ایران وایر می نویسد : تاریخ ایران و جهان به زندگی و سرنوشت چهره ها گره خورده است، هر یک خشتی گذاشته اند تا سقفی پدیدار شده، خشت هایی که گاه به قیمت زندگی و جان شان تمام شده است. در این معماری عظیم، زنان و مردان بسیاری نقش آفریده اند. در این میان، زنان ایرانی در این گذار طولانی، نویسنده برگ های بسیاری از کتاب تاریخ دویست سال اخیر ما بوده اند.
تاثیر مهم آنها در افزایش آگاهی عمومی، کاهش تبعیض علیه زنان، ارتقای سواد و موقعیت اجتماعی شان، مقابله با فشارهای مذهبی، مشارکت در پروژه های علمی، سیاست ورزی، موسیقی، سینما و ... یک لیست پر و پیمان فراهم کرده است. مجموعه ای که از امروز ایران وایر منتشر می کند، یک مقدمه است. افرادى که اسمشان در این فهرست آمده، نماینده میلیون ها زن ایرانى هستند که هر روز در ایران و کشورهاى دیگر بر زندگى خانواده و اجتماع خود تاثیر مى گذارند.
*********
«فرخرو پارسا» زمستان سال ۱۳۰۱، هنگامی که مادرش در تبعید به سر میبرد، در شهر قم به دنیا آمد. مادر او «فخرآفاق پارسا»، فعال حقوق زنان و مدیر نشریه «جهان زن» بود و برای نوشتن مقالهای درباره برابری جنسیتی در آموزش تبعید شده بود؛ مقالهای که اعتراض روحانیون وقت را به همراه داشت.
پدر او «فرخ دین پارسا»، کارمند وزارت بازرگانی بود و دو مجله در حوزه صنایع و بازرگانی را مدیریت میکرد.
پس از تولد فرخرو، «میرزاحسن خان مستوفی الممالک» که نخستوزیر وقت بود، میانجیگری کرد و با رفع تبعید از فخرآفاق، آنها توانستند به تهران بازگردند.
فرخ رو پارسا در میان شاگردانش
فرخ رو پارسا در دادگاه انقلاب اسلامی - حاکم شرع: محمدی گیلانی
فرخ رو پارسا در میان زنان دانشگاهی
فرخ رو پارسا در میان آموزگاران تهران
فرخ رو پارسا و هویدا
فرخرو پارسا در رشته پزشکی تحصیل کرد اما چند سال پس از پایان تحصیلاتش آن را کنار گذاشت و به کارهای فرهنگی روی آورد و در سال ۱۳۳۳ به همراه همکاران خود انجمن «بانوان فرهنگی» را به راه انداخت.
او در سال ۱۳۳۹ با آغاز به کار «دانشگاه ملی ایران»(شهید بهشتی)، سمت مدیر کل دبیرخانه را برعهده داشت و توانست اولین زن در تاریخ ایران باشد که به چنین سمتی رسیده است.
او همچنین اولین زن در تاریخ ایران بود که توانست به مقام وزارت برسد. فرخ رو پارسا در کابینه دوم و سوم امیرعباس هویدا، وزارت آموزش و پرورش را برعهده داشت و نخستین زنی بود که قدم به پارلمان ایران گذاشت.
به گفته خودش، در سال ۱۳۴۷ هویدا طی تماسی تلفنی به او میگوید: «خانم، میخواهم مسوولیت بزرگی را به یک مادر بدهم. میخواهم آموزش و پرورش فرزندان این مملکت را به دست یک مادر بسپارم. میخواهم وزیر آموزش و پرورش ما بچههای مردم را چون فرزندان خود بداند.»
فرخرو پارسا به توصیف نزدیکانش، دو مساله برایش اولویت داشت؛ عشق به خانواده و تلاش برای برابری زنان.
