چهار ستاره برای یک داستان تلخ -سریال زیر تیغ

در حالی که مجموعه تلویزیونی «زیر تیغ» ساخته محمدرضا هنرمند به قسمت‌های پایانی‌اش نزدیک می‌شود، بر آن شدیم طی یک نظرسنجی از اهالی مطبوعات و منتقدین هنری کم و کیف این مجموعه داستانی را مورد بررسی قرار دهیم.
    


    ارزیابی‌ای که پیش‌رو دارید، در کنار نظرسنجی معمول مطبوعات که در قالب دادن ستاره از یکی تا پنج تا انجام می‌شود، از پاسخگو خواسته شده در جمله‌ای توصیفی، میزان رضایت خود را بیان کندو ضمن بررسی دقیق نقاط قوت و ضعف اثر، نتیجه آن را فهرست‌وار قید کنند. آنچه از نظر منتقدان در خصوص این مجموعه پرطرفدار جمع‌آوری شده، گویای نظر تمامی دوستان منتقد و اهل قلم در حوزه سینما و تلویزیون نیست. متاسفانه علی‌رغم تماس‌های مکرر همکارانمان برخی از این دوستان به جهت سفر به خارج از کشور، تلفن‌های روی پیغامگیر‌مانده و بی‌جواب، شماره‌های واگذار شده و بعضاً قطع شده، در دسترس نبودند.با احترام به نگاه منتقدانه تمامی عزیزانی که قبول زحمت کرده و پاسخگو بوده‌اند،یادآوری می شود نظرات طبق ترتیب حروف الفبا مرتب شده است.

    
    مهران آرین
    کارگردانی حرفه‌ای هنرمند، عوامل تولید و بازیگران این مجموعه را به مانند اجزای یک پازل کنار هم قرار داده است.
    نقطه قوت: حضور بازیگران و عوامل حرفه‌ای و قصه‌ای جذاب.
    نقطه ضعف: کشدار شدن قصه و وجود نقاط ابهامی در داستان.
    
    علی افشار
     از ترکیب درست کارگردانی تصویر و متن، شاهد مجموعه‌ای موفق در تلویزیون هستیم.
    نقطه قوت: پرهیز از پرداختن به وقایع کلیشه‌ای، بازی خوب بازیگران، شخصیت‌پردازی عالی و دیالوگ‌های مناسب.
    
    عباس حبیبی
    بازیگران حرفه‌ای سینما بعد از سال‌ها به تلویزیون آمدند.
    نقطه قوت: بهره‌مندی از کارگردان، نویسنده و عوامل حرفه‌ای سینما، موفقیت اثر در برقراری ارتباط با مخاطب.
    نقطه ضعف: تم موضوعی یکنواخت.
    
    رضا درستکار
    گویا خوبی نسبی کارگردانی و اجرای فیلمنامه «زیر تیغ» به نمایاندن بدی کلی دیگر مجموعه‌های تلویزیونی انجامیده است.


    
    مجید رضاییان
    مجموعه «زیر تیغ» تعلیق در روابط و مناسبات انسانی و ارائه‌دهنده یک پیام آموزنده است.
    نقطه قوت: ساختاری خوش‌فرم، شناخت کادرهای تصویری جهت انتقال مفهوم مورد‌نظر به مخاطب، گرفتن بازی حسی و قدرتی از بازیگران، تصویربرداری و تدوین منسجم و بدون سکته، طراحی تیتراژ حرفه‌ای در شروع و پایان‌بندی مجموعه، همراهی دقیق و مناسب موسیقی با بازی و کل ساختار سریال.
    نقطه ضعف: افت فیلمنامه در قسمت‌های اخیر، تعلل در بازگشایی گره قصه و در نتیجه به تسلسل افتادن قصه‌ای منسجم.
    
    وحید سعیدی
    بعد از سال‌ها اثری دیدم که می‌توان عنوان مجموعه تلویزیونی را روی آن گذاشت، اثری با استانداردهای مجموعه‌سازی.
    نقطه قوت: پرهیز از سطحی‌نگری، باورپذیر بودن شخصیت‌ها، تسلط کارگردان بر تک‌تک عناصر مجموعه، برخورداری از ریتمی متناسب با درون‌مایه تلخ داستان و بازی یکدست بازیگران.
    نقطه ضعف: سیاه و سفید بودن مطلق برخی شخصیت‌ها مثل دایی در جبهه خیر و قدرت در جبهه شر منجر به عدم باورپذیری آنها می‌شود.
    
