از سینمای ایران چه خبر؟
شب بخیر فرمانده
شب بخیر فرمانده فیلم دوم کارگردان سینما <انسیه شاهحسینی> است. فیلم اول این کارگردان با نام < غروب شب بیا> بعد از گذشت چند سال هنوز به نمایش عمومی در نیامده و تنها چند حضور جشنوارهای را تجربه کرده است. فیلم <غروب شد بیا> قصهای جنگی دارد. لادن مستوفی، عصمت رضاپور و محمد مختاری هم بازیگران آن هستند. کارگردان فیلم تا به حال چند باری با این اثر خود به جشنوارههای خارجی رفته است. قصه فیلم هم درباره زنی خبرنگار است که در زمان جنگ در شب عملیات راه را گم میکند. حالا اگر شما علاقمند هستید تا بدانید یک زن خبرنگار وقتی در خط مقدم جبهه گم میشود با چه مسائلی مواجه میگردد، میتوانید این فیلم را به عنوان انتخاب خود برای تماشا در سینما در نظر بگیرید. آنهایی که نوروز امسال این فیلم را دیدند، راضی به خانههایشان بازگشتند. مهمان یک ساعت و نیم خنده و تفریح
در سینمای ایران تهیه کنندگان یا فیلمهای خود را برای مخاطب عام میسازند و یا مخاطب خاص. تکیلف مخاطب عام که معلوم است. مخاطب خاص هم یا جشنوارههای خارجی هستند و یا جشنوارههای داخلی. البته برخی نیز ترکیبی از این دو شیوه را رعایت میکنند. فیلم <میهمان> یکی از فیلمهای نوروز امسال، که البته پیش از آغاز سال 86 اکران شد، اثری است که برای مخاطب عام ساخته شده است. بنابراین اگر شما بیننده فیلمهای جدی و آثار اجتماعی هستید برای دیدن این فیلم برنامهریزی نکنید، اما اگر دوست دارید یک ساعت و نیم تفریح و خنده داشته باشید میتوانید به دیدن این فیلم بروید. قصه فیلم میهمان با حضور یک شخصیت زن خارجی در ایران شکل میگیرد. شخصیت مقابل او یک راننده تاکسی با بازی <امین حیایی> است که در مسیر فرودگاه کار میکند. فیلم ساخته <سعید اسدی> است. کارگردانی که مطرحترین فیلم او <آواز قو> بود که با همین تهیهکنندگان، یعنی <حسین فرحبخش> و <عبدا... علیخانی> ساخته شد. محمد رضا شریفینیا، شقایق فراهانی، حسام نواب صفوی، مریم امیرجلالی، امیر مهدیکیا، الیزابت امینی، زهره حمیدی و هنرمند سینمای آمریکا <کرولاین پیچ> هم در این فیلم ایفای نقش میکنند. ثریا قاسمی، پوریا پورسرخ و بهناز حوری هم دیگر بازیگران این فیلم هستند. اخـراجیهــای پــر بــازیگـــــر
اولین ساخته سینمایی بلند <مسعود دهنمکی> فیلمی طنز است. قصه درباره یکی از اراذل و اوباش جنوب شهر تهران به نام <مجید> است که عاشق دختری میشود. او برای به دست آوردن رضایت پدر دختر به همراه دوستان خود تصمیم میگیرد به جبهه برود. تصور کنید وقتی چنین آدمی به همراه دوستانی که اوضاع آنها نیز مانند خود او است، به جبهه میروند چه اتفاقهای با مزهای ممکن است رخ دهد. البته این جماعت در پایان فیلم متحول میشوند و <مجید> نیز به شهادت میرسد. فیلم <مسعود دهنمکی> در نمایشهای جشنواره خود با استقبال زیادی مواجه شد. به هر حال او فردی است که نسبت به او کنجکاوی زیادی وجود دارد و همین مسئله در کنار ترکیب بازیگران فیلم و دیگر مسائل انگیزه مهمی برای تماشای این فیلم است. کامبیز دیرباز، امین حیایی، محمد رضا شریفینیا، اکبر عبدی، ارژنگ امیرفضلی، علی اوسیوند، نگار فروزنده، نیوشا ضیغمی و... برخی از بازیگران این فیلم پربازیگر هستند. البته نوع شوخیها و طنزهای فیلم بیشتر کلامی است. مانند آنچه که در فیلم <مارمولک> دیدیم. <دهنمکی> نسبت به جایزه نگرفتن در جشنواره فیلم فجر خیلی اعتراض داشت. حالا خود