ابوالفضل رو می کنه. دونفر نشسته بودن قاشق قاشق ماست توی رود خونه می ریختن. ترکه رد می شه می پرسه چیکار می کنید؟ می گن داریم دوغ درست می کینیم. ترکه میگه خاک بر سرتون... خوب همین کارا را می کنید که همه میگن خرین...آخه این همه دوغ رو کی می خوره؟ از ترکه می پرسن نظرت راجع به 4 مقوله فکر،شعور،عقل و درک چیه؟ می گه ما به اینا می گیم چهارمحال بختیاری. میدونی تنها حیوانی که همه رو میشناسه کدومه؟....... نمیدونی؟ ... بابا گوسفنده دیگه چون به هر کی میرسه میگه: بععععع بع بع بععع. ترکه از کیوسک تلفن عمومی میاد بیرون، ازش میپرسن: سالمه؟ میگه: آره، ولی آفتابه نداره. ترکه از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی. راننده می گه من که چیزی نگفتم. ترکه می گه بعدا که می گی. ترکه می ره مکه بعد داشته برعکس همه طواف می کرده، بهش میگن هی چرا داری برعکس طواف می کنی، میگه : شما از اون ور دنبالش کنید من از این ور می گیرمش. یه یارو پطروس فداکار را با دهقان فداکار اشتباه می گیره میره انگشت میکنه تو چشم راننده قطار. از ترکه می پرسن نظرت راجع به گرون شدن بنزین چیه؟ می گه برای ما که فرقی نمی کنه ما همون 1000تومن بنزین رو می زنیم.مادر: پرویز جون مگه تو زبون نداری که دستت را وسط سفره دراز می کنی؟ پرویز: چرا مادر جان زبان دارم ولی زبانم به وسط سفره نمی رسه. ترکه میره برای عضو شدن تو بسیج مسئول ثبت نام ازش میپرسه معنی قدس سره الشریف یعنی چه؟ ترکه یه خورده فکر می کنه میگه همون دمت گرم خودمونه دیگه. ترکه نون بربری می خره از جلو لواشی رد می شه می بینه نونها دارن تو دستگاه می چرخن می گه: اقا چقدر می گیری این بربری منم یه دور سوار بشه. سه تا دزد مشغول دزدی بودن که صاحب خانه رسید. هرکدام داخل یه گونی قایم میشن صاحب خانه یه لگد میزنه به گونی اول. صدای گردو در میاره. به دومی میزنه صدای نون خشک میده. به سومی میزنه. صدایی نمیاد. دوباره میزنه بازم صدا نمیده. چند بار دیگه میزنه. یارو شاکی میشه میاد بیرون میگه: عمو، آرده، آرد صدا نداره یه دکتری رفته بوده یکی از دهات و بهشون اصول بهداشت و نظافت رو یاد می داده. اتفاقأ همون موقع یه گربه ای داشته...ونشو می لیسیده و خودشو تمیز می کرده. جناب دکتروسط سخنرانی میگه: مثلأ نگاه کنید، حتی این گربه که حیوونه و عقلش نمی رسه هم داره خودشو تمیز می کنه. یهو یکی از دهاتیها از وسط جمع بلند می شه میگه: آقای دکتر، نه فکرکنی عقلمان نمی رسد ها، زبانمان نمی رسد. یه روز مدیر مهد کودک به یکی از بچه ها میگه: تو مامان داری؟ میگه نه! میگه بابا داری؟ میگه نه! مرده میگه پس چی داری؟ میگه جیش دارم. به یکی میگن: یک جمله بگو که توش سه تا دروغ باشه. میگه: دانشگاه آزاد اسلامی. اولی به دومی: آن دو نفر را میبینی؟ ده سال است که ازدواج کردهاند و به قدری یکدیگر را دوست دارند که آدم فکر میکند اصلا ازدواجی بینشان صورت نگرفته است. ترکه چربی داشته میره دکتر، دکتر بهش میگه روزی ۴ کیلومتر باید بدوی... بعد از چند روز ترکه زنگ میزنه به دکتر میگه: رسیدم لب مرز، چیکار کنم. به لره می گن عروسی پسرت کی هست؟ میگه: این دوشنبه نه، چهارشنبه بعدی. به ترکه می گن تو نمی خوای آدم شی؟ می گه من از این قرتی بازیها خوشم نمیاد. این هم از معایب شهرت بیش از حد:علی دایی میره اردبیل نون بگیره، چادر سرش میکنه اونو نشناسن تو صف خودشو میچسبونه به یه خانم تپل خانومه میگه علی ول کن منم رضازاده. هواپیما داشت سقوط می کرد همه داشتن جیغ میزدن به جز حیف نان! ازش می پرسن چرا تو ساکتی ؟ میگه : ماله بابام که نیست بذار سقوط کنه. یک اصفهانی چایی میاره برای مهموناش ولی قند نمی یاره می گه به قند بالای یخچال نگاه کنید و چای بخورید یه بچه ای میرد تو بهر قنده اصفهانیه میزنه پشت کله پسره می گه: من گفتم چای با قند بخور نه چای شیرین. به ترکه می گن بچه کجائی ؟ میگه : بچه تهرون . . . می گن : کجای تهرون . . . می گه : کیلومتر 700 ، جاده تهران - اردبیل. ترکه به زنش می گه 3 تا حیوان نام ببر که با خ شروع بشه. زنش می گه: خودت، خواهرت، خدابیامرز مادرت. به ترکه می گن اذون بگو: می گه همه چیز با یک نگاه شروع شد. احمدی نژاد نام مفسدان اقتصادی را فاش کرد : اسدی – کلانی – فرج ! می خواستی با آن دختر ازدواج کنی چی شد؟جواب رد داد. چون گفتم لیسانس بیکاری دارم.خوب ، آدم عاقل! می گفتی عمویم میلیاردر است!اتفاقا گفتم! رفت با عموم ازدواج کرد. جشنواره فیلم های اصفهان:۱- دو نفر با یه تخم مرغ۲- تا حالا موز خوردی؟۳- ده نفر زیر یک چتر۴- من ترانه ۱۵ تومن دارم۵- دیشب پیتزا خوردم آیدا. اصفهانیه خونش آتش می گیره اس ام اس میزنه به آتش نشانی میگه یه خونه آتیش گرفته زنگ بزنید تا آدرسشو بگم. بیشتر مردها 2 آرزوی بزرگ دارند، اول داشتن خونه، دوم داشتن ماشین برای فرار از خونه. بچه اصفهانیه میاد میگه بابا امتحانمو بیست شدم. باباش می زنه تو گوشش می گه تو که با 10 هم می تونستی قبول شی حتما باید این همه خودکار حروم می کردی. به ترکه میگن تور را تعریف کن؟میگه: تور مجموعه سوراخهایی هستند که با طناف به هم وصل شدهاند. ترکه میره دکتر میگه: آقای دکتر من چه کارایی بکنم که ۱۰۰ سال عمر کنم؟ دکتره میگه: ببینم سیگار می کشی؟ میگه نه. مشروب می خوری؟ نه.پس میخوای ۱۰۰ سال عمر کنی چه غلطی بکنی . از ترکه می پرسن این علامت جمجمه و استخوان که دزدای دریایی دارن یعنی چی؟ حیف نان یه کم فکر می کنه میگه یعنی خوردن کله پاچه در کشتی ممنوع . مرده می زنه یه پلیس و می کشه زنگ می زنه ۱۱۰ می گه حالا شدین ۱۰۹ تا. ترکه صد هزارتا صلوات نذر می کنه میره ورزشگاه آزادی میگه جمیعاْ صلوات. ترکه بعد از دو سال یه پازل رو تموم می کنه بهش میگن: چرا انقدر طول دادی؟ میگه نه بابا اتفاقا خوب تموم کردم روش نوشته سه تا پنج سال. ترکه میره در یخچال رو باز میکنه میبینه ژله توی یخچال داره میلرزه. میگه نترس اومدم آب بخورم. ترکه با خدا قهر می کنه اول دفترش می نویسه به نام بعضی ها. ترکه رستوران میزنه، رو درش مینویسه: وقت نهار و نماز تعطیل است ترکه باباش می میره هفتش خیلی شلوغ می شه واسه چهلم بلیط می فروشه از ترکه می پرسن معیار شما واسه انتخاب همسر؟ می گه صداقت فاطمه. عفاف زهرا. صبر زینب. فداکاری سمیه. اندام جنیفر لوپز.