رپ ایرانی؟
رپ ایرانی؟
موسیقی سنتی ما امسال هم عقبنشینی داشت. نغمههای آن ضعیفتر شد و سبکهای غربی باز هم جلوتر آمدند.
در این میان، گروههای غیررسمی رپ، مخاطبان کمسن و سالشان را هدف قرار دادهاند. شاید شما اصلا اهل موسیقی رپ نباشید. شاید آن را اصلا موسیقی ندانید. ولی چه بخواهید، چه نخواهید موسیقی رپ بین نوجوانان ایرانی، طرفدارانی دارد، ماجدا از حاشیههای نسبتا زیاد بچههای اهل رپ که خیلی از شما با آن آشنا هستید سعی کردهایم بخشی از این واقعیت اجتماعی را بررسی کنیم. درست است که ساختن آهنگهای رپ و هیپهاپ، چندان به آشنایی با تئوریهای موسیقی نیازی ندارد، اما نوشتن متن ترانههای این سبک موسیقی، کار سادهای نیست و گروههایی توانستهاند در این نوع موسیقی مطرح شوند که کلام و موزیک مناسبی برای ترانههایشان انتخاب کنند. در این نوشته، مرور بسیار کوتاه و گذرایی داریم بر گروههای رپ ایرانی که عموما از طریق اینترنت، کارهایشان را به گوش مخاطبان نوجوانشان میرسانند. شما در مورد رپ و موسیقی آن اگر بدانید و تصمیم بگیرید، بهتر است از هر حالت دیگری که میشود فکرش را کرد. اولین جرقههای موسیقی رپ مثل بسیاری از ژانرهای دیگر، از دل فقر و تبعیض به وجود آمد؛ از تضاد، از اختلاف طبقه اجتماعی و از تفاوت رنگ. اولین نمایش را هم سیاهان گروه Sugarhillgang اجرا کردند. آهنگ آنها در سال 1979 منتشر شد و در فهرست تابلو چهل آهنگ پرفروش سال در ایالات متحده قرار گرفت. رپ متولد شده بود به عنوان یک سبک جدید. وقتی آهنگ Message به عنوان پیام سیاهان فقیر منتشر شد و سر و صدای زیادی به پا کرد، همه چیز وارد فضای جدیدی شد. آمریکاییها از نژاد آفریقایی و لاتینها، زبان آسان و خوبی برای گفتن پیامهایشان یافته بودند. این یک اعتراض آمریکایی بود به نژادپرستی و مشکلات اجتماعی آمریکا. رپ در واقع، موسیقی عجیب و غریبی نبود، یکجور ریتمیک حرف زدن بود، آن هم با زبان خیابانی؛ همان زبانی که بین جوانان هر کشوری متولد میشود و پس از چندی فراموش میشود. رپ را CNN سیاهان مینامیدند. آنها اوضاع و احوال خود را به زبان موسیقی به گوش یکدیگر و البته سفیدها میرساندند. سالهای 85 تا 93، سالهای طلایی رپ و هیپ هاپ بود. نطفه رپ اما، پیش از آنها شکل گرفته بود؛ وقتی جیمز براون مشهور و محبوب، ترانه Payback را در سال 1974 منتشر کرد. زبان شورش و اعتراض سیاهان، به راه افتاده بود و هیچکس جلودارشان نبود. آنها آمده بودند تا تمام فریادهای یک عصر را با سلاح موسیقی بر سر سفیدها بریزند. میگویند آهنگ «یک یاری دارم» از بدیعزاده، اولین آهنگ رپ فارسی است. میگویند «هیپ هاپ»، همان بحر طویل ادبیات فارسی است. یعنی ما میتوانیم به سبک بعضیها که سر منشأ هر چیز را در ایران میبینیند، رپ و هیپ هاپ را هم به نام خود مصادره کنیم. از این تاریخنگاریها که بگذریم، رپ، در واقع یک موسیقی بسیار ساده و عامیانه است، شعری که روی یک بخش کوتاه و تکرارشونده موسیقایی قرار میگیرد و بدون اوج و فرود آنچنانی، به طور ممتد و متوالی خوانده میشود. دلیل این که هر کسی، سراغ موسیقی رپ میرود، همین سادگی بیش از حد آن است که چندان نیازی به نت دانستن یا آشنایی با علم موسیقی