نخستین وزیر زن ایران در مقالهای درباره پوشش دختران در مدرسه ها نوشته بود که آنها حق ندارند در محیط مدرسه لباسی غیر از روپوش رسمی بپوشند؛ چه چادر و چه مینیژوپ.
او میخواست «پیشرفت و تحصیل» را از «نوع پوشش» جدا کند. منتقدان دولت هویدا معتقدند فرخرو پارسا در توسعه آموزش دختران نقش مهمی ایفا کرد. او معتقد بود زنان در تمام سطوح اجتماعی باید برابری داشته باشند.
پارسا حامی مالی «مرکز اسلامی هامبورگ» نیز بود که زیر نظر «سیدمحمد بهشتی»، اولین رییس دیوان عالی کشور پس از انقلاب که در ۷ تیر ۱۳۶۰ ترور شد، اداره میشد.
سیدمحمد بهشتی به همراه «محمدجواد باهنر»، دومین نخستوزیر ایران پس از انقلاب ۵۷، مشاوران پارسا در خصوص تهیه کتابهای درسی بودند. محمدجواد باهنر در زمان وزارت پارسا بر آموزش و پرورش توانست امتیار تاسیس چند مدرسه ملی- مذهبی را در تهران بگیرد.
فرخرو پارسا پس از انقلاب ۵۷ از ایران خارج نشد. مدتی مخفیانه زندگی کرد و طبق خبر روزنامه کیهان، در ۲۸ بهمن ۱۳۵۸ در منزل پسرش واقع در فرمانیه، به همراه همسرش سپهبد «شیرینسخن» بازداشت شد. او معتقد بود بیگناهی وی در دادگاهی «عادلانه» ثابت خواهد شد.
فرخ رو پارسا حتی زمانی که با لباسی خاکستری و روسری وارد سالن دادگاه شد و حاضران با شعار، فحاشی و تمسخر از او استقبال کردند، گفت: «من به عدالت مردم مملکتم معقتدم.»
محاکمه اولین وزیر زن ایران ۹ جلسه به طول انجامید.
قاضی پرونده پارسا، «صادق خلخالی» بود که او را به جرم «حیف و میل و غارت بیتالمال، اشاعه فساد و فحشا در فرهنگ مملکت با به کار گماردن افراد هرزه در سمتهای مهم وزارتی و ترتیب دادن اردوگاههای اختلاطی و زیر پا گذاشتن اخلاق اسلامی»، از مصادیق روشن «مفسدین فیالارض» و «کافر» تشخیص داد و با استناد به احکام قرآن، او را محکوم به اعدام و استرداد کلیه اموال منقول و غیرمنقول کرد.
پارسا در دادگاه، اتهامهای وارده به خود را رد کرد. او همچنین به «بهایی بودن، داشتن ارتباط نامشروع با رییس دفترش و غارت بیتالمال» نیز متهم شده بود. همکاری با ساواک و نیز سخنرانی او درباره حجاب دختران که گفته بود نباید مانع فعالیتهای اجتماعی زنان شود، دیگر اتهام های او بود که با دفاعیاتش آنها را تکذیب کرد و گفت: «اکنون من به عفو امام چشم دوختهام.»
صبح روز ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ اما دادستان کل انقلاب اسلامی ایران با انتشار اطلاعیهای خبر داد که فرخرو پارسا، وزیر آموزش و پرورش رژیم پهلوی به دار آویخته شد.
«منصوره پیرنیا» در کتاب «خانم وزیر» در روایت دقایق پایانی زندگی پارسا نوشته که او را داخل گونی پیچیده و طنابپیچش کردند، به بالای دار کشیدند اما طناب پاره شد. پارسا را پس از به هوش آوردن، بار دیگر به پای دار آوردند و اینبار با سیم او را بستند و اعدامش کردند. او اما انگار که این بار هم جان نداده بود. رد سه سوراخ در جسد یکی از تاثیرگذارترین زنان ایرانی، دردناک ترین لحظه های مرگ یک انسان را ثبت کرده است.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان