فشارهای روانی در محل کار

فشارهای روانی در محل کار
معمولا دیدگاه عمومی درباره فشارهای روانی ناشی از کار یا محل کار، چنین است: باورهای غلطی که درباره تنشهای عصبی یا استرس وجود دارد اغلب می تواند حتی شرایط کاری را بدتر کند.
• دوستم سرکار خیلی عصبی و تحت فشاره، البته این روزها چنین حالتی طبیعیه!"
• در حقیقت، اگر این دوست عصبی نباشد، ممکن است چنین برداشت شود که وجود او برای شرکت چندان حیاتی نیست. • راه حل این است که بگذاریم او تا زمانی که حالش بهتر شود مسئولیت کمتری بر عهده داشته و ساعات کمتری کار کند. • یا اینکه بگذاریم او برای مدتی بیشتر کار کند تا دیگر احساس نکند از کار عقب افتاده و دچار فشار عصبی شود. • یا اینکه او را به یک کلاس روان درمانی بفرستیم تا چیزهایی درباره وضعیت عصبی خود بیاموزد. تمام موارد فوق اشتباه هستند...اشتباه!درست است که فشار عصبی و تنش در محل کار یک مشکل جدی است و هزینه زیادی برای نیروی انسانی، کار و جامعه در بر دارد و باید کاری برای آن انجام داد، اما باورهای غلطی که درباره تنشهای عصبی یا استرس وجود دارد، موجب میشوند که کارهایی که درباره آن انجام میدهیم نتیجه درستی نداشته باشند و حتی شرایط را بدتر کنند. پنج مورد از اصلی ترین این موارد از این قرارند1. وجود استرس امری طبیعی بوده و اهمیت مقام شخص را نشان میدهد. تنش عصبی میتواند به بهتر شدن عملکرد هم منجر شود. عده ای از مردم تصور میکنند که اگر کسی سرشان بیش از حد شلوغ نباشد، پس وجودشان برای موسسه یا سازمان چندان حیاتی نیست. این افراد از داشتن برنامه کاری پر و پیمان، ساعات کاری طولانی و کار بیش از حد لذت میبرند. اما استرس به معنای مهم بودن شخص نیست، بلکه به این معناست که یک جای کار ایراد دارد یا اینکه شخص نمیتواند کارش را در زمان مشخص انجام دهد. بدتر از آن اینکه شاید شخص اصولا کار کمتری از آنچه باید، انجام میدهد زیرا افراد عصبی چندان کارامد نیستند، در ارتباط با دیگران ضعیف عمل کرده و نمیتوانند تصمیمات صحیحی بگیرند. پذیرفتن اینکه استرس در محیط کار طبیعیست، نه تنها برای افراد، که برای موسسه هم زیان آور است. 2. استرس به خاطر کار زیاد ایجاد میشود. اگر چنین است، پس چگونه افرادی که در هفته 80 ساعت کار میکنند، بسیار سرحال و عالی و افرادی که ساعات کارشان به 30 ساعت هم نمیرسد عصبی و سرشار از فشارهای روانی هستند؟ چرا؟ چون استرس هیچ ارتباطی با ساعات کار ندارد، بلکه به احساس فرد در زمانی که مشغول کار است مربوط میشود. اگر شما 100 ساعت در هفته کار کنید، به نتیجه کار خود ببالید، شاد و سرحال بوده و احساس خوبی داشته باشید، هرگز عصبی نمیشوید اما اگر 30 ساعت در هفته به کاری مشغول باشید که نسبت به آن احساس ناتوانی داشته یا حس میکنید مشغول بیگاری هستید و از شما قدر دانی نمیشود، مطمئنا دچار استرس خواهید شد. 3. استرس با کار کمتر مداوا خواهد شد. واکنش بسیاری از مسئولین و مدیران در مقابل کارمند دچار استرس این است که از حجم کار، مسئولیتها یا ساعات کار او بکاهند و در مواقع بسیار وخیم، کارمند خود را به مرخصی استعلاجی بفرستند. بنابر یافته های مرکز تحقیقاتی بو نترستروم (Bo Netterstrøm) در دانمارک با بیش از 30 سال مطالعه بر استرس در محیط کار، این کار بسیار نادرست است. نیاز اصلی افرادی که دچار استرس میشوند، افزایش ظرفیت و اطمینان خود و دیگران نسبت به کارایی آنان است و در حالی که یک مرخصی کوتاه میتواند برای درمان عوارض آنی