شما با تماشای این فیلم میبینید که تا چه حد اعتراضهای او به جا بوده است. اخراجیهای دهنمکی خیلیها را راضی به خانههایشان باز گرداند. رمان 18 هـزار صفحـهای <سارا صولتی> نویسنده و فیلمساز جوان، از کودکی قلم به دست بوده و هر آنچه را که به فکرش میرسید، برروی کاغذ میآورد، چرا که او عاشق نویسندگی است. زمانی که هفت سال بیشتر سن نداشت، داستان چهار صفحهای خود را نوشت. هشت ساله که میشود، رمان 15 صفحهای مینویسد و بلندترین رمان خود را در 11 سالگی مینگارد. نام این رمان <تعطیلات هیجانانگیز> بود که در دو جلد، حدود چهارصد صفحه بود. پس از آن افسانه شهر باریان، خیانت گرگ، دوستت دارم مادر، پرنده خیال، دشتهای مهآلود، قلعه یخی، صدایی در باد، بر فراز آسمان و خواهرم نیاز، را به رشته تحریر درآورد که این آخری، داستان برگزیده بخش ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال 72 انتخاب شد، یعنی زمانی که صولتی 12 سال بیشتر نداشت. سارا صولتی در 13 سالگی توانست فیلمی کوتاه با نام <دنیای من برای تو> بسازد و پس از آن <الماس کهکشان> را... دو سال بعد در 15 سالگی، فیلم نود دقیقهای <بازگشت به خانه>! را میسازد، فیلم او در جشنواره رشد سال 76 به نمایش گذاشته میشود و او به عنوان جوانترین فیلمساز آن سال معرفی میشود. از دیگر فعالیتهای هنری او میتوان به ساخت سه نماهنگ به نامهای نیایش، مهمانی خدا و نوروز اشاره داشت و همچنین یک فیلم بلند به نام کمین... وی در حال حاضر مشغول نگارش رمانی بلند برگرفته از تخیل است، اما قصه در فضای امروز اتفاق میافتد، سرشار از فرهنگ کهن، غنی و اساطیری شرق است. این داستان CJM نام دارد و تاکنون نه هزار صفحه از آن نوشته شده و نیمی دیگر از آن باقی است. یکی از دو شخصیت اصلی این داستان به این جهان تعلق ندارد و به جهان باستانی ارتباط دارد، ضمن اینکه نادیدهها را میبیند. نوشتن این رمان 18 هزار صفحهای را باید به فال نیک گرفت. شاید روزی این رمان به یک <هری پاتر> البته با نسخه ایرانی آن تبدیل شود. اکبـر عبـدی همبـازی گـلــزار
اولین ساخته سینمایی <شهرام شاهحسینی> با نام <بازی کلاغ پر> از 12 اسفندماه در لواسان آغاز شد. فیلمبرداری این فیلم توسط فرج حیدری در مناطق تهران، لواسان و شمال ایران انجام شده است و اکبر عبدی در کنار محمدرضا گلزار، مهناز افشار، حسام نوابصفوی، بهنوش طباطبایی، سحر ریحانی، مریم سعادت و رحمان مقدم ایفاگر نقشهای این فیلم سینمایی هستند. نگارش فیلمنامه <بازی کلاغ پر> توسط حسن انصاریان صورت گرفته است. رضا در تعقیب عشق از دست رفتهاش، راهی شمال میشود، او ویلایی مشرف به سمت فرد مورد نظر را اجاره میکند، اما شبها نمیتواند بخوابد چون صداهایی عجیب در این خانه شنیده میشود، پس... گفتنی است، شاهحسینی پیش از این فیلم نود دقیقهای <سرزمین پدرم> و چند فیلم کوتاه را کارگردانی کرده و تاکنون برنده جوایز سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر و تندیس خانه سینما برای بهترین فیلم کوتاه و بهترین کارگردانی شده است.وی همچنین به عنوان دستیار و برنامهریز با رسول ملاقلیپور، سیامک شایقی، بهمن قبادی و بهرام بیضایی همکاری داشته است. روابط عمومی این مجموعه فرامرز روشنایی است.