لاله‌ اسکندری‌:من‌ مشهور نیستم‌؟

 او بازیگری‌ تواناست‌.هر که‌ سریال‌ خاک‌ سرخ‌ را از شبکه‌ اول‌ سیما ببیند در توانایی‌های‌ او شک‌ نمی‌کند.او دختری‌ هنرمند و تواناست‌ که‌ بجز بازیگری‌ در ورزش‌، گرافیک‌ و طراحی‌ هم‌ هنرمند است‌.اولین‌ حضور او جلو دوربین‌ فیلم‌ «متولد ماه‌ مهر»ساخته‌ مسعود کیمیایی‌ بود و سپس‌ ایفای‌ نقش‌ فیلم‌ «شراره‌»که‌ در آن‌ نقش‌ بسیار زیبایی‌ از خود ارائه‌ داد، او می‌گوید:اگر روزی‌ بازیگر نمی‌شدم‌، در رشته‌های‌ دیگر هنر و ورزش‌ فعالیت‌ می‌کردم‌، اما خوشحالم‌ که‌ بازیگری‌ را انتخاب‌ کردم‌.     یکی‌ دیگر از شاخصه‌های‌ بارز رفتاری‌ وی‌ دور بودن‌ از غرور است‌، به‌ نوعی‌ که‌ با کبر و غرور بیگانه‌ است‌.به‌ هر حال‌ پخش‌ سریال‌ خاک‌ سرخ‌ بهانه‌ای‌ دست‌ ما داد که‌ به‌ سراغ‌ لاله‌ اسکندری‌ برویم‌، این‌ مصاحبه‌ را بخوانید...

    
     متولد تربت‌ حیدریه‌      در 30 آذر 1354 در تربت‌ حیدریه‌ به‌ دنیا آمدم‌، در استان‌ بزرگ‌ خراسان‌...البته‌ از چهارسالگی‌ به‌ تهران‌ آمدم‌.پدرم‌ اهل‌ کاشمر و مادرم‌ اهل‌ تربت‌ حیدریه‌ هستند ولی‌ اصلیتمان‌ به‌ شهرستان‌ یزد برمی‌گردد در حقیقت‌ از کویر به‌ کویر.مجرد هستم‌ و تحصیلاتم‌ را در رشته‌ گرافیک‌ دانشگاه‌ هنر و معماری‌ دانشگاه‌ آزاد تهران‌ در مقطع‌ کارشناسی‌ در سال‌ 78 به‌ پایان‌ رسانده‌ام‌.         والدینم‌ دبیر هستند          ما پنج‌ خواهر و برادر هستیم‌، خواهر بزرگم‌ سارا، گریمور تئاتر است‌ و در تئاتر شهر کار می‌کند.برادر بزرگم‌ سیامک‌ که‌ آرشیتکت‌ است‌ و به‌ شکل‌ حرفه‌ای‌ عکاسی‌ می‌کند.خواهرم‌ ستاره‌ که‌ از من‌ بزرگتر است‌ بازیگر سینما و تلویزیون‌ و تئاتر است‌.فرزند چهارم‌ خودم‌ هستم‌ و روزبه‌ برادر کوچکترم‌ که‌ مهندس‌ عمران‌ است‌ و در زمینه‌ طنز گه‌ گاهی‌ مطلب‌ می‌نویسد.پدر و مادرم‌ هر دو دبیر هستند، پدرم‌ دبیر زیست‌شناسی‌ و مادرم‌ دبیر زبان‌...         کودکی‌ من‌          من‌ دوران‌ کودکی‌ بسیار خوبی‌ داشتم‌، چون‌ از چهارسالگی‌ به‌ تهران‌ آمدیم‌.تمام‌ تابستانها به‌ مسافرت‌ می‌رفتیم‌، آن‌ هم‌ به‌ استان‌ خراسان‌ جهت‌ دیدن‌ اقوام‌ و آشنایان‌.من‌ همیشه‌ تابستان‌ها در کنار مادر بزرگم‌ بودم‌ و از آن‌ دوران‌ خاطرات‌ خوب‌ و شیرینی‌ برایم‌ باقی‌ مانده‌.         علاقه‌ به‌ هنر از بچگی‌          با مقوله‌ هنر از بچگی‌ آشنا شدم‌.البته‌ هم‌ خودم‌ و هم‌ خواهر و برادرهای‌ دیگرم‌.چون‌ پدرم‌ فرهنگی‌ بود، اکثر دوستان‌ و آشنایان‌ او از شعرا و نویسندگان‌ بودند.