دیروز ملی‌پوش ایران، امروز زیر پرچم ...؛ واقعا؟!.

فقط ورزشکارها؟

«ایران» نام یک حاکمیت است. و یک جغرافیای کثیر الملله است. مشکل از آنجا آغاز می شود که حرف (ی) به آخر کلمه «ایران» چسبانیده می شود و حاکمیت با ایجاد کلمه نادرست (ایرانی) بمفهوم یک تعلق و یک ارزش، تلاش می کند تمام نیروی انسانی-اجتماعی و منابع طبیعی سرزمین مادری این ملت ها را زیر سیطره خود گرفته و همه را بنفع بقای خود مصادره کند. استفاده از جمله بندی وتعریف درست: (یک ورزشکار از ایران) می تواند از از یکسو از بار اتهام سنگینی که حاکمیت(اتهام مهاجرت و خیانت به آرمانهای نظام) بر دوش این ورزشکاران می گذارد بکاهد. استفاده از حرف اضافه «از» در (یک ورزشکار از ایران) بجای (ورزشکار ایرانی) باعث به انزوا رانده شدن رژیم حاکم خواهد شد. اقتدار رژیم در همین(ی) که به آخر (ایران) اضافه شده و از آن کلمه نادرست (ایرانی) مشتق می شود نهفته است که در چانه زنیهای سیاسی نهایت استفاده را از همین (ی)می برد. حاکمیت اینرا بدرستی می داند.

ظرافت کار در اینجاست که اگر شما این (ی) را از دست این حکومت(ایران) بگیرید، آنگاه ظریف دیگر نمی تواند با گروگان گرفتن هشتاد میلیون سیاهی لشکر پشت سر خود بهنگام فشار بر حاکمیت(ایران) برای دست کشیدن از دستیابی به تکنولوژی تولید سلاحهای هسته ای بگوید: (هرگز یک «ایرانی» را تهدید نکنید!). در این جمله بدون حرف ربط «ی» آنگاه ظریف مجبور خواهد بود با دست و پای بسته بگوید:( هرگز «ایران» را تهدید نکنید) و توجه کنید دیگر«ایران» در اینجا بمعنی حاکمیت است. حاکمیت بدون مردمان زیر سلطه این حاکمیت. تصور کنید حاکمیت منهای هشتاد میلیون چند نفر است؟ حاکمیت منهای هشتاد میلیون چند روز می تواند دوام بیاورد؟ قدرت این (ی) در اینست. این فحش و ناسزایی که عوامل حاکمیت نثار ما می کنند از افشای(ی) آنهاست. حالا هی حنجره اتان را جر بدهبد و فریاد بزنید که ما (ایرانی) iranian هستیم نه (از ایران) from iran. کمی چشمهایتان را بمالید و نگاه کنید اینحرف تعلق (ی) ببینید منافع چه کسانی را تأمین و تضمین می کند؟! همین.

[::Kefli Iskender - مریخ، وانواتو::]. با این بخش از دیدگاهتان که نوشتید حاکمیت از کلمه ایرانی در چانه زنی های سیاسی نهایت استفاده را در جهت تامین و تضمین منافع خود میکند کاملا موافقم! ولی طبق برداشت من از مابقی قسمتهای کامنت شما، ایران یعنی حاکمیت منهای هشتاد میلیون، پس کلمه ایرانی که حاکمیت از آن سواستفاده میکند دخیل کردن هشتاد میلیون مردمی که زیر سلطه حاکمیت هستند. در واقع با یک (ی) حاکمیت را از مردم جدا میکنید پس در این صورت استفاده از عبارت یک ورزشکار ایرانی صحیح تر باید باشد به دلیل اینکه ورزشکار جزو عوامل حاکمیت نیست و عضوی از مردم میباشد. و همچنین ایرانی iranian یعنی تفکیک شدن از حاکمیت و from Iran یعنی تعلق به حاکمیت، پس ایرانی باید درست تر باشد. در حقیقت یک تناقصی بین  تعریف و نتیجه گیری ظاهرا وجود دارد! در نهایت تفکیک کلمه ایران و ایرانی برایم گیج کننده و قابل درک نیست به دلیل اینکه فکر میکنم ایران نام یک حاکمیت نیست بلکه جمهوری اسلامی نام حاکمیتی است که در حال حاضر بر ایران حکومت میکند، چون در طی سالها نام ایران همچنان بوده ولی نام حاکمیت عوض شده!