مـردی بــرای تمــام فصـول <حمید لولایی> را از سال 1373 با مجموعه ساعت خوش میشناسیم، او خیلی زود توانست پلههای ترقی را طی کند و خود را در عرصه بازیگری در وادی طنز بشناساند. لولایی با فرا رسیدن سال 1386، 52 ساله شد و هنوز هم جا برای پیشرفت دارد. وی در سال 1334 از پدر و مادری گیلانی در محله عشرتآباد تهران در یک خانواده پر جمعیت به دنیا آمد. او در همان محله رشد کرد و ثمره ازدواجش دو دختر است، حمید لولایی هم اکنون به همراه خانوادهاش در حوالی محله سیدخندان زندگی میکند. وی از کودکی عاشق بازیگری بود و با استفاده از جعبههای پودر لباسشویی و چسباندن عکس و گویندگی، بچههای محل را دور خود جمع میکرد. میگوید: <با پولهای عیدی خود به سینما میرفتم. بهترین تفریح زمان کودکیام سینما رفتن بود.> عشق به بازیگری در 15 سالگی او را به کلاسهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کشاند. تا جایی که دوره کلاسهای هنرهای زیبا را به صورت شبانه گذراند. وی کار تئاتر را به طور جدی در سال 1358 با بازی در نمایشی به کارگردانی مرحوم رضا ژیان و سیاوش طهمورث آغاز کرد. <پیکرتراش> فیلم سینمایی بود که از آن به عنوان کار دوم خود یاد میکند اما این فیلم به اکران عمومی در نیامد و هیچ وقت دیده نشد. در آغاز جنگ در فیلم سربداران هم نقش کوتاهی را ایفا کرد که این آخرین فیلم او قبل از آغاز جنگ تحمیلی بود. با شروع جنگ تحمیلی به مدت شش سال از عرصه هنر دور ماند. در زمان خدمت سربازی همچنان به کار تئاتر مشغول بود <سبزه دوست بچهها> تئاتری بود که او در این دوران به همراه مرحوم رضا ژیان برای بچهها اجرا میکرد. در سال 69 در کلاس مدیریت سینما شرکت کرد و پذیرفته شد و مدیریت سینما را برعهده گرفت. مدیریت سینما آزادی او را دوباره به دوستان قدیمیاش رساند که این دیدار مجدد موجب روی آوردن دوباره لولایی به بازیگری شد. او به دنبال آرزوهای دوران کودکیاش بود. <فراموشخانه> مجموعهای بود که با آن کار و بارش رونق یافت، به همین خاطر از مدیریت سینما استعفا داد و به بازیگری روی آورد. عشق و علاقه او به بازیگری حتی در زمان مدیریت سینما لحظهای او را رها نمیکرد به طوری که هرگاه فرصتی به دست میآورد زود جیم میزد و خود را به سر صحنه میرساند. میگوید: با <ساعت خوش> قدم به عرصه طنز گذاشتم. داریوش کاردان اولین کسی بود که قابلیتهای مرا در این وادی کشف کرد. در ساعت خوش بیشتر از همه عوامل با مهران مدیری و رضا عطاران رابطه صمیمانه برقرار کرد. ا ز طرفی مدیریت سینما مانع ازحضور مدام او در سریال ساعت خوش میشد. به همین دلیل بازیگری را به مدیریت سینما ترجیح داد. اما لولایی چند سال پیش با نقش خشایار مستوفی حسابی گل و خود را به جامعه طنز معرفی کرد. د ر بازیگری تنها مشوق خود را مادرش معرفی میکند و همیشه به خاطر صداقت و روراستیاش زبانزد خاص و عام است. نقاشی تنها هنری است که به بازیگری نزدیک میداند، او عاشق کارهای آنتوان چخوف است. صبر و تحمل زیادی دارد و بسیار کمحرف است اما خودش را هیچ وقت دست کم نمیگیرد. این از خصوصیات بارز مردی برای تمام فصول است.خودش معتقد است حمید لولایی آدم بیآزاری است. اخلاق او در منزل بسیار عالی است.بسیار دل رحم و مهربان است و بسیار علاقه دارد به دیگران ابراز محبت کند. عاشق سوارکاری است و فوتبال را خیلی دوست دارد. به بازی پرویز پرستویی علاقه فراوانی دارد و از عطاران به عنوان یک آدم خوشفکر و بسیار فروتن یاد میکند. از تلخترین خاطرههای زندگیاش فوت مادر خانمش بود که روی او تاثیر زیادی داشت. از لولایی در آینده شاهد کارهای دیگری خواهیم بود. او همچنان به دنبال خوشحال کردن هموطنانش است. خون بازی یک فیلم خلوت، اما پرمعنی آیا قصد دارید معتاد شوید؟ آیا دوست دارید مصرف مواد مخدر را تجربه کنید؟ آیا فکر میکنید برای ترک اعتیاد، اراده کافی