استرس لازم است، اما غیبت طولانی از محیط کار تاثیری معکوس خواهد داشت. هنگامی که چنین افرادی به کار بازمیگردند، بیش از پیش حساس و آسیب پذیر شده اند و بدتر اینکه عده ای از آنان دیگر به کار باز نمیگردند. از طرفی، کاستن از بار مسئولیتهای شغلی یا ترک موقت کار هیچ یک از مشکلات اساسی و پنهان را حل نمیکند. هنگامی که کارمند مورد نظر به کار خود بازگردد، از آنجایی که چیزی عوض نشده است، مجددا و به سرعت دچار استرس خواهد شد. 4. استرس با کار بیشتر درمان میشود. ممکن است بگویید:" بله، من در حال حاضر کمی عصبی هستم چون از کار عقب افتاده ام، اگر مدتی حسابی کار کنم و این عقب ماندگی جبران شود، مشکل حل خواهد شد." اما نه، چنین نخواهد شد زیرا:1- استرس محل کار در اثر عقب ماندن از روند کاری ایجاد نمیشود. بلکه به احساس شخص درباره این عقب ماندگی مربوط است. 2- در بسیاری از مشاغل، کارکنان تقریبا همیشه از برنامه عقب هستند زیرا کارشان بسیار زیاد است و انجام دادن تمام وظایف به نیروی کار بیشتری نیاز دارد. اگر در زمانی محدود برای انجام شدن مقدار زیادی کار یا رساندن پروژه به زمان تحوی، سخت کار کنید اشکالی ندارد. اما در بسیاری از مواقع این فشار کار موقت تبدیل به یک استاندارد جدید میشود. پس راه حل کار بیشتر برای رسیدن به استاندارها نیست زیرا در بسیاری از محیطهای کاری چنین عملی غیر ممکن است. راه حل این است که درباره کاری که تمام کرده اید احساس خوبی داشته باشید و به خاطر کار ناتمام خود عصبی نشوید. این گفته به این معنا نیست که به کار اهمیت ندهید، بلکه منظور این است که بدانید عصبی شدن از کارایی شما خواهد کاست، کار کمتری انجام خواهد شد و شما عصبی تر میشوید. باید این چرخه بیمار را بشکنید. 5. استرس با تمرکز بر آن درمان میشود. ما بارها با کتابها و خودآموزهایی در رابطه با استرس در محل کار برخورد کرده ایم که معمولا چنین تقسیماتی دارند: • استرس چیست • نشانه ها و علائم استرس • استرس و سلامتی • روشهای مبارزه با استرس این کتابها معمولا توسط یک مشاور فشارهای روانی و استرس نوشته شده اند. یک تحقیق جدید نشان میدهد افرادی که در کلاسهای ضد استرس شرکت کرده اند بسیار عصبی تر از آنهایی هستند که به کلاس نرفته اند، زیرا تمرکز بر استرس بیشتر برای افزایش فشار روانی مناسب است نه از بین بردن آن. چنین افرادی باید تمرکز و توجه خود را به آنچه برایشان آرامش بخش بوده و وجودشان را سرشار از انرژی میکند معطوف نمایند. واقعیت چیست؟فراموش نکنید: استرس در اثر کار ایجاد نمیشود. داشتن احساس بد و ناخوشایند به کار موجب بروز استرس خواهد شد. به این ترتیب، تغییر ساعات کار، مسئولیتها، اولویتها یا محل کار بی نتیجه خواهند بود، مگر اینکه شما علاوه بر اینها، احساس خود نسبت به کار و محیط کار خود را تغییر دهید. برنامه های مبارزه با استرس هم تنها در صورتی که بتوانند رسیدن به این هدف را ممکن سازند، موفق خواهند بود. اگر دچار استرس هستید، باید خودتان کنترل اوضاع را به دست بگیرید و هرگونه تغییری که برای گذر از احساس نگرانی، بی کفایتی یا تزلزل موقعیت شغلی خود لازم میدانید را اعمال نمایید و بر دستاوردهای کاری خود با افتخار نگریسته و احساس کنید که دیگران نیز از شما قدردانی میکنند. رسیدن به این مرحله نه تنها تنشهای کاری را از میان برخواهد داشت، بلکه شما را به فردی کارآمد، خلاق، موفق و شاد تبدیل خواهد کرد
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.