انسان یک بار شانس زندگی کردن و یک بار شانس نشاط و جوانی دارند.چرا این شانس بزرگ رو در یک سیستم دیکتاتور و غیر انسانی با انبوهی از مسئولین احمق و متعصب هدر داد. فرار از مخمصه شجاعت می خواهد و نه ماندن و سوختن و سکوت .

[::رقص پرواز - پراگ، چک::] ورود به عرصه (ی) چهارچوب گسترده تری را می طلبد که محتاج حوصله بسیار زیاد است. از دیگر سوی توضیح مختصر و فشرده اینچنین موضوعاتی با اعتراضات و ناسزاگویی هایی همراه می شود که به پیشداوریها و تنگ نظری هایی که خود ناشی از فشار حاکمیت در ایجاد بینش یکسونگرانه در این زمینه را فراهم آورده باز می گردد. 

بعبارتی ما از یک طرف با مردمی سروکار داریم که هم خر را می خواهند هم خرما را. به شتر سواری دولا دولا عادت کرده اند، یعنی دوست دارند هر جا منافعشان ایجاب کرد به «ایرانی» بودن خود افتخار کنند، و هر جا دمشان لای در گیر کرد آنرا بگردن «حاکمیت» بیاندازند.

Kefli Iskender-اینهمه صغری کبری چیدی که مثلا کلمه ایران رو از مردم ایران بگیری وتهشو ببندی به ناکجاآباد خودت!!! چه با ی چه بدون ی این سرزمین نامش ایران هست اگر مشکلی داری بپر برو شمال خزر تا آسیای میانه ویا ازینور قسمت غرب ترکیه! دستور وز بان رو وللش!بگو حرف دلت چیه من که میدونم

Kefli Iskender-اینهمه صغری کبری چیدی که مثلا کلمه ایران رو از مردم ایران بگیری وتهشو ببندی به ناکجاآباد خودت!!! چه با ی چه بدون ی این سرزمین نامش ایران هست اگر مشکلی داری بپر برو شمال خزر تا آسیای میانه ویا ازینور قسمت غرب ترکیه! دستور وز بان رو وللش!بگو حرف دلت چیه من که میدونم

بعبارتی ما از یک طرف با مردمی سروکار داریم که هم خر را می خواهند هم خرما را. به شتر سواری دولا دولا عادت کرده اند، یعنی دوست دارند هر جا منافعشان ایجاب کرد به «ایرانی» بودن خود افتخار کنند، و هر جا دمشان لای در گیر کرد آنرا بگردن «حاکمیت» بیاندازند.

[::رقص پرواز - پراگ، چک::] ورود به عرصه (ی) چهارچوب گسترده تری را می طلبد که محتاج حوصله بسیار زیاد است. از دیگر سوی توضیح مختصر و فشرده اینچنین موضوعاتی با اعتراضات و ناسزاگویی هایی همراه می شود که به پیشداوریها و تنگ نظری هایی که خود ناشی از فشار حاکمیت در ایجاد بینش یکسونگرانه در این زمینه را فراهم آورده باز می گردد. 

انسان یک بار شانس زندگی کردن و یک بار شانس نشاط و جوانی دارند.چرا این شانس بزرگ رو در یک سیستم دیکتاتور و غیر انسانی با انبوهی از مسئولین احمق و متعصب هدر داد. فرار از مخمصه شجاعت می خواهد و نه ماندن و سوختن و سکوت .

[::Kefli Iskender - مریخ، وانواتو::]. با این بخش از دیدگاهتان که نوشتید حاکمیت از کلمه ایرانی در چانه زنی های سیاسی نهایت استفاده را در جهت تامین و تضمین منافع خود میکند کاملا موافقم! ولی طبق برداشت من از مابقی قسمتهای کامنت شما، ایران یعنی حاکمیت منهای هشتاد میلیون، پس کلمه ایرانی که حاکمیت از آن سواستفاده میکند دخیل کردن هشتاد میلیون مردمی که زیر سلطه حاکمیت هستند. در واقع با یک (ی) حاکمیت را از مردم جدا میکنید پس در این صورت استفاده از عبارت یک ورزشکار ایرانی صحیح تر باید باشد به دلیل اینکه ورزشکار جزو عوامل حاکمیت نیست و عضوی از مردم میباشد. و همچنین ایرانی iranian یعنی تفکیک شدن از حاکمیت و from Iran یعنی تعلق به حاکمیت، پس ایرانی باید درست تر باشد. در حقیقت یک تناقصی بین  تعریف و نتیجه گیری ظاهرا وجود دارد! در نهایت تفکیک کلمه ایران و ایرانی برایم گیج کننده و قابل درک نیست به دلیل اینکه فکر میکنم ایران نام یک حاکمیت نیست بلکه جمهوری اسلامی نام حاکمیتی است که در حال حاضر بر ایران حکومت میکند، چون در طی سالها نام ایران همچنان بوده ولی نام حاکمیت عوض شده!