    علی شیدفر
    «زیر‌ تیغ» یک مجموعه داستانی پرتعلیق است که مخاطب به‌راحتی می‌تواند با آن همذات‌پنداری کند.
    نقطه قوت: بازیگری، شخصیت‌پردازی و روایت قصه ولوکیشن‌ها.


    
    رسول صادقی
    امیدوارم حداقل هر 10 سال یک بار شاهد «زیر تیغ» باشیم.
    نقطه قوت: فیلمنامه خوب، کارگردانی موفق، بازی‌های خوب، نقش‌های مکمل قوی و طراحی صحنه، موسیقی و صدابرداری ایده‌آل.
    نقطه ضعف: افت در ریتم داستان.
    
    نیوشا صدر
    ترکیب متوازنی از بازیگری، کارگردانی و موسیقی درخشانی که پوشاننده نقص‌های متن آن است.
    نقطه قوت: کارگردانی و موسیقی.
    نقطه ضعف: لحظه‌های کشدار و دیالوگ‌های غیرواقعی در برخی صحنه‌ها از جمله سکانس مربوط به دادگاه.
    
    فریدون صدیقی
    «زیر تیغ»، درد مشترک قشری از جامعه است که در جست‌وجوی دستیابی و حفظ هویتی اصیل هستند اما مناسبات حاکم بر جامعه حفظ این رسالت را مخدوش ساخته و مانع پاسداری آن می‌شود.
    نقطه قوت: فیلمنامه، کارگردانی و بازیگری.
    نقطه ضعف: پرداختن به جزئیات، تکیه بسیار بر اشک‌ریزی و نشان دادن غلوآمیز عواطف.
    
    مجید صدقی
    اگر «زیرتیغ» از بازی خوب بازیگران حرفه‌ای سینما و تلویزیون بهره نبرده بود شاهد چنین اثر جذاب و پرمخاطبی نبودیم.


    
    منصور ضابطیان
    «زیر تیغ» به زندگی واقعی مردم نزدیک است.
    نقطه قوت: به‌کارگیری رئالیستی‌ترین شکل ممکن روایت و تاثیر گذاشتن بر ذهن ناخودآگاه جمعی ما ایرانیان که تراژدی را بیش از دیگر انواع نمایش می‌پسندیم.
    نقطه ضعف: پنج ستاره، فقط برای مجموعه «دایی‌جان ناپلئون» است.
    
    احمد طالبی‌نژاد
    «زیر تیغ» به جهت انتخاب مضمون بکر داستان، مخاطب را درگیر می‌کند و این موضوع برای یک مجموعه تلویزیونی قابل توجه است.
    نقطه قوت: موضوع داستان و بازی متفاوت اما کوتاه آتیلا پسیانی.
    نقطه ضعف: کارگردانی شتابزده و انتخاب فیلمنامه‌ای متوسط .
    
    جواد طوسی
    «زیر تیغ» نگاهی غیرمتعارف به مقوله مجموعه‌سازی و طبقه‌بندی معاصر اجتماعی دارد.
    نقطه قوت: ایجاد هویت تراژیک برای شخصیت‌ها با در نظر داشتن انطباق آن با قالب نمایشی و پرهیز از کلیشه‌های رایج، بازی درخشان بازیگران شاخص سینما و تلویزیون و بهره‌مندی از میزانسن و ریتم کندی که در ورای آن، فکری نهفته است.
    نقطه ضعف: عدم تعدیل در نگاه تلخ و بیش از حد تراژیک قصه.
    
    اکبر عالمی
    «زیر تیغ»، جبر و اختیار.
    نقطه قوت: بازیگری، فیلمنامه، دیالوگ‌نویسی و مونتاژ.
    نقطه ضعف: به امید تحقق جهشی در قسمت‌های باقیمانده.
    
    علی‌اکبر عبدالعلی‌زاده
    مجموعه‌ای که پاره‌پاره دیدن آن نیز جذاب است.
    نقطه قوت: شخصیت‌پردازی، کارگردانی، بازیگری و تدوین.
    نقطه ضعف: ضعف جدی در ایجاد گره‌های اصلی فیلمنامه از جمله دلیل درگیری منجر به قتل.
    