ندارد. به صدای آنچنانی هم نیازی نیست. صدا هر چه نخراشیدهتر باشد، بیشتر در خدمت موسیقی رپ قرار میگیرد. پس رپ برای محبوب شدن به چی احتیاج دارد به یک کلام تأثیرگذار. رپخوانها و علاقهمندان رپ، به کلام مورد استفاده در آهنگهایشان «تکست» میگویند. اصلا علامت مشخصه هر رپخوانی، همین تکست است؛ تکستی که حتما باید قافیه داشته باشد و بتوان آن را به حالت ریتمیک خواند. هر چه مصرعها کوتاهتر باشند، رپخوان راحتتر میتواند بالا و پایینهای آهنگ را رعایت کند. در این یک ساله که رپ فارسی بین نوجوانان ایرانی شایع شده، بعضی از قدیمیترها تکست میسازند و آنها را به دیگر عاشقان شهرت و محبوبیت میفروشند؛ یک تجارت در دنیایی که فلسفهاش در ابتدا، اعتراضات اجتماعی بود و بس! اما حالا هرکس به هر کسی که بخواهد در قالب این سبک اعتراض میکند، گاهی هم مثل بازار داغ امروز ما ناسزا میگویند و بددهنی میکنند. به آهنگهای رپ، «بیت» میگویند. در واقع آهنگهای رپ، یک بیت اصلی هستند که مدام تکرار میشوند. اغلب رپخوانهای ایرانی، از آنجا که خیلی بااستعدادند(!)، از بیتهای دزدی استفاده میکنند. بیچاره امینم و توپاک، بیت میسازند و جانشینان خلف آنها در ایران، به سبک خوانندگان لسآنجلس، روی آن کلام فارسی میگذارند و نسخه فارسی آهنگهای معروف را با کلام سطحی خود ارائه میکنند. بیتسازی این روزها اما سادهتر از همیشه است. با یک نرمافزار کامپیوتری ـ معمولا ejayhiphop ـ میتوان بیت ساخت و به خورد خلقالله داد. در این نرمافزار،علاوه بر چند بیت آماده، سمپلهای مختلفی وجود دارد که بیتساز میتواند با کنار هم قرار دادن آنها، آهنگ جدیدی بسازد. از تجارت تکستی گفتیم، باید به تجارت بیتی هم اشاره کنیم. علاوه بر بیتسازان حرفهای، چند سایت رپ زیرزمینی، بیتهای آماده را به مزایده میگذارند تا با سرکیسه کردن مشتریان عشق خوانندگی، پولی به جیب بزنند. اولین رپهای فارسی را یک گروه ایرانی ساکن آلمان تولید کردند. آنها مسائل اجتماعی را در قالب موسیقی رپ و هیپ هاپ مطرح میکردند. البته مسائلی که چندان مسألة داخل کشور نبودند و یا اگر بودند، خیلی سردستی و سطحی به آنها پرداخته میشد. چند سال بعد از آنها، آهنگهایی به شکل رپ از تلویزیون پخش شد؛ در برنامهای به نام اکسیژن که مجریاش شهاب حسینی بود. انگار این سبک موسیقی، یک جورهایی رسمی شده بود. پس از آن، آلبومی به نام «اسکناس» از شاهکار بینشپژوه منتشر شد؛ آلبومی با آهنگسازی بهروز صفاریان که با استقبال نسبتا خوبی هم مواجه شد؛ آلبومی که این روزها از طرف رپخوانهای جوان، بدجوری مورد انتقاد و حتی استهزا قرار گرفته. رپخوانهای جدید، آلبوم شاهکار را شعاری، بیاثر و معمولی معرفی میکنند اما در همین اثنا، چند نوجوان و جوان با استفاده از انتشار آهنگهایشان از طریق اینترنت، موفق شدند برای خود نامی دست و پا کنند. آنها از نام اصلی خود استفاده نکردند و هر یک برای خود لقبی در نظر گرفتند؛ القابی که در برخی موارد مسخره و بیمعنا است. انگار این روزها اسم است که تعیین میکند نوجوانان تسخیر شده در رپ، محو آهنگهای چه کسی شوند. انتخاب اسمی مثل فرعون، واقعا عجیب و به واقع زشت است. یکی از اولین کسانی که موفق شد با