ظرافت کار در اینجاست که اگر شما این (ی) را از دست این حکومت(ایران) بگیرید، آنگاه ظریف دیگر نمی تواند با گروگان گرفتن هشتاد میلیون سیاهی لشکر پشت سر خود بهنگام فشار بر حاکمیت(ایران) برای دست کشیدن از دستیابی به تکنولوژی تولید سلاحهای هسته ای بگوید: (هرگز یک «ایرانی» را تهدید نکنید!). در این جمله بدون حرف ربط «ی» آنگاه ظریف مجبور خواهد بود با دست و پای بسته بگوید:( هرگز «ایران» را تهدید نکنید) و توجه کنید دیگر«ایران» در اینجا بمعنی حاکمیت است. حاکمیت بدون مردمان زیر سلطه این حاکمیت. تصور کنید حاکمیت منهای هشتاد میلیون چند نفر است؟ حاکمیت منهای هشتاد میلیون چند روز می تواند دوام بیاورد؟ قدرت این (ی) در اینست. این فحش و ناسزایی که عوامل حاکمیت نثار ما می کنند از افشای(ی) آنهاست. حالا هی حنجره اتان را جر بدهبد و فریاد بزنید که ما (ایرانی) iranian هستیم نه (از ایران) from iran. کمی چشمهایتان را بمالید و نگاه کنید اینحرف تعلق (ی) ببینید منافع چه کسانی را تأمین و تضمین می کند؟! همین.

«ایران» نام یک حاکمیت است. و یک جغرافیای کثیر الملله است. مشکل از آنجا آغاز می شود که حرف (ی) به آخر کلمه «ایران» چسبانیده می شود و حاکمیت با ایجاد کلمه نادرست (ایرانی) بمفهوم یک تعلق و یک ارزش، تلاش می کند تمام نیروی انسانی-اجتماعی و منابع طبیعی سرزمین مادری این ملت ها را زیر سیطره خود گرفته و همه را بنفع بقای خود مصادره کند. استفاده از جمله بندی وتعریف درست: (یک ورزشکار از ایران) می تواند از از یکسو از بار اتهام سنگینی که حاکمیت(اتهام مهاجرت و خیانت به آرمانهای نظام) بر دوش این ورزشکاران می گذارد بکاهد. استفاده از حرف اضافه «از» در (یک ورزشکار از ایران) بجای (ورزشکار ایرانی) باعث به انزوا رانده شدن رژیم حاکم خواهد شد. اقتدار رژیم در همین(ی) که به آخر (ایران) اضافه شده و از آن کلمه نادرست (ایرانی) مشتق می شود نهفته است که در چانه زنیهای سیاسی نهایت استفاده را از همین (ی)می برد. حاکمیت اینرا بدرستی می داند.

فقط ورزشکارها؟

فقط ورزشکارها؟

«ایران» نام یک حاکمیت است. و یک جغرافیای کثیر الملله است. مشکل از آنجا آغاز می شود که حرف (ی) به آخر کلمه «ایران» چسبانیده می شود و حاکمیت با ایجاد کلمه نادرست (ایرانی) بمفهوم یک تعلق و یک ارزش، تلاش می کند تمام نیروی انسانی-اجتماعی و منابع طبیعی سرزمین مادری این ملت ها را زیر سیطره خود گرفته و همه را بنفع بقای خود مصادره کند. استفاده از جمله بندی وتعریف درست: (یک ورزشکار از ایران) می تواند از از یکسو از بار اتهام سنگینی که حاکمیت(اتهام مهاجرت و خیانت به آرمانهای نظام) بر دوش این ورزشکاران می گذارد بکاهد. استفاده از حرف اضافه «از» در (یک ورزشکار از ایران) بجای (ورزشکار ایرانی) باعث به انزوا رانده شدن رژیم حاکم خواهد شد. اقتدار رژیم در همین(ی) که به آخر (ایران) اضافه شده و از آن کلمه نادرست (ایرانی) مشتق می شود نهفته است که در چانه زنیهای سیاسی نهایت استفاده را از همین (ی)می برد. حاکمیت اینرا بدرستی می داند.