در ثانی‌ عمویم‌ نیز مجری‌ و تهیه‌ کنند تلویزیون‌ بود.     پدر بزرگ‌ و پدر پدربزرگم‌ هم‌ از طراحان‌ قالی‌ بودند.پدر بزرگ‌ من‌ از طراحان‌ سرشناس‌ قالی‌ در استان‌ خراسان‌ بود.به‌ همین‌ طریق‌ در یک‌ جو و محیط هنری‌ و فرهنگی‌ پرورش‌ یافتم‌، حتی‌ یادم‌ هست‌ در دوران‌ کودکی‌ عمویم‌ که‌ تهیه‌ کنند و مجری‌ تلویزیون‌ است‌ با دوربین‌ 8 و 16 میلی‌متری‌ خود از ما بچه‌های‌ فامیل‌ فیلمبرداری‌ می‌کرد.من‌ هم‌ مانند تمام‌ کودکان‌ در رویاهای‌ کودکانه‌ام‌ شغل‌ آینده‌ام‌ را سینما و بازیگری‌ می‌دیدم‌.تا این‌ که‌ به‌ دبیرستان‌ رفتم‌ و بین‌ من‌ و رویاهایم‌ فاصله‌ای‌ افتاد.در دوران‌ دبیرستان‌ در رشته‌ تجربی‌ تحصیل‌ کردم‌، سالها نیز نقاشی‌ می‌کردم‌، تا اینکه‌ در رشته‌ هنر در دانشگاه‌ پذیرفته‌ شدم‌ و من‌ هم‌ چون‌ نقاشی‌ را دوست‌ داشتم‌ در گرافیک‌ تحصیل‌ کردم‌.در طول‌ تحصیل‌ نیز با پیشنهادات‌ جهت‌ بازی‌ مواجه‌ بودم‌ اما همیشه‌ با این‌ پیشنهادها مقابله‌ کردم‌، چون‌ فکر می‌کردم‌ فقط باید در رشته‌ تحصیلی‌ خودم‌ فعالیت‌ کنم‌.اما بعد فکر کردم‌ که‌ این‌ رشته‌های‌ هنری‌ به‌ نوعی‌ با هم‌ در ارتباطتند و اولین‌ تجربه‌ام‌ در یک‌ کار کوتاه‌ در سال‌ 76 بود که‌ برای‌ سینمای‌ مستند و تجربی‌ ایفای‌ نقش‌ کردم‌.در آن‌ کار نقش‌ جوانیهای‌ خانم‌ صامی‌نژاد را ایفا کردم‌ چون‌ آن‌ کار در مورد اولین‌ فیلم‌ سینمایی‌ ایران‌ با نام‌ «دخترلر»بود و خانم‌ صامی‌نژاد بازیگر آن‌ فیلم‌ در آن‌ سالها بود.اما به‌ طور جدی‌ و حرفه‌ای‌ اولین‌ حضورم‌ در «متولد ماه‌ مهر»کار احمدرضا درویش‌ بود که‌ حدودا 10 سکانس‌ بود.         خاطره‌ای‌ از اولین‌ حضور         

در اولین‌ سکانسی‌ که‌ در «متولد ماه‌ مهر»حضور داشتم‌ و قرار بود بازی‌ کنم‌ یادم‌ هست‌ سکانس‌ بسیار پیچیده‌ای‌ از نظر حرکتی‌ و تکنیکی‌ بود.من‌ باید از بین‌ 40 تا 50 نفر سیاهی‌ لشکر از پله‌های‌ دانشگاه‌ بالا می‌آمدم‌ و چون‌ دوربین‌ روی‌ ریل‌ حرکت‌ می‌کرد و با دوربین‌ 35 میلیمتری‌ کار می‌شد، من‌ باید دقیقا در جاهایی‌ که‌ علامت‌ گذاری‌ شده‌ بود می‌ایستادم‌ و بعد دوباره‌ حرکت‌ می‌کردم‌ و دوربین‌ نیز حرکت‌ می‌کرد.رعایت‌ این‌ علامتگذاریها جهت‌ ایستادن‌ بسیار مشکل‌ بود و ما بر سر این‌ سکانس‌، تمرین‌ زیادی‌ انجام‌ دادیم‌ و چون‌ این‌ اولین‌ سکانس‌ بود سکانسهای‌ بعدی‌ برایم‌ بسیار راحتر شد.البته‌ من‌ از قبل‌ با مقوله‌ سینما آشنا بودم‌ چون‌ در چند پروژه‌ به‌ عنوان‌ طراح‌ صحنه‌ کار کرده‌ بودم‌.