    بابک غفوری‌آذر
    با دیدن «زیر تیغ»می‌توانیم امیدوار باشیم که هنوز مجموعه‌سازی در تلویزیون افت نکرده است.


    
    مهدی فروتن
    «زیر تیغ» واقعیت زندگی را نشان می‌دهد، واقعیتی که شاید برای بیننده خوشایند نباشد که این‌قدر واضح به او نشان داده شود.
    نقطه قوت: کارگردانی و بازیگری.
    نقطه ضعف: کشدار شدن برخی قسمت‌ها.
    
    مریم فلاح
    تولیدات خوش‌ساختی چون «زیرتیغ» بار دیگر استطاعت تلویزیون را در ساخت مجموعه‌های داستانی پرمخاطب لو می‌دهد.
    نقطه قوت: کارگردانی، بازیگری، موسیقی و شناخت و پرداخت درست شخصیت‌ها.
    نقطه ضعف: پرداخت غلوآمیز و کشدار در لحظات احساسی داستان.
    
    محمدتقی فهیم
    مجموعه تلویزیونی «زیرتیغ» یک نمایش ایرانی در مدیوم تلویزیونی است که در قالب یک اتفاق خانوادگی درد مردمی که قدمت آن به طول تاریخ بشر می‌رسد را بیان کرده است.
    
    کیوان کثیریان
    «زیرتیغ» با کارگردانی حساب شده هنرمند به یکی از مجموعه‌های ماندگار سیما در سال‌های اخیر تبدیل شده است.
    نقطه قوت: پرداخت مناسب قصه ای به شدت ایرانی، فیلمنامه دقیق و جزیی نگر، طراحی درست روابط و شخصیت‌ها به همراه واقع‌گرایی غیرافراطی و بازی‌های قدرتمند از بازیگرانی سرشناس.
    نقطه ضعف: ایراد در زمینه‌سازی نزاع مرگبار محمود و جعفر که دوستان گرمابه و گلستان هستند.
    
    محمود گبرلو
    اثر داستانی که فیلمنامه‌اش با صداقت تمام نوشته شد.
    نقطه قوت: بهره‌مندی از تکنیک حرفه‌ای و جذاب در کارگردانی و برقراری فضایی دوستانه و صمیمی در گروه تولید.
    
    سعید مروتی
    یک موقعیت داستانی درخشان و یک فیلمنامه ملال‌آور کند که کارگردانی محمدرضا هنرمند و موسیقی فوق‌العاده حسین علیزاده آن را تبدیل به مجموعه‌ای قابل قبول کرده است.
    نقطه قوت: موسیقی حسین علیزاده، بازی‌های خوب بازیگران اصلی و کارگردانی حرفه‌ای محمدرضا هنرمند.


    نقطه ضعف:ریتم کند و ملال‌آور فیلمنامه .
    
    حسام‌الدین مقامی‌کیا
     بازگشت به مهربانی‌های گذشته با تلنگری از اندوه و کینه.
    نقطه قوت: اجرایی قوی در حوزه کارگردانی و بازیگری، طراحی صحنه و لباس ، نورپردازی و صد البته نگارش فیلمنامه.
    نقطه ضعف: دیالوگ‌ها به ورطه تکرار افتاده، پرداختن به ماجراها دچار افت شده و از حجم ماجراپردازی‌ها کاسته شده است.
    
    حسن معظمی
    نقطه قوت: بکر بودن موضوع فیلمنامه، بازی حرفه‌ای بازیگرانی چون پرویز پرستویی و فاطمه معتمدآریا.
    نقطه ضعف: ضعف در شیوه روایتی.
    
    محدثه واعظی‌پور
     از معدود مجموعه‌ها یی که تصویری قابل قبول از زندگی طبقه کارگر ارائه می‌دهد.
    نقطه قوت: حضور پرستویی، پسیانی و معتمدآریا. کارگردانی هنرمند، ایده اصلی فیلمنامه و موسیقی حسین علیزاده.
    نقطه ضعف: کشدار بودن و ضعف فیلمنامه.
    
    خسرو نقیبی
    استفاده درست از احساسات رقیقی که در روحیه ایرانی‌هاست، توانسته ارتباط قوی بین «زیرتیغ» و بیننده‌هایش برقرار کند.
    نقطه قوت: استواری بر باورهای مذهبی جهت برقراری ارتباط با مخاطب.
    نقطه ضعف: تاکید بیش از حد بر غم و اندوه.

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.