ظرافت کار در اینجاست که اگر شما این (ی) را از دست این حکومت(ایران) بگیرید، آنگاه ظریف دیگر نمی تواند با گروگان گرفتن هشتاد میلیون سیاهی لشکر پشت سر خود بهنگام فشار بر حاکمیت(ایران) برای دست کشیدن از دستیابی به تکنولوژی تولید سلاحهای هسته ای بگوید: (هرگز یک «ایرانی» را تهدید نکنید!). در این جمله بدون حرف ربط «ی» آنگاه ظریف مجبور خواهد بود با دست و پای بسته بگوید:( هرگز «ایران» را تهدید نکنید) و توجه کنید دیگر«ایران» در اینجا بمعنی حاکمیت است. حاکمیت بدون مردمان زیر سلطه این حاکمیت. تصور کنید حاکمیت منهای هشتاد میلیون چند نفر است؟ حاکمیت منهای هشتاد میلیون چند روز می تواند دوام بیاورد؟ قدرت این (ی) در اینست. این فحش و ناسزایی که عوامل حاکمیت نثار ما می کنند از افشای(ی) آنهاست. حالا هی حنجره اتان را جر بدهبد و فریاد بزنید که ما (ایرانی) iranian هستیم نه (از ایران) from iran. کمی چشمهایتان را بمالید و نگاه کنید اینحرف تعلق (ی) ببینید منافع چه کسانی را تأمین و تضمین می کند؟! همین.

[::Kefli Iskender - مریخ، وانواتو::]. با این بخش از دیدگاهتان که نوشتید حاکمیت از کلمه ایرانی در چانه زنی های سیاسی نهایت استفاده را در جهت تامین و تضمین منافع خود میکند کاملا موافقم! ولی طبق برداشت من از مابقی قسمتهای کامنت شما، ایران یعنی حاکمیت منهای هشتاد میلیون، پس کلمه ایرانی که حاکمیت از آن سواستفاده میکند دخیل کردن هشتاد میلیون مردمی که زیر سلطه حاکمیت هستند. در واقع با یک (ی) حاکمیت را از مردم جدا میکنید پس در این صورت استفاده از عبارت یک ورزشکار ایرانی صحیح تر باید باشد به دلیل اینکه ورزشکار جزو عوامل حاکمیت نیست و عضوی از مردم میباشد. و همچنین ایرانی iranian یعنی تفکیک شدن از حاکمیت و from Iran یعنی تعلق به حاکمیت، پس ایرانی باید درست تر باشد. در حقیقت یک تناقصی بین  تعریف و نتیجه گیری ظاهرا وجود دارد! در نهایت تفکیک کلمه ایران و ایرانی برایم گیج کننده و قابل درک نیست به دلیل اینکه فکر میکنم ایران نام یک حاکمیت نیست بلکه جمهوری اسلامی نام حاکمیتی است که در حال حاضر بر ایران حکومت میکند، چون در طی سالها نام ایران همچنان بوده ولی نام حاکمیت عوض شده!

انسان یک بار شانس زندگی کردن و یک بار شانس نشاط و جوانی دارند.چرا این شانس بزرگ رو در یک سیستم دیکتاتور و غیر انسانی با انبوهی از مسئولین احمق و متعصب هدر داد. فرار از مخمصه شجاعت می خواهد و نه ماندن و سوختن و سکوت .

[::رقص پرواز - پراگ، چک::] ورود به عرصه (ی) چهارچوب گسترده تری را می طلبد که محتاج حوصله بسیار زیاد است. از دیگر سوی توضیح مختصر و فشرده اینچنین موضوعاتی با اعتراضات و ناسزاگویی هایی همراه می شود که به پیشداوریها و تنگ نظری هایی که خود ناشی از فشار حاکمیت در ایجاد بینش یکسونگرانه در این زمینه را فراهم آورده باز می گردد. 