ندارید؟ پس همین حالا .... نه! اشتباه نکنید. این یک آگهی تبلیغاتی نیست. اینها جملههایی است تا شما بتوانید حدس بزنید در فیلم <خونبازی> ساخته <رخشان بنیاعتماد> با چه چیزی روبرو خواهید شد. فیلم آخر <رخشان بنیاعتماد> که در جشنواره فیلم فجر امسال نیز با استقبال زیادی مواجه شد، قصه بسیار تلخی دارد. <بنیاعتماد> البته از آن کارگردانهایی نیست که از مخاطب خود <آبغوره> بگیرد، اما در این فیلم چنان تصویری از یک معتاد به هروئین ارائه شده که شاید توصیف کامل آن بسیار سخت باشد. اول از همه باید یک نکته را صادقانه به مخاطبان فیلم بگوییم. اگر از علاقمندان <بهرام رادان> هستید و دوست دارید این بازیگر را در فیلم ببینید باید به شما بگویم که حضور رادان در این فیلم تنها از طریق نوار ویدئویی است که برای نامزد خود <سارا> میفرستد. رادان نقش دانشجویی ایرانی را ایفاء میکند که در کانادا در حال تحصیل است. او قرار است به زودی به ایران بیاید و با نامزد خود <سارا>، با بازی <باران کوثری> ازدواج کند. اما یک مشکل کوچک وجود دارد. این مشکل ارتباطی به مسئله جهیزیه نداشتن <سارا> و یا مخالفت پدر و مادر او ندارد. بلکه مشکل این است که <سارا> معتاد به هروئین است و باید ترک کند. او به همراه مادرش به شمال کشور میروند تا او در یک محیط ویژه معتادان ترک کند اما در طول راه، <سارا> موادمخدر میخرد و مصرف میکند. هر چند پایان فیلم خوب و خوش است. "بیتا فرهی" در نقش مادر "سارا" و <مسعود رایگان> در نقش پدر او دیگر بازیگران این فیلم خلوت و جمع و جور بنیاعتماد هستند.
فیلـم جـدیـد میـلانی را ببینیـد "تهمینه میلانی" از فیلمسازانی است که همیشه در ساختههای خود به زنان و حقوق آنها توجه ویژهای داشته و با حساسیت خاصی از آنها دفاع کرده است. او در فیلم آخر خود با نام < آتش بس> روال کاری خود را تغییر داد و به مردان هم حق حیات و زندگی داد! شاید همین مسئله سبب شد آتشبس، فیلم پر مخاطبی شود. این کارگردان مدتی قبل ساخت فیلمی جدید با نام <تسویه حساب> را به پایان رساند. فیلمی که این روزها مراحل فنی خود را طی میکند تا برای پخش آماده شود. جالب است بدانید در این فیلم بازیگران مختلفی همچون: مهناز افشار، لادن مستوفی، بهاره افشاری، شهره لرستانی و السا فیروزآذر به همراه اکبر عبدی و احمد مهرانفر ایفای نقش میکنند. البته در روزهای پایانی کار، محمدرضا شریفینیا و حامد بهداد هم به جمع بازیگران اضافه شدند. البته فهرست بازیگران این فیلم به همینجا ختم نمیشود. سیاوش طهمورث، رضا عطاران، غلامحسین لطفی، مهدی فقیه، فلور نظری و شیرین بینا هم از دیگر بازیگران این فیلم هستند. پرویز پورحسینی هم در این فیلم ایفاگر نقشی کوتاه بوده است. طبق شنیدههای ما فیلمنامه تسویه حساب توسط تهمینه میلانی نوشته شده و داستان زندگی چهار دختر خلافکار را روایت میکند. فیلم تلاش کرده تا نقدی اجتماعی در مورد آسیبهای اجتماعی زنان و علت بزهکاری برخی از آنان را ارائه دهد. میلانی میگوید سعی کرده تا در این فیلم تصویری از آینده زنانی که سادهترین راه را برای امرار معاش انتخاب کردهاند، به تماشاگران ارائه دهد. البته از ما نشنیده بگیرد اما در ظاهر فیلم حال و هوایی طنز و کمدی دارد.