خواندن روی آهنگهای غربی، مطرح شود، «هیچکس» بود. نام او این روزها هم با ارائه آلبوم جدیدش، بیشتر بر سر زبانها افتاده است. او از پنج شش سال پیش، کارش را آغاز کرد و به بازخوانی آهنگهای انگلیسی پرداخت، اما چون این کارش، هم سخت بود و هم با استقبال چندانی مواجه نشد، به سراغ متون فارسی رفت. او سعی کرد با تکیه بر اوضاع و احوال نوجوانان و جوانان و با تکیه بر خیابانی بودنش، شعرهای متفاوتی بگوید و برای خودش وجهه اجتماعیخوانی هم بسازد. اما خب، کلام شعارزده و گاهی دور از واقعیت او، فقط به مذاق یک عدة خاص آن هم از جنس خیلی پولدار یا خیلی پولدارنمای بالای شهری تهرانی خوش میآمد و آدمهای جدی را جذب نمیکرد. هر چه میگذشت «هیچکس» سعی میکرد آهنگهای بهتر و شعرهای واقعیتری بسازد و البته مؤدبتر هم میشد. او در آلبوم آخرش سعی کرد با تلفیق سازهای ایرانی و موسیقی رپ، آهنگهای متفاوتتری بسازد و از کلام نسبتا پختهتری هم استفاده کند. نام واقعی هیچکس، «سروش لشکری» است. او بیست و یک ساله و ساکن ونک است. گروه «زد بازی» هم یکی دیگر از گروههای مطرح موسیقی رپ است. آنها کارهای ابتداییشان را در تهران ضبط میکردند، اما بعدا به لندن کوچ کردند. در ویکیپدیا و ذیل رپ خاورمیانه، به محبوبیت آنها بین نوجوانان ایرانی اشاره شده. تا به حال هشت میلیون آهنگ آنها دانلود شده و این برای خودش رکوردی است. اغلب آهنگهای زدبازی به بحث و جدلها و کری خواندنهای رایج در موسیقی رپ اختصاص دارد. و کمتر از مسایل مهم جوانان در آن حرفی بهمیان میآید. تکستهای آنها معمولا ضعیف است و هر وقت قافیه تنگ آید، زدبازی هم به جفنگ میآید. «Emziper» هم یکی دیگر از رپخوانهای مشهور دنیای رپ فارسی است. او چندان پرکار نیست و از موضوعات اجتماعی مبتلا به جوانان ایرانی از قبیل کنکور، فاصله طبقاتی و خیانت، سخن میگوید. کار ویژة Emziper، ترجمة جمله به جملة آهنگ lose your self از امینم به فارسی و خواندن روی همان آهنگ است. در واقع هیچکس، زدبازی و امزیپر، باعث شهرت رپ در میان نوجوانان شدند و همین مسأله، باعث افزایش قارچگونه رپخوانهای ناآگاه به وضعیت و ویژگیهای موسیقی رپ شد. اغلب این عشق رپها، یک بیت از آهنگهای امینم،cent 50 و و یا D12 را انتخاب میکردند و با استفاده از کامپیوترهای خانگی، صدایشان را ضبط میکردند و با آهنگ میکس میکردند. پس از مدتی اما، استودیویی با نام عجیب «کرگدن»، به پاتوق رپخوانهای جوان تبدیل شد. حالا آنها میتوانستند با اجاره ساعتی استودیو از امکانات آن استفاده کنند و آهنگهایشان را با کیفیت بهتری ضبط کنند. پول اجاره هم که معمولا از جیب مبارک پدر خانواده تأمین میشد. بخشی از این دوستان به خانوادههایی با درآمدهای بالا تعلق دارند که برای رفاه فرزندشان هرکاری میکنند، حالا اگر نمیتوان در یک دانشگاه معتبر جایی پیدا کرد، میتوان پول هنگفتی را خرج خوانندگی فرزند کرد. بعضی دیگر، هم علاقه دارند و هم مایلند که عقب نیفتند، در نتیجه هرطور شده هزینة کار را تأمین میکنند. در میان رپخوانهای نوجوان، بعضیها اما از شم اقتصادی خوبی هم بهرهمندند. یکی از تاجر مسلکان رپ، «شاهینف» است که استودیوی شخصی دارد. پدر او بسیار متمول است و