بعبارتی ما از یک طرف با مردمی سروکار داریم که هم خر را می خواهند هم خرما را. به شتر سواری دولا دولا عادت کرده اند، یعنی دوست دارند هر جا منافعشان ایجاب کرد به «ایرانی» بودن خود افتخار کنند، و هر جا دمشان لای در گیر کرد آنرا بگردن «حاکمیت» بیاندازند.

Kefli Iskender-اینهمه صغری کبری چیدی که مثلا کلمه ایران رو از مردم ایران بگیری وتهشو ببندی به ناکجاآباد خودت!!! چه با ی چه بدون ی این سرزمین نامش ایران هست اگر مشکلی داری بپر برو شمال خزر تا آسیای میانه ویا ازینور قسمت غرب ترکیه! دستور وز بان رو وللش!بگو حرف دلت چیه من که میدونم

[::Kefli Iskender - مریخ، وانواتو::]. با این بخش از دیدگاهتان که نوشتید حاکمیت از کلمه ایرانی در چانه زنی های سیاسی نهایت استفاده را در جهت تامین و تضمین منافع خود میکند کاملا موافقم! ولی طبق برداشت من از مابقی قسمتهای کامنت شما، ایران یعنی حاکمیت منهای هشتاد میلیون، پس کلمه ایرانی که حاکمیت از آن سواستفاده میکند دخیل کردن هشتاد میلیون مردمی که زیر سلطه حاکمیت هستند. در واقع با یک (ی) حاکمیت را از مردم جدا میکنید پس در این صورت استفاده از عبارت یک ورزشکار ایرانی صحیح تر باید باشد به دلیل اینکه ورزشکار جزو عوامل حاکمیت نیست و عضوی از مردم میباشد. و همچنین ایرانی iranian یعنی تفکیک شدن از حاکمیت و from Iran یعنی تعلق به حاکمیت، پس ایرانی باید درست تر باشد. در حقیقت یک تناقصی بین  تعریف و نتیجه گیری ظاهرا وجود دارد! در نهایت تفکیک کلمه ایران و ایرانی برایم گیج کننده و قابل درک نیست به دلیل اینکه فکر میکنم ایران نام یک حاکمیت نیست بلکه جمهوری اسلامی نام حاکمیتی است که در حال حاضر بر ایران حکومت میکند، چون در طی سالها نام ایران همچنان بوده ولی نام حاکمیت عوض شده!

فقط ورزشکارها؟

«ایران» نام یک حاکمیت است. و یک جغرافیای کثیر الملله است. مشکل از آنجا آغاز می شود که حرف (ی) به آخر کلمه «ایران» چسبانیده می شود و حاکمیت با ایجاد کلمه نادرست (ایرانی) بمفهوم یک تعلق و یک ارزش، تلاش می کند تمام نیروی انسانی-اجتماعی و منابع طبیعی سرزمین مادری این ملت ها را زیر سیطره خود گرفته و همه را بنفع بقای خود مصادره کند. استفاده از جمله بندی وتعریف درست: (یک ورزشکار از ایران) می تواند از از یکسو از بار اتهام سنگینی که حاکمیت(اتهام مهاجرت و خیانت به آرمانهای نظام) بر دوش این ورزشکاران می گذارد بکاهد. استفاده از حرف اضافه «از» در (یک ورزشکار از ایران) بجای (ورزشکار ایرانی) باعث به انزوا رانده شدن رژیم حاکم خواهد شد. اقتدار رژیم در همین(ی) که به آخر (ایران) اضافه شده و از آن کلمه نادرست (ایرانی) مشتق می شود نهفته است که در چانه زنیهای سیاسی نهایت استفاده را از همین (ی)می برد. حاکمیت اینرا بدرستی می داند.

انسان یک بار شانس زندگی کردن و یک بار شانس نشاط و جوانی دارند.چرا این شانس بزرگ رو در یک سیستم دیکتاتور و غیر انسانی با انبوهی از مسئولین احمق و متعصب هدر داد. فرار از مخمصه شجاعت می خواهد و نه ماندن و سوختن و سکوت .