در تئاتر شهر هم‌ در کنار خواهرم‌ تجربه‌ گریم‌ را پشت‌ سر گذاشته‌ بودم‌.         حرکت‌ رو به‌ جلو         همه‌ حرکت‌ را به‌ جلو رو درست‌ دارند.من‌ هم‌ حرکت‌ رو به‌ جلو و پیشرفت‌ کردن‌ را دوست‌ دارم‌.دوست‌ دارم‌ در کارم‌ کاملا موفق‌ باشم‌ و به‌ شناخت‌ کامل‌ برسم‌.در حقیقت‌ بازیگری‌ کشف‌ زوایای‌ پنهان‌ آدمی‌ است‌.و به‌ هنرپیشه‌ این‌ امکان‌ و فرصت‌ را می‌دهد که‌ این‌ زوایای‌ ناشناخته‌ را کشف‌ کند به‌ اضافه‌ اینکه‌ یک‌ بازیگر می‌تواند در این‌ شرایط خودش‌ و محیط اطرافش‌ را بشناسد و کشف‌ کند.         اول‌ راه‌ هستم‌          من‌ تازه‌ در اول‌ راه‌ هستم‌، ولی‌ نسبت‌ به‌ این‌ چند تجربه‌ جوابم‌ مثبت‌ است‌، بخصوص‌ در پروژه‌ خاک‌ سرخ‌.در یک‌ سالی‌ که‌ در پروژه‌ خاک‌ سرخ‌ بودم‌ برایم‌ معادل‌ چندین‌ سال‌ زندگی‌ بود.طول‌ این‌ تجربه‌ یک‌ ساله‌ کم‌ بود اما عرض‌ این‌ تجربه‌ بسیار زیاد بود.هم‌ از لحاظ حجم‌ کاری‌ و هم‌ از لحاظ شناخت‌ شخصیت‌ خودم‌.در کل‌، خاک‌ سرخ‌ خیلی‌ از ناشناخته‌ها را برایم‌ آشکار کرد، خاک‌ سرخ‌ کار مشکلی‌ برای‌ من‌ بود، یک‌ سال‌ کار فشرده‌ و 9 ماه‌ فیلم‌ برداری‌.پروژه‌ خیلی‌ سنگینی‌ بود.البته‌ اصولا کار جنگی‌ کار سخت‌ و دشواری‌ هست‌.کار کردن‌ با ابراهیم‌ حاتمی‌کیا زیاد زیاد هم‌ آسان‌ نیست‌، چون‌ حاتمی‌کیا کارگردان‌ دقیق‌ و سخت‌گیر است‌ ولی‌ کارش‌ را خوب‌ و عالی‌ می‌داند و در ژانری‌ که‌ کار می‌کند جزء کارگردانهای‌ بسیار موفق‌ است‌.         دوست‌ دارم‌ یک‌ نقش‌ تاریخی‌ بازی‌ کنم‌          دوست‌ دارم‌ ژانرهای‌ مختلف‌ را امتحان‌ کنم‌.اما بیشتر دوست‌ دارم‌ بعد از این‌ چند کار در یک‌ نقش‌ اکتیوو فعال‌ بازی‌ کنم‌.اگر کار تاریخی‌ هم‌ پیشنهاد شود بدم‌ نمی‌آید اما باز همان‌ فاکتورهای‌ انتخاب‌ از قبیل‌ فیلمنامه‌ و کارگردان‌ را در نظر می‌گیرم‌.دوست‌ دارم‌ خودم‌ باشم‌.     الگوی‌ خاصی‌ در بازیگری‌ ندارم‌، سعی‌ کردم‌ خودم‌ باشم‌ و با در نظرگرفتن‌ و موقعیتهای‌ مکانی‌، زمانی‌ و جغرافیایی‌ به‌ این‌ شخصیتها معنا ببخشم‌.         سینما یا تلویزیون‌          سینما را ترجیح‌ می‌دهم‌.اما آن‌ فاکتورها را که‌ قبلا گفته‌ بودم‌ هم‌ در نظر می‌گیرم‌، به‌ طور مثال‌ برد و طیف‌ مخاطب‌ خاک‌ سرخ‌ به‌ عنوان‌ یک‌ پروژه‌ تلویزیونی‌ بسیار بیشتر از پروژه‌های‌ سینمایی‌ من‌ بود.از این‌ که‌ در این‌ پروژه‌ تلویزیونی‌ حضور داشتم‌ خوشحالم‌.