او به همین دلیل توانسته سرمایة تجهیز یک استودیوی شخصی را فراهم کند. اما با اجاره دادن آن به رپخوانهای جوان، موفق شده سود سرشاری به جیب بزند. صدای خود «شاهینف»، بسیار ضعیف است، اما او با استفاده از افکتهای بسیار قوی توانسته در میان رپخوانها برای خود جایی دست و پا کند. رپخوانها ابتدا به دو گروه تقسیم شدند: 021 و 051. اعضای اصلی 021، هیچکس، پیشرو، امیرتتلو و... بودند که شعارشان هم این بود:«تهران برای همیشه». رپخوانهای 021 سعی میکنند تکستهای بیادبانه نخوانند. آنها از فحاشیهای رایج دوری میکنند و سعی میکنند مخالف فرهنگ عمومی جامعه قدم برندارند. اما گروه 051 که نامهای عجیبی همچون ابلیس، تهی و نرگال را در صدر خود میبیند، هیچ ابایی از بد و بیراه گفتن ندارند و عشق اول و آخرشان، کل کل کردن با دیگر رپخوانهاست. مقدار زیادی از این کلکلها، دلمشغولیهای خوانندهها است و برای بخش وسیعی از مخاطبها مسأله نیست. این تقسیمبندی بعداً با پیوستن بعضی از اعضای 051 به021 عملاً از بین رفت. اما در میان 021ها چهرههای جدیدی رو شدند. این اتفاقات را باید بهحساب حسشهرتطلبی جوانی هم گذاشت. مخفی بودن، متفاوت بودن و... حالا اگر با فرهنگ ما هم رابطهای ندارد؛ برای بعضی مهم نیست مهم این است که هرطور شده، باشند و مطرح باشند ولو اینکه خیلی ایرانی نباشند. رضا پیشرو ، ابتدا نامش را «3PAC» گذاشته بود، به خاطر علاقه بیش از حد به 2PAC، خواننده رپ معروف، این نام را برای خود برگزیده بود. اما پس از گذراندن یک دوره متفاوت، نامش را تغییر داد. امیرتتلو یا امیرحسین مقصودلو هم بیست و چهار ساله است. او ابتدا به سراغ موسیقی پاپ رفت، اما از آنجا که شانس موفقیتش را در پاپ بسیار کم میدید، به سمت RB گرایش پیدا کرد. بابک تیغه، یکی از کشفیات هیچ کس به حساب میآید. او که در ابتدا آهنگهای خود را هیچ جا منتشر نمیکرد، پس از آشنایی با هیچکس و حمایتهای او همچنین تکستهای قویاش، اکنون در میان رپدوستان از جایگاه قابل قبولی برخوردار است. بابک در یکی از جدیدترین کارهای خود، شعری از مولانا را به سبک رپ درآورد که در نوع خود کاری نو و جذاب به نظر میرسد. او ساکن خانیآباد است و این نکته را در همة آهنگهایش یادآوری میکند. تیغه در حال حاضر، مشغول جمعآوری آلبوم جدیدش و تصویربرداری کلیپاش است. شایعه شده که کلیپ او قرار است در شبکههای مشهور خارجی پخش گردد. سینا نرگال Nergal پسر 18سالهای که بسیاری او را با استعدادترین رپر میدانند که از پانزده سالگی رپ را آغاز کرد. یاسر که نام هنری یاس را برگزیده است، پس از فیلم خصوصی بازیگر سریال نرگس به شهرت رسید. او با قطعه «سیدی روبشکن»، موفق شد احساسات بسیاری از شنوندگان را تحریک کند. بعد از انتشار این آهنگ، نام یاس بر زبانها افتاد. یاس بیست و پنج ساله از شش سال پیش، رپخوانی را آغاز کرد. او سه روز پس از زلزلة بم قطعه بم را ضبط کرد که تکستی کاملا احساسی و تأثیرگذار داشت. او در این آهنگ به تصویرسازی حادثه بم پرداخت. این به موقع آهنگ دادنها، نشان میداد که او شمی قوی دارد و میداند کی باید آهنگ را بسازد و آن را منتشر کند تا نامش را مطرح کند. یاس، رپخوانی است که تلاشی جدی برای