بعبارتی ما از یک طرف با مردمی سروکار داریم که هم خر را می خواهند هم خرما را. به شتر سواری دولا دولا عادت کرده اند، یعنی دوست دارند هر جا منافعشان ایجاب کرد به «ایرانی» بودن خود افتخار کنند، و هر جا دمشان لای در گیر کرد آنرا بگردن «حاکمیت» بیاندازند.

Kefli Iskender-اینهمه صغری کبری چیدی که مثلا کلمه ایران رو از مردم ایران بگیری وتهشو ببندی به ناکجاآباد خودت!!! چه با ی چه بدون ی این سرزمین نامش ایران هست اگر مشکلی داری بپر برو شمال خزر تا آسیای میانه ویا ازینور قسمت غرب ترکیه! دستور وز بان رو وللش!بگو حرف دلت چیه من که میدونم

ظرافت کار در اینجاست که اگر شما این (ی) را از دست این حکومت(ایران) بگیرید، آنگاه ظریف دیگر نمی تواند با گروگان گرفتن هشتاد میلیون سیاهی لشکر پشت سر خود بهنگام فشار بر حاکمیت(ایران) برای دست کشیدن از دستیابی به تکنولوژی تولید سلاحهای هسته ای بگوید: (هرگز یک «ایرانی» را تهدید نکنید!). در این جمله بدون حرف ربط «ی» آنگاه ظریف مجبور خواهد بود با دست و پای بسته بگوید:( هرگز «ایران» را تهدید نکنید) و توجه کنید دیگر«ایران» در اینجا بمعنی حاکمیت است. حاکمیت بدون مردمان زیر سلطه این حاکمیت. تصور کنید حاکمیت منهای هشتاد میلیون چند نفر است؟ حاکمیت منهای هشتاد میلیون چند روز می تواند دوام بیاورد؟ قدرت این (ی) در اینست. این فحش و ناسزایی که عوامل حاکمیت نثار ما می کنند از افشای(ی) آنهاست. حالا هی حنجره اتان را جر بدهبد و فریاد بزنید که ما (ایرانی) iranian هستیم نه (از ایران) from iran. کمی چشمهایتان را بمالید و نگاه کنید اینحرف تعلق (ی) ببینید منافع چه کسانی را تأمین و تضمین می کند؟! همین.

[::رقص پرواز - پراگ، چک::] ورود به عرصه (ی) چهارچوب گسترده تری را می طلبد که محتاج حوصله بسیار زیاد است. از دیگر سوی توضیح مختصر و فشرده اینچنین موضوعاتی با اعتراضات و ناسزاگویی هایی همراه می شود که به پیشداوریها و تنگ نظری هایی که خود ناشی از فشار حاکمیت در ایجاد بینش یکسونگرانه در این زمینه را فراهم آورده باز می گردد. 

ظرافت کار در اینجاست که اگر شما این (ی) را از دست این حکومت(ایران) بگیرید، آنگاه ظریف دیگر نمی تواند با گروگان گرفتن هشتاد میلیون سیاهی لشکر پشت سر خود بهنگام فشار بر حاکمیت(ایران) برای دست کشیدن از دستیابی به تکنولوژی تولید سلاحهای هسته ای بگوید: (هرگز یک «ایرانی» را تهدید نکنید!). در این جمله بدون حرف ربط «ی» آنگاه ظریف مجبور خواهد بود با دست و پای بسته بگوید:( هرگز «ایران» را تهدید نکنید) و توجه کنید دیگر«ایران» در اینجا بمعنی حاکمیت است. حاکمیت بدون مردمان زیر سلطه این حاکمیت. تصور کنید حاکمیت منهای هشتاد میلیون چند نفر است؟ حاکمیت منهای هشتاد میلیون چند روز می تواند دوام بیاورد؟ قدرت این (ی) در اینست. این فحش و ناسزایی که عوامل حاکمیت نثار ما می کنند از افشای(ی) آنهاست. حالا هی حنجره اتان را جر بدهبد و فریاد بزنید که ما (ایرانی) iranian هستیم نه (از ایران) from iran. کمی چشمهایتان را بمالید و نگاه کنید اینحرف تعلق (ی) ببینید منافع چه کسانی را تأمین و تضمین می کند؟! همین.

[::رقص پرواز - پراگ، چک::] ورود به عرصه (ی) چهارچوب گسترده تری را می طلبد که محتاج حوصله بسیار زیاد است. از دیگر سوی توضیح مختصر و فشرده اینچنین موضوعاتی با اعتراضات و ناسزاگویی هایی همراه می شود که به پیشداوریها و تنگ نظری هایی که خود ناشی از فشار حاکمیت در ایجاد بینش یکسونگرانه در این زمینه را فراهم آورده باز می گردد. 