الان‌ هم‌ در پروژه‌ سینمایی‌ «این‌ زن‌ حرف‌ نمی‌زند»به‌ کارگردانی‌ احمد امینی‌ مشغول‌ هستم‌.         من‌ مشهور نیستم‌          من‌ به‌ شهرت‌ نرسیده‌ام‌ و تا شهرت‌ فاصله‌ زیادی‌ دارم‌.اما شانس‌ در رسیدن‌ انسانها به‌ شهرت‌ نقش‌ موثری‌ دارد.شهرت‌ همون‌ قدر که‌ می‌تواند مفید و کمک‌ کننده‌ باشد، می‌تواند دست‌ و پاگیر هم‌ باشد.اما باز هم‌ می‌گویم‌ هنوز به‌ شهرت‌ نرسیده‌ام‌ که‌ بتوانم‌ جواب‌ شما را بدهم‌.         تئاتر را دوست‌ دارم‌          البته‌ من‌ کارهای‌ پشت‌ صحنه‌ تئاتر را به‌ نوعی‌ تجربه‌ کردم‌ مانند گریم‌، اما دوست‌ دارم‌ بازیگری‌ تئاتر را هم‌ تجربه‌ کنم‌.چندین‌ پیشنهاد هم‌ داشته‌ام‌ اما متن‌ها و نقشهای‌ پیشنهادی‌ را نپسندیدم‌.         اوقات‌ فراغت‌          در زمینه‌ تحصیلی‌ خودم‌ فعالیت‌ می‌کنم‌ یعنی‌ گرافیک‌.البته‌ نه‌ به‌ طور دقیق‌ چون‌ کارم‌ در زمینه‌ طراحی‌ و معماری‌ داخلی‌ است‌ اما از گرافیک‌ در این‌ کار نیز استفاده‌ می‌کنم‌.البته‌ بعد از بازی‌ در خاک‌ سرخ‌ به‌ مدت‌ یکسال‌ و نیم‌ کار بازیگری‌ نکردم‌ و در این‌ مدت‌ یک‌ نمایشگاه‌ به‌ اتفاق‌ یکی‌ از دوستانم‌ در گالری‌ گلستان‌ در زمینه‌ نقاشی‌ و معماری‌ داخلی‌ دایر کردم‌.اوقات‌ فراغتم‌ هم‌ در این‌ زمینه‌ فعالیت‌ می‌کنم‌.         اهل‌ موسیقی‌ پاپ‌ نیستم‌          راستش‌ را بخواهید، من‌ موسیقی‌ محلی‌ و سنتی‌ را دوست‌ دارم‌، در زمینه‌ موسیقی‌ خارجی‌ نیز موسیقی‌ ملل‌ را می‌پسندم‌ و زیاد هم‌ اهل‌ پاپ‌ نیستم‌.         در دو میدانی‌ مدال‌ کسب‌ کردم‌          زمانی‌ بسیار جدی‌ در دبیرستان‌ دو میدانی‌ و قوای‌ جسمانی‌ کار می‌کردم‌.چندین‌ مدال‌ و مقام‌ در سطح‌ کشور نیز دارم‌ اما در دوران‌ دانشگاه‌ و بعد از دانشگاه‌ به‌ علت‌ مشغله‌ کاری‌ نتوانستم‌ به‌ طور جدی‌ کار کنم‌ و ادامه‌ بدهم‌، ورزشهای‌ مورد علاقه‌ام‌ شناست‌ چون‌ درون‌ آب‌ است‌ و آب‌ مایع‌ حیات‌.فوتبال‌ را هم‌ دوس‌ دارم‌ و بازیهای‌ ملی‌ را دنبال‌ می‌کنم‌، چون‌ فوتبال‌ در ایران‌ و سایر کشورها جایگاه‌ ویژه‌ای‌ دارد.         آرزوی‌ لاله‌ اسکندری‌          آرزو می‌کنم‌ سلامت‌ باشم‌.چون‌ اگر سالم‌ و سلامت‌ باشم‌ می‌توانم‌ کار کنم‌ و مستقل‌ باشم‌ و روی‌ پای‌ خودم‌ بایستم‌ و در کنار این‌ کار کردن‌ به‌ انسان‌های‌ دیگر کمک‌ کنم‌ و در پایان‌ آرزوی‌ موفقیت‌ برای‌ تمام‌ مردم‌ کشور خوبمان‌ و همچنین‌ شما دست‌ اندرکاران‌ مجله‌ خانواده‌ سبز دارم‌.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.