دریافت مجوز نشان داده. او با همکاری شرکت باربد، تلاش میکند تا آلبومش را به صورت مجاز منتشر کند ولی تا این لحظه درخواستش در وزارت ارشاد، بیجواب مانده است. ویژگی مهم تکستهای یاس، خاصیت انتقادی اوست. او با لحنی نیشدار و گاهی آزاردهنده، خصوصیات بد مردم را از قبیل مردهپرستی، اعتیاد، بیغیرتی و... هدف قرار میدهد که همواره باعث رنجش عدهای میشود. یاس معمولاً در بخش انتهایی تکستهایش از امید میگوید؛ از این که میتوان دوباره ساخت و دوباره اندیشید. بدون شک، او مجازترین رپر ایرانی است. حاشیههای رپ رپ در کشور ما مانند بقیة پدیدههای اجتماعی نوظهور، حواشیای فراتر از متن دارد. بسیاری از تازهواردهای این سبک، فقط ظواهر رپ مانند لباس و کلکل بازیها و جنگهای خیابانی را آموختهاند و به مسائل مهمتری چون جنبة انتقادی و اصلاحگرایانة آن، توجه نمیکنند. اگر در غرب بعضی سعی کردهاند با این نوع رفتار و موسیقی،مدلی از اعتراض را به نمایش بگذارند، ما با یک رفتار غیرعقلایی و غیرایرانی به تقلید از بدترین ظواهر زندگی یک عده غیرهموطن دست زدهایم. رپخوانها معمولاً لباسهای گشاد میپوشند. شلوار گشاد با جیبهای فراوان، یک رکابی بسکتبال که بر روی تیشرتی ساده پوشیده میشود و کلاهی که یا تا آخرین حد پایین آمده و یا کج قرار گرفته است. گردنبندی بزرگ که حتی ممکن است گردنشان را خم کند. از دیگر زلم زیمبوهای آویزان به آنهاست رپرها معمولا در راه رفتن هم سر و دستشان را تکان میدهند و زیر لب شعرهایی را زمزمه میکنند. شما شاید در خیابان افرادی را دیده باشید که کلاه خاصی بر سر دارند و با رفتارشان جماعتی را به خود مشغول کردهاند. یکی میخندد، یکی تعجب میکند و بعضیها سر تکان میدهند. اینها همان دوستانی هستند که راه رفتن خودشان را فراموش کردهاند. این تیپ از رپخوانها در حال افزایشاند، با فرهنگی آمریکایی که هیچ سنخیتی با زندگی ما ندارد. آنها برای جلب توجه و نشان دادن رپخوان بودنشان معمولا در حال درگیریاند. برای هر حادثة کوچکی دعوا به راه میاندازند و قمههای آماده را از غلاف بیرون میکشند. متأسفانه تعداد زیادی از رپرهای مشهور پرشین رپ، به انواع و اقسام مواد روان گردان و اعتیادآور وابستهاند و با افتخار از این مواد در تکستها سخن میگویند. اما در این میان هنوز رپرهای پاکی پیدا میشوند که مجدانه برای رسیدن به استانداردهای دریافت مجوز، تلاش میکنند. آنها موجب شدهاند که سیما نیز در برخی برنامههایش، حداقل برای تفنن از آهنگهای رپ استفاده کند. همانطور که در سریال«متهمگریخت» آهنگی با صدای رضا عطاران را در این سبک شنیدیم. در جشنواره امسال نیز تیتراژ پایانی فیلم «خط ممتد» به کارگردانی مانی تارخ، شعری رپ و با مضمون اجتماعی بود. شرکتهای زیرزمینی: به تازگی دو شرکت که توسط رپرهای جوان اداره میشوند، تصمیم به پخش و فروش زیرزمینی آلبومهای رپ گرفتهاند. شرکت دیوار یکی از آنهاست، این شرکت،«رادیوی اینترنتی» با همین نام را هر هفته برای دانلود در سایتش قرار میدهد. این شرکت، علاوه بر مصاحبه با رپرها در انجمنهایی به آموزش تکستنویسی و بیت سازی نیز مشغول است و کارشناسان آن به تحلیل موسیقیهای منتشره و امتیازدهی به آنان میپردازند