بعبارتی ما از یک طرف با مردمی سروکار داریم که هم خر را می خواهند هم خرما را. به شتر سواری دولا دولا عادت کرده اند، یعنی دوست دارند هر جا منافعشان ایجاب کرد به «ایرانی» بودن خود افتخار کنند، و هر جا دمشان لای در گیر کرد آنرا بگردن «حاکمیت» بیاندازند.

Kefli Iskender-اینهمه صغری کبری چیدی که مثلا کلمه ایران رو از مردم ایران بگیری وتهشو ببندی به ناکجاآباد خودت!!! چه با ی چه بدون ی این سرزمین نامش ایران هست اگر مشکلی داری بپر برو شمال خزر تا آسیای میانه ویا ازینور قسمت غرب ترکیه! دستور وز بان رو وللش!بگو حرف دلت چیه من که میدونم

انسان یک بار شانس زندگی کردن و یک بار شانس نشاط و جوانی دارند.چرا این شانس بزرگ رو در یک سیستم دیکتاتور و غیر انسانی با انبوهی از مسئولین احمق و متعصب هدر داد. فرار از مخمصه شجاعت می خواهد و نه ماندن و سوختن و سکوت .

«ایران» نام یک حاکمیت است. و یک جغرافیای کثیر الملله است. مشکل از آنجا آغاز می شود که حرف (ی) به آخر کلمه «ایران» چسبانیده می شود و حاکمیت با ایجاد کلمه نادرست (ایرانی) بمفهوم یک تعلق و یک ارزش، تلاش می کند تمام نیروی انسانی-اجتماعی و منابع طبیعی سرزمین مادری این ملت ها را زیر سیطره خود گرفته و همه را بنفع بقای خود مصادره کند. استفاده از جمله بندی وتعریف درست: (یک ورزشکار از ایران) می تواند از از یکسو از بار اتهام سنگینی که حاکمیت(اتهام مهاجرت و خیانت به آرمانهای نظام) بر دوش این ورزشکاران می گذارد بکاهد. استفاده از حرف اضافه «از» در (یک ورزشکار از ایران) بجای (ورزشکار ایرانی) باعث به انزوا رانده شدن رژیم حاکم خواهد شد. اقتدار رژیم در همین(ی) که به آخر (ایران) اضافه شده و از آن کلمه نادرست (ایرانی) مشتق می شود نهفته است که در چانه زنیهای سیاسی نهایت استفاده را از همین (ی)می برد. حاکمیت اینرا بدرستی می داند.

فقط ورزشکارها؟

[::Kefli Iskender - مریخ، وانواتو::]. با این بخش از دیدگاهتان که نوشتید حاکمیت از کلمه ایرانی در چانه زنی های سیاسی نهایت استفاده را در جهت تامین و تضمین منافع خود میکند کاملا موافقم! ولی طبق برداشت من از مابقی قسمتهای کامنت شما، ایران یعنی حاکمیت منهای هشتاد میلیون، پس کلمه ایرانی که حاکمیت از آن سواستفاده میکند دخیل کردن هشتاد میلیون مردمی که زیر سلطه حاکمیت هستند. در واقع با یک (ی) حاکمیت را از مردم جدا میکنید پس در این صورت استفاده از عبارت یک ورزشکار ایرانی صحیح تر باید باشد به دلیل اینکه ورزشکار جزو عوامل حاکمیت نیست و عضوی از مردم میباشد. و همچنین ایرانی iranian یعنی تفکیک شدن از حاکمیت و from Iran یعنی تعلق به حاکمیت، پس ایرانی باید درست تر باشد. در حقیقت یک تناقصی بین  تعریف و نتیجه گیری ظاهرا وجود دارد! در نهایت تفکیک کلمه ایران و ایرانی برایم گیج کننده و قابل درک نیست به دلیل اینکه فکر میکنم ایران نام یک حاکمیت نیست بلکه جمهوری اسلامی نام حاکمیتی است که در حال حاضر بر ایران حکومت میکند، چون در طی سالها نام ایران همچنان بوده ولی نام حاکمیت عوض شده!